نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: درددلی از دوران کودکی

697
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16010
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    4
    تشکر شده 29 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    درددلی از دوران کودکی

    سلام من فاطمه هستم35 سالمه ومجرد من از کودکی افسرده بودم وهمش گریه میکردم پاسخ پدر ومادرم برای گریه من فقط کتک زدنم بود هیچ کس مشکلمو نمیدونست تا اینکه افسردگی ام در سن 27 سالگی ان قدر شدید شد که خودم تصمیم گرفتم به یک روانپزشک خوب مراجعه کنم پاسخ مادرم برای من فقط سرزنش بود که بیخودی به پزشک روان واعصاب مراجعه میکنی ولی من تصمیم گرفتم درمان دارویی ام را به توصیه ی روانپزشکم ادامه بدم وتاحالا درمانم هنوز ادامه داره وحالم خیلی خوبه تنها مشکلم در حال حاضر مادرمه که چون خیلی عصبی است مرتب با من دعوا میکنه حتی سر موضو عات کوچک.مادرم با دیگر اعضای خانواده ام هم پرخاشگری میکنه وخواهرانم وپدرم از بحث کردن با مادرم خودداری میکنند ومن که یه عمر مادرمو محرم رازم و تکیه گاهم میدونستم حالا فهمیدم که اون دیگه نمیتونه تکیه گاهم باشه چون خودش هم مریضه ونیاز به کمک داره.حالا من هم سعی میکنم از اون فرار کنم. ولی دلم براش میسوزه چون نمی خواد قبول کنه که عصبیه من هم یه مقدار عصبی وپرخاشگر بودم ولی حالا بهترم ومیدونم که این خودم هستم که میتونم بیشترین کمک رو به خودم بکنم چون به دلیل افسردگی ام نتونستم برم دانشگاه حالا تصمیم گرفتم درسمو بخونم وبرم دانشگاه واینده خودمو بسازم وسعی کنم مشکلمو با مادرم که خیلی غیر منطقی است حل کنم.همچنین با پدرم که بسیار نادان است و همیشه مرا ناراحت میکند وخواهرانم که از من به خاطر پرخاشگریهای دوران افسردگی ام بیزارند برایم دعا کنید که هر چه زودتر بر مشکلاتم غلبه کنم چون در خانواده ام هیچ کس مرا درک نمیکند وفقط سرزنش ومسخره ام میکنند.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : درددلی از دوران کودکی

    دوست عزیز شرایط سختی رو گذروندید ولی تونستید به سطحی از شناخت برسید که برای درمان خودتون اقدام کنید

    در کنار مراجعه به روانپزشک میتونید از نظرات مشاوره ای یک روانشناس مجرب هم بهره ببرید

    گاهی در کنار دارودرمانی نیازه که رفتاردرمانی و طرز برخورد با بعضی اختلالات رو یاد بگیرید

    بطور مثال برخورد با یک فرد پرخاشگر میتونه شامل مواردی مثل این باشه

    همه ما کم و بیش در این موقعیت ها بوده ایم؛ با اینکه چنین آدم هایی هرر وز به تورمان نمی خورند اما بالاخره در مواجهه با آنها، گاهی اوقات مستاصل می شویم.

    چون شاید چنین آدم هایی در اطراف ما کم اند، پس خیلی ها نمی دانند چطور باید با آنها برخورد کنند.

    بدبختی آنجاست که این آدم ها شاید کسانی باشند که ما اتفاقاً دوستشان هم داریم!


    با این افراد باید چطور برخورد کرد؟
    دکتر برن اشتاین 7 مرحله یا گام را برای برخورد با کسانی که عادت دارند داد بزنند یا پرخاشگری کنند پیشنهاد می دهد:


    1- اول آرامش خود را حفظ کنید
    بدترین چیز این است که یک شخص بسیار حساس باشد و واکنش های تند از خود نشان دهد. بدتر از همه هم آن است که دو نفر با این خصوصیات به تور هم بخورند. اگر شما هم مثل طرف مقابل اهل داد و بیداد باشید هیچ گره ای باز نخواهد شد.
    اگر شما به چنین افرادی برخورد کردید بهترین و اولین کار این است که آرام باشید، اما اگر شما هم بخواهید پرخاشگری کنید، آن وقت باید به فکر فیلم گودزیلا علیه اژدها باشیم! هرچه فریاد بیشتر باشد، کارها هم کمتر به پیش می رود. پس سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید.
    حالا اگر آرامش شما اثری نداشت و فرد مقابل به دادن زدن خود ادامه دارد چه باید کرد؟

    2- با افرادی که پرخاش می کنند مثل یک کودک برخورد کنید
    منظور دکتر برن اشتاین این است که شما در برابر یک کودک که عصبانی است یا داد می زند چه می کنید؟ مطمئناً شما هم مثل او داد و فریاد راه نمی اندازید؛ شما رفتارهای پرخاشجویانه یک کودک را نادیده می گیرید. البته منظور ما این نیست که شما در برابر این گونه افراد بزرگسال خود را خوار و خفیف کنید.
    اما بزرگترها هم مانند کودکان هستند؛ اینکه به یک کودک 3 ساله توضیح دهید که داد زدن فایده ای ندارد، قطعاً تاثیری نخواهد داشت، پس دلیل و منطق آوردن برای بزرگترها هم بی اثر خواهد بود. خب پس باید با یک بچه بدخلق چه کرد؟ مسلماً باید این کودکِ هرچند بزرگ را نادیده گرفت و او را به حساب نیاورد.
    خب حالا شما آرامش خود را حفظ کردید و اجازه ندادید فردی که پرخاش می کند اعصاب شما را خرد کند، سعی هم کردید او را نادیده بگیرید؛ اما طرف باز هم داد وبیداد کرد، آن وقت باید چه کرد؟

    3- آرام صحبت کنید و بگوئید من می خواهم به تو کمک کنم

    هرچیزی که باعث آرام شدن یک اوضاع بد شود، خوب است.

    دکتر برن اشتاین می گوید یکی از اولین تحقیقاتی که انجام داده کارکردن با آدم های روانی و خشن است. او می گوید سریعاً فهمیده که آرام حرکت کردن یعنی آرام بودن و آرام بودن یعنی فکر کردن به جای واکنش تند نشان دادن.
    خب معمولاً چه چیزی به ذهن شما می رسد تا یک نفر را از داد زدن بازدارید؟ بدترین چیز گفتن همین کلمه "داد نزن" است. هیچکس دوست ندارد کسی به او بگوید چه کار کند یا نکند؛ به خصوص آدم های عصبانی.


    پس به جای کلمه داد نزن باید بگویید، لطفاً آرام صحبت کن من می خواهم به تو کمک کنم!
    شاید بگوئید چرا این جمله کارائی دارد؟ پاسخ این است چون گره های مغزی فرد عصبانی را می شکند.
    فرد عصبانی می خواهد که شما هم در برابر او مقاومت کنید اما شما با این جمله از او می خواهید که آرام شود و در مورد چیزی که می خواهد شفاف صحبت کند. اینجاست که قسمت دایناسوری مغز او- که تمایل به پرخاش دارد- تکان می خورد.


    وقتی شما پس از داد زدن طرف مقابل در آن طرف خط، کمی سکوت می کنید و نفسی تازه می کنید، فرد پرخاشگر هم سکوت می کند و بعد می گوید تو آنجایی؟
    به این می گویند قانون سه نفس؛ وقتی شما سه بار پشت تلفن نفس می کشید؛ فرد مقابلتان ضربه ای می خورد و او هم مدتی داد نمی زند.
    خب شما این کار را هم کردید اما به نظر نمی رسد در متوقف کردن این گاو خشمگین پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده باشید؛ پس در ادامه چه باید کرد؟


    4- از او بپرسید، آخرش از من چه می خواهی؟ می خواهی من برایت چه کار کنم؟
    آرام کردن فضا همیشه خوب است. حالا قدم بعدی چیست؟ این است که شما به این افراد اجازه دهید کمی به فکر فرو بروند.
    هرچیزی که به یک فرد عصبانی کمک کند از فضای احساسی و پرخاشگرانه خارج شود، خوب است.
    وقتی افراد به شما حمله می کنند خیلی محتمل است که شما هم مقابله به مثل کنید یا فرار کنید. اما بهترین راه این است که شما مغز آنها را درگیر کنید.
    این کار سختی نیست؛ کافی است به کسی که به شما پرخاش کرده بگوئید از من چه می خواهی؟
    همین باعث می شود که او کمی فکر کند و به دنبال پاسخ بگردد. این درحقیقت حرکت از مرحله پرخاش به آغاز گفتگو است. این باعث می شود که آنها از قسمت دایناسوری مغز خود به سمت کورتکس آن حرکت کنند.


    حالا شما آرامید و طرف مقابل هم در حال فکر کردن است؛ قدم بعدی چیست؟


    5- هیچ چیز نگوئید و فقط سوال کنید
    اشتباهی که همه ما مرتکب می شویم این است که در این مرحله بلافاصله شروع به توضیح دادن و حرف زدن می کنیم. نباید این کار را کرد. چرا؟
    توضیح دادن در اینگونه موارد در حقیقت همان مقابله به مثل کردن است. یعنی اینکه شما توضیح می دهید که این شما هستید که بر حقید و او خطا می کند. این همان شکل مودبانه پرخاشگری دوجانبه است.
    این تکنیک در واقع شیوه ای است که نیروهای پلیس برای به راه آوردن یک گروگان گیر استفاده می کنند؛ یعنی شروع می کنند به سوال کردن از او. شما می توانید حتی به او بگویید: تو فکر می کنی من عیسی مسیح هستم که می خواهم تو را موعظه کنم؟ تو فکر کردی من که هستم؟ ... با سوالاتی از این دست می توانید همچنان به آرام کردن فضای مغز او ادامه دهید.


    6- از جملاتی که او را مخاطب قرار می دهید اجتناب کنید
    شروع به صحبت کردن غیرسوالی کنید؛ اما از خود شروع کنید نه از او؛ از چیزی که باعث وارد کردن اتهام به طرف مقابل می شود پرهیز کنید. نگویید "تو باید ...." بگوئید "من دوست دارم" یا "می خواهم..."
    کلاً از جملاتی که ضمیر تو دارد کمتر استفاده کنید و سعی کنید فضای آرام طرف را به سوی آرامش بیشتر سوق دهید. (این همان چیزی است که دکتر جان گاتمن برای گفتگوی پرخاشگرانه میان یک زوج پیشنهاد می دهد)


    7- طوری صحبت کنید که اجازه دهد طرف مقابل حرف آخر را بزند
    تا اینجای کار را به خوبی آمده اید؛ اما مثل دونده ماراتنی نباشید که مایل بیست و ششم را خراب می کند! یعنی اجازه دهید این آخرِ کاری، طرف حرف آخر را بزند نه شما.
    کسی که اینقدر عصبانی بوده که به شما پرخاش می کرده و حالا به مرحله ای از آرامش رسیده به راحتی می تواند به مراحل خطرناک قبلی بازگردد و این کار با گفتن جمله یا حرف آخر توسط شما ممکن می شود؛ اگر شما به طرف اجازه حرف زدن در لحظات آخر را ندهید او چنین برداشت می کند که شما حق را به خود می دهید. در گفتگوهایی این چنینی چه فرقی می کند حق با چه کسی باشد؟ حق را به او بدهید. بگذارید او شب را با خیال اینکه حق با او بوده سپری کند.
    سخن آخر اینکه شما چه به تکنیک های دکتر برن اشتاین توجه کنید یا به تکنیک های بومی تر مراجعه کنید فرقی نمی کند، مهم این است که شما بدانید با افرادی که پرخاشگر هستند چگونه برخورد کنید.



    در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    021-88422495
    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد