دوستان بریم یه کم شعر حفظ کنیم وبیایم .
ما اگر شعر شاعران سرزمینمون رو حفظ نباشیم اریایی نیستیم .
دوستان بریم یه کم شعر حفظ کنیم وبیایم .
ما اگر شعر شاعران سرزمینمون رو حفظ نباشیم اریایی نیستیم .
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
والا ما دیگه با رقص شعر بلد نیستیم .
کپی هم نمیکنیم .
شرمنده
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
پریماه تو چقدر مطمعنی که دوستان حفظ نیستند ؟
اتفاقا مهم شعره
شعر زیبا
هر چیزی که اهنگ داشته باشه شعر نیست .
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
ترسم این است بیایی و صدایم نکنی
کوهی از درد ببینی و دعایم نکنی
ترسم این است صدایم به صدایت نرسد
بِدَوم با سر و سر، باز به پایت نرسد
مستانه
دوستان ادامه اش باشه برای بعد ...
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
از کجا مطمعن نیستم ؟؟ از اونجایی که خیلیییی ضایست از اونجایی که من تا شعر یه خطی میام مینویسم ( با اینکه. از بس تند تایپ میکننم تو انجمن معروف ) 6تا یهویی پست میاد بالا.. ..شما همین شعر هایی که میگید بنویسید حداقل دودیقه طول میکشه از بس بلند بالا هم هست
انقد کپی هست یهویی شعر ها مثل هم در یک زمان در بیاد
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
بلبلی خون دلی خورد وگلی حاصل کرد. .....باد غیرت بصدش خار پریشان دل کرد .
طوطی
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
اقا محمد والا شرمنده با شراب هم چیزی یادم نمیاد .
شما چرا همش اطراف گناهان کبیره میچرخی امروز .
البته شراب تو شعرهای شاعرای ما معنی شراب وصل رو میده .
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
منم منظورم تو شعرای شاعرای شماست که معنی شراب وصل میده، با دید بد نگاه نکنید. تا دلت بخواد حافظ و مولانا و عرفا مثل امام خمینی ازین کلمات و بدتر حتی دارند پس اونا هم دنبال گناه کبیره بودند؟
بر گیر شراب طربانگیز و بیا
پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا
مشنو سخن خصم که بنشین و مرو
بشنو ز من این نکته که برخیز و بیا
شاعر : حافظ شیرازی
دامن
دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام........نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام
هجران
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
اون کلمه مربوطه داخل شعر هم که نیست ..دیگه پس شعر قبلش برا چیه ..؟
کلا تایپک موضوعش عوض شد
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
اگه قرار به سرچ تو نت باشه که تو اون حالت قبلی هم میشه سرچ کرد.
در مورد شعر گفتن با تعیین یک کلمه ; تو مسابقات مشاعره ای که اجرا میشه معمولا این حالت هم هست که شرکت کننده باید با کلمه ای که مجری انتخاب میکنه شعر بگه.
حالا من یه پیشنها دارم.
چون تو نت سرچ میکنیم ، اقلا کمی کار رو سخت تر کنیم. یعنی هم اون کلمه تو شعر باشه و هم با حرف آخر شعر قبلی شروع شه. اینطوری کمی قدرت سرچ کردنمون هم بیشتر میشه و هم دقیقه ای 10 تا پست اضافه نمیشه
غزل جان شما با هر چی دوست داری شعر بگو ولی کسی نتونست با کلمه مستانه وخاطره شعر بگه .
اگر بحث کپی کردن بود الان پیدا کرده بودیم .
وقتی یه بیت شعر اوردی که نوش کلمه خاطره بود .
شما هم در پایان یه کلمه بگو تا نفر بعدی باهاش یه شعر بگه .
حالا اگر یکی از دوستان شعر حفظ نبود که از تو نت هم سرچ کنه ایرادی نداره
اینجوری بقیه با شعر هم اشنا میشن .
یکی از دوستان حتی نام شاعر رو هم ذکر میکرد .
شما اصلا الان با هر چی دوست داری یه شعر بگو
لزومی نداره که که اون کلمه تو شعر من باشه .
بعضی وقت ها اتفاقی میشه .
مثلا شعر من توش هجران بود ولی من باز هم گفتم نفر بعدی با کلمه هجران شعر بگه .
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
مادرشوهر
اینم کلمه من ...لطفا باهاش شعر بگین
خب حالا که اینقدر علاقه داری به مادر شوهرتون خودت یه شعر بگو .
چرا بزایم پسری٬ جامو بندازه پشت دری٬ روم بکشه پالون خ ری...
عروس بگه، مزوری، جادوگری، حیلهگری!
کی اومده ؟مادر شوهر
چرا نزایم دختری٬ نشینم بر استری، جلوم بکشه مهتری،
جامو بندازه تو پنج دری
روم بکشه لحاف زری
چه قیمه ها چه قورمه ها
کی اومده؟ مادرزن
لقمه بزن مادرزن!!
اینم شعر مادربزرگم .
شعر خودم:
ای مادر شوهرم که جانم فدای تو ..... قربان مهربانی و مهر و صفای تو
شب
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
نیمه شب در بستر خاموش سرد
ناله کرد از رنج بی همبستری
سر ، میان هر دو دست خور فشرد
از غم تنهایی و بی همسری
شعر از سیمین بهبهانی. خیلی تلخه. اگه وقت کردین کاملشو بخونین
یادش بخیر
ویرایش توسط hamidrm : 05-09-2016 در ساعت 12:31 AM
من در فکر فرو رفتم ستیلا خانوووووم میگم من که راییدم پسزرررررر ...جامو کوجا میندازه حالاااااااااا
دیدی ایدل که غم عشق دگر باره چه کرد....چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد .
آسمان
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
کاش تا دل می گرفت و می شکست
دوست می آمد کنارش می نشست
کاش می شد آسمان غمگین نبود
رد پای کینه ها رنگین نبود
زیبا
ناله بر کش آسمان؛ دست و دلم میلرزد
یارم امشب که نبود ؛ار چه جفا کردی تو
یار
یادم نکرد و شاد حریفی که یاد از او
یادش بخیر گرچه دلم نیست شاد از او
با حق صحبت من و عهد قدیم خویش
یادم نکرد یار قدیمی که یاد از او
دلشاد باد آن که دلم شاد از اونگشت
وان گل که یاد من نکند یاد باد از او
حال دلم حواله به دیوان خواجه باد
یار آن زمان که خواسته فال مراد از او
شاعر: شهریار
فتنه
ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش
همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف
همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش
شیوه و ناز تو شیرین خط و خال تو ملیح
چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش
هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگار
هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش
در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار
کردهام خاطر خود را به تمنای تو خوش
شکر چشم تو چه گویم که بدان بیماری
میکند درد مرا از رخ زیبای تو خوش
در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطریست
میرود حافظ بیدل به تولای تو خوش
شاعر: حافظ
عدم
امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را
میشد روان بر آسمان همچون روان مصطفی
خورشید از رویش خجل گردون مشبک همچو دل
از تابش او آب و گل افزون ز آتش در ضیا
گفتم که بنما نردبان تا برروم بر آسمان
گفتا سر تو نردبان سر را درآور زیر پا
چون پای خود بر سر نهی پا بر سر اختر نهی
چون تو هوا را بشکنی پا بر هوا نه هین بیا
بر آسمان و بر هوا صد رد پدید آید تو را
بر آسمان پران شوی هر صبحدم همچون دعا
شاعر: مولانا
کبر
ویرایش توسط Mohammad313 : 05-09-2016 در ساعت 01:45 AM
چنگ خمیده قامت میخواندت به عشرت
بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد
کام
حاضرم شاهد بیارم تقلب نکردم
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)