من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت خوش حالان و بد حالان شدم
هر کسی از ظن خو د یار من
ا دون من نجست اسرار من
سکوتم غرق در خون است، صدایم غرق در آتش /خدایا آنکه داد آزار مرا، هرگز نیازارش
لیلا(مرسانا)
ماهی های تنگ بلورین
دریای بی انتهای دروغین
رازی درآن نهفته است بدونین
ماهی قرمز من،به این دریا میدهد تن؟
گربه سیاهه اون بالا،کمین نشسته ناقلا
وقتی دارم خسته میشم ، تو تنگ ماهی خفه میشم
بیایید باهم تلاش کنیم،ماهی قرمز را رها کنیماز خودم بود فقط خیلی کودکانه گفتم
Every friends can say: I can understand your feelingBut a best friend can say: I can feel you feeling
مرغکان رمیده، خواب آلود
پرگشودند در هوای کبود
در غبارطلایی خورشید
اگهان صدهزار بال سپید
چون گلی در فضای صبح شکفت
وز طنین گلوله های دگر
همچو ابری به سوی دشت گریخت
ترسم این است بیایی و صدایم نکنی
کوهی از درد ببینی و دعایم نکنی
یادش بخیر عهد جوانی که تا سحر
با ماه می نشستیم ، از خواب بی خبر
لیلا جان اینجا تاپیک مشاعرست و شما باید با حرف آخر شعر قبلی یه شعر بگی !! هیچکدوم از شعرات ازین قانون پیروی نمیکنه !!
ههههههههههه راست میگه هاااااااا من اصن حواسم نبود به شعرای تو فقط شعرای خودمو با حرف آخرش شروع میکردم
درست کن شعراتو دخی
خودم شک داشتمببخشید
ویرایش توسط مرسانا 19 : 06-01-2016 در ساعت 05:21 PM
دردا ازین دوریت ،دوست داشتن کوری ات
فردا ازین باورم،دردی بی درمان عایدم
جانا چنین حماقت،داری ز زندگی شکایت
Every friends can say: I can understand your feelingBut a best friend can say: I can feel you feeling
من پا به پای موکب خورشید
یک روز تاغروب سفر کردم
دنیا ه کوچ است
وین راه شرقو غرب، چه کوتاه
تنها دو روز راه میان زمین و ماه
اما من و تو دور...
آنگونه دور دور
که اعاز عشق نیز
ما را به یکدگر نرساند
زهیچ راه
آه آه !!!
Every friends can say: I can understand your feelingBut a best friend can say: I can feel you feeling
هر دم از این باغ بری میرسد
تازه تر از تازه تری میرسد
Every friends can say: I can understand your feelingBut a best friend can say: I can feel you feeling
آتش عشق تو در جان خوشتر است ...جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطرهای .... تا قیامت مست و حیران خوشتر است
تا تو پیدا آمدی پنهان شدم ...زانکه با معشوق، پنهان خوشتر است
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
کاش کمی کم میشد ازین ناکامی
کام من تلخ است ازین نادانی
گرچه دنیا حقیقت است ،خسته ام ازین اوضاع جهنم است
انتخاب کن یکی از این دوراه،چشم ببندی یا بمیری به راه
Every friends can say: I can understand your feelingBut a best friend can say: I can feel you feeling
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
درآمد از در دیوانه وار، سنگین، تلخ!
نگاه منجمدش
به راستای افق، مات در هوا می ماند
ناه منجمدش را به من نمی تاباند!
دست طمع چو پیش کسان میکنی دراز .. پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
شمع و چراغ و آینه و گل
انگیزه های شادند
یا به قول حافظ
مجموعه مراد
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
بزیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
درین بازار عطاران، مرو هر سو چو بی کاران
بدکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
ترازو گر نداری پس تُرا، زو ره زند هر کس
یکی قلبی بیاراید، تو پنداری که زر دارد
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
دم از قانون نسبیت،نظر میدهی به جدیت
نگاهت در زندگی ضابطه است،ولی در جریان است رابطه است
کنون حرفت کنون عقلت، نمی شود راه نجاتت
اگر با حرف درست می شد،نبینی باز هم خراب می شد؟
دیوار کج را کجی آید با این که در عمل تراز آید
خراب کن این دیوار کج را اگر خواهی رسی به منزلگاهاصلا قافیه ها جور در نمیاد
Every friends can say: I can understand your feelingBut a best friend can say: I can feel you feeling
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ....زبامی که برخاست مشکل نشیند.
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
دشمن دانا بلندت میکند....بر زمینت میزند نادان دوست .
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
در آن سرای که زن نیست، انس و شفقت نیست...در آن وجود که دل مرده، مرده است روان
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجه ی عاقل هنری بهتر از این؟
در حال حاضر 7 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 7 مهمان ها)