ساقی امشب می بده پی مونه پی مونه
دست غم کوتاه از دل کنج می خونه
انقدر مستم بکن تا من ببینم باز
هرچه عاقل مثل خود دیونه دیونه
نمایش نسخه قابل چاپ
ساقی امشب می بده پی مونه پی مونه
دست غم کوتاه از دل کنج می خونه
انقدر مستم بکن تا من ببینم باز
هرچه عاقل مثل خود دیونه دیونه
هر ان که جانب اهل وفا نگه دارد .....خداش در همه حال از بلا نگه دارد .
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای .....فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد .
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت
حافظ
تا کی به تمنای وصال تو یگانه ....اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید غم هجران تو یا نه .....ای تیر غمت را دل عشاق نشانه .
هر بد که به خود نمي پسندي با کس مکن اي برادر من
سعدي
نه رازش میتوانم گفت با کس
نه کس را میتوانم دید با وی
در آن نفس که بميرم در آرزوي تو باشم
بدان اميد دهم جان که خاک کوي تو باشم
به وقت صبح قيامت که سر ز خاک برآرمبه گفت و گوي تو خيزم به جست و جوي تو باشم
سعدی
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند؟
نمیگویید؟من میخوام بازی کنم حوصلم سر رفته هرچند تو مشاعره زیاد خوب نیستم
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا
شقایق خانوم ؟نمیایید بازی؟
ترسم صرفه ای نبرد روز بازخواست نان حلال شیخ و اب حرام ما
آمدی...جانم به قربانت، ولی حالا چرا؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
اینه چو نقش تو بنمود راست خود شکن ایینه شکستن خطاست
تو رفتی بعد تو ، حالم یه حالی مثل مردن بود
تو هم تنها شدی اما...کجا حالت مثه من بود
دلا خو کن به تنهایی ، ک از تنها بلا خیزد
سعادت آب کسی دارد ک از تنها بپرهیزد
دود اه سینه نالان من سوخت این افسردگان خام را
محرم راز دل شیدای خود کس نمیبینم ز خاص و عام را
آب زنید راه را.. هین که نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
دست از طلب ندارم تا کام من براید یا جان رسد به جانان یا جان ز تن دراید|tonguesmiley|
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد.
حافظ
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
دنیا دیگه مثل تو نداره
نداره نمیتونه بیاره :4:
ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
حافظ
دریا دریا دریا عشق مو دریا
ساحل دریا قاتل گرما:4:
دریا دریا دریا عشق مو دریا
ساحل دریا قاتل گرما:4:
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند تا تورا نوح است پشتیبان ز توفان غم مخور
رها از عالم خاکی به ور از هر چه ناپاکیو همچون عاشقی شیدا به دنبال تو می گردم
میدونیییییی حالم این روزا بدتر از همست
اخه هرکی رسید دل ساده یه من رو شکست
تمام آرزوی من بخواب آرام چون هستم
نوازش می کنم مویت بخواب آرام بیدارم
ساسان مظاهری
مو میروم شیراز شیراز اصفهون میخروم دست بند قیمتش گرون |laughingsmiley|
مو میروم شیراز شیراز اصفهون میخروم دست بند قیمتش گرون |laughingsmiley|
ناهماهنگی تقدیر نشان داد به من
به تقاضای خود اصرار نباید ورزید
در دلم بود كه بي دوست نباشم هرگز چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بود
حافظ
دلت ای سنگدل بر ما نسوجه عجب نبود اگر خارا نسوجه
بسوجم تا بسوجانم دلت را در آذر چوب تر تنها نسوجه
هزاروسیصدوچندسال...بایدمن
تورابه شانه برم پابه پای دلتنگی
ازاین هوای مه آلودشهردلگیرم
وجارمی زنمت، باصدای دلتنگی...
دانیال رحمانیان
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
دردم از یار است درمان نیز هم ....دل فدای او شد و جان نیز هم
بیستون دیشب به چشمم جاده ای هموار بود
ابن سیرین راخبر کن خواب شیرین دیده ام
علت کم حرفی لبهات میدانم که چیست
از رطوبت میشود کار نمکدان سخت تر
اوه معذرت حواسم نبود