-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
هر کی میگه عاشق و بیقرارتم دروغه
هر لحظه با گریه در انتظارتم دروغه
هر کی میگه رفیقتم، دشمن جونه
پیمونه محبتش ساغر خونه
هر کی میگه اسیر اون نگاهتم دروغه
تو لحظه های خستگی پناهتم دروغه
هر کی برای گریه شوناهش پناهه
رخش چو روز روشن و دلش سیاهه
رنج پیاپی مکش ای مهربون
مست دقایق مشو ای بی نشون
قدر دل غم زده ات را بدون
دست ارادت مده با هر کسی
عطر گل یاس ندارد خسی
آخر قصه به کجا می رسی
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یلدا 25
کجان اون عشق های ناب؟!|blushsmiley|
شمال غرب
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ss75
شمال غرب
ان شاالله تعدادشون زیاااااادتر بشه
ای کاش این همه تنش و آشوب تو جامعه نبود
ای کاش ایران یه روزی آروم بشه.|blushsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یلدا 25
ان شاالله تعدادشون زیاااااادتر بشه
ای کاش این همه تنش و آشوب تو جامعه نبود
ای کاش ایران یه روزی آروم بشه.|blushsmiley|
*ای کاش این همه نفرت نبود کینه نبود وضعیت خوب بود جوری بود که ما میخواستیم جوری بود که همه میخواستن جوری بود که دیگه لازم نبود این همه ای کاش بگیم.....
بعضی وقتا که تنهام به بعضی چیزا فکر میکنم. میگم چی میشد همه شاد بودن همه چی خوب بود همه با هم با احترام رفتار میکردن کینه نبود دلسنگی نبود هر کی تو لاک خودش و سود خودش نبود بچه های کار نبودن هیج بیماری نبود بیکاری نبود ناراحتی نبود احترام واقعی بود
طوری نبود که راحت دل بش************یم و به روی خودمون نیاریم
دلم خیلی پره
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ss75
*ای کاش این همه نفرت نبود کینه نبود وضعیت خوب بود جوری بود که ما میخواستیم جوری بود که همه میخواستن جوری بود که دیگه لازم نبود این همه ای کاش بگیم.....
بعضی وقتا که تنهام به بعضی چیزا فکر میکنم. میگم چی میشد همه شاد بودن همه چی خوب بود همه با هم با احترام رفتار میکردن کینه نبود دلسنگی نبود هر کی تو لاک خودش و سود خودش نبود بچه های کار نبودن هیج بیماری نبود بیکاری نبود ناراحتی نبود احترام واقعی بود
طوری نبود که راحت دل بش************یم و به روی خودمون نیاریم
دلم خیلی پره
بله واقعا
ای کاش میشد هیچ غمی توی دل هیچ آدمی نبود
چه مسلمون چه غیر مسلمون هیچ کسی
من واقعا گاهی به این فکر می کنم میبینم زندگی اینجوری چقدر آروم بود!
ولی گاهی هم که بیشتر فکر می کنم میبینم غصه ها اومدن که ماها رو امتحان کنن و یه روزی هم تموم میشن.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
یه بغض خیلی بد چند ساعته که توی گلوم هست
دلم نمیخواد کسی اشک هام رو ببینه
ولی واقعا به چند دقیقه گریه کردن نیاز دارم!
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یلدا 25
یه بغض خیلی بد چند ساعته که توی گلوم هست
دلم نمیخواد کسی اشک هام رو ببینه
ولی واقعا به چند دقیقه گریه کردن نیاز دارم!
منم دقیقا همینم ولی من درون گرام بروز نمیدم هیچکس هم نمیفهمه چی دارم میکشم همه فکر میکنن حالم خوبه
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
بیاین مداحی بزنیم |worry||worry||worry||laughingsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
بیاییم از لحظاتمان لذت ببریم افکار منفی در سطل آشغال بیاندازیم یک روز جدید شروع شده از اولش با خوشی شروع کنیم تا آخرش هم شاد باشیم این همه لحظه های زندگی دلمون میاد خراب کنیم به خدا شما که شاد باشید مشکلات هم راحتتر حل میشود شادی مسری هست همانطور که غم مسریست پس بفهمیم چه چیزی را به دیگران سرایت میدهیم.
|tonguesmiley||smilingsmiley||biggrinsmiley||biggr insmiley||biggrinsmiley||biggrinsmiley||biggrinsmi ley||biggrinsmiley||biggrinsmiley||biggrinsmiley|| biggrinsmiley||biggrinsmiley||biggrinsmiley||tongu esmiley||laughingsmiley||smilingsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سعید62
بیاییم از لحظاتمان لذت ببریم افکار منفی در سطل آشغال بیاندازیم یک روز جدید شروع شده از اولش با خوشی شروع کنیم تا آخرش هم شاد باشیم این همه لحظه های زندگی دلمون میاد خراب کنیم به خدا شما که شاد باشید مشکلات هم راحتتر حل میشود شادی مسری هست همانطور که غم مسریست پس بفهمیم چه چیزی را به دیگران سرایت میدهیم.
|tonguesmiley||smilingsmiley||biggrinsmiley||biggr insmiley||biggrinsmiley||biggrinsmiley||biggrinsmi ley||biggrinsmiley||biggrinsmiley||biggrinsmiley|| biggrinsmiley||biggrinsmiley||biggrinsmiley||tongu esmiley||laughingsmiley||smilingsmiley|
موافقم ،پس اول بايد عامل انرژی منفی رو حذف کرد
دیشب خواستم به یلدا خانم هم از همين رو بگم ولی حالش رو نداشتم
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
اخیرا اتفاقی افتاد توی یه مدرسه دخترونه که موی بچه دختر دبستانی رو بخاطر اینکه ناظم مرد مدرسه تحریک نشه کامل قیچی کردن.
با وجود تلخ بودن این مسئله ولی طنز خنده داری ازش ساختن
https://www.youtube.com/watch?v=WULcq052YL0
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
saba95
اخیرا اتفاقی افتاد توی یه مدرسه دخترونه که موی بچه دختر دبستانی رو بخاطر اینکه ناظم مرد مدرسه تحریک نشه کامل قیچی کردن.
با وجود تلخ بودن این مسئله ولی طنز خنده داری ازش ساختن
https://www.youtube.com/watch?v=WULcq052YL0
آبروی هر چی مرده میبرن
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
saba95
اخیرا اتفاقی افتاد توی یه مدرسه دخترونه که موی بچه دختر دبستانی رو بخاطر اینکه ناظم مرد مدرسه تحریک نشه کامل قیچی کردن.
با وجود تلخ بودن این مسئله ولی طنز خنده داری ازش ساختن
https://www.youtube.com/watch?v=WULcq052YL0
واای خیلی خندیدم |yeah||yeah|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
_Fateme
دلم گرفته همین
سلام
حرف دلت بزن تا دلت وا بشه|laughingsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
مادر شدن حس عجیب و غریبی است
عجیبه:نمیشه توصیف کرد
بی نظیر و تا ابد بی نظیر
آدم هر چقدر بیشتر درگیر این حس میشه باز هم فکر میکنه کمه خیلی کم
غریبه: زیادش هم کمه... بی نهایتش اصلا عددی نیس
عشق واسه توصیفش کافی نیس
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
دلم میخواد چند روز تنهایی برم یه جای دور
حس می کنم واقعا نیاز دارم چند روز تنها باشم که آروم بشم
اگه میشد واقعا خیلی خوب بود!|blushsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
سلاماگر بار گران بودیم رفتیم اگر نامهربان بودیم رفتیم.
به علت یک سری مشغله های شخصی قادر به ادامه همکاری با انجمن نیستم اگر خوبی یا بدی ازم دید حلال کنید همیشه جوینده باشید تا یابنده شوید اینم آخرین حرفم بود.
یا حق. در پناه خدا
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سعید62
سلاماگر بار گران بودیم رفتیم اگر نامهربان بودیم رفتیم.
به علت یک سری مشغله های شخصی قادر به ادامه همکاری با انجمن نیستم اگر خوبی یا بدی ازم دید حلال کنید همیشه جوینده باشید تا یابنده شوید اینم آخرین حرفم بود.
یا حق. در پناه خدا
سلام آقا سعید
امیدوارم مشغله هاتون سبک بشن
و به زودی باز هم به انجمن سر بزنین
براتون بهترین ها رو آرزو می کنم و امیدوارم همیشه سلامت و سربلند باشین.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سعید62
سلاماگر بار گران بودیم رفتیم اگر نامهربان بودیم رفتیم.
به علت یک سری مشغله های شخصی قادر به ادامه همکاری با انجمن نیستم اگر خوبی یا بدی ازم دید حلال کنید همیشه جوینده باشید تا یابنده شوید اینم آخرین حرفم بود.
یا حق. در پناه خدا
|worry||worry| دلمون تمگ میشه خب اقا سعید
امیدوارم کاراتونو ردیف کنین برگردین به جای اصلیتون
ما ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا می رویم
منظورم برگشت به انجمن بود |laughingsmiley||laughingsmiley||laughingsmiley||l aughingsmiley||laughingsmiley|
من طبع شعریم صفر مطلقه
امیدوارم موفق باشین اقا سعید و همه چی عالی بشه
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
هر چقدر تلاش میکنم بعضیارو که تو گذشته بودن و برام یه زمانی اهمیت داشتن بگم خوب بودن بله خوب بودن اقلا تو دلم ببخشمشون نمیشه که نمیشه .... همیشه جنگه تو دلم....... بعضی وقتا میگم بد بود ولی ..............
به قول یه خواننده ای : نه میتونم ببخشمت نه میتونم ببینمت
بین دو راهی موندم و شکست قلبم با غمت
نه میتونم جدا بشم نه اینکه بی وفا بشم
نمیتونم بمونم و نمیشه بی هوا برم
با یه بغض سنگینی اینو گفتم که هنوزم این تو دلم سنگینی میکنه و نمیشه و نمیتونم که ...........
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سعید62
سلاماگر بار گران بودیم رفتیم اگر نامهربان بودیم رفتیم.
به علت یک سری مشغله های شخصی قادر به ادامه همکاری با انجمن نیستم اگر خوبی یا بدی ازم دید حلال کنید همیشه جوینده باشید تا یابنده شوید اینم آخرین حرفم بود.
یا حق. در پناه خدا
سلام اقا سعید
راستش اومدن تو این سایت دسته خودمونه ولی رفتنش دیگه دسته هیچ کس نیست چون اینجا تقریبا همه کاربرا با هم مثله اعضای خانواده صمیمی هستند و همه داریم برای رسیدن به آرزوها و موفقیت هم دعا میکنیم و همه دلمون میخوات خبرای خوب از تک تک بچه ها بشنویم . والا خوده من همش دلم میخواست درسامو تند تند بخونم بیام اینجا به دوستانم بگم |smilingsmiley| و ماهم منتظریم شما هم به همه ی اون آرزوهاتون برسید و خبرشو بیاید بهمون بگید تا خوشحال بشیم .
امیدوارم مشغله هاتون زودتر تموم بشه و با خبرهای خوب مارو غافلگیر کنید.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ss75
هر چقدر تلاش میکنم بعضیارو که تو گذشته بودن و برام یه زمانی اهمیت داشتن بگم خوب بودن بله خوب بودن اقلا تو دلم ببخشمشون نمیشه که نمیشه .... همیشه جنگه تو دلم....... بعضی وقتا میگم بد بود ولی ..............
به قول یه خواننده ای : نه میتونم ببخشمت نه میتونم ببینمت
بین دو راهی موندم و شکست قلبم با غمت
نه میتونم جدا بشم نه اینکه بی وفا بشم
نمیتونم بمونم و نمیشه بی هوا برم
با یه بغض سنگینی اینو گفتم که هنوزم این تو دلم سنگینی میکنه و نمیشه و نمیتونم که ...........
نمیدونم ماجرا چیه ولی کلن به نظرم کینه هیچکسو نداشته باش و ببخش و بسپارش به خدا
کینه دله ادمو سیاه میکنه و در ضمن وقتی یک نفرو میبخشی دیگه هیچ وقت بهش فکر نمیکنی .
و همچینین اینم فراموش نکن که بخشیدن یعنی اعتماد دوباره نیست ، بلکه یعنی تغییر رفتار ، و نباید دوباره ازون شخص ضربه بخوری و حدو حدودتو باهاش رعایت کن
حالا نمیدونم ماجرا چیه برات طومار نوشتم|laughingsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو … من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پنهان و پیدایت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
کردمت آواره ی صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر میزنی
در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهم باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
چقدر من این شعر رو دوس دارم!
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
چقدر دلم روزه میخواد!|blushsmiley|
چرا وقتی میخوای روزا زود بگذرن، دیر میگذرن!؟|mellowsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ss75
منم دقیقا همینم ولی من درون گرام بروز نمیدم هیچکس هم نمیفهمه چی دارم میکشم همه فکر میکنن حالم خوبه
من هم خیلی کم بروز میدم
البته جدیدا بیشتر!
سعی کنید این حالت ها براتون زیاد طول نکشه
چون روح رو خسته و بیمار میکنه و به تبع اون جسم رو.
امیدوارم دلتون شاد بشه.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
eli2
نمیدونم ماجرا چیه ولی کلن به نظرم کینه هیچکسو نداشته باش و ببخش و بسپارش به خدا
کینه دله ادمو سیاه میکنه و در ضمن وقتی یک نفرو میبخشی دیگه هیچ وقت بهش فکر نمیکنی .
و همچینین اینم فراموش نکن که بخشیدن یعنی اعتماد دوباره نیست ، بلکه یعنی تغییر رفتار ، و نباید دوباره ازون شخص ضربه بخوری و حدو حدودتو باهاش رعایت کن
حالا نمیدونم ماجرا چیه برات طومار نوشتم|laughingsmiley|
سلام الی خنم.... بذارین اینطوری بگم. اینطوری بهتره.
مشکل من این بوده که توقعم زیاد بوده و هست. همین باعث میشه که از بقیه توقع بیجا داشته باشم و وقتی اونطوری که من میخوام نشه از طرف دلگیر میشم.
مشکل , مشکل خودمم. یه مدتی میشه رو این بحث دارم تلاش میکنم که توقع رو کمتر کنم. حتی وقتی دارم تو این سایت بحث میکنم انتظار دارم حتما پیامم یا دیده بشه و یا جواب داده بشه!
میدونین مشکل عزت نفس هست. اونم به خاطر اینکه خب ادم عاشق پیشرفته و نهایت این پیشرفت اینکه خوشحال بشه و در کنارش بقیه تحسین کنن. الان من خیلی مدت هست که دارم پیشرفت میکنم برای خودم-ولی توسط کسی تشویق نمیشم. و محیطی هم نیست که بخوام توانایی ها رو صرف کاری کنم. و این باعث شده عزت نفس و اعتماد به نفس بیاد پایین و طوری باشه که بخوام از طرف بقیه تشویق بشم! یعنی انتظار دارم اوضاع طوری که من انتظار دارم پیش بره. برای همین بحث کوچیک بیخودی برام بزرگ میشه. الان نهایت تلاشم رو دارم میکنم که این حس مهر طلبی و مهر ورزی خخخ کمتر بشه
کار سختیه ولی خیلی خوب میشه تا یه چند ماه دیگه به سطح خوبی برسم.
من همیشه میخواستم یه ادمی باشم که موفقیت هایی داشته باشه که بقیه براشون سخته باشه به دست اوردنش و من مغرور باشم. این حس حس بدی نیست. چون زحمت رو کشیدی و خیلیا نتونستن به اون سطح برسن. این البته گذشته بود. عزت نفسم خیلی خیلی زیاد بود برای خودم خیلی بیشتر از الان احترام قایل بودم و اینکه خیلی اعتماد به نفس داشتم. خلاصه اینکه همه اینا برمیگرده به دور شدن از جمع هم سن و سالای خودم.
ولی الی خانم خوبیش میدونین چیه؟ خولبش اینه که از همه جهات سعی کردم یه ادم سرسخت و قوی بسازم. اینو وقتی به مدت اجتماع رفتم دیدم. دیدم که خیلی نسبت به قبلم قوی تر شدم از همه جهات.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یلدا 25
من هم خیلی کم بروز میدم
البته جدیدا بیشتر!
سعی کنید این حالت ها براتون زیاد طول نکشه
چون روح رو خسته و بیمار میکنه و به تبع اون جسم رو.
امیدوارم دلتون شاد بشه.
امیدوارم دل شما هم شاد بشه طوری که باید باشه ! بدون غم بدون حال بد
این یه ماه بگذره دیگه اونقدر سرگرم میشم که وقت برای اینکارا نباشه |laughingsmiley||laughingsmiley||laughingsmiley| تا بیام بغض کنم ببینم تو جمعم و همه چی تمومه دل شاد بشه/
من عاشق محیط جدید و درسم. فقط اینکه کتابا عوض بشن برام کافیه و همیشه حالم خوب میشه. الان این وضعیت حدود 4 ساله که هست و همینه. ینی تنها درس خوندن برای مدرسه و بعدش برای کنکور. 4 ساااااااااااال!!! 4 سال هیچ جا نتونستم برم نتونستم تفریح کنم. از اول تابستون هر روز باشگاه هر روز گیمینگ هر روز اهنگ تا شب هر روز تفریح ..... البته همشون در کنار کار |wacsmiley||laughingsmiley| چون باید یخورده کار کنم دستم الان خالیه.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
از هدف هام اینه که از همون اول دانشگاه برای المپیادی چیزی بخونم و به یه جایی برسم. ولی هدفمند. به دور از کمال طلبی. اونقدر از کمال طلبی ضربه خوردم دیگه تجربه اش رو دارم و میدونم که کچا کمال طلبی هست و کجا نه. از حرف هم میتونم تشخیصش بدم.
المپیاد تو دانشگاه+ مسابقات ورزشی برم. دو تا هدف خوبه. تمرکز رو این دو تا هدف . تلاش زیاد. تمرکز زیاد. و نهایتش رسیدن به هدف.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
هر وقت تنها بودید و حوصلتون سر رفت یه دست شطرنج بزنید
سایت شطرنج آنلاین
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ss75
سلام الی خنم.... بذارین اینطوری بگم. اینطوری بهتره.
مشکل من این بوده که توقعم زیاد بوده و هست. همین باعث میشه که از بقیه توقع بیجا داشته باشم و وقتی اونطوری که من میخوام نشه از طرف دلگیر میشم.
مشکل , مشکل خودمم. یه مدتی میشه رو این بحث دارم تلاش میکنم که توقع رو کمتر کنم. حتی وقتی دارم تو این سایت بحث میکنم انتظار دارم حتما پیامم یا دیده بشه و یا جواب داده بشه!
میدونین مشکل عزت نفس هست. اونم به خاطر اینکه خب ادم عاشق پیشرفته و نهایت این پیشرفت اینکه خوشحال بشه و در کنارش بقیه تحسین کنن. الان من خیلی مدت هست که دارم پیشرفت میکنم برای خودم-ولی توسط کسی تشویق نمیشم. و محیطی هم نیست که بخوام توانایی ها رو صرف کاری کنم. و این باعث شده عزت نفس و اعتماد به نفس بیاد پایین و طوری باشه که بخوام از طرف بقیه تشویق بشم! یعنی انتظار دارم اوضاع طوری که من انتظار دارم پیش بره. برای همین بحث کوچیک بیخودی برام بزرگ میشه. الان نهایت تلاشم رو دارم میکنم که این حس مهر طلبی و مهر ورزی خخخ کمتر بشه
کار سختیه ولی خیلی خوب میشه تا یه چند ماه دیگه به سطح خوبی برسم.
من همیشه میخواستم یه ادمی باشم که موفقیت هایی داشته باشه که بقیه براشون سخته باشه به دست اوردنش و من مغرور باشم. این حس حس بدی نیست. چون زحمت رو کشیدی و خیلیا نتونستن به اون سطح برسن. این البته گذشته بود. عزت نفسم خیلی خیلی زیاد بود برای خودم خیلی بیشتر از الان احترام قایل بودم و اینکه خیلی اعتماد به نفس داشتم. خلاصه اینکه همه اینا برمیگرده به دور شدن از جمع هم سن و سالای خودم.
ولی الی خانم خوبیش میدونین چیه؟ خولبش اینه که از همه جهات سعی کردم یه ادم سرسخت و قوی بسازم. اینو وقتی به مدت اجتماع رفتم دیدم. دیدم که خیلی نسبت به قبلم قوی تر شدم از همه جهات.
این حس کمال طلبی شما قابل تحسینه اینکه اینهمه انکیزه و امیدو آرزو دارید قابل تحسینه ، ولی یک واقعیتی وجود داره به اسمه حسادت ، که من خودم شخصا از روزه اول دانشگاه باهاش روبه رو شدم تا به امروز که باعث شد یک جورایی خنده رو از رو لبام بر داره و به یک ادم جدی ای تبدیل بشم که سعی کنم همیشه در مقابل دیگران سکوت کنم . هر چه بیشتر پیشرفت میکنی حسادت ها بیشتر میشه و سختیات هم به مراتب بیشتر میشه ولی لذتی که از تسلیم نشدن و پیروزی بعد از اون به دست میاری خیلی لذت بخشه تره .
خب نمیتونی بگی این حسادت برای چی هست چرا وجود داره چرا ادما اینجورین بلکه باید قبولش کنی باید ادما روهمین جوری که هستن بپذیری و کمتر جلوشون حرف بزنی و به عبارتی وقتی وارد دانشگاه شدی یک کلمه حتی یک کلمه هم نباید از آرزوهات به کسی بگی وگرنه همه رقیبت میشن .اصلا به انگیزه تحسین و تایید دیگران زندگی نکن چون دیگران حسود هستن و دوست ندارن کسی به جایی برسه برو زندگی دانشمندان بزرگو بخون از انشتین و ادیسونو هر کسی رو بری مطالعه کنی میبینی که بهشون برچسب خنگ و کودن و این چیزا میزدن ولی خودشون ، خودشونو باور داشتن و تو خلوت به خودشون روحیه و انگیزه می دادن و از همه مهم تر تسلیم نشدن. چندتا مثال برات میزنم من خودم یادمه وقتی نمره میان ترم یکی از سخترین درسامو 20 شدم استاده دراومد بهم گفت هیچکس از درس من تاحالا 20 نشده یکاری میکنم درستو بیفتی !!! اصلا باورم نمیشد استاده بخوات همچین کاری کنه با این وجود نزدیک بود اون درسو بیوفتم . تقریبا 15 نفر افتادن . استادا رتبه یک حسادتو دارن نمیخوام ناامیدت کنم ولی کسی که ناامید نشه و تلاش کنه محاله موفق نشه . رمزش اینه که تسلیم نشی و به تهدید دیگران اهمیت ندی و به خدا توکل کنی و حداکثر تلاشتو بکنی . خلاصه مطلب زیاده ولی فقط این حرفا رو زدم که از هیچ کس هیچ انتظار و توقعی نداشته باش
من به این جمله اعتقاد دارم:
سفر کن و به هیچ کس نگو، عشقی صادقانه رو تجربه کن و به هیچ کس نگو،خوشبخت زندگی کن و به هیچ کس نگو، مردم چیزهای زیبا رو خراب میکنند.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
تجربه
من عاشق شطرنجم ورزش مورد علاقم نیاز به تحرک نداره |yeah|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
دارم به شدت با حس خواب آلودگی ام مقابله میکنم!
برم ماه عسل ببینم شاید خوابم پرید!|rolleyessmileyanim|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
eli2
من عاشق شطرنجم ورزش مورد علاقم نیاز به تحرک نداره |yeah|
بپا چاق نشی |laughingsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
eli2
این حس کمال طلبی شما قابل تحسینه اینکه اینهمه انکیزه و امیدو آرزو دارید قابل تحسینه ، ولی یک واقعیتی وجود داره به اسمه حسادت ، که من خودم شخصا از روزه اول دانشگاه باهاش روبه رو شدم تا به امروز که باعث شد یک جورایی خنده رو از رو لبام بر داره و به یک ادم جدی ای تبدیل بشم که سعی کنم همیشه در مقابل دیگران سکوت کنم . هر چه بیشتر پیشرفت میکنی حسادت ها بیشتر میشه و سختیات هم به مراتب بیشتر میشه ولی لذتی که از تسلیم نشدن و پیروزی بعد از اون به دست میاری خیلی لذت بخشه تره .
خب نمیتونی بگی این حسادت برای چی هست چرا وجود داره چرا ادما اینجورین بلکه باید قبولش کنی باید ادما روهمین جوری که هستن بپذیری و کمتر جلوشون حرف بزنی و به عبارتی وقتی وارد دانشگاه شدی یک کلمه حتی یک کلمه هم نباید از آرزوهات به کسی بگی وگرنه همه رقیبت میشن .اصلا به انگیزه تحسین و تایید دیگران زندگی نکن چون دیگران حسود هستن و دوست ندارن کسی به جایی برسه برو زندگی دانشمندان بزرگو بخون از انشتین و ادیسونو هر کسی رو بری مطالعه کنی میبینی که بهشون برچسب خنگ و کودن و این چیزا میزدن ولی خودشون ، خودشونو باور داشتن و تو خلوت به خودشون روحیه و انگیزه می دادن و از همه مهم تر تسلیم نشدن. چندتا مثال برات میزنم من خودم یادمه وقتی نمره میان ترم یکی از سخترین درسامو 20 شدم استاده دراومد بهم گفت هیچکس از درس من تاحالا 20 نشده یکاری میکنم درستو بیفتی !!! اصلا باورم نمیشد استاده بخوات همچین کاری کنه با این وجود نزدیک بود اون درسو بیوفتم . تقریبا 15 نفر افتادن . استادا رتبه یک حسادتو دارن نمیخوام ناامیدت کنم ولی کسی که ناامید نشه و تلاش کنه محاله موفق نشه . رمزش اینه که تسلیم نشی و به تهدید دیگران اهمیت ندی و به خدا توکل کنی و حداکثر تلاشتو بکنی . خلاصه مطلب زیاده ولی فقط این حرفا رو زدم که از هیچ کس هیچ انتظار و توقعی نداشته باش
من به این جمله اعتقاد دارم:
سفر کن و به هیچ کس نگو، عشقی صادقانه رو تجربه کن و به هیچ کس نگو،خوشبخت زندگی کن و به هیچ کس نگو، مردم چیزهای زیبا رو خراب میکنند.
یه بار اومدم همین حرف های بالا رو گفتم بعد یه کاربری اومد گفت : بله من میدونم شما وضعیتت اینه تلاشت اینه و هدف هایی که میخوای رو داری براش تلاش میکنی.
ولی "به این مهارت رو به دست بیار که بدونی که وقتی داری برای هدفت تلاش میکنی و هدف داری و به هدفت رسیدی برای خودت رسیدی و برای خودت زحمت میکشی نه دیگران. خیلی خوبه که هدف داری و براش تلاش میکنی ولی نباید از بقیه انتظاری داشته باشی"
این حرفش دقیقا یادمه.
من یه چیز رو اعتراف کنم. خیلی بده . من هر پستم هر حرفم بوی مهر طلبی میده. اینکه بگم من هدف دارم و دارم براش زحمت میکشم و یا هددف هایی که تو گذشته داشتم و بهشون رسیدم و بقیه تشویقم کنن برام شده یه اصل.
تقریبا همه ی پستام تو این سایت بوی مهر طلبی رو میده. درسته این هدف ها رو دارم و میدونم میتونم بهشون برسم. ولی من دارم اینو تو جمع میگم که یجوری انگار تشویق بشم! |mellowsmiley| میدونم چی میگین. توفعم هم خیلی خیلی زیاده. اینم بیشتر اوضاع رو بد کرده. میگم اگه تشویق نشم باعث میشه روحیه ام کمتر بشه و اصلا بگم چرا تشویق نشدم؟ یعنی مشکلی داشتم؟ اینا تو ضمیر ناخداگاه هستن بزور درشون اوردم که بگم |laughingsmiley||laughingsmiley||laughingsmiley| خلاصه دارم تلاشم رو میکنم که توقع رو کمتر کنم و مهر طلبی رو هم دارم تلاش میکنم.... ممنون
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ss75
یه بار اومدم همین حرف های بالا رو گفتم بعد یه کاربری اومد گفت : بله من میدونم شما وضعیتت اینه تلاشت اینه و هدف هایی که میخوای رو داری براش تلاش میکنی.
ولی "به این مهارت رو به دست بیار که بدونی که وقتی داری برای هدفت تلاش میکنی و هدف داری و به هدفت رسیدی برای خودت رسیدی و برای خودت زحمت میکشی نه دیگران. خیلی خوبه که هدف داری و براش تلاش میکنی ولی نباید از بقیه انتظاری داشته باشی"
این حرفش دقیقا یادمه.
من یه چیز رو اعتراف کنم. خیلی بده . من هر پستم هر حرفم بوی مهر طلبی میده. اینکه بگم من هدف دارم و دارم براش زحمت میکشم و یا هددف هایی که تو گذشته داشتم و بهشون رسیدم و بقیه تشویقم کنن برام شده یه اصل.
تقریبا همه ی پستام تو این سایت بوی مهر طلبی رو میده. درسته این هدف ها رو دارم و میدونم میتونم بهشون برسم. ولی من دارم اینو تو جمع میگم که یجوری انگار تشویق بشم! |mellowsmiley| میدونم چی میگین. توفعم هم خیلی خیلی زیاده. اینم بیشتر اوضاع رو بد کرده. میگم اگه تشویق نشم باعث میشه روحیه ام کمتر بشه و اصلا بگم چرا تشویق نشدم؟ یعنی مشکلی داشتم؟ اینا تو ضمیر ناخداگاه هستن بزور درشون اوردم که بگم |laughingsmiley||laughingsmiley||laughingsmiley| خلاصه دارم تلاشم رو میکنم که توقع رو کمتر کنم و مهر طلبی رو هم دارم تلاش میکنم.... ممنون
سلام
این قدر حساس نباش. منم می خواستم اصلا نیام ولی کمتر میایم پسر عین یک مرد باش تو دگه بزرگ شدی. چون دیدم دلم برای اینجا تنگ میشه موفق باشی. مرد آنست که در کشاکش دهر / سنگ زیرین آسیا باشد.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سعید62
سلام
این قدر حساس نباش. منم می خواستم اصلا نیام ولی کمتر میایم پسر عین یک مرد باش تو دگه بزرگ شدی. چون دیدم دلم برای اینجا تنگ میشه موفق باشی. مرد آنست که در کشاکش دهر / سنگ زیرین آسیا باشد.
سلام آقا سعید
خیلی خوشحالم که تصمیم گرفتین باز هم به انجمن سر بزنین.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ss75
امیدوارم دل شما هم شاد بشه طوری که باید باشه ! بدون غم بدون حال بد
این یه ماه بگذره دیگه اونقدر سرگرم میشم که وقت برای اینکارا نباشه |laughingsmiley||laughingsmiley||laughingsmiley| تا بیام بغض کنم ببینم تو جمعم و همه چی تمومه دل شاد بشه/
من عاشق محیط جدید و درسم. فقط اینکه کتابا عوض بشن برام کافیه و همیشه حالم خوب میشه. الان این وضعیت حدود 4 ساله که هست و همینه. ینی تنها درس خوندن برای مدرسه و بعدش برای کنکور. 4 ساااااااااااال!!! 4 سال هیچ جا نتونستم برم نتونستم تفریح کنم. از اول تابستون هر روز باشگاه هر روز گیمینگ هر روز اهنگ تا شب هر روز تفریح ..... البته همشون در کنار کار |wacsmiley||laughingsmiley| چون باید یخورده کار کنم دستم الان خالیه.
سلام
بسیار متشکرم از دعای قشنگتون
ان شاالله حال دل شما هم همیشه عااالی باشه
درست میگید شرایط جدید خیلی موثر هست توی روحیه ی آدم
من هم یه سال پشت کنکور بودم اصلااااااا آسون نبود
کلا از انجام کارهای تکرای هیچوقت خوشم نمیومد ولی خب خودم میخواستم دوباره آزمون بدم
اما به هرحال با تلاش مستمر کارها هر چند هم که خیلی سخت باشن بالاخره تموم میشن و نتایجشون برای ادم میمونه.
سعی کنید روحیه ی خودتون رو همچنان با قدرت حفظ کنید و خب همونطور که گفتید کلی وقت آزاد برای تفریح و محیط جدید در انتظارتون هست
خداوند هم میگن همراه با هر سختی آسانی هست.
امیدوارم سربلند باشید.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ss75
سلام الی خنم.... بذارین اینطوری بگم. اینطوری بهتره.
مشکل من این بوده که توقعم زیاد بوده و هست. همین باعث میشه که از بقیه توقع بیجا داشته باشم و وقتی اونطوری که من میخوام نشه از طرف دلگیر میشم.
ولی الی خانم خوبیش میدونین چیه؟ خولبش اینه که از همه جهات سعی کردم یه ادم سرسخت و قوی بسازم. اینو وقتی به مدت اجتماع رفتم دیدم. دیدم که خیلی نسبت به قبلم قوی تر شدم از همه جهات.
جالبه
منم قبلنا زیاد از این توقع ها داشتم
حالا اگه یه جایی هر چند هم کوچیک برآورده نمیشدن باعث ناراحتی و دلخور شدنم میشد
حتی مثلا گاهی پیش میومد از شوخی داداشم ناراحت میشدم بعد دوسه روز بعد بهش گفتم که ازم دلجویی کنه میگفت بابا کدوم حرف رو میگی من اصلا یادم نیست!
حالا من به خاطر همون حرف کوچیک دوسه روز سرسنگین بودم باهاش که بفهمه و از دلم در بیاره
خلاصه اونقدر این حساسیت ها و انتظارات گاهی اذیتم میکرد
دیگه یه جایی خودم خسته شدم و خواستم کنارشون بذارم
اوایل اصلا آسون نبود برام ولی با کمک دوستان اینجا و مشاوره تونستم خیلی وقت ها از پسش بر بیام و آرامشم خیلی بیشتر شد.
تو زندگی بهترین کار اینه که توقعات و انتظارات رو به حداقل برسونی حتی از نزدیکترین هات.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
eli2
من به این جمله اعتقاد دارم:
سفر کن و به هیچ کس نگو، عشقی صادقانه رو تجربه کن و به هیچ کس نگو،خوشبخت زندگی کن و به هیچ کس نگو، مردم چیزهای زیبا رو خراب میکنند.
عجب استادی واقعا ناراحت میشه آدم!|mellowsmiley|
دقیقا حرفتون لایک داشت الی جان
من هم تو زندگی به این حرف رسیدم
انصافا درستش هم همینه
چون همیشه از حاشیه ها و آسیب های دیگران در امانی.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یلدا 25
عجب استادی واقعا ناراحت میشه آدم!|mellowsmiley|
دقیقا حرفتون لایک داشت الی جان
من هم تو زندگی به این حرف رسیدم
انصافا درستش هم همینه
چون همیشه از حاشیه ها و آسیب های دیگران در امانی.
اره بابا این تازه بهترینش بود .تا یه لبخند میخندم سریع اشکمو در میارن، واسه همین بعضی وقتا حتی دلم میخوات همیشه سیاه بپوشم که دیده نشم . به حدی رسیدم میگم نه تحسینتو میخام نه تهدیدو توهین ، فقط کاری به کارم نداشته باشید بزارید زندگیمو بکنم
بعضی وقتا میمونم چجور بعضیا اینقدر راحت عکس زندگی و خوشبختیاشونو تو اینستا و تلگرام و.. میزارن |mellowsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
eli2
اره بابا این تازه بهترینش بود .تا یه لبخند میخندم سریع اشکمو در میارن، واسه همین بعضی وقتا حتی دلم میخوات همیشه سیاه بپوشم که دیده نشم . به حدی رسیدم میگم نه تحسینتو میخام نه تهدیدو توهین ، فقط کاری به کارم نداشته باشید بزارید زندگیمو بکنم
بعضی وقتا میمونم چجور بعضیا اینقدر راحت عکس زندگی و خوشبختیاشونو تو اینستا و تلگرام و.. میزارن |mellowsmiley|
ای وای عزیزممم
واقعا متاسفم برای این ادم ها
سعی کن تا حد امکان از این افراد دوری کنی
و همیشه قوی و محکم باش
بعد هم خودت رو چرا محدود میکنی اخه اینجوری!؟؟
هر مدلی که دوست داری زندگی کن و زیاد خودت رو محدود شرایط و بقیه نکن گلم
آدم یک بار بیشتر که زندگی نمیکنه
درست نیست آدمی که بیماره یا شخصیتش مشکل داره به بقیه آسیب برسونه
سعی کن همیشه شاد باشی که همیشه حسادت کنن!
امیدوااارم شرایطتت بهتر بشه.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
خیلی خوشحالم
برادرم برای چندمین بار توی جلسات اختلافش با همسرش تونسته نتیجه ی خوبی بگیره
خدایا واقعا ازت ممنونم
امیدوارم همینجوری حمایتش کنی که این کار به فرجام خوبی برسه و بتونه از همسرش به زودی جدا شه.
یعنی کی میشه برادرم از همسرش جدا شه و این دختر و خونواده اش برای همیشه از زندگی برادرم و خونواده ام برن بیرون!
خیلی دلم اون روز رو میخواد.|blushsmiley|
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
یلدا 25
ای وای عزیزممم
واقعا متاسفم برای این ادم ها
سعی کن تا حد امکان از این افراد دوری کنی
و همیشه قوی و محکم باش
بعد هم خودت رو چرا محدود میکنی اخه اینجوری!؟؟
هر مدلی که دوست داری زندگی کن و زیاد خودت رو محدود شرایط و بقیه نکن گلم
آدم یک بار بیشتر که زندگی نمیکنه
درست نیست آدمی که بیماره یا شخصیتش مشکل داره به بقیه آسیب برسونه
سعی کن همیشه شاد باشی که همیشه حسادت کنن!
امیدوااارم شرایطتت بهتر بشه.
اخه میدونی یلدا جون اینجا یک مسله مبهمه استادای که خودش همه چی داره ثانیه ای یک بار تو تیوی و اخبار و حتی خندوانه نشونش میدن و تقریبا معروفه چرا باید به یک دانشجویی که یک درصد جایگاه اونم نرسیده بخوات اذیت کنه چرا ازینکه یک نفر دیگم بخوات پیشرفت کنه اینقدر ناراحت میشن که میخان حتی دانشجو رو بندازن ، اون که همه چی داره واقعا عجیبه غریبه یک معمای پیچیدس!!!!
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
eli2
اخه میدونی یلدا جون اینجا یک مسله مبهمه استادای که خودش همه چی داره ثانیه ای یک بار تو تیوی و اخبار و حتی خندوانه نشونش میدن و تقریبا معروفه چرا باید به یک دانشجویی که یک درصد جایگاه اونم نرسیده بخوات اذیت کنه چرا ازینکه یک نفر دیگم بخوات پیشرفت کنه اینقدر ناراحت میشن که میخان حتی دانشجو رو بندازن ، اون که همه چی داره واقعا عجیبه غریبه یک معمای پیچیدس!!!!
چون میخواد فقط خودش بالای قله باشه و حتی به اینکه یه نفر فکر رسیدن به اون سطح رو بکنه حسادت و خساست میکنه
دلش میخواد خودش اونجا باشه و پز بده و فخر بفروشه
این چنین افرادی فقط از لحاظ مادی پیشرفت کردن و از لحاظ انسانیت نمره منفی دارن و هیچ پیشرفتی نکردن
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه
من یه مشکلی هست میخواستم در موردش باهاتون صحبت کنم بلکه از این حالت خلاص بشم
راستش من یه مدت پیش تو همین انجمن پرسیده بودم که تغذیه باید چطوری باشه یکی از دوستان گفتن که مغزیجات بخور .... ولی راستش من همونطور که ایشون گفتن عمل کردم ولی وضعیت بدتر شد.
مشکل اینه که من یهویی فشارم میافته شروع میکنم به لرزیدن به حدی که یه خودکار رو انقدر سست میشم که نمیتونم نگهش دارم سستم.
میخواستم بدونم تغذیه باید چطوری باشه چی بخورم و چیا نه.
هر روز اینطوری میشم. وقتایی هم که اینطوری میشم مثل الان سرم درد میکنه سرگیجه میگیرم خوابم میاد و ... و این مسخره بازیا |hmmsmiley| یه راهی نشونم بدین این مشکل رو برطرف کنم ممنون
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
تاثیرش کلی هست.... اونقدر سست میشم که وقتی بیرون میرم به زور سرپا وایمیستم . اینم هست.
-
پاسخ : هرچه میخواهی بگو.........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
eli2
اخه میدونی یلدا جون اینجا یک مسله مبهمه استادای که خودش همه چی داره ثانیه ای یک بار تو تیوی و اخبار و حتی خندوانه نشونش میدن و تقریبا معروفه چرا باید به یک دانشجویی که یک درصد جایگاه اونم نرسیده بخوات اذیت کنه چرا ازینکه یک نفر دیگم بخوات پیشرفت کنه اینقدر ناراحت میشن که میخان حتی دانشجو رو بندازن ، اون که همه چی داره واقعا عجیبه غریبه یک معمای پیچیدس!!!!
عزیزمممم دیگه بدتر!
فکر می کنم ایشون با اینکه فرد به نام و مشهوری هستن
مشکل روحی یا روانی دارن
یه چیزی مثل عقده که نمیتونسته آرامشش رو حفظ کنه با دیدن نمره ی 20 شما!
وگرنه استادان بزرگوار زیادی هستن که به همچین دانشجوهایی کلی افتخار میکنند
من واقعا برای ایشون متاسف هستم
کنجکاو شدم بدونم واقعا دلیل این کارش چی بوده
بعضی ها چقدر راحت حق بقیه رو ناحق میکنن و دل میش************ن!
قدیما مدرسه میرفتیم یه معلم هایی بودن میگفت 20 فقط مال خداست!
و به هیشکی 20 نمیدادن!
نمی دونم از این معلم ها داشتی یا نه
ولی اونام عقده ای بودن به نظرم!
یعنی چی 20 مال خداست
دانش آموز با کلی بدبختی و زحمت درس میخوند که 20 بشه نمره اش بعد اینجوری!
حالا دانش اموزایی مثل من که حساس بودن خودمو میکشتم که نمره ام 20 بشه!
یه جورایی کمالگرا!|blushsmiley|