حس‌هایی که کودکان از مرگ دارند معمولا گناه، لرزیدن و انواع ترس است. بعد از مرگ اطرفیان مسائلی مانند شب‌ادراری، ناخن جویدن، ترس از بیمارستان و بهشت‌زهرا را می‌توان در برخی کودکان دید.



«مامان این عکس کیه؟ چرا دیگه اون پیش ما نیست؟»، «مامان بابابزرگ مرده، یعنی چی؟»، «یعنی منم می‌میرم؟» و... تنها بخشی از سوال‌های بچه‌ها در مواجهه با موضوع مرگ است. والدین باید بدانند که مثل هر موضوع دیگری که در مورد سوالات کودکان وجود دارد نباید از پاسخ دادن طفره بروند و متناسب سن‌شان به آنها پاسخ دهند. اگر کودکان پاسخ درست در این مورد دریافت نکنند از خیال‌پردازی استفاده می‌کنند که می‌تواند از نظر شخصیتی به کودک آسیب بزند.

این جواب‌ها را هرگز به‌کار نبرید

والدین نباید در برابر مرگ به کودک حس خوب بدهند. پاسخ‌هایی مانند «راه دور رفته» و «خوابیده» اصلا مناسب نیست زیرا این پاسخ‌ها بار هیجانی دارند و این حس را به کودک می‌دهد که آرامش با مرگ اتفاق می‌افتد و حتی ممکن است کودک با خوابیدن مشکل پیدا کند. به طور مثال اگر به او بگویید «او الان خوشحال است و در بهشت است» او ممکن است بپرسد «اگر او خوشحال است پس چرا شما ناراحتید؟» پاسخی مانند «خوب بود خدا بردش پیش خودش» این را به ذهن کودک می‌آورد که اگر خوب باشیم می‌میریم. به این ترتیب برای کودک تضاد ایجاد می‌شود. والدینی که از یک افسانه و اسطوره استفاده می‌کنند فکر می‌کنند وقتی تصویر خوشایندی از مرگ به کودک بدهند او بهتر درک می‌کند و احساس ناراحتی کمتری می‌کند، در حالی که این امر آسیب‌زننده است.


کودک‌ را نترسانید

والدین درقبال سؤالات این‌گونه کودک باید رفتار متعادل داشته باشند؛ نباید انکار کرده یا واکنش تند نشان دهند. بچه‌ها در سنین پایین ادراکی ندارند و نیازی به توضیح نیست ولی وقتی صاحب تفکر هستند و پرس و جوی جدی می‌کنند باید به آنها جواب داده شود. واکنش‌ والدین به مرگ بسیار مهم است؛ والدینی که در این مواقع رفتارهای هیستریک نشان می‌دهند باعث ترس کودک می‌شوند.

این 4 مرحله را به ترتیب ادامه دهید

در مورد مرگ 4 مرحله پاسخ‌دهی وجود دارد:قطع علائم حیاتی، اتفاق، برگشت‌ناپذیری و همگانی بودن. این 4 مرحله را کودک به ترتیب می‌فهمد. دقت داشته باشید که وقتی کودک سؤال می‌کند نباید همه 4 مرحله را یک‌جا به کودک پاسخ داد یا از ترتیب دیگری استفاده کرد.

این جواب‌ها را بخوانید

اولین و بهترین پاسخ به سؤال «چه اتفاقی افتاده که مرده؟» این است که «او نمی‌خورد، نمی‌خوابد،درد نمی‌کشد و بدنش دیگر کار نمی‌کند.» وقتی می‌پرسد «کی‌می‌میریم؟» بهتر است بگویید «کسی نمی‌داند ما چقدر زنده‌ایم، وقتی پیر شدی و نوه‌دار شدی آن وقت بهش فکر می‌کنی.» شاید بپرسد «تو کی می‌میری؟» این ممکن است والدین را ناراحت کند در حالی که کودک در حال تجربه است و درکی ندارد. در جواب باید بگویید «مامان و بابا قوی و سالم هستند و وقت زیادی پیش تو می‌مانند.» در اینجا نباید اشاره به مرگ شود؛ منظور کودک از این سؤال درباره مفهوم تنهایی است و اینکه او مراقب خود را از دست خواهد داد یا نه.

به این کودکان بیشتر توجه کنید

2طیف از بچه‌ها هستند که با مرگ مسئله دارند؛ یکی کودکان ماجراجو و نترس و بیش‌فعال که رفتارهای حمله‌وار و ماجرا‌جویانه دارند و کارهای خطرناک بیشتری می‌کنند و دیگری کودکان وابسته، به خصوص کودکانی که اضطراب جدایی دارند. این افراد وقتی با مرگ رو‌به رو می‌شوند ترس تنها شدن برای‌شان خیلی نزدیک می‌شود و وقتی این اتفاق می‌افتد همه چیز برای‌شان ناامن می‌شود.

آنها باید با واژه مرگ رو‌به‌رو شوند

برخی والدین فکر می‌کنند مرگ یک پدیده ناراحت کننده است و بچه‌ها نباید با آن رو‌به‌رو شوند و نباید آن را بفهمند، در حالی که کودکان کنجکاو هستند وذهن‌شان بسته نیست. آنها در بسیاری از مواقع مرگ حیوانات دور و بر خود را می‌بینند یا در فیلم‌ها مرگ افراد را مشاهده می‌کنند و حتی عکس‌های خانوادگی را می‌بینند که در میان آنها نیستند. اینکه کودک چطور در کودکی مرگ را تجربه می‌کند در درک و شخصیت فرد در بزرگسالی بسیار تاثیر دارد. اگر بچه‌ها بازی مرگ را انجام می‌دهند جلوی این کار را نگیرید، این تخلیه کودک است؛ با آنها همراه شوید و کم‌کم وارد بازی شوید.

حس‌های کودک از مرگ

حس‌هایی که کودکان از مرگ دارند معمولا گناه، لرزیدن و انواع ترس است. بعد از مرگ اطرفیان مسائلی مانند شب‌ادراری، ناخن جویدن، ترس از بیمارستان و بهشت‌زهرا را می‌توان در برخی کودکان دید.

کودک به این خاطر احساس گناه می‌کند که در بسیاری مواقع همه چیز را به خودش نسبت می‌دهد مثلا فکر می‌کند چون نسبت به عزیزی که از دست داده عصبانی بوده یا حسادت داشته او مرده است. همچنین مسائلی مانند جدایی طولانی والدین و تغییرات مکرر محل زندگی، کودک را نسبت به مرگ حساس می‌کند.