نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: بچه که بودم...بزرگ که شدم

412
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17587
    نوشته ها
    1,663
    تشکـر
    480
    تشکر شده 1,427 بار در 770 پست
    میزان امتیاز
    10

    بچه که بودم...بزرگ که شدم

    بچه که بودم گازم گرفتند...حس عجیبی بود حس آتش گرفتن جای گازشان
    بزرگ که شدم همدیگر را گاز گرفتند...حس عجیبی بود حس پانسمان کردن جای گازشان
    بچه که بودم وقتی تحقیرم میکردند سرم را پایین میبردم و از جمع بیرون میرفتم
    بزرگ که شدم سرم را بالا بردم تعریفشان را کردم
    بچه که بودم بدی هایم را میشمردند
    بزرگ که شدم چشم هایم را به روی بدی هایشان بستم
    بچه که بودم دوستشان داشتم
    بزرگ که شدم دوستشان داشتم اما نمیدانستم چقدر
    بچه که بودم اغلب در بازی ها میسوختم
    بزرگ که شدم در بازی زندگی سوختم
    بچه که بودم زخمی بودم
    بزرگ که شدم زخم هایم عمیق تر شدند
    بچه که بودم زبان کودکانه ام را مسخره میکردند
    بزرگ که شدم حرف هایشان را برای دیگران توجیه میکردم
    بچه که بودم طردم کردند
    بزرگ که شدم پشتشان ایستادم
    بچه بودم زخمی شدم
    نگاه کن جایشان هنوز مانده
    حالا اما طبیب زخم ها و درد های دیگرانم
    بچه که بودم درد کشیدم
    بچه که بودم در بازی ها بازی را با صبوری باختم
    حالا هم خیلی ساده چیزهارا باختم

  2. 4 کاربران زیر از مرسانا 19 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : بچه که بودم...بزرگ که شدم

    منم بچه بودم بزرگ شدم
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  4. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد