داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
سلام داداشام
حالتون خوبه؟؟من...خوب دیگر...زمان است...میگذرذ
اگر بدانید هنوز وقت دیدنتان چقدر هل میکنم
چقدر میخواهم کنارتان باشم
نه... دنبال تلافی کردن نیستم...ترجیح میدهم ساکت باشم...ساکت ساکت
تا بتوانم فکر انتقام گرفتن را از خودم دور نگاه بدارم
برادر راستی به پدر هم سلامم را برسان
بگو از آن روز همه ی حرمت ها بین من و او پاره شد
انگار دریده شد پرده ی حریمم
بگو آخر او دیگر چرا؟او که پدرم بود...کاری که با من کرد را هرگز فراموش نمیکنم
و همچنین کاری که شماها با من کردید
دختر بودنم به معنای ضعیف بودنم نیست
آری برادر تو حتی آنقدر غیرت نداشتی که درک کنی خواهرت بودم...و سعی میکردی مانند رفیق اجتماعی با کسی که خواهرت بود رفتار کنی
تو حتی آنقدر بی غیرت بودی که دختران را اسباب خوش گذرانی هایت میدانستی
تو آنقدر کوتاه فکر بودی که هرگز درک نکردی حس دخترانه ی یک دختر را
شماره ی دوست دخترت را پخش کردی
چون بد بود؟مگر تو در بدی از او کم داشتی؟؟
به پسر عمویم بگو پیوندش مبارک...
انشاالله باهم خوشبخت شوند
اما...هرگز فراموش نمیکنم...کاری که او با من کرد
.............
بخند داداش بخند
تو که جای من نیستی
همه چیزت را از دست بدهی
فقط چون کوچک بودی
چون دنیا را شبیه دنیای عروسکیت پاک میدانستی
چون فکر نمیکردی کسی بتواند بد باشد
چون دختری
تو که جای من نیستی
...........
انتقامم را شاید بگیرد کسی که گریه ها و غصه هایم را دید
به خاطر خدایم و من همانند خودت زجرت نمیدهد
اما دیگر نمیگذارند منتتان را بکشم
نمیگذارند برایتان اس بفرستم
نمیگذارد...چون میداند تمام این سالها شکستم و تحمل کردم جفایی را که بر من روا کردید
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
|sadsmiley||sadsmiley||sadsmiley||worry||worry||wo rry|
خودت نوشتی؟
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
خانوم خانومای گل
|sadsmiley||sadsmiley||sadsmiley||worry||worry||wo rry|
خودت نوشتی؟
بله...
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
من خاص
سلام داداشام
حالتون خوبه؟؟من...خوب دیگر...زمان است...میگذرذ
اگر بدانید هنوز وقت دیدنتان چقدر هل میکنم
چقدر میخواهم کنارتان باشم
نه... دنبال تلافی کردن نیستم...ترجیح میدهم ساکت باشم...ساکت ساکت
تا بتوانم فکر انتقام گرفتن را از خودم دور نگاه بدارم
برادر راستی به پدر هم سلامم را برسان
بگو از آن روز همه ی حرمت ها بین من و او پاره شد
انگار دریده شد پرده ی حریمم
بگو آخر او دیگر چرا؟او که پدرم بود...کاری که با من کرد را هرگز فراموش نمیکنم
و همچنین کاری که شماها با من کردید
دختر بودنم به معنای ضعیف بودنم نیست
آری برادر تو حتی آنقدر غیرت نداشتی که درک کنی خواهرت بودم...و سعی میکردی مانند رفیق اجتماعی با کسی که خواهرت بود رفتار کنی
تو حتی آنقدر بی غیرت بودی که دختران را اسباب خوش گذرانی هایت میدانستی
تو آنقدر کوتاه فکر بودی که هرگز درک نکردی حس دخترانه ی یک دختر را
شماره ی دوست دخترت را پخش کردی
چون بد بود؟مگر تو در بدی از او کم داشتی؟؟
به پسر عمویم بگو پیوندش مبارک...
انشاالله باهم خوشبخت شوند
اما...هرگز فراموش نمیکنم...کاری که او با من کرد
.............
بخند داداش بخند
تو که جای من نیستی
همه چیزت را از دست بدهی
فقط چون کوچک بودی
چون دنیا را شبیه دنیای عروسکیت پاک میدانستی
چون فکر نمیکردی کسی بتواند بد باشد
چون دختری
تو که جای من نیستی
...........
انتقامم را شاید بگیرد کسی که گریه ها و غصه هایم را دید
به خاطر خدایم و من همانند خودت زجرت نمیدهد
اما دیگر نمیگذارند منتتان را بکشم
نمیگذارند برایتان اس بفرستم
نمیگذارد...چون میداند تمام این سالها شکستم و تحمل کردم جفایی را که بر من روا کردید
|worry||worry||worry|
خدایا ب امید تو|heart|
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
من خاص
بله...
خیلی متاسف شدم . نمیدونم چی بگم
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
لیلا :53:|heart||heart||heart||heart||wubsmiley|
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
عزیزم تو بیش از حد به به داداشات اهمیت میدی
البته هر کس یه جوره
این نظر من بود
دلخور نشو ازم
ولی بیخیال بابا، تیک ایت ایزی!
فکر میکنی حالا داداشا بقیه چین
معشوق آدم که نیستن!
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
فدات شم الهی...
میفهممت....
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fatemeh.74
عزیزم تو بیش از حد به به داداشات اهمیت میدی
البته هر کس یه جوره
این نظر من بود
دلخور نشو ازم
ولی بیخیال بابا، تیک ایت ایزی!
فکر میکنی حالا داداشا بقیه چین
معشوق آدم که نیستن!
سعی کردم یه چیزایی رو بیان نکنم چون جلو جمع مناسب نبود|worry|
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
عزیزم پی وی جوابتو دادم
البته قبلشم موضوعو میدونستم!
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
مرگ بر مرد...البته به استثنای...|worry|
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
من خاص وقتی اینجور نوشته هات را میخونم دلم میخواد بزنم برادرات را بکشم
اصلا تو مخم نمیره ک ی برادر اینقد ...باشه ببخشید اما واقعا اعصابم خورد شده با خوندن این چیزا
تنها خدا،آرام بخش دلها
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fateme.68
من خاص وقتی اینجور نوشته هات را میخونم دلم میخواد بزنم برادرات را بکشم
اصلا تو مخم نمیره ک ی برادر اینقد ...باشه ببخشید اما واقعا اعصابم خورد شده با خوندن این چیزا
تنها خدا،آرام بخش دلها
کلا داداش دوست ندارم دیدم بهشون یه جوریه
عیبی نداره
اتفاقا چند نفرهم زیادی دلشون میخواد انتقامم رو بگیرند
قلبشون آروم بشه بلکه کاری نکنند
ولی همش یه چیزی بهم میگه ساکت نمیشینند
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
من خاص
سلام داداشام
حالتون خوبه؟؟من...خوب دیگر...زمان است...میگذرذ
اگر بدانید هنوز وقت دیدنتان چقدر هل میکنم
چقدر میخواهم کنارتان باشم
نه... دنبال تلافی کردن نیستم...ترجیح میدهم ساکت باشم...ساکت ساکت
تا بتوانم فکر انتقام گرفتن را از خودم دور نگاه بدارم
برادر راستی به پدر هم سلامم را برسان
بگو از آن روز همه ی حرمت ها بین من و او پاره شد
انگار دریده شد پرده ی حریمم
بگو آخر او دیگر چرا؟او که پدرم بود...کاری که با من کرد را هرگز فراموش نمیکنم
و همچنین کاری که شماها با من کردید
دختر بودنم به معنای ضعیف بودنم نیست
آری برادر تو حتی آنقدر غیرت نداشتی که درک کنی خواهرت بودم...و سعی میکردی مانند رفیق اجتماعی با کسی که خواهرت بود رفتار کنی
تو حتی آنقدر بی غیرت بودی که دختران را اسباب خوش گذرانی هایت میدانستی
تو آنقدر کوتاه فکر بودی که هرگز درک نکردی حس دخترانه ی یک دختر را
شماره ی دوست دخترت را پخش کردی
چون بد بود؟مگر تو در بدی از او کم داشتی؟؟
به پسر عمویم بگو پیوندش مبارک...
انشاالله باهم خوشبخت شوند
اما...هرگز فراموش نمیکنم...کاری که او با من کرد
.............
بخند داداش بخند
تو که جای من نیستی
همه چیزت را از دست بدهی
فقط چون کوچک بودی
چون دنیا را شبیه دنیای عروسکیت پاک میدانستی
چون فکر نمیکردی کسی بتواند بد باشد
چون دختری
تو که جای من نیستی
...........
انتقامم را شاید بگیرد کسی که گریه ها و غصه هایم را دید
به خاطر خدایم و من همانند خودت زجرت نمیدهد
اما دیگر نمیگذارند منتتان را بکشم
نمیگذارند برایتان اس بفرستم
نمیگذارد...چون میداند تمام این سالها شکستم و تحمل کردم جفایی را که بر من روا کردید
متاسفم|worry|
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
ارسالکننده : قلم در : 94/6/12 9:31 صبح
میگویند به چه ات مینازی؟
میگویم به دخترانگی هایم
به کفش های صورتی رنگم
به موهایی که بستمشان
به مقنعه ای که سرم کردم
به لبخند زیبایم
میگویند دخترها ضعیفه هستند
با خنده میگویم چرا؟؟چون هنوزهم بلدند بقیه را ببخشند؟؟
میگویند دخترها خل هستند
خنده ی تلخی میزنم و میگویم:چون زیادی پاکدل هستند؟؟
دخترم و با شهامت راه میروم
با قدم های محکم راه میروم
دخترم و یک ضعیفه نیستم
که اگر بودم درکنار گرگها سالیان سال سالم نمیزیستم
دخترم و ازگرگها هراسم نیست
برای جنگ با گرگها می ایستم
دخترم و با افتخار میگویم
اهل چنگال و دندان زدن ها نیستم
گفته بودند زن ضعیفه ای خل است
زن ضعیفه است؟؟؟؟؟؟پس چرا من نیستم
عشوه و نازم برای گرگ نیست
چون که من دوست با غریبه نیستم
ساده ام اما زرنگم تا کسی
بر دل یارانم چنگ نزند
روزگاری با سکوت گفتیم بلی
مرد از ما بهتر و سرتر است
حال اما این سکوت را میشکنم
تا بدانند پدر و برادرم
پشت این ادعای دروغین
چیست باعث آن که من از تمام مردها بدترم
روزگاریست که مردها آزادند
عیب هایشان برایشان عار نیست
اشتباهشان را تکرار میکنند
اشتباه ما اما روی تکرار نیست
عیب ما میپیچد میان مردم
انگشت نمای خلق میشویم
یک خطای کوچک که سر بزند از ما
از بیم آبرویمان میدویم
تقاص اشتباه مردهارا ما میدهیم
تقاص اشتباه ما اما سنگین است
اگرهم بد باشم آری ولی ربطی به جنسیتم ندارد
ویژگی خلقی من این است
مردها از ما سرتر نیستند
از ما خوب و برتر نیستند
چیزی که برتری میدهد برما جنسیت نیست ایمان است
دانای آن ماها نیستیم بلکه پاک یزدان است
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
من خاص
بله...
واقعا متاثر شدم :(
پدر آدم حتی؟
پاسخ : داداش هایم،پدرم و پسر عمویم
سلام من هم مثل دوستان خیلی تاسف خوردم|sadsmiley| وبدم اومدم. بقولی همچین افرادی نباشن بهتره
وقتی اینهمه حسو حالت بد میشه باید فراموششون کنی وفکر انتقامم نکنی