عشق واقعی اون جاست که دختر با تمام اعصبانیت با مشت
بکوبه به سینه ی عشقش
بهش بگه :برو تنهام بذار
ولی پسره آروم بغلش کنه بگه : نزن دستت درد میگیره نفس
عشق واقعی اون جاست که دختر با تمام اعصبانیت با مشت
بکوبه به سینه ی عشقش
بهش بگه :برو تنهام بذار
ولی پسره آروم بغلش کنه بگه : نزن دستت درد میگیره نفس
خدایــــــــــا.....
این روز هاحرفهایم بوی نا شکری می دهندامـــــا تــــــوبه حساب تنهـــــایی و دردی که می دانی بگذار....
ویرایش توسط farimah : 06-10-2014 در ساعت 04:01 PM
ویرایش توسط farimah : 06-10-2014 در ساعت 04:18 PM
فکرکنم درست شد
گاهي [replacer_a]
يعنی :
خيليا در حدّت نيستن
خـــــدانـگهــــــدار
خـــــدانـگهــــــدار
به شادی مردم [replacer_a]مکن
برف ...
تا میباری میگویند نعمت اعتماد
چون بنشینی به لعنتشان دچاری...
اﯾﻨﺠﺎ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ...
ﻣﻬﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﺁﺏ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ!ﻗﺎﺿﯽ ﺟﯿﺮﻩ ﺑﻨﺪﯼ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ!آنچه نقد است فقط جان توست،ﮐﻪ ﻗﺴﻂ ﺑﻨﺪﯼ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ!!!
گفتم ای فال فروش ، لای این بسته فال
“مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید” هم داری ؟
گفت : اگر بود کسی فال فروشی میکرد ؟
http://forum.moshaver.co/f74/%D8%A7%...html#post20499
تنها گناه من احساسم بود !تنها گناه من احساسم بود !خدايا منو به خاطر اينهمه احساساتي بودن ؛ ببخش... ...خدايا منو به خاطر اينهمه احساساتي بودن ؛ ببخش...راه بدی را انتخاب کرده بودم برای نگه داشتنت!صداقت ؛مهربانی ؛زیاد به “تو” توجه داشتن ؛و خیلی حماقت های دیگر …این روزها ، هرچه خائن تر باشی ،دوست داشتنی تری …
خدایـــــــا ...
از تو معجـــــزه میخواهم
معجـــــزه ای بزرگ در حد خـــــدا بودنت
تو خـــود بهتر میدانــــی
معجـــــزه ای که اشک شوقــــم را جاری کند
ناامیـــــــد نیستم
فقط دلتنگــــــــم ...!.
..راه بدی را انتخاب کرده بودم برای نگه داشتنت!صداقت ؛مهربانی ؛زیاد به “تو” توجه داشتن ؛و خیلی حماقت های دیگر …این روزها ، هرچه خائن تر باشی ،دوست داشتنی تری …
آموخته ام که خداعشق است
وعشق تنهاخداستآموخته ام که وقتی ناامیدمی شوم
خداباتمام عظمتشعاشقانه انتظارمی کشد دوباره به رحمت او امیدوارشومآموخته ام اگرتاکنون به آنچه خواستم نرسیدمخدابرایم بهترش رادرنظرگرفتهآموخته ام که زندگی دشواراستولی من ازاوسخت ترم...
این روزها من
خدای سکوت شده امخفقان گرفته ام
تا ارامش اهالی دنیا خط خطی نشود.. اینجا زمین است رسم ادمهایش عجیب است اینجا گم که میشوی بجای اینکه دنبالت بگردند فراموشت میکنند...
هيچ شباهتی به يوسف ندارم...
نه رسولم,نه زيبايم,نه براي كسي عزيزم,نه چشم به راهي دارم...
فقط...
در " چاه " افتاده ام!!!
دســتـــهایش با من . . .
چـــــشــــمهایش در خیابان . . .
دلـــــــــــــــــــــــ ش . . .
این یکی را نمیخواهم بدانم . . . !
«گواهیِ فوت»این ترانه گواهیِ فوته، شاعرِ متن پیشِ رو مُرده
بسکه هِی خواب دیده بیداره، بسکه رؤیاشو بالا آوردهاین شبیه دعای قبل از [replacer_a]، این شروعِ یه اختتامیهسمیهن
شکلِ آژیرِ قرمزه حرفام، تف به تسلیم، تف به آتشبس
ایدز داره فرشتهی الهام، تن واژه کزاز میگیره
یه سگِ هار توی لپ تاپه، دستای شعرو گاز میگیره
روی مغزم اسید پاشیدن، نفسای مسیح بو میده
دیگه هر حرفِ با پدر مادر، مزه ی شاشِ بازجو میده
تنها هورا کشیدن آزاده: هایل هیتلر! هیتلرِ قدیس!
زنده باد اجتماعِ میلیونی! زنده باد کیک! زنده باد ساندیس!
کانگوروها تو کیسهشون گرگه، مامِ [replacer_a] سزارین میشه
سوسکا به ریش کافکا میخندن، دختری هفت ساله زن میشه
من به زخمام دخیل میبندم، باورم نیست که زمین صافه
مردهشورم نمیبره دیگه، پاپ بیخود خداشو میلافه
آرزوهامو ارث میذارم، واسه نسلی که شاملو خونده
یه کلیسا نشون بده که تنِ صدتا گالیله رُ نسوزونده
گول این چشم منجمد رُ نخور! دستای من هنوز هم مُشتن
خوش خیالن اونا که فکر کردن با قپانی ترانهمو کشتن
برای مرگِ اون که با لبخند کتکم میزنه عزادارم
من هنوزم به مرگ مشکوکم، من هنوزم تو گور بیدارممرگ//
*از مجموعه ترانه «رانندگی در مستی» / زخمه 2010
خـــــدانـگهــــــدار
خدایـــــا ...
مـدعیـان رفـاقـت ،
هـر کـدام تـا نـقطـه ای هـمـراهـند ...
عـده ای تـا مـرز مـنفـعـت ...
عـده ای تـا مـرز مــال ...
عـده ای تـا مـرز جــان ...
عـده ای تـا مـرز آبــرو ...
و هـمـگان تـا مـرز ایــن جـهـان ...
تـنـها تـویـی کـه همـواره مـی مـانـــی ... !
رهـــــایم نـکــن . . .
دلم تنگ است برای کسی که نمی داند...نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم...می دانم که اگر نزدیکش شوم، دور خواهد شد....پس بگذار که نداند بی او تنهایم...دور میمانم که نزدیک بماند...
پر از شور و سراسر [replacer_a] ست
کمی سبز و کمی هم آسمانی ست
شده متن تمامی خبرها[replacer_a].
دو چشمت سومین جنگ جهانی ست
خـــــدانـگهــــــدار
گاندی خطاب به معشوقه اش :
خوبِ من ، هنر در فاصله هاست ...
زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم .
تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی .
کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت .
من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من [replacer_a]
خوب ِ من ، هنرٍِِ [replacer_a] در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها . . .
زندگی ست دیگر[replacer_a]
همیشه که همه رنگهایش جور نیست ،
همه سازهایش کوک نیست ،
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش،
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ،
به این سالها که به سرعت برق گذشتند،
به جوانی که رفت،
میانسالی که می رود،
حواست باشد به کوتاهی [replacer_a]،
به زمستانی که رفت ،
بهاری که دارد تمام می شود کم کم،
ریز ریز،
آرام آرام،
نم نمک...
زندگی به همین آسانی می گذرد.
ابرهای آسمان زندگی گاهی می بارد گاهی هم صاف است،
بدون ابر بدون بارندگی.
هر جور که باشی
...
خـــــدانـگهــــــدار
سلام بچه هادلم بدجورگرفته برام دعاکنید.
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
اینجا در دنیای من، گرگها هم افسردگی مفرط گرفته اند
دیگر گوسفند نمیدرند
به نی چوپانی دل میسپارند و گریه میکنند ..."
خدایا تفسیرکن دلتنگی هایم رابرای کسی که قدرتمام دلتنگی های دنیا دلتنگشم......
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
بدترین کاری که یک نارفیق میتونه باهات انجام بده اینه که : بجای [replacer_a] ، چاهنمایی کنه ...
راهنمایی
خـــــدانـگهــــــدار
میگن کسایی که مشروب میخورن میرن جهنم!!!!!
جهنمی که ادماش مست باشن.
بهتر از دنیاییه که ادماش پست باشن........
یک روز میرسد . . .
یک ملافه ی سفید پایان میدهد . . .
به من . . .
به شیطنت هایم . . .
به بازیگوشی هایم . . .
به خنده های بلندم . . .
روزی میرسد که همه با دیدن عکسم بغض میکنند و میگویند :
دیوانه . . . . . . .
دلمان برای مسخره بازی هایت تنگ شده . . . . .
سخت است میان هق هق شبانت [replacer_a] کم بیاری
و او به نفس جدیدش بگوید نفس
خـــــدانـگهــــــدار
بعضی چیزها را ” باید ” بنویسم
نه برای اینکه همه ” بخونن ” و بگن ” عالیه ”
برای اینکه ” خفه نشم ”
همین !
دلم میگیرد وقتی میبینم
او هست ...
من هستم ...
اما قسمت نیست...
بازم غم ...............................
مے دونے بعضے روزآ دیگـﮧ
نـﮧ خآطــــره
نـﮧ بـــــغض
نـﮧ اَشکـــــــــــــ
هیچ کدوم دردے اَزت دوآ نمے کنـﮧ...
مے شینے و زل مے زنے یـﮧ گوشـﮧ
زآنو هاتو بغـــــــــل مے کنے
و بآ خودت میگے
دیگــــــــــــــﮧ زورمـــــــــــــ نمے رســــــــــــﮧ.....!!
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)