میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه
حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چیکار کنم!؟
عجب وفایی داره این دلتنگی !
تنهاش که میذاری میری تو جمع و کلی میگی و میخندی
بعد که از همه جدا شدی از کنج تاریکی میاد بیرون
وایمیسته بغل دستت و دست گرمشو میذاره رو شونت
برمیگرده در گوشت میگه : خوبی رفیق ؟ بازم خودمم و خودت !
یه وقتایی دل میشکنه ،یه وقتایی دل می گیره ،یه وقتایی دل میسوزه،اماخدانکنه یه روز هرسه باهم اتفاق بیفتن!
ویرایش توسط خسته دل : 07-16-2014 در ساعت 08:51 PM
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
ویرایش توسط zbahane : 07-17-2014 در ساعت 02:07 AM
راضي شديييي
سلام دوستای گلم ..
امشب شبه قدره ... بلندشید یا برید احیا یا اگه کسی خونه س بلندشه وضو بگیره به جای اینکه تو سایت ها و اینترنت دور بخوره .بشینه دعا بخونه و هرچی تو دلش هست به خدا بگه ... بلنشید دوستای گلم یه امشبه ... از دستش ندید
بلندشید همه بیمارارو دعا کنید . هرکس هرمشکلی حاجتی داره ایشالا خدا به حق همین شبای عزیز حاجتشو .نیازشو برآورده کنه . یا حق
ویرایش توسط a : 07-17-2014 در ساعت 02:17 AM
خــــدایا
گفـــتی که از رگ گردن به من نزدیک تری
اصـــلا" برای همیـــــن گریبــانم را می پوشـــانم!
مراقبــــم که از من جـــــدا نشوی...
و از تو جـــــدا نشــــوم...!
ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﻧـﺎﺯ ؛ ﻣﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﯿـﺎﺯﻣﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎﯾـﺪ ؛ ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﺎﯾـﺪﻣﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﺳﺎﺧﺘـﻦ ؛ ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺳﻮﺧﺘـﻦﻣﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻟـﺪﺍﺭ ؛ ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻟـﺪﺍﺩﻩﻣﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﺁﺭﯼ ؛ ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﮔﺎﻫـﯽﻣﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻡ ؛ ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺑـﺎﺯﺩﻡﻣﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﺳﺨـﺎﻭﺕ ؛ ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺻﺪﺍﻗـﺖﻣﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﯿـﺎﺭﺍﻡ ؛ ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﯿﺎﺳـﺎﯼﻣـﺮﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻨﻬــﺎ ﯾﮏ ﻭﺍﮊﻩ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ " ﻣــﺮﺩ "ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻨﻬــﺎ ﯾﮏ ﻭﺍﮊﻩ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ " ﻋﺸــﻖ
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
وهیچ کس نفهمید که خداهم تنهایی اش رافریاد می زند.....قل هوالله احد...
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
قشنگ و زیبا بودن خسته دل جان
اگر با شخصي كه دوستش داري روبرو شدي،
لبخند بزن تا عشقت را احساس كند...
اگر با دشمنت روبرو شدي،
لبخند بزن تا قدرتت را احساس كند...
اگر با شخصي كه زماني تركت كرده بود روبرو شدي،
لبخند بزن تا احساس پشيماني كند...
اگر با غريبه اي روبرو شدي ،
لبخند بزن تا با لبخند پاسخت را دهد...
اين رمز موفقيت توست
و به قول سهراب سپهري عزيز:
زندگي با همه وسعت خويش
محفل ساكت غم خوردن نيست
حاصلش تن به جزادادن و افسردن نيست
زندگي خوردن و خوابيدن نيست
زندگي جنبش جاري شدن است
از تماشاگه آغاز حيات تا به جايي كه خدا ميداند...
و هر روز او متولد میشود ... عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد...
و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت ...
زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش...
گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد...
سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند...
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...! و این, رنج است
http://forum.moshaver.co/f74/%D8%A7%...2/index40.html
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
زن عشق می کارد و کینه درو می کند...
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر...
می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی ...
برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو... او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی...
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی...
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد...
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی...
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...
http://forum.moshaver.co/f74/%D8%A7%...html#post26691
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
عاقلانه[replacer_a]کن تا عاشقانه زندگی کنی ...
ازدواج
خـــــدانـگهــــــدار
دو تا آدم برفی دو طرف رودخونه [replacer_a] هم میشن
از آتیش عشق همدیگه آب میشن تا بلكه وسط رودخونه به هم برسن...
هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند
دفتري بود كه گاهي من و تو
مي نوشتيم در آن
از غم و شادي و روياهامان
از گلايه هايي كه ز دنيا داشتيم
من نوشتم از تو:
كه اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بي خواب نخواهد آمد
كه اگر دل به دلم بسپاري
و اگر همسفر من گردي
من تو را خواهم برد تا فراسوي خيال
تا بدانجا كه تو باشي و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتي از من:
من كه تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گريه كردم
با تو خنديدم و رفتم تا عشق
نازنيم اي يار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترين انسانم…
ولي افسوس
مدتي هست كه ديگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!
يادمان با شد از امروز خطايي نکنيم
گر که در خويش شکستيم صدايي نکنيم
پر پرواز شکستن هنر انسان نيست
گر شکستيم ز غفلت من و مايي نکنيم
يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم
وقت پرپر شدنش ساز و نوايي نکنيم
يادمان باشد اگر اين دلمان بي کس شد
طلب مهر ز هر چشم خماري نکنيم
يادمان باشد که دگر ليلي و مجنوني نيست
به چه قيمت دلمان بهر کسي چاک کنيم
يادمان باشد که در اين بهر دو رنگي و ريا
دگر حتي طلب آب ز دريا نکنيم
يادمان باشد اگر از پس هر شب روزيست
دگر آن روز پي قلب سياهي نرويم
يادمان باشد اگر شمعي و پروانه به يکجا ديديم
طلب سوختن بال و پر کس نکنيم
يادمان باشد سر سجاده عشق
جز براي دل محبوب دعايي نکنيم
يادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بي سر و پايي نکنيم
خبر امد گلی ساقه اش شکسته
بهاری در دل پاییز نشسته
گل نازم چرا قدّت خمیده
کدوم دستی تورو از شاخه چیده
فدای صورت نیلیت گل من
بخواب اروم بگیره این دل من
بخواب اروم که حیدر بی قراره
ببین از اسمون نم نم میباره....
این ترانه کوتاه رو خودم سرودم در وصف حضرت زهرا(س)
دوستان دعا کنین ی روزی بتونم برای تک تک ایمه ترانه و شعر و غزل بگم...
دستمو بگیر....... نذار اشتباه برم
ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﺑﻨﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ
، ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ : ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ
. ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ
.ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ !
… ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ .
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻟﻮﮐﺲ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ،ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ .
ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ
ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ' ﺯﻫﺮ' ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ' ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ ,'
ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟
ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ : ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ؟
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ِ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ،
ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ
ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻣﺎ آﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﻨﻪ
دستمو بگیر....... نذار اشتباه برم
نميدانم چرا گل مریم را در هیچ چمنزاری نیافته ام ، فقط و فقط در گل فروشی ها ...
خـــــدانـگهــــــدار
قله ای که چند بار فتح شود ؛
بی شک روزی تفریحگاه عمومی میشود !
مواظب دلت باش !…
گاهی لب های خندان بیشتر از
چشم های گریان”درد”می کشند . . .
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)