کلیپسوف چیست ؟
کلیپسوف به زمانى گفته میشود که
کلیپسى در مدار زمین بین خورشید و ماه قرار گیرد
و سایه کلیپس روی ماه افتاده و قسمتى از ماه براى مدتى تاریک شود
ویرایش توسط a : 06-08-2014 در ساعت 01:26 PM
از پاسخ به سوالات در پیام خصوصی معذورم.
سوالتون رو یکبار و با عنوان مناسب در تاپیک مرتبط مطرح کنید و منتظر پاسخ بمانید.
دیدی عمرم چه بی درنگ گذشت؟
همه در آرزوی مرگ گذشت؟
جیف آن روزهای صلح و صفا
همه در آرزو و جنگ گذشت
تلخی عمر مثل قصه عشق
همه چون نوش یک شرنگ گذشت
روز من روزگار آینه است
که تمامش کنار سنگ گذشت
آخر سرنوشت من بنویس
زندگی با امید مرگ گذشت
ویرایش توسط farokh : 06-08-2014 در ساعت 01:33 PM
از پاسخ به سوالات در پیام خصوصی معذورم.
سوالتون رو یکبار و با عنوان مناسب در تاپیک مرتبط مطرح کنید و منتظر پاسخ بمانید.
چشم پوشي از حقايق آنها را تغيير نمي دهد.![]()
از پاسخ به سوالات در پیام خصوصی معذورم.
سوالتون رو یکبار و با عنوان مناسب در تاپیک مرتبط مطرح کنید و منتظر پاسخ بمانید.
میـــــــــدونی بن بستــــــــــ زندگــــــــی کجــــــــاستــــــــــ ؟!
جایـــــــی که نه حق خواستــــــــن داری نه تـــــــوان
فرامــــــــوش کـــــردن !
ویرایش توسط وروجک : 06-08-2014 در ساعت 01:39 PM
آدمی گاهی به جایی از تنهایی اش می رسد که دلش می خواهد نه فقط برای گاهی ؛ برای همیشه کوله بارش را ببندد و از خویشتنش برود !
برود جایی که خیابان ها و کوچه های شهرش بوی نم باران بدهد ،
جایی که خودش باشد و خدایی که می نگرد لحظه های تنهایی اش را و هیچ !
جایی که آدم هایش تو را نشناسند و تو نیز هیچ کس را ، و فقط سکوت شبهایش تسکین این سینهء پر از آه ... باشد.
و تو در خیابانی سرد و خاموش قدم بگذاری و بروی ، بروی آنجایی که شاید ؛ آرامشی ...
شاید جایی کسی منتظرت باشد ...
و تو هنوز در وسعت همیشگی تنهایی ات امیدوار باشی ...
از پاسخ به سوالات در پیام خصوصی معذورم.
سوالتون رو یکبار و با عنوان مناسب در تاپیک مرتبط مطرح کنید و منتظر پاسخ بمانید.
دخترا هیچوقت دل پسرا رو نشکستن!
.
.
.
. . . دست،پا،گردن و ستون فقرات در اولویت هستن.همچین بزنید پودر شن.
ویرایش توسط کیانا2 : 06-08-2014 در ساعت 01:58 PM
هیچ کس اشکی برای ما نریخت
هر که با ما بود از ما می گریخت
چند روزی هست حالم دیدنیست
حال من از این و آن پرسیدنیست
گاه بر روی زمین زل می زنم
گاه بر حافظ تفاءل می زنم
حافظ فالم را گرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
بهار من مرا بگذار و بگذر
رهایم کن برو دلدار و بگذر
من عادت می کنم اینجا به غمها
مرا پر کن از این اجبار و بگذر…
دنیا اونقد کوچیکه که آدمایی رو که ازشون متنفری هر روز میبینی
ولی اونقدر بزرگه که اونی که دلت می خواد رو هیچوقت نمیبینی …
آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود …
آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه …
استخوان هایم را به دانشمندان بسپارید …
شاید بفهمند نه یخبندانی بود نه بیماری مهلکی !
من از دوری تو منقرض شدم …
خــوب ِ مــن ،
همین جا درون شعرهایم بمان
تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدمها مرا با خود نبرد
به سرزمین هایِ دورِ احساس ؛
من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها
شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دستهایمان
تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم
از این تکرار ساعتها
از این بیهوده بودنها
از این بی تاب ماندنها
از این تردیدها
نیرنگها
شکها
خیانتها
از این رنگین کمان سرد آدمها
و از این مرگ باورها و رویاها
پریشانم …
دلم پرواز میخواهد !
وقتی نیستی انگار هیچکس نیست سَرَم شلوغ است اما دلم گرم توستچنان گرم تو که گاهی خودم را فراموش میکنمو این نبودن هایت چقدر ارزش حضورت را به رخم میکشندبه قول سعدی : دل و جانم به تــو مشغول و ، نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی
دیگران چون بروند از نظر ، از دل بروند
تو چنان در دل من رفته ، که جان در بدنی
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)