نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: قلب جغد پیر شکست

1418
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    11

    قلب جغد پیر شکست




    جغدي روي كنگره هاي قديمي دنيا نشسته بود.زندگي را تماشا ميكرد.رفتن و ردپاي آن را.و آدمهايي را مي ديد كه به سنگ و ستون، به در و ديوار دل مي بندند.


    جغد اما مي دانست كه سنگ ها ترك مي خورند، ستون ها فرو مي ريزند، درها مي شكنند و ديوارها خراب مي شوند.

    او بارها و بارها تاجهاي شكسته، غرورهاي تكه پاره شده را لابلاي خاكروبه هاي كاخ دنيا ديده بود.
    او هميشه آوازهايي درباره دنيا و ناپايداري اش مي خواند و فكر مي كرد شايد پرده هاي ضخيم دل آدمها، با اين آواز كمي بلرزد.


    روزي كبوتري از آن حوالي رد مي شد، آواز جغد را كه شنيد، گفت: بهتر است سكوت كني و آواز نخواني.
    آدمها آوازت را دوست ندارند.
    غمگين شان مي كني.
    دوستت ندارند.
    مي گويند بديمني و بدشگون و جز خبر بد، چيزي نداري. قلب جغد پير شكست و ديگر آواز نخواند.
    سكوت او آسمان را افسرده كرد.
    آن وقت خدا به جغد گفت: آوازخوان كنگره هاي خاكي من! پس چرا ديگر آواز نمي خواني؟ دل آسمانم گرفته است. جغد گفت: خدايا! آدمهايت مرا و آوازهايم را دوست ندارند. خدا گفت: آوازهاي تو بوي دل كندن مي دهد و آدمها عاشق دل بستن اند.
    دل بستن به هر چيز كوچك و هر چيز بزرگ.
    تو مرغ تماشا و انديشه اي! و آن كه مي بيند و مي انديشد، به هيچ چيز دل نمي بندد.
    دل نبستن سخت ترين و قشنگ ترين كار دنياست.
    اما تو بخوان و هميشه بخوان كه آواز تو حقيقت است و طعم حقيقت تلخ. جغد به خاطر خدا باز هم بر كنگره هاي دنيا مي خواند و آنكس كه مي فهمد، مي داند آواز او پيغام است
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  2. 4 کاربران زیر از سوگل1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18408
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    57
    تشکر شده 22 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قلب جغد پیر شکست

    جالب بود ممنون

  4. کاربران زیر از Silverwolf بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : قلب جغد پیر شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط Silverwolf نمایش پست ها
    جالب بود ممنون
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  6. کاربران زیر از سوگل1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18408
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    57
    تشکر شده 22 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : قلب جغد پیر شکست

    قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه ای کوچک آمد و از آن چشید و خواست که برود امّا مزه عسل برایش اعجاب انگیز بود. پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید،باز عزم رفتن کرد اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذّت ببرد، مورجه در عسل غوطه ور شد و لذّت می برد اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود توانایی حرکت نداشت... در این حال ماند تا آنکه مرد ...
    یکی از حکما می گوید :دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ !پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود !!

  8. کاربران زیر از Silverwolf بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15431
    نوشته ها
    1,975
    تشکـر
    1,705
    تشکر شده 2,460 بار در 1,195 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : قلب جغد پیر شکست

    نقل قول نوشته اصلی توسط Silverwolf نمایش پست ها
    قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه ای کوچک آمد و از آن چشید و خواست که برود امّا مزه عسل برایش اعجاب انگیز بود. پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید،باز عزم رفتن کرد اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذّت ببرد، مورجه در عسل غوطه ور شد و لذّت می برد اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود توانایی حرکت نداشت... در این حال ماند تا آنکه مرد ...
    یکی از حکما می گوید :دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ !پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود !!
    دقیقا همینه م

    منم این حرف رو واقعا قبول دارم

    خیلی میپذیرمش

    ممنون از متن زیباتون
    امضای ایشان
    من ریشه های تو را دریافته ام

    با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام

    و دستهایت با دستان من آشناست

    در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان

    و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را

    زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند


  10. کاربران زیر از سوگل1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. قلب جغدپیرشکست....
    توسط CÆSAR در انجمن خارجی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-06-2015, 06:40 AM
  3. پیشگیری از دیابت با مصرف ماست
    توسط Artin در انجمن نکات تغذیه ای
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-08-2014, 12:18 AM
  4. چگونگی پیشگیری از بروز لکه های قهوه ای دست
    توسط Artin در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-28-2013, 01:19 AM
  5. پیشنهاداتی برای بدست افزایش انرژی بدن
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-14-2013, 01:05 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد