نوشته اصلی توسط
ali8636
با سلام
من دانشجوی ترم 5 برق هستم
من از بعد از کنکور تمام زندگیم نابود شده به طوری که تا قبل ان فرد نسبتا موفقی بودم نمراتم خوب بود کار های پژوهشی می کردم بشدت کتاب میخواندم (کتابهایدرسی تا بیشتر بدانید ها رو بلد بودم کتاب های کمک اموزشی میخواندم و کتب غیر درسی اعم از کتاب های علمی یا داستانی ) اما در این دوسال دانشجویی بشدت ادم منفعلی شدم که حتی مطالب درسی رانیز مطالعه نمی کنم و به طبع در امتحانات هم موفق نمی شوم بطوری که در چهار ترم گذشته تنها 38 واحد از 72 واحد را پاس نموده ام در این ترم هم وضع چندان مساعد نیست
عدم پاس شدن دروس و شکست های متوالی و سرکوب والدین و عقب افتادن از دوستان در این دوسال مرا ترقیب به انصراف از دانشگاه کرده
شاید باورتون نشه برق تمام زندگی و عشق اول و اخر منه هر راهی رو که بگین امتحان کردم کتاب های مشاوره خوندم قرص رتالین خوردم و گاهی اوقات برای فرار از این فشار ها آرامبخش مصرف کردم اصلا دست و دلم به درس نمی ره یا اگه بره باز هم سر امتحان مطالب یادم میره تمرکزم رو نمیتونم حفظ کنم
دیگه خسته شدم نتایج امتحانات برام بی ارزش شده حتی درس های که بلد هستم را هم نمی توتنم پاس کنم
یکی مشکل اساسی در درس بحث ریاضیات است من قبل کنکور ریاضیم خوب بود ولی العان حتی ساده ترین عملیات ها را نمیتوانم به نتیجه برسانم با این که فرایند و فرمول را بلدم
من قبل کنکور ادم درون گرایی بودم بیشتر اوقاتم را مطالعه میکردم کم صحبت و متفکر ولی تابستان همان سال احساس پوچی کردم و سعی کردم ادم اجتماعی تری باشم با دوستان باشم سر کار برم و فشاز کنکور باعث شد از دزس متنفر بشم و فاصله بگیرم از کتاب و درس بعضی از اوقات شابانه درس میخواندم ولی اکنون اگر یه ساعت مطلعه کنم همون یک ساعت هم مفید نیست
من یه سخنی رو تو زندگیم بهش ایمان دارمبقول کنفوسیوس برای پیشرفت لازم نیست که نابه باشی ، کافی است یک قدم جلو باشی.
من همیشه قدم به جلو رو بر میدارم ولی اکثر اوقات تمیتوانم ان را به سرانجام برسانم گاهی راه طولانیست و گاهی به در بسته میخورم