تحصیل در رشته مورد علاقه

[کیمیا4171]

سلام<br>نمیدونم واسه مشاوره جای درستی پست میذارم یا نه<br>دو ماهه دیگه 19 ساله میشم<br>دانشجو رشته مهندسی ترم اول در یکی از دانشگاه های ملی کشور هستم<br>به عنوان یک دانش اموز زرنگ همه توقع داشتند که یکی از دانشگاه های تهران قبول بشم اما نشد رشته ای که در اون تحصیل میکنم نه مورد علاقه خودمه نه خونوادم.میخوام اگه بشه به رشته ای که مورد علاقه بابامه تغییر رشته بدم.و به شدت نگرانم که با تغییر رشتم موافقت نکنن.و الان تا شهر و خونوادم 9 ساعت فاصله دارم.با اینکه رابطم با خوابگاهی ها و هم کلاسم خوبه اما نمیدونم چرا خوشحال نیستم.برای انجام هیچ کاری ذوق ندارم.نه درس میخونم و نه میتونم بخونم.نه به خودم میرسم نه به نوشتن خاطراتم ادامه میدم&nbsp; و حتی حوصله گشت و گذار در اینترنتو ندارم.چیزی که خیلی عذابم میده نمره های کم میان ترمم و دوری از کتاب و درسه.نمیدونم اصلا چی میخوام<br>هفته پیش پسری در لاین بهم درخواست دوستی داد و منم&nbsp; برای اولین بار قبول کردم از خوشتیپ بودنو خوشگل بودن و تحصیلات و شغلش مطمئن بودم ولی از ترسه اینکه بهش وابسته شم و علاقه مند و ترس اینکه اون منو پس بزنه و دور بودن شهرامون باعث شد دوستیمونو منتفی کنم<br>و از وقت جداییمون احساس کمبود و افسردگی شدید تری میکنم<br>خواهشا کمکم کنید<br>sefidsoorati@yahoo.com

[ayda_f]

salam kimia jan,doste golam ina shayad az dori az khanevadat bashe ziad ghose nakhor
,age fek mikoni mitoni gabol shi dobare say kon va tu reshteye morede alagat sherkat kon,dovoman in jor dostiya bi davame va motmaen bash har pesari rozo chandta peyda mikone va baad az tekrari shodan pasesh mizane kare khobi kardi ke montafish kardi .say kon khodeto bishtar beshnasi.yeki az dostam haminja ketabhaye nevisande barbara ro behem pishnahad dadan boro bekhon motmaenam halet kheyli behtar mishe .movafag bashi

[farokh]

سلام<br>نمیدونم واسه مشاوره جای درستی پست میذارم یا نه<br>دو ماهه دیگه 19 ساله میشم<br>دانشجو رشته مهندسی ترم اول در یکی از دانشگاه های ملی کشور هستم<br>به عنوان یک دانش اموز زرنگ همه توقع داشتند که یکی از دانشگاه های تهران قبول بشم اما نشد رشته ای که در اون تحصیل میکنم نه مورد علاقه خودمه نه خونوادم.میخوام اگه بشه به رشته ای که مورد علاقه بابامه تغییر رشته بدم.و به شدت نگرانم که با تغییر رشتم موافقت نکنن.و الان تا شهر و خونوادم 9 ساعت فاصله دارم.با اینکه رابطم با خوابگاهی ها و هم کلاسم خوبه اما نمیدونم چرا خوشحال نیستم.برای انجام هیچ کاری ذوق ندارم.نه درس میخونم و نه میتونم بخونم.نه به خودم میرسم نه به نوشتن خاطراتم ادامه میدم&nbsp; و حتی حوصله گشت و گذار در اینترنتو ندارم.چیزی که خیلی عذابم میده نمره های کم میان ترمم و دوری از کتاب و درسه.نمیدونم اصلا چی میخوام<br>هفته پیش پسری در لاین بهم درخواست دوستی داد و منم&nbsp; برای اولین بار قبول کردم از خوشتیپ بودنو خوشگل بودن و تحصیلات و شغلش مطمئن بودم ولی از ترسه اینکه بهش وابسته شم و علاقه مند و ترس اینکه اون منو پس بزنه و دور بودن شهرامون باعث شد دوستیمونو منتفی کنم<br>و از وقت جداییمون احساس کمبود و افسردگی شدید تری میکنم<br>خواهشا کمکم کنید<br>sefidsoorati@yahoo.com

خب تمام این مشکلات بخاطر اینه که شما در راهی قدم گذاشتید که بهش علاقه ای ندارید

بهتره با تمام مشکلاتی که شاید وجود داشته باشه به چیزی که علاقه دارید وارد بشید

اینطوری میتونید با علاقه بهتر تصمیم گیری کنید و موفق بشید