نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: مشکل درس نخوندن دانشجو

2927
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34023
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکل درس نخوندن دانشجو

    سلام و وقتتون بخیر.من یک دانشجوی سال اولی هستم.توی دوران مدرسه خیلی درس میخوندم و همیشه بلااستثناء
    نمره هام‌عالی بودن.حتی برای کنکور خوب خوندم و تونستم دانشگاه دولتی قبول شم خدا رو شکر.اما مشکلی پیدا کردم
    که انگار تمام‌زحماتی که واسه کنکور کشیدم‌رو داره به هدر میده.نمیدونم چرا واقعا.انقدر دنبال چراییش تو
    ذهنم گشتم‌که خسته شدم و مغزم انرژی نداره دیگه.اینکه چرا من ادم سابق نیستم و درس نمیخونم؟!بی نهایت دلم
    میخواد درس بخونم و مثل قبلا توی مدرسه باشم که خیلی درس خون بودم اما واقعا نمیدونم چرا نمیخونم؟ایا وارد بحرانی شدم که نمیشناسمش؟
    من دلم میخواد درست درسمو بخونم تا برای ارشد هم توی همین دانشگاه فعلی قبول شم با توجه به دلایل و شرایط خاصی که
    توی خانواده وجود داره اینطوری خیلی خوب وبهتره.اما واقعا دیگه خسته شدم از اینکه درس نمیخونم درست و ترم قبل هم شب امتحانی خوندم.کاری که
    تاحالا تو عمرم نکرده بودم رو برای اولین بار توی ترم۱ دانشگاه انجام دادم و واقعا واسم سخت بود.یکی میگه تو هدف نداری.یکی میگه انگیزه نداری...
    هرکسی یه چیز میگه اما من واقعا دلم میخواد تو دانشگاه هم شاگرداول باشم و درس بخونم.واقعا خیلی دلم میخواد ولی نمیدونم چرا نمیشه.تو رو خدا لطفا کمکم
    کنید و دلیلشو بهم بگین و یه راه حل پیش روم بذارین چون واقعا دلم میخواد تمام تلاشمو بکنم.و خیلی واسه منی ک همیشه درس خون
    بودم حجالت داره و سنگینه واسم که الان درست درسامو نمیخونم.لطفا کمکم کنید.دارم دیوونه میشم.

  2. کاربران زیر از orginal بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    سلام
    مشکل شما خیلی ساده هست
    شما مشکلتون هدف هست ادمی ک هدف نداره نمیتونه تلاش کنه چون انگیزه نداره
    شما در دوره دانش اموزی هدفت ن قبولی در یک دانشگاه خوب بود پس تلاش کردین و به هدف رسیدین و الان شما هدف اصلی ک از این به بعد دارین را هنوز کشف نکردین.
    قبل از شروع هر برنامه ریزی بشینید و خوب فکر کنید ک برای اینده به کجا میخواهید برسین و بعد براش برنامه ریزی کنید.

    یا علی مدد

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    اخیرا مشکل خاصی براتون ایجاد شده ؟
    شکست عشقی یا اینکه دچار خود ارضایی شده باشین ؟!

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34023
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    اخیرا مشکل خاصی براتون ایجاد شده ؟
    شکست عشقی یا اینکه دچار خود ارضایی شده باشین ؟!
    نه شکست عشقی و نه خودارضایی.و مشکل خاصی هم ندارم.مشکلم همین نخوندنه.اصلا مشکل نمیدونم کجاست از وقتی وارد دانشگاه شدم حوصله کارایی ک قبلا انجام میدادمو دیگه ندارم زیاد.
    حتی دیگه مثل قبلا زیاد به صفحات قران نگاه نمیکنم و زیاد نمیخونم.حوصله این کارا رو ندارم با اینکه واقعا دلم میخواد انجامش بدم.نمیدونم چم شده واقعا

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23774
    نوشته ها
    106
    تشکـر
    55
    تشکر شده 78 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    سلام
    شما وقتی میخواستی وارد دانشگاه بشی با کسی چشم و همچشمی داشتید؟
    یا برای پز دادن سخت تلاش کردید تا وارد دانشگاه بشید؟
    هدفتون از رفتن به دانشگاه چی بود؟

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    سلام دوست عزیز
    این توضیحی که شما فرمودین یه چیزایی از مسئله ای شما میگه ولی کامل نیست
    ترم اول به علت اینکه محیط و شرایط برای دانشجو جدید هست تا حدودی طبیعیه ولی اگه بیشتر باشه لازمه که علت روشن بشه
    باید ریشه یابی بشه و بعد حلش کنید به نظرم
    اگه براتون امکانش هست به این سوالات جواب بدین که بشه دقیقتر بررسی کرد موضوع رو
    وقتی دبیرستان بودین هدف دقیقتون در مورد رشته ی دانشگاهی و ادامه تحصیل چی بود؟
    آیا این رشته و دانشگاه و رتبه ی کنکورتون همونایی بودن که میخواستید؟
    بعد از اینکه دانشگاه رفتین اهداف دیگه ای برای خودتون تعریف کردین؟
    تو دبیرستان و هم اکنون به غیر از درس خوندن کار دیگه ای هم انجام میدین؟ مثلا هنر یا ورزش خاصی یا هر کار دیگه ای که علاقه دارید؟
    دوستاتون چطور بودن و هستن؟
    محیط دانشگاهتون از نظرتون چطوریه؟
    رابطه تون با خونواده چطوره؟
    از چیزی ناراضی هستین یا خواسته ای داشتین که برآورده نشده؟
    و در پایان پسر هستین یا دختر؟
    و آیا خواهر یا برادری دارین؟
    وقتی از اول ترم میخواستید درس بخونین طبق انتظارات و برنامه هاتون چه چیزی مانع میشد؟

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34023
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahdipoop نمایش پست ها
    سلام
    شما وقتی میخواستی وارد دانشگاه بشی با کسی چشم و همچشمی داشتید؟
    یا برای پز دادن سخت تلاش کردید تا وارد دانشگاه بشید؟
    هدفتون از رفتن به دانشگاه چی بود؟
    نه اهل چشم و همچشمی هستم نه حسادت و پز دادن.من واسه خودم و برای اینکه آیندمو بسازم میخواستم دانشگاه قبول شم.واسه اینکه تحصیلاتمو ادامه بدم و به اون چه که لایقشم برسم.

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34023
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    ....

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34023
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    این توضیحی که شما فرمودین یه چیزایی از مسئله ای شما میگه ولی کامل نیست
    ترم اول به علت اینکه محیط و شرایط برای دانشجو جدید هست تا حدودی طبیعیه ولی اگه بیشتر باشه لازمه که علت روشن بشه
    باید ریشه یابی بشه و بعد حلش کنید به نظرم
    اگه براتون امکانش هست به این سوالات جواب بدین که بشه دقیقتر بررسی کرد موضوع رو
    وقتی دبیرستان بودین هدف دقیقتون در مورد رشته ی دانشگاهی و ادامه تحصیل چی بود؟
    آیا این رشته و دانشگاه و رتبه ی کنکورتون همونایی بودن که میخواستید؟
    بعد از اینکه دانشگاه رفتین اهداف دیگه ای برای خودتون تعریف کردین؟
    تو دبیرستان و هم اکنون به غیر از درس خوندن کار دیگه ای هم انجام میدین؟ مثلا هنر یا ورزش خاصی یا هر کار دیگه ای که علاقه دارید؟
    دوستاتون چطور بودن و هستن؟
    محیط دانشگاهتون از نظرتون چطوریه؟
    رابطه تون با خونواده چطوره؟
    از چیزی ناراضی هستین یا خواسته ای داشتین که برآورده نشده؟
    و در پایان پسر هستین یا دختر؟
    و آیا خواهر یا برادری دارین؟
    وقتی از اول ترم میخواستید درس بخونین طبق انتظارات و برنامه هاتون چه چیزی مانع میشد؟
    وقتی دبیرستان بودم میخواستم تربیت معلم قبول شم و علاقه اصلیم بود اما به دلایل غیرمنطقی و بی ارزش منو نپذیرفتن با اینکه توی همه مراحلش قبول شده بودم و فقط گفتن رتبه های بهتر رو گزینش کردن و من مشکلی نداشتم تو مصاحبه و اینا.یعنی بی دلیل.و خب همیشه دلم میخواست تحصیلاتمو تا مراتب بالا وهرجابتونم ادامه بدم از طریق درس ودانشگاه و بتونم زندگی و ایندمو بسازم.
    رتبه و دانشگاهم عالی شد و همونایی شدن که میخواستم اما رشتم ازش بدم نمیاد اما واقعا اطلاعات چندانی ازش نداشتم.یعنی الان ک بعضی همکلاسیامو میبینم متوجه میشم که اونا راجب بعضی اصطلاحات تو رشتمون بیشتراطلاعات دارن و باعلاقه اومدن سراین رشته.البته من اینطور نیست که از رشتم بدم بیاد اتفاقا باهاش مشکلی ندارم و دوست دارم حالا ک انتخابش کردم توش ب موفقیت برسم وبه جاهای خوبی برسم و اطلاعاتم مثل اون همکلاسیام ک باعلاقه بودن نسبت بهش،بالابره.اما خب ترجیح من از بچگی تربیت معلم بود.یعنی شاید اون همکلاسیام از قبل ب این رشته علاقه داشتن و من به چیز دیگه.البته رشته من خب بازارکارش هم خوبه و همین منو خوش بین و امیدوار کرده و رشتمو (شاید اونجوری ک اون همکلاسیام بهش عشق و علاقه داشتن من اون عشق رو نداشتم)دوست دارم.و پشیمون نیستم از اینکه قبول شدم و میخونمش و باخودم میگم شاید قسمت نبوده برای تربیت معلم.

    بله توی دبیرستان کار هنری خلاقی انجام میدادم ک دیگه هرچی ب کنکور نزدیک شدم کمتر انجامش دادم و الان هم که اصلا دیگه انجامش نمیدم و نسبت به خیلی چیزا بی حوصله ام.من با اینکه تو طول دوران مدرسه هیچوقت اینطور نبودم اما تو دانشگاه سرکلاسا خوابم میگیره.البته الان نسبت ب ترم قبل یکم بهترشدم.اما عجیب تر اینکه من هیچوقت موقع درس خوندن خوابم نمیگرفت اما الان هروقتم ک بخوام بخونم حالت خواب بهم دست میده همش.حتی حس میکنم نمازام دیگه اون آرامش قبلی رو بهم نمیده و صرفا دارم بعنوان یه وظیفه انجامش میدم و همه و همه ی اینا خیلی خیلی واسم تعجب آوره.
    الان بعد از اینکه وارد دانشگاه شدم هدف خاصی برای خودم تعریف نکردم فقط دلم میخواد ارشد هم تو همین دانشگاه قبول شم ک البته با وضع درس خوندن من نمیدونم میشه یا نه.اما ترم بالاییامون ک میبینم خیلی دلم میخواد مثل اونا که ارشدشونم همینجا قبول شدن با رشته خوب منم همین کار رو بکنم و گاهی بهم انگیزه میده.
    تو دبیرستان دوستای خوب و درس خنی داشتم که اکثرا حس رقابت هم بود بینمون.اینجا هم دوستای خیلی خوبی پیدا کردم اما اون هم اکثرا مثل من هست و زیاد نمیتونه رو درس تمرکز کنه.مثلا من خودم بعضی وقتا حواسم سرکلاس میره درحالیکه تو مدرسه هیچوقت اینجور نبودم.و حتی هم اتاقیامم نمیبینم زیاد درس بخونن.اما من واقعا دلم نمیخواد بذارم درسام این ترم هم انبارشه و شب امتحانی بخونم چون واقعا ترم قبل خیلی بهم سخت گذشتو از شب امتحانی وحشت دارم واقعا.محیط دانشگاه هم به نظرم خوبه.اما هنوز روابط زیاد اجتماعی و گسترده ای(خصوصا بین جنسای مخالف،حداقل تو کلاس خودمون)نداریم و واقعا بعضی وقتا ادم سردرگم میشه که رفتار درست چیه و چطور باید برخورد کرد
    اما از جنبه های دیگه که نگاه کنیم واقعا خوبه محیطش و تا حالا برخورد غیر مسالمت آمیزی نداشتم اینجا خداروشکر.
    رابطم با خانواده خیلی خوبه.با اونا در تماس هستیم با هم دیگه.
    فقط اولاش از قبول نشدنم تو تربیت معلم خیلی ناراحت بودم ک الان برام عادی شده و گفتم شاید قسمت نبوده و از رشته فعلیم راضی هستم و دلم میخواد ب جاهای بزرگ و موفقیتای بزرگی تو این رشته برسم.
    دختر هستم.
    بله خواهر برادر دارم.
    وقتی میخواستم اون موقع درس بخونم اول که اصلا هیچی حس درس خوندن نداشتم و انگار بی انگیزه بودم و یادمه بعضی وقتا ناراحت بودیم موقع رفتن ب کلاس البته فقط مال چن روز اولش بود بعد درست شد.اما الان خیلی وقتا هم انگیزشو پیدامیکنم هم حسش اما نمیدونم چرا نمیخونم و تمرکز حواسم میره و نمیتونم تمرکز کنم‌.داشتم فکر میکردم هروقت که بقیه درس میخونن یکم بهم تلنگر میخوره و باخودم میگم چرا من نخونم؟من ک همیشه تو درس خوندن اول بودم چرا حالا دیگران بخونن و من نخونم .نمیدونم شاید تحت تاثیر اکثر دانشجوهای دیگه ک اطرافم هستن و میگن دانشجو باید شب امتحانی باشه و این حرفا هم بوده.اما مطمئن نیستم.و یه معضلی که پیدا کردم اینه که من تو دوران کنکور واسه درس خوندن همیشه حواسم جمع بود و و خیلی ارادم قوی بود که از گوشی و تلویزیون و بیرون رفتن و این حرفا بزنم .کلا ادمی هستم ک وقتی واسه یه چیزی اراده میکنم تا تهش میرم و ارادم عالیه.اما الان همش گوشی دستمه و پای نت و اینترنت و اینام.طوری شده که گاهی اطرافیانم بهم تذکر میدن .و نصف بیشتر وقتم پای این گوشی و اینا میره.اما خب فک نمیکنم این تنها دلیلش باشه هرچند سهم بزرگی از دلیل مشکلمو ممکنه داشته باشه.اما اصلا انگار نمیشه کنارش گذاشت.خلاصه همینا فکر کنم اکثر مواردی بود ک مانع میشدبرای خوندنم.و اینم بگم ک حس میکنم همش وقت کم میارم.و چرا اکثرا خوابم میگیره هم نمیدونم واقعا!!!!
    ویرایش توسط orginal : 02-21-2017 در ساعت 02:34 AM

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    23774
    نوشته ها
    106
    تشکـر
    55
    تشکر شده 78 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    شاید از اون دست افرادی هستید که وقتی محیطتشون عوض میشه
    تا یه مدتی نمی تونن خودشونو با محیط وقف بدن درسته؟
    شاید به رشتتون دیگه علاقه ندارید
    یا شاید از جو دانشگاه خوشتون نمیا
    میتونه 100 علت داشته باشه باید خودتون و با دوران کنکور و دبیرستان مقایسه کنید تا به جواب برسید
    مثلا اینجور:
    در دبیرستان با دوستم رغابت داشتم اما الان ندارم
    در دبیرستان روزی 5 ساعت درس میخوندم اما الان شده 2 ساعت
    در دبیرستان و...
    باید خودتون دنبال علت باشید

  12. کاربران زیر از Mahdipoop بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    نقل قول نوشته اصلی توسط orginal نمایش پست ها
    وقتی دبیرستان بودم میخواستم تربیت معلم قبول شم و علاقه اصلیم بود اما به دلایل غیرمنطقی و بی ارزش منو نپذیرفتن با اینکه توی همه مراحلش قبول شده بودم و فقط گفتن رتبه های بهتر رو گزینش کردن و من مشکلی نداشتم تو مصاحبه و اینا.یعنی بی دلیل.و خب همیشه دلم میخواست تحصیلاتمو تا مراتب بالا وهرجابتونم ادامه بدم از طریق درس ودانشگاه و بتونم زندگی و ایندمو بسازم.
    طوری شده که گاهی اطرافیانم بهم تذکر میدن .و نصف بیشتر وقتم پای این گوشی و اینا میره.اما خب فک نمیکنم این تنها دلیلش باشه هرچند سهم بزرگی از دلیل مشکلمو ممکنه داشته باشه.اما اصلا انگار نمیشه کنارش گذاشت.خلاصه همینا فکر کنم اکثر مواردی بود ک مانع میشدبرای خوندنم.و اینم بگم ک حس میکنم همش وقت کم میارم.و چرا اکثرا خوابم میگیره هم نمیدونم واقعا!!!!
    متوجه شرایطتتون شدم
    ببینید با توجه به چیزایی که گفتید چندین عامل باعث بوجودا ومدن این مسئله شدن که باید حل بشن
    یکی اینکه شما قبلنا دوست داشتید معلم بشید و خب بنا به دلایلی نبوده در عین حال یه رشته ی خوب دیگه قبول شدین که بهشم علاقه دارین حالا صرفا شاید نه اندازه ی معلمی
    اما خب به دلیل دانشگاه و رشته ی خوبش و آینده و بازار کارش بهش علاقه دارین
    خب شما دیگه باید با این گذشته ای که چرا معملی رد شدید فکر نکنید یعنی کم کم خودتونو با شرایط جدیدی که توش قرار داری وفق بدین که بتونید مثل سال های قبل بهترین باشید و شرایط رضایتمندی رو داشته باشین
    پسر عموی من سال ها پیش از مصاحبه ی معلمی رد شد ولی چند سال بعدش خودش می گفت خداروئشکر که رد شدم وگرنه الان باید شرایط سخت مالی رو تحمل میکردم
    چون تو یه رشته ی دیگه قبول شد و خیلی درس میخوند و تلاش میکرد خیلی زیاد
    الان موقعیت خیلی خوبی داره هم اجتماعی و هم مالی.. پس همیشه ما همه چیز رو نمیدونیم شاید اونی رو که از دست دادیم باعث بشه یه چیز بهتر بدست بیاریم
    پس این مسئله رو برای خودتون حل کنید و بندازینش گوشه ای از ذهنتون و تمرکزتونو بذارین روی زمان حال و موقعیت جدیدتون
    اینطور که گفتین شما تو شهر دیگه ای درس میخونین که از خونواده دور هستین
    این موقعیت به خصوص ترمای اول و برای یه دختر یه مقدار سخت هستش
    هر چند الان ارتباط ها از طریق شبکه های اجتماعی گسترده تر شده ولی خب به هرحال آدم تا حدودی از نظر عاطفی ممکنه اذیت بشه که خب گذرا هست
    اگه دوری از خونواده اذیتتون میکنه سعی کنین بیشتر ارتباط داشته باشین
    تو تعطیلات بهشون سر بزنین
    و اینکه تو دانشگاه در مورد ارتباط با همکلاسی های پسر که خب باید یه سری حرمتارو رعایت کرد که خودتون آگاهید
    و اینکه مهمتر هستش اینه که با دخترایی که از نظر اخلاق و درس شبیه هم هستین دوست بشین و رفت و آمد کنین
    دوست خیلی روی آدم تاثیر میذاره به خصوص تو این شرایط که آدم شهر دیگه ای باشه و ترمای اول
    یه نکته ی دیگه هم سعی کنید وقتی برای خودتون هدف و برنامه ی مشخصی دارید دیگه به حرف های نادرست بقیه گوش ندید و اجازه ندید ازشون تاثیر بگیرید
    مثلا خیلیا میگن که حالا وقت هست یا شب امتحان موقع خوبیه برای درس خوندن
    اما هممون میدونیم که هر کاری رو وقتی در وقت خودش انجام بدیم باعث میشه نتیجه ی دلخواه و مطلوب رو داشته باشیم
    مسلمه دانشجویی که از اول ترم میشینه درس میخونه و با هدف هست خیلی فرق داره با دانشجویی که حالا یه دانشگاه اومد شب امتحان میخونه هر چی پیش آید خوش آید و وقت کشی میکنه و وقشتو با بودن با دوستاش وبیرون رفتن و کارای دیگه میگذرونه
    اینکه به رشته تون علاقه دارین خیلی خوبه و خب جای شکرش باقیه
    پس انگیزه تون رو بالا ببرید چون برای اینکه موقعیتتون خوب باشه در آینده باید پایه ی علمی قوی ای داشته باشید چه برای سرکار رفتن و چه ادامه تحصیل
    به هر حال دوری از خونواده ، رفتن به کلاس ها سر وقت رفتن و اومدن و چیزای دیگه رو تحمل میکنید که برید چیزی یادبگیرید و رشد کنید
    پس براش برنامه ی دقیق و مشخصی داشته باشید
    اهدافتونو تو یه دفتر بنویسین با زمان های مشخص
    مثلا الان که اوایل ترم جدید هست
    ببینین میخواین این ترم رو چطوری باشین
    مثلا معدل مشخصی که میخواین رو بنویسید
    یا مثلا فلان درس فلان نمره رو میخواین
    برنامه ی روزانه تون رو مشخص کنید و کاراتونو بنویسید
    برای نت و گوشی هم زمان مشخصی در نظر بگیرید که کارای دیگه تون رو تحت الشعاع قرار نده
    ترجیحا تو کتابخونه هم درس بخونید که انگیزه تون بیشتر بشه
    سعی کنید شب ها هم زود بخوابید که بتونید صبح زود بیدار شید و سراحال باشین و حوصله ی درس خوندن داشته باشین و خوابتون نبره سر کتاب
    خیلی خیلی هم مراقب انتخاب کردن دوستاتون باشین
    دوستایی که اهل زندگی و هدف هستن نه صرفا رفتن و اومدن به کلاس و رسیدن به تیپ و قیافه و جاشیه ها
    ترم اول برای همه یه مقدار سخته ولی الان که شرایط تا حدودی دستتون اومده و با محیط خوابگاه و دانشگاه آشنا شدید و تجحربه کسب کردید دیگه بهتر میتونید عمل کنید
    پس از امروز شروع کنید.
    با آرزوی موفقیت.

  14. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34023
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    متوجه شرایطتتون شدم
    ببینید با توجه به چیزایی که گفتید چندین عامل باعث بوجودا ومدن این مسئله شدن که باید حل بشن
    یکی اینکه شما قبلنا دوست داشتید معلم بشید و خب بنا به دلایلی نبوده در عین حال یه رشته ی خوب دیگه قبول شدین که بهشم علاقه دارین حالا صرفا شاید نه اندازه ی معلمی
    اما خب به دلیل دانشگاه و رشته ی خوبش و آینده و بازار کارش بهش علاقه دارین
    خب شما دیگه باید با این گذشته ای که چرا معملی رد شدید فکر نکنید یعنی کم کم خودتونو با شرایط جدیدی که توش قرار داری وفق بدین که بتونید مثل سال های قبل بهترین باشید و شرایط رضایتمندی رو داشته باشین
    پسر عموی من سال ها پیش از مصاحبه ی معلمی رد شد ولی چند سال بعدش خودش می گفت خداروئشکر که رد شدم وگرنه الان باید شرایط سخت مالی رو تحمل میکردم
    چون تو یه رشته ی دیگه قبول شد و خیلی درس میخوند و تلاش میکرد خیلی زیاد
    الان موقعیت خیلی خوبی داره هم اجتماعی و هم مالی.. پس همیشه ما همه چیز رو نمیدونیم شاید اونی رو که از دست دادیم باعث بشه یه چیز بهتر بدست بیاریم
    پس این مسئله رو برای خودتون حل کنید و بندازینش گوشه ای از ذهنتون و تمرکزتونو بذارین روی زمان حال و موقعیت جدیدتون
    اینطور که گفتین شما تو شهر دیگه ای درس میخونین که از خونواده دور هستین
    این موقعیت به خصوص ترمای اول و برای یه دختر یه مقدار سخت هستش
    هر چند الان ارتباط ها از طریق شبکه های اجتماعی گسترده تر شده ولی خب به هرحال آدم تا حدودی از نظر عاطفی ممکنه اذیت بشه که خب گذرا هست
    اگه دوری از خونواده اذیتتون میکنه سعی کنین بیشتر ارتباط داشته باشین
    تو تعطیلات بهشون سر بزنین
    و اینکه تو دانشگاه در مورد ارتباط با همکلاسی های پسر که خب باید یه سری حرمتارو رعایت کرد که خودتون آگاهید
    و اینکه مهمتر هستش اینه که با دخترایی که از نظر اخلاق و درس شبیه هم هستین دوست بشین و رفت و آمد کنین
    دوست خیلی روی آدم تاثیر میذاره به خصوص تو این شرایط که آدم شهر دیگه ای باشه و ترمای اول
    یه نکته ی دیگه هم سعی کنید وقتی برای خودتون هدف و برنامه ی مشخصی دارید دیگه به حرف های نادرست بقیه گوش ندید و اجازه ندید ازشون تاثیر بگیرید
    مثلا خیلیا میگن که حالا وقت هست یا شب امتحان موقع خوبیه برای درس خوندن
    اما هممون میدونیم که هر کاری رو وقتی در وقت خودش انجام بدیم باعث میشه نتیجه ی دلخواه و مطلوب رو داشته باشیم
    مسلمه دانشجویی که از اول ترم میشینه درس میخونه و با هدف هست خیلی فرق داره با دانشجویی که حالا یه دانشگاه اومد شب امتحان میخونه هر چی پیش آید خوش آید و وقت کشی میکنه و وقشتو با بودن با دوستاش وبیرون رفتن و کارای دیگه میگذرونه
    اینکه به رشته تون علاقه دارین خیلی خوبه و خب جای شکرش باقیه
    پس انگیزه تون رو بالا ببرید چون برای اینکه موقعیتتون خوب باشه در آینده باید پایه ی علمی قوی ای داشته باشید چه برای سرکار رفتن و چه ادامه تحصیل
    به هر حال دوری از خونواده ، رفتن به کلاس ها سر وقت رفتن و اومدن و چیزای دیگه رو تحمل میکنید که برید چیزی یادبگیرید و رشد کنید
    پس براش برنامه ی دقیق و مشخصی داشته باشید
    اهدافتونو تو یه دفتر بنویسین با زمان های مشخص
    مثلا الان که اوایل ترم جدید هست
    ببینین میخواین این ترم رو چطوری باشین
    مثلا معدل مشخصی که میخواین رو بنویسید
    یا مثلا فلان درس فلان نمره رو میخواین
    برنامه ی روزانه تون رو مشخص کنید و کاراتونو بنویسید
    برای نت و گوشی هم زمان مشخصی در نظر بگیرید که کارای دیگه تون رو تحت الشعاع قرار نده
    ترجیحا تو کتابخونه هم درس بخونید که انگیزه تون بیشتر بشه
    سعی کنید شب ها هم زود بخوابید که بتونید صبح زود بیدار شید و سراحال باشین و حوصله ی درس خوندن داشته باشین و خوابتون نبره سر کتاب
    خیلی خیلی هم مراقب انتخاب کردن دوستاتون باشین
    دوستایی که اهل زندگی و هدف هستن نه صرفا رفتن و اومدن به کلاس و رسیدن به تیپ و قیافه و جاشیه ها
    ترم اول برای همه یه مقدار سخته ولی الان که شرایط تا حدودی دستتون اومده و با محیط خوابگاه و دانشگاه آشنا شدید و تجحربه کسب کردید دیگه بهتر میتونید عمل کنید
    پس از امروز شروع کنید.
    با آرزوی موفقیت.
    خیلی خیلی از راهنمایی هاتون ممنونم یلدا خانم

  16. کاربران زیر از orginal بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشکل درس نخوندن دانشجو

    نقل قول نوشته اصلی توسط orginal نمایش پست ها
    خیلی خیلی از راهنمایی هاتون ممنونم یلدا خانم
    خواهش می کنم عزیزم
    امیدوارم بقیه ی زندگیتونو هم با صفا و سلامتی بسازید
    با آرزوی بهترین ها برای شما خانوم گل

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد