سلام دوستان عزیز. توی مساله ای نیاز به کمک دارم لطفا راهنمایی کنید.
دوستان من ماهها پیش در سفری با آقایی آشنا شدم که از همون سفر متوجه شدم چقدر این آقا شبیه تمام رویاهای منه از هر نظر که فکر کنید نه اینکه احساسی زودگذر باشه نه چون آدم بالغی هستم و منطقی. من 25 سالم.این آقا از هر نظر برای من کامل بود ارتباط ما ادامه پیدا کرد البته ما در یک شهر نیستیم. دوستی بسیار سالم و البته عمیقی بین ما شکل گرفت دوستی که گاهی رنگ و بوی احساسی هم داشت. تا اینکه ایشون مدتی بعد به عنوان درد ودل عنوان کردن که 4سال با خانمی در ارتباط بودن(اون خانم هم در شهری دیگه هستن) که خیلی زیاد به این خانم هم علاقمند بودن ولی بخاطر رفتارات اون خانم که گاها متناقض بوده و بی توجهی نشون میداده این رابطه کمرنگ شده. به مرور زمان من نقش یک حامی و دوست بسیار نزدیک پیدا کردم ولی.... من خودم هم درگیر احساس بودم و بخاطر اینکه اونو ناراحت نکنم به زبوون نیاوردم. من انقدر نزدیک بودم که تمام مساعل با من مطرح میشد و گاها رفتارهایی میدیدم که حس میکردم شاید ایشون هم علاقه ای بمن داره. ای آقا از رابطه قبلش فاصله گرفته بود ولی اون خانم هر از گاهی تماس میگرفت و دوباره اونو درگیر میکرد. باید بگم بخاطر همین رفتارها، همین بلاتکلیفی ها و رفتارای متناقض بود که این آقا از اون خانم گذشت. این آقا برای خدمت سربازی متاسفانه افتاده همون شهری که اون خانم هست در حالیکه که این رابطه رو تا حدودی فراموش کرده بود و کنار اومده بود. قبل از رفتنش من بهش فهموندم که تمام این مدت علاوه بر حس دوستی علاقمند بودم و بخاطر عذاب ندادن اون بوده که حرفی نزدم. ایشون برخورد خیلی خوبی داشت ولی گفت نمیتونه بعد از اون ماجرا به رابطه ای فکر کنه چون خیلی شکسته. من میدونم که هنوز عشق قبلیشو دوست داره ولی از طرفی اینم میدونم که چقدر آسیب دیده تو این رابطه و داشت فراموش میکرد. حالا ازتون میخام منو راهنمایی کنید که من چکار کنم؟ بی نهایت بهش علاقمندم چون هر چیزی که میخاستم یه نفر داشته باشه ایشون داره. میترسم از اینکه از دستش بدم چطور حفظش کنم؟