سلام
من دو ساله ازدواج کردم و الان یک ساله در شرکت فعلی کار می کنم اما به علت فشارهای روحی زیاد کاری دچار افسردگی شدم. از زندگی خانوادگی لذت نبردم و بیشتر حقوقم این مدت صرف دارو و مشاوره شد تا به ثبات نسبی رسیدم اما هنوز ببا تلنگری به هم می ریزم. چون در تماس مستقیم با مدیران ارشد شرکت هستم کاملا زیر ذره بین بوده و کوچکتین اشتباهاتم به رخم کشیده شده و سرزنش می شوم. کلا آدم بی دقتی نیستم اما خطا آدم مگه میشه خطا نکنه؟ همچنین مدیر سختگیری دارم که می خواهد همه چیز حتی ریزترین مسائل زیرنظرش باشه.
سخن رو طولانی نکنم... در حال حاضر پر از احساس ناتوانی و عدم اعتماد به نفس شدم و هر روز فکر فرار از اینجا و کار جدید هستم. البته هربار فکر استعفا به ذهنم می رسه یاد نداشتن رزومه کاری قوی و اینکه اگر کار خوبی پپیدا نشه دوران بیکاریم فشار اقتصادی سنگینی به خانواده وارد می شه.
خواهش می کنم راهنماییم کنین. دارم از این بلاتکلیفی دیوونه می شم.
ممنونم