نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: در مخصمه

984
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2017
    شماره عضویت
    35985
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    5
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    در مخصمه

    سلام
    داستان را از اینجا شروع میکنم :
    من در شرکتی بمدت 5 سال کار میکردم و یکی از مدیران ارشد آن شرکت بودم دو سه سال اول همه چیز خوب بود اما از سال چهارم بدلیل مشکلات مالی بین برادران اختلاف افتاد ، این اختلاف و طلبکاران که صبح تا شب تنها به من زنگ میزدن فشار عصبی زیادی را بر من وارد کرد ، روزها در پی نگهداشتن طلبکارها و شب ها رفع اختلاف برادران صاحب مجموعه ، بلاخره بعد از 5 سال بدون لحظه ای درنگ با اینکه حقوق زیادی را طلبکار بودم تسویه کردم بعد از آن به طلبکارها یک به یک میگفتم که دیگه توی اون مجموعه نیستم اما اختلاف بین برادرها اینقدر شدید بود که روزی یکی از آنها زنگ میزد که برو به برادرم بگو اگر فلان کار را نکند من شکایت میکنم من هم دانسته و ندانسته این پیغام را میدادم این فشارها روز بروز بیشتر میشد گاهی که سعی میکردم جواب آنها را ندهم متهم میشدم به دست داشتن با برادر دیگری کار به جایی رسید که حتی همسز یکی از برادرها من و برادر دیگر را تهدید کرد ! از یک سو میخواهم کلا حتی خط تلفنم را عوض کنم تا تماسی باهم نتونن بگیرن از طرفی بخودم میگم مگر ریگی در کفش من است که از اینها بترسم و از سوی دیگر ته دلم میگم شاید کمکی بتونم بکنم ! همه اینها باعث شده تا آرامشم را از دست بدهم و هزاربار خودم را لعنت بفرستم که چرا با اینها همکاری کردم . لطفا راهی جلوی پایم بگذارید . ممنونم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8802
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    63
    تشکر شده 156 بار در 86 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : در مخصمه

    بکش بیرون از این کار و همشون رو ترک کن...چیزی که به تو مربوط نیست دخالت نکن اگر خودشون ازت خواهش کردن که وساطت کنی اینکارو بکن ولی در غیر اینصورت دخالت نکن
    امضای ایشان
    http://مرکزمشاوره.com

  3. کاربران زیر از هوگر بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : در مخصمه

    نقل قول نوشته اصلی توسط tirdad نمایش پست ها
    سلام
    داستان را از اینجا شروع میکنم :
    من در شرکتی بمدت 5 سال کار میکردم و یکی از مدیران ارشد آن شرکت بودم دو سه سال اول همه چیز خوب بود اما از سال چهارم بدلیل مشکلات مالی بین برادران اختلاف افتاد ، این اختلاف و طلبکاران که صبح تا شب تنها به من زنگ میزدن فشار عصبی زیادی را بر من وارد کرد ، روزها در پی نگهداشتن طلبکارها و شب ها رفع اختلاف برادران صاحب مجموعه ، بلاخره بعد از 5 سال بدون لحظه ای درنگ با اینکه حقوق زیادی را طلبکار بودم تسویه کردم بعد از آن به طلبکارها یک به یک میگفتم که دیگه توی اون مجموعه نیستم اما اختلاف بین برادرها اینقدر شدید بود که روزی یکی از آنها زنگ میزد که برو به برادرم بگو اگر فلان کار را نکند من شکایت میکنم من هم دانسته و ندانسته این پیغام را میدادم این فشارها روز بروز بیشتر میشد گاهی که سعی میکردم جواب آنها را ندهم متهم میشدم به دست داشتن با برادر دیگری کار به جایی رسید که حتی همسز یکی از برادرها من و برادر دیگر را تهدید کرد ! از یک سو میخواهم کلا حتی خط تلفنم را عوض کنم تا تماسی باهم نتونن بگیرن از طرفی بخودم میگم مگر ریگی در کفش من است که از اینها بترسم و از سوی دیگر ته دلم میگم شاید کمکی بتونم بکنم ! همه اینها باعث شده تا آرامشم را از دست بدهم و هزاربار خودم را لعنت بفرستم که چرا با اینها همکاری کردم . لطفا راهی جلوی پایم بگذارید . ممنونم

    سلام
    متاسفانه کار کردن برای دیگران بخصوص آدم های قدرنشناس و همیشه طلبکار این مشکلات رو به همراه داره
    از فکر کمک کردن یا بهتر بگم دخالت کردن بین دو برادر خودداری کنید چون دو روز دیگه آشتی میکنند و شما این وسط خراب خواهید شد
    اگر میتوانید با توجه به تجربه ای که دارید شغلی رو برای خود راه اندازی کنید و بقول معروف آقای خودتان باشید نوکر خودتان
    اگر فعلا" امکانش وجود نداره با توجه به همبن پیشینه شغلی در جای دیگری مشغول به کار شوید... به هر حال مدیر ارشد یک شرکت در خیلی از مکان ها برایش کار هست
    قدر خودتان رو بدانید شما و دو برادر مدبر شرکت هستید همسر یکی از برادرها شما رو تهدید کرده ... نباید بگذارید این اتفاقات پیش بیاد. هرموقع هرجایی مرد در شغل خودش زنش رو قاطی کرد کل اون کار به فنا رفته. من هم تجربه اش رو چند سال قبل از سمت دوستم و خانم ایشون داشتم
    این پیش آمد رو به فال نیک بگیرید و پیشرفت کنید به نظر من یه اتفاق خوب میتونه باشه

  5. 2 کاربران زیر از siavash_en بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد