نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: بازگرداندن فرد شکست خورده به زندگی عادی

803
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24205
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بازگرداندن فرد شکست خورده به زندگی عادی

    سلام نمیدونم کسی تابحال همچین تاپیکی زده یا نه ولی این تاپیک برای خودم نیست :d وقتی کسی که دوستش داری، توسط یکی دیگه ضربه میخوره، تحمل دیدن عذاب کشیدنش واسه توام خیلی سخته... من دیوونه وار عاشق اونم، ولی اون، حداقل منو به عنوان ی دوست صمیمی قبول داره... حرفام براش مهمه... حسش نسبت به من، الان اصلا برام اهمیت نداره، فقط میخوام برش گردونم به زندگی عادی... این حال افسردشو از بین ببرم... 2 سال با پسری بود، و حالا اون ولش کرده و رفته... چه راهکارهایی دارید که بتونم کمکش کنم؟؟ ضمن اینکه من هرکاری که بدونم کمکش میکنه حاضرم براش انجام بدم، اینجا رو الان پیدا کردم گفتم یه پست بزنم شاید کسی راهکاری پیشنهاد داد که بتونم بهتر عمل کنم...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16357
    نوشته ها
    486
    تشکـر
    301
    تشکر شده 249 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بازگرداندن فرد شکست خورده به زندگی عادی

    به نظر من
    الان چون در شرايط آسيب پذيرى هست ممكنه با كاراى شما ناخواسته سمت شما بياد تا اونو فراموش كنه كه اين اصلا خوب نيست..افرادى كه شكست ميخورن برا مدتى نياز به تنهايى دارن با خودشون فكر كنن حرف بزنن تو تنهاييشون گريه كنن تا دلشون آروم بگيره و بعد بتونن برگردن...تنها كمكى كه ميتونى بهش كنى اينه كه بهش بگو يه مدت تنهاش ميزارى تا از اين وضعيت بيرون بياد بهش بگو هروقت كسى رو خواست برا حرف زدن شما هستى و سرتاپا گوش در خدمتشى...اينكه بخواى كارى كنى خيال ميكنه چون صحنه رو از حريف خالى ديدى ميخواى سوء استفاده كنى...بهش گوشزد كن كه دوسش دارى ولى يه بار نه بيشتر و بعد تنهاش بزار...بزار اون خودش اگر خواست بياد سمتت

  3. کاربران زیر از sooshiyant بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24205
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بازگرداندن فرد شکست خورده به زندگی عادی

    نقل قول نوشته اصلی توسط sooshiyant نمایش پست ها
    به نظر من
    الان چون در شرايط آسيب پذيرى هست ممكنه با كاراى شما ناخواسته سمت شما بياد تا اونو فراموش كنه كه اين اصلا خوب نيست..افرادى كه شكست ميخورن برا مدتى نياز به تنهايى دارن با خودشون فكر كنن حرف بزنن تو تنهاييشون گريه كنن تا دلشون آروم بگيره و بعد بتونن برگردن...تنها كمكى كه ميتونى بهش كنى اينه كه بهش بگو يه مدت تنهاش ميزارى تا از اين وضعيت بيرون بياد بهش بگو هروقت كسى رو خواست برا حرف زدن شما هستى و سرتاپا گوش در خدمتشى...اينكه بخواى كارى كنى خيال ميكنه چون صحنه رو از حريف خالى ديدى ميخواى سوء استفاده كنى...بهش گوشزد كن كه دوسش دارى ولى يه بار نه بيشتر و بعد تنهاش بزار...بزار اون خودش اگر خواست بياد سمتت
    متاسفانه یا خوشبختانه شخصیتش جوریه که نمیتونم تو این وضع تنهاش بذارم چون الان 6-7 ماهه که همین وضعیته و با تنهایی اطمینان دارم که دچار افسردگی میشه!!
    ضمن اینکه نمیتونم الان بهش از علاقم بگم چون منو گذاشته جای دوستش که باهام درد و دل میکنه ، اگه من چیزی بهش بگم که خلاف این موضوع بهش ثابت شه ممکنه منم از دست داده ببینه و...
    متاسفانه قضیه خیلی پیچیدس واسه همین اینجا تاپیک زدم :d

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بازگرداندن فرد شکست خورده به زندگی عادی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad432 نمایش پست ها
    سلام نمیدونم کسی تابحال همچین تاپیکی زده یا نه ولی این تاپیک برای خودم نیست :d وقتی کسی که دوستش داری، توسط یکی دیگه ضربه میخوره، تحمل دیدن عذاب کشیدنش واسه توام خیلی سخته... من دیوونه وار عاشق اونم، ولی اون، حداقل منو به عنوان ی دوست صمیمی قبول داره... حرفام براش مهمه... حسش نسبت به من، الان اصلا برام اهمیت نداره، فقط میخوام برش گردونم به زندگی عادی... این حال افسردشو از بین ببرم... 2 سال با پسری بود، و حالا اون ولش کرده و رفته... چه راهکارهایی دارید که بتونم کمکش کنم؟؟ ضمن اینکه من هرکاری که بدونم کمکش میکنه حاضرم براش انجام بدم، اینجا رو الان پیدا کردم گفتم یه پست بزنم شاید کسی راهکاری پیشنهاد داد که بتونم بهتر عمل کنم...
    خيلي شرايط سختيه من عشق زندگيم فوت كرد در اثر سانحه رانندگي خيلي تنهابودم البته دوستانم كنارم بودن و هركدام به نحوي كمكم ميكردن بعدش يه فردديگه تو اون شرايط اومد تو زندگيم البته چند نفر بودن كه من يكيشون رو كه فكر ميكردم فرد معقوليه انتخاب كردم ايشون اصلا سعي نكردن جاي خالي ايشون رو براي من پر كنند در عوض هميشه كنارم بود گاهي هم فاصله مي گرفت باهم بيرون ميرفتيم واسم كادو ميگرفت سعي ميكرد مشغولم كنه پايان نامشو داد من تايپ كردم درصورتيكه تايپم اصلا خوب نبود خلاصه مشغول بودم خلاصه بعد يك سال و نيم از اون حالت افسردگي دراومدم و به شرايط عادت كردم ما سه سال با هم بوديم در اخر هم خواستگاري داشتم كه بهش گفتم اونم گفت اگر شرايطش خوبه قبول كن بعد كم كم خودش رو از زندگيم كشيد بيرون و من هنوز ازش بعنوان يه دوست خوب ياد ميكنم درسته بهم گفت كه قصد ازدواج با من نداره و شخص ديگه اي رو دوست داره من اون زمان خيلي ناراحت شدم ولي هنوز هم برام يه دوست خوبه كه ميدونم هر وقت بخام به كمكم ميرسه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. مقایسه هاست لینوکس با هاست ویندوز
    توسط bety10 در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-11-2015, 12:38 PM
  3. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  4. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM
  5. چگونگی حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-30-2013, 01:13 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد