نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: طلاق عاطفی

1867
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30438
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Post طلاق عاطفی

    با سلام.دختری 28ساله ام که یکسال و چندماهه از طریق معرف به صورت سنتی با پسری که سه سال از من بزرگترهازدواج کردم دو تامون تحصیل کرده ایم و شوهرم شاغله اما خودم نه.شب جشنمون یکی از اقوام شوهرم دعوا درست کرد به علت مصرف مشروب حال خودش نبود و فحش رکیک دادن به یکی از اقوام ما .و از اون موقع زندگیم بهم ریخت.شوهرم تا کوچیکترین مشکلی پیش میاد بحث اون شب رو پیش میکشه و ما رو مقصر میدونه که نباید عکس العمل نشون میدادین و ...خلاصه بگم الان با خونواده م رابطه ش خوب نیست و جدیدا قطع رابطه کرده با فامیل و خونواده م.اما من رفت و امد میکنم اصلا با حرف زدن قانع نمیشه.ذهنیت خودشو داره جدیدا تهدید میکنه بین من و خونواده ت یکیو انتخاب کن یا اینکه تکلیفتو روشن میکنم و بد دهنی میکنه.جوابشو نمیدم عصبی میشه جواب میدم فحش میده خسته شدم از زندگیم نمیتونم برگردم حالت قبل.دیگه صبور نیستم.کم آوردم.مشاوره هم نمیاد.دوس ندارم هیچ رابطه ای داشته باشیم.حتی میدونه اشتباه کرده معذرت خواهی نمیکنه.برعکس همه ادما من باید نازشو بکشم.اما من چیزی کم ندارم که این شرایط رو تحمل کنم مثلا همو دوس داشتیم اما رفتارها اینو نشون نمیده.زن بودن تو این جامعه عذابه.کمکم کنید لطفا
    ویرایش توسط 3تاره : 08-22-2016 در ساعت 02:02 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : طلاق عاطفی

    سلام عزیزم اینجوری نمیشه مشکلت رو باچند خط نوشته برطرف کرد باید اطلاعاتت رو راجب

    مردها بالا ببری باید مقاله بخونه و بکار بگیری هر مردی قلق و رگ خوابی داره باید بلد باشی تا بتونی زندگیت رو جمع و جور

    کنی یه دعوایی شده و دلخوری پیش اومده نباید بزاری این بین تو و همسرت فاصله بندازه تو

    زندگی هزارجور حاشیه و حرف به وجود میاد نباید اجازه بدی اینها زندگیت رو خراب کنن

    یه تایپیک هست بهت معرفی میکنم مطالعه کنی و بکار بگیری و متوجه اشتباهاتت بشی

    http://forum.moshaver.co/f124/%D9%84%D8%B7%D9%81%D8%A7-%D8%B2%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%AF-30478/

    باز اگر احتیاج به کمک بیشتری داشتی یا همینجا مطرح کن یا برای اینکه توسط مشاوران

    مجرب راهنمایی بشی با شماره خط ویژه ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیر
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  3. 3 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : طلاق عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط 3تاره نمایش پست ها
    با سلام.دختری 28ساله ام که یکسال و چندماهه از طریق معرف به صورت سنتی با پسری که سه سال از من بزرگترهازدواج کردم دو تامون تحصیل کرده ایم و شوهرم شاغله اما خودم نه.شب جشنمون یکی از اقوام شوهرم دعوا درست کرد به علت مصرف مشروب حال خودش نبود و فحش رکیک دادن به یکی از اقوام ما .و از اون موقع زندگیم بهم ریخت.شوهرم تا کوچیکترین مشکلی پیش میاد بحث اون شب رو پیش میکشه و ما رو مقصر میدونه که نباید عکس العمل نشون میدادین و ...خلاصه بگم الان با خونواده م رابطه ش خوب نیست و جدیدا قطع رابطه کرده با فامیل و خونواده م.اما من رفت و امد میکنم اصلا با حرف زدن قانع نمیشه.ذهنیت خودشو داره جدیدا تهدید میکنه بین من و خونواده ت یکیو انتخاب کن یا اینکه تکلیفتو روشن میکنم و بد دهنی میکنه.جوابشو نمیدم عصبی میشه جواب میدم فحش میده خسته شدم از زندگیم نمیتونم برگردم حالت قبل.دیگه صبور نیستم.کم آوردم.مشاوره هم نمیاد.دوس ندارم هیچ رابطه ای داشته باشیم.حتی میدونه اشتباه کرده معذرت خواهی نمیکنه.برعکس همه ادما من باید نازشو بکشم.اما من چیزی کم ندارم که این شرایط رو تحمل کنم مثلا همو دوس داشتیم اما رفتارها اینو نشون نمیده.زن بودن تو این جامعه عذابه.کمکم کنید لطفا
    سلام

    متاسفم عزیز ومتعجب از آنچه که خواندم دو تا آدم تحصیل کرده و یکسال و چند ماهه ازدواج کرده و.....!!!!!!؟؟؟

    دو تا انسان نمای نادان و کم دان و احمق در شب عروسی شما دعواشون شده و شب عروسی شما ها رو خراب کرده اند!!!؟؟. شما دو نفر چرا بقیه زندگی خود را به آتش اون دو نادان میریزید!!!!!!!؟؟؟

    نه عزیز شما هر دو خیلی خیلی راجب انسان و عشق و خانواده کم میدانید! و هر دو پر از خشم و کینه و عصبانیتیت و به جان هم میفتید!

    کوتاه سخن:

    به هیچ وجه فعلا بچه دار نشید یچه دوای هیچ مشکل و دردی نیست.

    متاسفم که ایشان به مشاور رجوع نمیکنند ولی بهتره خودتون شخصا به یکی از همکاران خوب و حاذق مشاور ما(خانم) در شهر خود رجوع کنید و اگر ایشان خواستند میتوانند بعدا از همسرتان دعوت به عمل آورند.

    حتما برای خود کار و شغلی جهت داشتن استقلال مالی پیدا کنید


    موفق باشید

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  5. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30438
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق عاطفی

    ممنون از پاسخ و راهنماییتون.مطلب رو خوندم اینکه زن باید چه رفتارهایی داشته باشه ازش زیاد نوشتن راجع به مرد نه متاسفانه.مطالعه م زیاده راجع به اخلاق و تفاوتهای زن و مرد میدونم.اما کلی نوشتم موضوع رو.شوهر من سر هر چیز کوچیکی بحث راه میندازه منم کشش ندارم دیگه.همه ی بحث ها رو به دعوا میکشونه اصلا نمیذاره در جوابش حرفی بزنم حتی اگه واسش یادداشت میذارم که دعوامون رو تموم کنم باز میاد و ادامه میده و میگه نتونستی حرف بزنی نوشتی.در صورتی که واسه ختم دعوا چیزی نمیگم.از هیچ نظری تو زندگی کوتاهی نکردم که بهونه گیری میکنه.جالبه که بدونین بعد دعوا جدا میخوابه...هیچ وقت پاپیش نمیذاره واسه آشتی.چند بار واسش جمله عاشقانه نوشتم گذاشتم تو اتاق تا 3روز واکنشی نشون نداد منم ریختمشون دور.بعد اگه من جای اون بودم الان باید جواب پس میدادم و میگفت انگیزه نداری واسه زندگی و ذوق نداری و ...بخدا خسته شدم هر چیزی که به ذهنم میرسه امتحان کردم.جدیدا هم گیر داده به قطع رابطه.دیگه نمی تونم از خونواده م بگذرم میخوام متقابل همون رفتار رو داشته باشم نه از سر لجبازی به خاطر اینکه بدونه نشدنیه و کوتاه بیاد .خواهش میکنم بهم کمک فکری بدین

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30438
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق عاطفی

    قصد دارم استقلال مالی داشته باشم چند بار دعوت به مصاحبه شدم اما شوهرم به عناوین مختلف مانع میشه مثلا :این کار در شأن تو نیست.این همه درس خوندی بری اینجا کار کنی و ...اصلا به بچه دار شدن فکر نمیکنم تا زمانی که مشکلم حل نشده.من انتظار دارم مشکلاتمون رو خودمون حل کنیم اما شوهرم تموم چیزا رو به خونواده ش تلفنی منتقل میکنه و عذاب منو بیشتر میکنه.واکنش مختلف خونواده ش رو هم باید تحمل کنم.آخه چرا؟من تاوان چیو دارم پس میدم؟نمیگم انسان کاملی ام اما تموم اشتباهاتی که مرتکب شم رو راحت قبول میکنم راحت معذرت خواهی میکنم زود فراموش میکنم اما شوهرم با هر کی به مشکل میخوره یا رفتارش خوشایندش نیست کلا میذارش کنار

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : طلاق عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط 3تاره نمایش پست ها
    ممنون از پاسخ و راهنماییتون.مطلب رو خوندم اینکه زن باید چه رفتارهایی داشته باشه ازش زیاد نوشتن راجع به مرد نه متاسفانه.مطالعه م زیاده راجع به اخلاق و تفاوتهای زن و مرد میدونم.اما کلی نوشتم موضوع رو.شوهر من سر هر چیز کوچیکی بحث راه میندازه منم کشش ندارم دیگه.همه ی بحث ها رو به دعوا میکشونه اصلا نمیذاره در جوابش حرفی بزنم حتی اگه واسش یادداشت میذارم که دعوامون رو تموم کنم باز میاد و ادامه میده و میگه نتونستی حرف بزنی نوشتی.در صورتی که واسه ختم دعوا چیزی نمیگم.از هیچ نظری تو زندگی کوتاهی نکردم که بهونه گیری میکنه.جالبه که بدونین بعد دعوا جدا میخوابه...هیچ وقت پاپیش نمیذاره واسه آشتی.چند بار واسش جمله عاشقانه نوشتم گذاشتم تو اتاق تا 3روز واکنشی نشون نداد منم ریختمشون دور.بعد اگه من جای اون بودم الان باید جواب پس میدادم و میگفت انگیزه نداری واسه زندگی و ذوق نداری و ...بخدا خسته شدم هر چیزی که به ذهنم میرسه امتحان کردم.جدیدا هم گیر داده به قطع رابطه.دیگه نمی تونم از خونواده م بگذرم میخوام متقابل همون رفتار رو داشته باشم نه از سر لجبازی به خاطر اینکه بدونه نشدنیه و کوتاه بیاد .خواهش میکنم بهم کمک فکری بدین
    عزیزم برای حل مشکل اول باید از خودت شروع کنی پس سعی نکن شوهرتو تغییر بدی

    به این زودی مطالعه کردی؟

    انقدر عجول نباش کاربردی بخون نکات مهم یادداشت کن شوهر منم زود عصبی میشه اما تو اگر زن خوبی بشی میتونی کنترلش کنی

    یه کتاب هم بهت معرفی میکنم "مردان مریخی زنان ونوسی" جواب خیلی سوالهات تو این کتابه

    یه نکته دیگه مردا مثل زنها نیستن که دلخوری رو با کلام عاشقانه فراموش کنن (متاسفانه اطلاعاتی راجب مردها نداری بدستشون بیار این

    کتابی که گفتم و حتما مطالعه کن )
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  9. 3 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30438
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق عاطفی

    دوست عزیز من قصد ندارم شوهرمو تغییر بدم فقط میخوام اشتباهاتش رو تکرار نکنه دلم میخواد منو درک کنه .اینو قبول کنه که ما با تموم تفاوت هامون ازدواج کردیم و همدیگه رو قبول کردیم.کتابی که نوشتین رو خوندم کتاب کوچک عشق رو خوندم کلا هر چیزی که به زندگیم کمک کنه بهش چنگ زدم بخدا عجول نیستم کم آوردم دنبال روزنه امیدم فقط میخوام زندگیم درست بشه

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30438
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق عاطفی

    متأسفانه اونی که باید این مطالب رو بخونه نمیخونه همیشه همینطوره .کسی که مشکل سازه نه مطالعه میکنه نه وقت میذاره واسه مشاوره...نه خودش تلاش میکنه واسه تغییرش.اما زن باید معجزه کنه همیشه و هرجا زن باید از خودگذشتگی نشون بده؟!!مگه زندگی مشترک اینطور معنا شده؟نباید دو طرف تلاش کنن ؟نباید دو طرف فداکاری کنن؟نباید دو طرف کوتاه بیان ؟چرا واسه مردهای این کشور روحیات زن تعریف نشده؟وقتی مشکلات بقیه رو میخونم پیش خودم میگم به پای بقیه وضعیتم بهتره!صبر و تلاش و مدارا یه حدی داره وقتی از اون حد میگذره یا طلاق یا خودکشی یا ...

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : طلاق عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط 3تاره نمایش پست ها
    متأسفانه اونی که باید این مطالب رو بخونه نمیخونه همیشه همینطوره .کسی که مشکل سازه نه مطالعه میکنه نه وقت میذاره واسه مشاوره...نه خودش تلاش میکنه واسه تغییرش.اما زن باید معجزه کنه همیشه و هرجا زن باید از خودگذشتگی نشون بده؟!!مگه زندگی مشترک اینطور معنا شده؟نباید دو طرف تلاش کنن ؟نباید دو طرف فداکاری کنن؟نباید دو طرف کوتاه بیان ؟چرا واسه مردهای این کشور روحیات زن تعریف نشده؟وقتی مشکلات بقیه رو میخونم پیش خودم میگم به پای بقیه وضعیتم بهتره!صبر و تلاش و مدارا یه حدی داره وقتی از اون حد میگذره یا طلاق یا خودکشی یا ...
    عزیزم میدونم دلت پره

    ولی تا وقتی هیچ تلاشی نکنی با نوشتن اینجا معجزه ای رخ نمیده

    میگید کتابها و مقاله هارو همرو خوندم پس چرا نمیدونید حرفهای عاشقانه تو

    موقعیتهای بحرانی جواب نمیده

    میگید همرو خوندید ولی نمیدونید زن منبع از خودگذشتگیه و سیاست ندارید

    فقط روخونی که کافی نیست همون مقاله زن باشیدو اگر به دقت می خوندی

    الان این حرفهارو نمیزدی جدی میگم هیچ اطلاعاتی ندارید راجب مردها

    زندگی سرماخوردگی نیست که با خوردن دوتاقرص بهبود پیدا کنه سعی و

    تلاش می خواد

    بنظر من هیچ سعیی نمیکنیدو فقط صحبت میکنید.

    شما به فکر تغییر خودتون باشید مطمن باشید همسرتون هم تجدید نظر میکنن تو رفتارشون

    ولی اگر همینجور بخوای ناله کنیدو غر بزنید هیچیز درست نمیشه

    دیگه صحبتی ندارم

    موفق باشی
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  13. 2 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30438
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق عاطفی

    ممنون که وقت گذاشتی...
    اینجا هم هر کی از دید خودش با قضاوت جواب میده
    بهتره دیگه بیشتر از این منم ننویسم

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32155
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق عاطفی

    سلام
    من تازه وارد سایتتون شدم, نوشته های ستاره جون رو خوندم
    منم مشکلی شبیه به ستاره دارم
    چرا بعضی زنا فکر میکنه باید حتما بیشترین گذشت از طرف زنا باشه , برای اینکه بتونی رگ خواب یه مرد بداخلاق و بدانق و پرمدعا رو که هر کاری میکنه تحقیرت کنه رو پیدا کنی تن به هر کاری بدی
    چرا بعضی مردا اونقدر محترم و مهربون با درکن و بعضیا دیگه با کلی ضعف از نظر اجتماعی , کاری, مالی, خانوادگی پرمدعا و مغرور ,که حالا برای جلب محبت و اعتمادشون زن حاضر بشه کلی از خودگذشتگی کنه و کلی خودشو و خونوادشو کوچیک کنه
    که حالا تازه به مرد بتونه بفهمونه که دوستت دارم
    آخه چرا.......؟
    به نظر من اشتباه از ما زنهاست که در موقع ازدواج گول حرفهای قشنگ بعضی از مردا رو میخوریم و به خاطر اینکه موقعیت ازدواج بهتر از این شاید نصیبمون نشه و بعد سنمون بالا میره و شاید دیگه خواستگاری برامون نیاد ناچار میشیم بین چند تا گزینه یکی رو انتخاب کنیم , حالا بعد از عقد باید دست به هرکاری بزنی تا بتونی بداخلاقی ، بددهنی , کج فهمی , بدبینی, خساست , اخلاقای بچه گونشو کنترل کنی و درست کنی
    کی گفت همه این کارا رو ما باید بکنیم , که چی بشه ؟که یه موجود خودخواه احساس خوشبختی کنه؟از چند تا زنی که این کارا کردن و زندگی آرومی برای شوهر و خونوادشون درست کردن سئوال کنی فکر میکنین چند درصد خودشون احساس خوشبختی میکنن

  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30982
    نوشته ها
    912
    تشکـر
    459
    تشکر شده 875 بار در 507 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : طلاق عاطفی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملاحت ف نمایش پست ها
    سلام
    من تازه وارد سایتتون شدم, نوشته های ستاره جون رو خوندم
    منم مشکلی شبیه به ستاره دارم
    چرا بعضی زنا فکر میکنه باید حتما بیشترین گذشت از طرف زنا باشه , برای اینکه بتونی رگ خواب یه مرد بداخلاق و بدانق و پرمدعا رو که هر کاری میکنه تحقیرت کنه رو پیدا کنی تن به هر کاری بدی
    چرا بعضی مردا اونقدر محترم و مهربون با درکن و بعضیا دیگه با کلی ضعف از نظر اجتماعی , کاری, مالی, خانوادگی پرمدعا و مغرور ,که حالا برای جلب محبت و اعتمادشون زن حاضر بشه کلی از خودگذشتگی کنه و کلی خودشو و خونوادشو کوچیک کنه
    که حالا تازه به مرد بتونه بفهمونه که دوستت دارم
    آخه چرا.......؟
    به نظر من اشتباه از ما زنهاست که در موقع ازدواج گول حرفهای قشنگ بعضی از مردا رو میخوریم و به خاطر اینکه موقعیت ازدواج بهتر از این شاید نصیبمون نشه و بعد سنمون بالا میره و شاید دیگه خواستگاری برامون نیاد ناچار میشیم بین چند تا گزینه یکی رو انتخاب کنیم , حالا بعد از عقد باید دست به هرکاری بزنی تا بتونی بداخلاقی ، بددهنی , کج فهمی , بدبینی, خساست , اخلاقای بچه گونشو کنترل کنی و درست کنی
    کی گفت همه این کارا رو ما باید بکنیم , که چی بشه ؟که یه موجود خودخواه احساس خوشبختی کنه؟از چند تا زنی که این کارا کردن و زندگی آرومی برای شوهر و خونوادشون درست کردن سئوال کنی فکر میکنین چند درصد خودشون احساس خوشبختی میکنن
    تایپیکی که سمیراه گفتو بخونید
    مشکل شما اینه که نمی خواید برای رابطه تلاش کنیدکسی نگفت فقط زنها گذشت کنن شما یا منفعل رفتار میکنین که تماما گذشت میکنین یا پرخاشگر هردوش اشتباهه تایپیکو بخونین جواب سوالتون میگیرید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد