من برای بیماری وسواسم (بیمار پندار بودن ) رفتم روانپزشک ، ایشون هم قرص سرتالین دادن الان موندم بخورم یا نه؟ کسی از این قرص اسستفاده کرده
من برای بیماری وسواسم (بیمار پندار بودن ) رفتم روانپزشک ، ایشون هم قرص سرتالین دادن الان موندم بخورم یا نه؟ کسی از این قرص اسستفاده کرده
سلام من نظر شخصیم اینه که آدم تا اونجا میتونه
چه برای مریضی روحی چه جسمی متوسل به داروهای شیمیایی نشه،
چون بدون شک عوارضی دارن که بعد از خوب شدن مشکل اصلی ، مشکلهای جدید به وجود میارن
آیا بیماریتون اونقدر حاد هست که زندگیتون رو مختل کرده ؟اگر بله و
اگر پزشک مجربی هستند بهشون اعتماد کنید،
ولی اگر به نحوه درمانشون شک دارید بد نیست
پیش یه پزشک دیگه هم مراجعه کنید و با اطمینان بیشتری
دوره درمان بگذرونید. (بر کسی پوشیده نیست اکثر دکترها تاجر شدندو فقط به فکر
منافع خودشون هستند (بلانسبت پزشکهای خوب سرزمینم) )
پ.ن قرص سرتالین داروی ضدافسردگی هستش که شهرت زیادی داره چون تاثیرخوب و
عوارض کمتری نسبت به داروهای دیگه ضد افسردگی داره
موارد مصرف، عوارض و تداخل دارویی:
موارد مصرف افسردگی
اختلالات اضطرابی
اختلال جبری وسواسی
حملات پانیک
سندرم پیش از قاعدگی
انزال زودرس یا زودانزالی" onclick="replacer_hook(55)" target="_blank" href="http://forum.moshaver.co/f147">زودانزالی
فوبیا و ترسعوارض کاهش تمایلات جنسی، تاخیر در انزال، خونریزیهای غیرطبیعی (نقاط قرمز در سطح پوست)، گرفتگی و پرش ناگهانی عضلات، تب، سرگیجه، خشکی دهان، افزایش احساس تشنگی، خستگی، تغییرات ناگهانی و بیاراده خلق و خو، تپش قلب، راش پوستی، احساس خارش در پوست، تهوع، احساس منگی، ناراحتی معده تداخل دارویی داروهای ضدافسردگی، سایمتدین، دیازپام، تولبوتامید، داروهای پارکینسون، کلونیدین، رسپریدون، لینزولید، متیلن بلو، فنی توئین، کاربامازپین
ویرایش توسط سمیراه : 09-11-2017 در ساعت 10:17 AM
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
ببینید دوست عزیز بهتر بود شما ابتدا به یه روانشناس بالینی مراجعه میکردید
و در صورتیکه با روان درمانی مشکلتون حل نمیشد خود روانشناس شما رو به روانپزشک ارجاع میداد برای درمان دارویی
ولی خب اگر تشخیص اصلی روانپزشک این بوده بهتره که قرصتون رو مصرف کنین
ببینید وقتی یه جایی رو کنده باشیم نیاز هست که مقداری مواد بریزیم تو اون قسمت تا پر و یه دست بشه
مصرف دارو هم به همین صورت هست...یه قسمتی از مغز شما پرکاری یا کم کاری داره که نیاز هست که با مصرف دارو فعالیتش یکدست بشه و متناسب با سایر بخش های مغز!
اگر تا بحال به روانشناس مراجعه نکردید و در اولین نوبه رفتین پیش روانپزشک من بهتون پیشنهاد میکنم حتما به یه روانشناس هم مراجعه کنین چون اگر در مرحله ی حاد بیماری نباشید احتمالا با روان درمانی و مشاوره بشه مشکلتون رو حل کرد و در صورت نیاز خود روانشناس شما رو به روانپزشک ارجاع میده یا میگه که قرص رو مصرف کنید یا خیر
سلام دوست عزيز
من حدود دوساله ميخورم خيلي خوبه
كلا هم آروم ميكنه و هم شادابي مياره ومخصوصا روي اون مريضي پوشش ميده
شما به پزشک مراجعه کردید و براساس تشخیص دارو تجویز شده پس دلیلی برای این سوال شما وجود نداره
"خود بیمار پنداری" "یا هیپو کندری" عنوان عارضه ای است که فرد مبتلا اشتغال ذهنی با بیمار بودن خود دارد و نشانه ها یا کارکرد های بدنی خود را اشتباه تفسیر می کند.
در حالی که معاینه های دقیق بدنی نمی توانند هیچگونه اختلال جسمانی را که با دلمشغولی های فرد مطابقت داشته باشند تشخیص دهند.
فرد خود بیمار پندار ممکن است کارکرد های بدنی مانند ضربان قلب، تعریق، حرکات دودی لوله گوارش را به ناراحتی قلبی یا گوارشی یا به ناهنجاری های مبهم و نامشخص یا یک بیماری مشکوک نسبت دهد.
و انتظار توجه و درمان ویژه ای دارد. معمولا کوشش های دوستان، خویشاوندان، یا پزشکان برای منصرف کردن بیمار از این افکار به جایی نمی رسند و ناراحتی و نگرانی او ادامه پیدا می کند و از پزشکی به پزشک دیگر مراجعه می کند.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید دفتر سعادت آباد: ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
در علت شناسی خود بیمار پنداری دیدگاه های مختلف روانشناسی دلایل مختلفی را عنوان کردند. اغلب تحقیقات مبین این نکته اند که خود بیمار پنداری با بیماری جدی در کودکی یا بیماری والدین یا یکی از اعضای خانواده در گذشته یا مرگ یک فرد نزدیک بر اثر بیماری ارتباط دارد.
پاره ای دیگر از مادران از مواظبت و پرستاری از فرزندشان لذت می برند و بدین ترتیب "بیماری" کودک به شکل بخش اصلی رابطه با مادر در می آید. عوامل دیگری مانند جلب توجه خانواده و پذیرش و تایید بیشتر و یا پناه بردن به بیماری برای اجتناب از موقعیت تهدیدکننده یا فشارهای ناشی از احساس گنهکاری و جز آن نیز می توانند به خود بیمار پنداری منجر شوند.
در دوره نوجوانی رابطه ای آشکار بین خود بیمار پنداری و الگوی تربیتی- فرهنگی مشاهده شده است. در اغلب موارد یکی از والدین چنین تظاهراتی را نشان می دهد. در بعضی فرهنگ ها هم این شیوه برای فرد، ابراز هیجا نها و احساس ها را تسهیل می کند. در واقع فرد رنج روانی خود را به وسیله بدنش ابراز می کند.
مار پنداری معمولا چارچوب خانوادگی فرد در نظر گرفته می شود. یک آزمایش دقیق جسمانی می تواند اطمینان بخش باشد. معمولا این بیماران دلخور و عصبانی می شوند و احساس می کنند که مشگل آنها جدی گرفته نمی شود. روان درمانی موثر ترین شیوه درمان این بیماری است و در مواردی که بیماری با افسردگی و اضطراب توام است، دارو درمانی برای کاهش افسردگی و اضطراب صورت می گیرد.
خـــــدانـگهــــــدار
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)