در مورد افرادی که از ظاهر خود ناراضیاند، بهترین کار مدیریت مساله و شناخت آن و بدترین کار انکار است. درصورتی که فردی دچار نقصهای ظاهری است، باید با این مساله کنار بیاید و خود را آنگونه که هست، بپذیرد.
در سنین نوجوانی افراد به دنبال هویت هستند، مرتب خود را با دیگران مقایسه میکنند، دوست دارند بدانند دید دیگران نسبت به آنها چگونه است، هیجانها بر عقل و منطق غلبه میکند و همین مساله میتواند هویتشناسی فرد را دچار مشکل کند. متاسفانه این روزها نوجوانها علاقه زیادی به وبگردی دارند و هنرپیشهها و مدلها را الگوی خود قرار میدهند. سهراب سپهری در شعری میگوید: «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید...» خیلی وقتها باید دیدمان را نسبت به اطراف اصلاح کنیم. برخی از ما دید ذرهبینی داریم؛ یعنی یک نقطه را بسیار بزرگ و باقی نقاط را تار میبینیم. یک موضوع را خیلی بزرگ میکنیم و باقی موارد را در نظر نمیگیریم. وقتی نوجوان خود را با هنرپیشهها مقایسه میکند، فکر میکند چقدر آنها زیباترند و نمیداند بخشی از این زیبایی به لطف گریم، آرایش، نورپردازی و حتی جلوههای ویژه و فتوشاپ و... است. الگوپذیری را نباید فقط به سمت ظاهر ببریم چون الگوها باید افرادی باشند که در حوزههای مختلف موفقاند.
در مورد افرادی که از ظاهر خود ناراضیاند، بهترین کار مدیریت مساله و شناخت آن و بدترین کار انکار است. درصورتی که فردی دچار نقصهای ظاهری است، باید با این مساله کنار بیاید و خود را آنگونه که هست، بپذیرد. البته گاهی هم ما دچار خود زشتانگاری میشویم. این اختلال بهخصوص در خانمهای جوان شایعتر است؛ یعنی گرچه ظاهر خوبی دارند اما خود را پایینتر از آنچه هستند، تصور میکنند و دید منفی نسبت به ظاهرشان دارند. این در حالی است که دیگران چهره آنها را در ردیف چهرههای خوب قرار میدهند. در این شرایط بهتر است تلاش کنیم خود را همانطور که هستیم، بپذیریم و اگر نقص واقعی داریم، میتوانیم با آرایش ساده در حد پذیرش جامعه آن را اصلاح کنیم تا اعتمادبهنفس و روابط عمومیمان بالا رود و استرسمان کم شود. تن دادن به اعمال جراحی زیبایی در این دو گروه نه فقط ظاهر آنها بلکه سلامت روانشان را هم به خطر میاندازد و باید تا میتوانند از انجامش بپرهیزند.
دکتر محمدرضا خدایی
روانپزشک، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی