بی توجهی جنسی همسر

[mory952]

دیگه خسته شدم و کم آوردم ، مردی 36 ساله هستم که یک فرزند 5 ساله دارم، به غایت گرم مزاج هستم!! حتی میتونم روزای پشت سر هم روزی سه چهار بار هم ارضاء بشم ، اما دنیام وحشتناک شده و من با این ویژگی گیر یه زنی افتادم که اگه هفته ای یک بارم با هم رابطه کامل داشته باشیم هم باید خوشحال باشم!! (این بغض منو جدی بگیرین) همسرم زیبا و خوش اندامه و دانشجوی دوره دکترا و بسیار مذهبیه. کاملا سنتی ازدواج کردیم و در دوران مجردی نه من و نه همسرم کوچکترین رابطه ای (حتی در حد صحبت تلفنی) با جنس مخالف نداشتیم .عشق نمیدونم چیه؟!! ولی عاشق همسرم هستم و خیلی واسم مهمه و به نظر خودم من خوش اخلاقم و تو کارای خونه کمکش میکنم و شرایط آرامش رو براش مهیا میکنم بچه داری میکنم ازش قدردانی میکنم و انتظار زیادی ازش ندارم حتی غذا درست کردن و ...
بزرگترین ایراد من (البته هر انسانی ایراد زیاد داره من مهماش رو میگم که به قضیه مربوطه) اینه که اولا نسبتاً کم به ظاهر خودم میرسم (هم پوشش و اینا و هم اصلاح صورت البته ریشام خیلی خیلی رشدش زیاده و منم نمیتونم هر روز بزنم(جوش میزنه) ولی یه روز در میون میزنم)) ، زیاد با همسرم ور میرم!! (میگه همش اینجوری میکنی،عادی میشه واسم) و طی سالهای اخیر رمانتیک بودن اوایل ازدواج اصلا یادم رفته!! (اوایل خیلی خوب بودم و خیلی ایده های خلاقانه داشتم ولی بخاطر همین سردی جنسی که دیدم به این نتیجه رسیدم که واسه چی باید اینقدر تلاش کنم و قتی طرفم بزرگترین نیاز منو عین خیالش نیس!

از نظر جنسی اصلا با هم راحت نیستیم حتی 8سال بعد از ازدواج!!! چون خیلی مذهبیه و حتما باید غسل کنه عموما با توضیحاتی مثل "حموم سختمه و موهام بلنده و ..." شونه خالی میکنه.
من خودم هم دم مذهبی بودم اما الان همین موضوع باعث شده فاتحه مذهبی رو که بواسطه غسل و ... باعث اهمال دانشجوی دکتراااای مملکت و کمبود جنسی من میشه رو بخونم .

هیچگونه انحراف جنسی نداشته و ندارم ولی از چند روز پیش توی یه موقعیتی قرار گرفتم که تونستم یه سری عکسای تحریک کننده رو ببینم (عکس رابطه جنسی و اینا بهیچ وجه نبود و فقط مثلا بد ترینش اندام زن بود) .... همسرم متوجه شد و دعوای سختی داشتیم و در حد خیانت کردن!! با من برخورد کرد اونم تو چیزی که مسئولش فقط و فقط خودشه!.

میدونم دارم داستان میگم..... ولی خواهش بعنوان یک انسان اگه میتونین در موارد زیر راهنماییم کنین:
اولاً : بنظر شما در این قضیه اخیر(دیدن عکس و..) چقدر ابراد به من وارده؟و چقدر به اون! من خودم دارم از وجدان درد میمیرم ، چرا که 29 سال مجردی همچین کارایی رو نکردم و الان با 36 سال سن و یک فرزند دارم به مرز خودارضایی میرسم چون صیغه و خیانت و ... در وجودم جایی نداره.

دوماً: از این به بعد چکار کنم؟! الان 3-4 روزه شروع کردم قرص فیناستراید میخورم بلکه این نیروی جنسیه لعنتییییییییییییییییییی از بین بره. در تمام مدت زندگیه لعنتیم تو کف بودم. گفتم ازدواج کنم خوب میشه که اونم بدتر شد. اگه زن نداشتمو اینجوری بود اینقدر لجم نمیگرفت . احساس بدبختی میکنم چون جلوی دیگران خیلی خوشبخت و موفقم (کار-ورزش-هنر-اخلاق-....)

سوم: هیچ جوری نمیتونیم هم ببخشیم! اون میتونه چون خیلی مذهبیه و هضم کردن حرکت من (دیدن بدن یه زن دیگه) براش سنگین بوده و من هم تماااام عقده ها و گناهانی که بابت عقده های جنسیم مرتکب شدم رو بخاطر اون میدونم و از فکر کردن به اینکه چقدر بدون فکر عمل کرده و بدون مسدولیت بوده تا مرز جنون میرم!

چهارم: چون من خیلی گرمم در مقاطع بسیاری با رابطه جنسی نا کامل (یعنی مثلا بدون دخول و یا از رو لباس!!) ارضاء میشدم و این شده دستاویز خانمم که "وا... ما که همین یه هفته اخیر 8 بار رابظه داشتیم!!!" و من نمیتونم حالیش کنم که منظور من از رابطه کاملشه نه مالیدن به هم!!! حتی یه بار به شوخی بهش گفتم اگه اینجوری باشه که دیگه تو لازم نیتس خودم میمالم به بالش!! چنان بهش برخورد که نگو!!

پنجم: به همسر علاقه دارم بزرگتریم ایراداش یکی اینه و یکی هم اخلاق تندش ، بغیر از این تو بقیه چیزا فوق العاده است (پاکی و عصمت ، مادری ، قیافه و هیکل و لباس ، سلیقه ، احترام به فامیلام ، پشتکار ، کارهای خونه و دانشگاه و...) منم بهمین دلایل بوده که در تمام این سالها این همه کاستیه جنسی رو تحمل کردم اما حالا دیگه داره واسم معضل میشه.

ممنون از کساییکه خوندن
نوشتنش حالمو بهتر کرد

[sam127]

راهنمایی ندارم

ولی دنبال کننده این تایپیکم واسم جذابه راهنمایی های دوستان

[زهرا.ا]

سلام واقعا از چیزی که خوندم ناراحت شدم
بنظر من با خانومتون صحبت کنید و نیازتونو کاملا بهش بگید
بگید اگه نیازتونو برطرف نکنه ممکنه به گناه بیوفتید
با توجه به اینکه خانومتون مذهبین فک میکنم تغیر کنن و برای مذهبی موندن شماهم تلاش کنه
خودتونم در زندیکیاتون تنوع به کار ببرید و برای خانومتون رابطه رو جذاب کنید
موفق باشید

[برزین]

منم دقیقاً مشکل شمارو دارم
از هر دری بگی وارد شدم ، باهاش صحبت کردم ولی فایده ایی نداره هر موقع که خودش بخواد میاد ، منم دیگه سمتش نمیرم هرکاری ام کنه خودش و آرایش کنه ، نکنه ، لباس خوب بپوشه نپوشه اصلاً بهش توجه نمی کنم دقیقاً متوجه میشم که با این کارا عذاب میکشه ، این زنها مثله سایه میمونن هرچی ازشون فاصله بگیری بیشتر میان سمتت

[fateme.68]

سلام
راه حل شما این هست ک برین پیش ی مشاور مذهبی و مشکلتون را بیان کنید و از همسرتون بخواین ک به مشاوره بیاد
اگه ادم مذهبی و تحصیلکرده ای هستن مطمینا درخواست شمارا قبول میکنه.

واینکه خودتون چه کاری میتونین بکنید باید وجدان ایشون را بیدار کنید مثلا موقع نماز خوندن بهش بگین نماز میخونی ک دستور خدا را انجام بدی پ بدون ک رفع نیاز جنسی همسرت وظیفه واجب تو هست مثه نماز خواندن
و حقی هست ک من ازش نمیگذرم. و حلالت نمیکنم.
شاید چشماش باز شد.
حتی میتونین متن هایی ک رفع این نیاز را جز دستورات واجب دین برای همسر هست را بهش نشون بدین.

یا علی مدد

[ghazal1]

سلام
نظر دادن در مورد این مسایل رو دوست ندارم
ولی خواستم کمکتون کنم
اولا شما مردها ..گروه بزرگی از شما نیازهاتون فراتر از تحمل و رسیدگی ما خانوم هاست .
دوما با دستکاری های لحظه ای ادم بیشتر چندشش میشه
خصوصا تو اشپزخونه و پذیرایی ...محبت خوبه ولی خانوم ها فرق و مرز بین محبت و س ک س رو خیلی خوب میفهمن .

پس از معاشقه و محبت و دلدادگی هر لحظه میتونین استفاده کنین ولی دستکاری رو بزارین برای اتاق خواب .
البته اگر بچه دارید ..ینی زمان زیادی هم از ازدواجتون گذشته.
اینکه میل شما چقدر هست ،مطمینا حتما میل همسرتون هم همونقدر نیست ،پس باید یه قدم شما از خودتون عقب بکشید و یه قدم ایشون خودشونو جلو بکشن.

از طرفی حمام و مو و ...از طرف همسرتون اصلا قابل توجیه نیست ..هر خانومی باید هر روز صبح یه دوش بگیره .
ربطی هم به دکترا داشتن و یا مذهبی بودن و نبودن نداره .
پس اگر هر روز صبح دوش بگیره هر شبش میتونین برنامه داشته باشین.

پس شما کمی کوتاه بیاین ،ایشونم بهانه هارو بزارن کنار تا در حد تعادل و راضی کننده نیازهاتون برطرف بشه.

خانومها وقتی درگیر درس و بچه داری میشن، از جهات دیگه انرژیشون کم میشه .
مثلا وقتی بچه مریضه ،برطرف کردن نیازخودشون و همسرشون براشون سخته !!!!!!!

شاید اینا هیچ ربطی به هم نداشته باشن ولی بر میگرده به درگیری ذهنی خانوم که از جهات دیگه نیروشو میگیره .

با رعایت اینچیزا نارضایتی ها به حداقل میرسه.

[love]

سلام

درمورد اینکه خانمتون خستگی و حمام و غسل رو بهونه میکنه ، اینکاری که میگمم انجام بدید بد نیست جواب میده :

منتظر نمونید که به خانمتون تعارف بزنید اونم بگه اوکی و شروع کنید

شما موقع خواب کم کم شروع کنید ، شاید اولش بگه نه حوصله ندارم ولی دست نکشید ، یخورده ی دیگش خودش هم راغب میشه برای رابطه ی جنسی و مو و حمام رو نادیده میگیره .

ولی حواستون باشه همه چیز آروم و با محبت و توام با آرامش و عشق باشه نه تندی .

حتما درمورد نیاز بیشترتون باهاش صحبت کنید . کسی که نیازش کم باشه یا حتی طبیعی باشه قطعا نمیتونه درک کنه کسی رو که نیازش فراتر از حد طبیعی هست ، و ایرادی نمیشه گرفت بهشون

ولی خانمتون باید متوجه این بشن که این شخص همسرشون هستن و وظیفشه که همسرش رو تامین کنه ، اگر نه ، به زندگیه خودش لطمه میزنه و باید منتظر چیزهای بدتر از عکس دیدن باشه ( مثل خودارضایی یا صیغه یا ... )

[BiBi-Gol]

رعایت بهداشت فردی بسیار بسیار مهمه. اینکه دهان یا بدنتون بوی موندگی نده و در جذاب ترین حالتتون باشین . زن باید احساس کنه بخاطر اونه که شما به خودتون میرسین . همونطور که از حرفای خودتون هم معلومه خانمتون هم به خودش میرسه و چون مذهبیه پس بخاطر دیگران این کار رو نمیکنه بلکه بخاطر شماست که اینجوریه
یه سوال اینه که آیا هنگام رابطه به ارضاء شدن همسرتون هم توجه میکنید؟ آیا ایشون هم ارضا میشن؟ رابطتون تا زمان انزال چقدر طول میکشه؟ من شوهرم اوایل بدلیل زودانزالی" onclick="replacer_hook(55)" target="_blank" href="http://forum.moshaver.co/f147">زودانزالی از اسپری استفاده میکرد که باعث میشد من از نظر بدنی خسته بشم و داشتم زده میشدم باهاش صحبت کردم و مشکل رفع شد.

یه نکته بسیار مهم هم پسرفت شما در رابطه عاطفیه که باعث میشه همسرتون فکر کنه فقط برای س.کس میخواهیدش و همین باعث احساس انزجار میشه. پس سعی کنین همیشه باهاش خوب باشین و فقط در مواقع خاص خوب نباشین.

امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم

[mory952]

باهاش صحبت کردم دو سه بار هم اشاره به قضیه ی "به گناه افتادن و ..." هم کردم
ولی واقعیتش اینه که نمیشه زیاد به این قضیه اشاره کرد! این که هی بگی " به گناه میفتم و .." خودش شک برانگیزه و حساسیت ایجاد میکنه ولی این بار آخری که دعوامون شئ بهش گفتم که ازش نمیگذرم و خداییش هم نمیدونه چه جنایتی رو در مورد من مرتکب شده

سلام واقعا از چیزی که خوندم ناراحت شدم
بنظر من با خانومتون صحبت کنید و نیازتونو کاملا بهش بگید
بگید اگه نیازتونو برطرف نکنه ممکنه به گناه بیوفتید
با توجه به اینکه خانومتون مذهبین فک میکنم تغیر کنن و برای مذهبی موندن شماهم تلاش کنه
خودتونم در زندیکیاتون تنوع به کار ببرید و برای خانومتون رابطه رو جذاب کنید
موفق باشید

[mory952]

منم دقیقاً مشکل شمارو دارم
از هر دری بگی وارد شدم ، باهاش صحبت کردم ولی فایده ایی نداره هر موقع که خودش بخواد میاد ، منم دیگه سمتش نمیرم هرکاری ام کنه خودش و آرایش کنه ، نکنه ، لباس خوب بپوشه نپوشه اصلاً بهش توجه نمی کنم دقیقاً متوجه میشم که با این کارا عذاب میکشه ، این زنها مثله سایه میمونن هرچی ازشون فاصله بگیری بیشتر میان سمتت

واقعیتش من هم از روی لج و بیچارگی همین تصمیمو دارم . ولی از اونجاییکه میدونم پدرم در خواهد اومد (از نظر فیزیکی) ولی میخوام با مصرف دارو و پرکردن اوقاتم دیگه طرفش نرم ببینم چی میشه ( خیلی خیلی مغروره و بعید میدونم به نتیجه برسم ولی بازم به امید خدام ببینم چی میخواد واسمون )

[mory952]

سلام
راه حل شما این هست ک برین پیش ی مشاور مذهبی و مشکلتون را بیان کنید و از همسرتون بخواین ک به مشاوره بیاد
اگه ادم مذهبی و تحصیلکرده ای هستن مطمینا درخواست شمارا قبول میکنه.

واینکه خودتون چه کاری میتونین بکنید باید وجدان ایشون را بیدار کنید مثلا موقع نماز خوندن بهش بگین نماز میخونی ک دستور خدا را انجام بدی پ بدون ک رفع نیاز جنسی همسرت وظیفه واجب تو هست مثه نماز خواندن
و حقی هست ک من ازش نمیگذرم. و حلالت نمیکنم.
شاید چشماش باز شد.
حتی میتونین متن هایی ک رفع این نیاز را جز دستورات واجب دین برای همسر هست را بهش نشون بدین.

یا علی مدد

قرار شد بریم پیش مشاور
خانمم جور خاصی مذهبیه (مثل خودم!!) مثلا نماز و روزه و ... سر وقت و بسیار با اهمیته واسش ولی از طرفی زنای مذهبی که من دیدم توی بقیه چیزا هم اسلامگران! یعنی مثلا اذن شوهر و رضایت شوهر و تمکین!! و... اینا هم جزو مذهبشونه.
ولی همسر من بعد از دعوامون سر اون مسأله عکس و ... بچمو ور داشته و بدون اینکه به من بگه رفته 3روز مسافرت که " تو هوایی که من تنفس میکنم ، نفس نکشه!!!!!" ....دارین منو؟؟؟!!!.... بخاطر کوتاهی او من فقط و فقط یه سری عکس نا موجه دیدم اونوقت اون نمیتونه تو هوای مشترکمون نفس بکشه!!
من آدم ضعیفی نیستم از اونم پایین تر نیستم (مهندس هستم و تقریبا همه چیم هم خوبه!!) الان موندم وقتی برگشت چه برخوردی کنم باهاش. ببینین چقدر قضیه محرم و نامحرم واسش مهمه که بخاطر محرم و نامحرم بچه مونو -که عاشقشم- بدون اجازه من برداشته همراه خودش برده .

[.بهنام]

از اول ازدواج همینجوری بود خانمتون ؟

[mory952]

سلام

درمورد اینکه خانمتون خستگی و حمام و غسل رو بهونه میکنه ، اینکاری که میگمم انجام بدید بد نیست جواب میده :

منتظر نمونید که به خانمتون تعارف بزنید اونم بگه اوکی و شروع کنید

شما موقع خواب کم کم شروع کنید ، شاید اولش بگه نه حوصله ندارم ولی دست نکشید ، یخورده ی دیگش خودش هم راغب میشه برای رابطه ی جنسی و مو و حمام رو نادیده میگیره .

ولی حواستون باشه همه چیز آروم و با محبت و توام با آرامش و عشق باشه نه تندی .

حتما درمورد نیاز بیشترتون باهاش صحبت کنید . کسی که نیازش کم باشه یا حتی طبیعی باشه قطعا نمیتونه درک کنه کسی رو که نیازش فراتر از حد طبیعی هست ، و ایرادی نمیشه گرفت بهشون

ولی خانمتون باید متوجه این بشن که این شخص همسرشون هستن و وظیفشه که همسرش رو تامین کنه ، اگر نه ، به زندگیه خودش لطمه میزنه و باید منتظر چیزهای بدتر از عکس دیدن باشه ( مثل خودارضایی یا صیغه یا ... )

آقا یا خانم محترم که وقت گذاشتین جواب دادین ، اگه میخواستم خودم منتظر اوکی باشم که کلاهم پس معرکه بود!! خیلی و خیلی این کارو که گفتین کردم (تقریبا هر شب!) ولی وسطاش یه ضد حالی میخورم که ...................................
بگذریم.....

یه چیزی یادم اومد که خیلی خیلی مهمه

همسرم بخاطر نوع تربیتش و اینکه تو مجردی بخاطر خوش قیافه بودن زیاد جنس مخالف اذیتش میکردن (قابل توجه حیوانات مذکر که به چادری و بی چادر رحم نمیکنن!) یه باوری...یا یه حسی داره تو این مایه ها که " همه مردا مثله حیوونا هیچی جز قضایای جنسی حالیشون نیست و..." البته همیشه خداییش منو مجزا میکنه!! ولی نمیفهمه که داشتنه این طرز تفکر و ابراز کردنش جلوی من چه احساسی بهم میده که مثلا راجع به این قضیه همش بخوام باهاش صحبت کنم! این طرز فکر رو چجوری میشه اصلاح کرد؟؟! من که از ترسه اینکه "حیوان شهوتران!!" لقب نگیرم الان 8 ساله دارم تو سذه خودم میزنم!
کار بجایی رسیده که واقعا خودم هم دارک نسبت به خودم همین حسو پیدا میکنم که مثل حیوون همش دنباله همسر قانونی و شرعیم!!! در حال موس موس کردنمکه به گناه نیوفتم!! (معذرت میخوام بابت ادبیاتم و لی خواهش میکنم درک کنین) فکر کنم فقط مردای سایت میتونن بفهمن چی میگم من

[mory952]

با ادب و احترام و تشکر فراوان از همه انسانهایی که بعنوان یه هموطن سعی کردن با نظراتشون کمکم کنن ، میخواستم از مشاوران روانشناسی هم خواهش کنم اگه میشه راهنمایی کنن و نظر بدن

یه سوال دیگم اینه که پیش مشاور مرد برم بهتره یا زن؟؟

مرد خوبیش اینه که منو میفهمه اما خیلی خیلی خیلی سختمه که راجهع به این مسایل صحبت کنم باهاش ( البته با زن هم همینطور ولی مرد خیلی خیلی بدتره) و مشاور زن خوبیش اینه که همسرم از زبون یه هم جنس خودش میشنوه و این ایراد رو که مرده چون مرده نمیفهمتش و طرفه منو گرفته نمیتونه بگیره

ولی مشاور زن هرچی بگه من قبول میکنم (چون مجبورم و هیچ چاره دیگه ای هم ندارم)

همسرم اینقدرایی هم که دارم میگم بد نیست (هی تو نوشتن و تعریف کردن اینجوری میشه) اما توی این مورد که شده پاشنه آشیل من دقیقا مثل یه دست لباس عالی و شیک میمونه که کف کفشش یه میخه کلفت 2 سانتی فرو رفته! حالا این لباسه خوبه یا بد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[mory952]

از اول ازدواج همینجوری بود خانمتون ؟

اوایل اوایل که نه اینطوری نبود.... البته واقعیتش منم زیاد روم نمیشد -با توجه به ذهنیتش نسبت به مردا- بعد از یک بار رابطه ازش بخوام بازم رابطه داشته باشیم (اصولا خودش اتفاق نیوفتاد و اصلا تا همین اواخر هم مستقیما راجع به داشتن رابطه صحبتی نمیکردیم... گرفتین منظورمو؟؟)

از طرفیم اوایل همون در آغوش گرفتن و بوسه و ... منو ارضاء میکرد ( روحمو) یعنی به حسی که میخواستم میرسیدم . اما هر چی پیش رفتیم بدتر شد .

[mory952]

از هر 10 بار رابطه کامل 7 بارشو همسرم هم ارضاء میشه .
کل رابطمون هم (وقتی شروع کنیم) به 5-6 دقیقه نمیرسه .

راجع به تنوع هم - که قبلا یکی از کاربرا گفته بود - من جرات نمیکنم زیاد اظهار نظر کنم! چون یکی دوبار تو صحبتامون گفت " به این فکر میکنم که از کجا دیدی که یاد گرفتی!!!!!!!!!!!!! )

ما ماهواره هم نداریم ( خانواده ما زمان مجردیم داشتیم ولی چون همسرم مخالفه و به احترامش الان نداریم) چه برسه به فیلم بد و ... نگاه کردن . من یه چندباری - اتفاقی - یه صحنه های کوتاهی دیدم که خیلی خیلی روم تاثیر گذاشت (اون زمانی که واتس آپ و وایبر و ... بود و تو گروه هایی شما رو عضو میکردن که از خودتون سوال نمیکردن!! و مدیا خودش دانلود میشد)

همسرم بهم میگه چشمات با دیدن این عکسا کثیف شده! و چندشم میشه با همون چشما نگام کنی

[mory952]

پست بالا در جواب کاربر BiBi-Gol بود

[Experience]

سلام

به خانمتون بگین اولین وظیفش به عنوان یه زن مذهبی مطیع همسرش بودنه حتی اگه به زحمت بیفته وگرنه ایمان و مذهبشو باید بریزه توی سطل زباله چون پشیزی نمی ارزه

البته تند نحرفید باهاشون و با آرامش حرفاتون بگین

اینقد حرفاتونو بگید تا متقاعد بشن

مخصوصا رو جنبه مذهبی قضیه زیاد تاکید کنید

[siavash_en]

سلام
ورزش کنید ورزش سنگین که بدن خسته و تخلیه شه
برای عکس ها هم نباس گاف میدادی خصوصا" اینکه همسر شما حساسند
اعتماد مثل یه کاغذه اگر مچاله شد صاف کنی باز مثل قبلش نمیشه
اسم ما مردها هم بد در رفته متاسفانه
در کل خانم ها حساسند من وقتی اخبار می بینم اخبار چیزی نداره فقط خانم بی حجاب گوینده اش هست یکدفعه حواسم نیست می بینم خانمم کانال رو عوض کردند

[talieh]

الان مشکل خانمتون فقط اینه که تنبلیش میاد بره غسل کنه؟
خب اینکه کاری نداره. اگه مثلا حموم کردنش 30 دقیقه طول میکشه، سی دقیقه مونده به اینکه نمازش قضا بشه تیمم کنه و نمازشو بخونه. اینجوری هم نمازش قضا نمیشه، هم فرصت داره هر تعداد که خواستین رابطه داشته باشین و اخر سر بره غسل کنه.
این روش رو من از اقای قرائتی هم شنیدم. اصلا اشکالی نداره.
اتفاقا ایشون اگه خیلی دم از مذهب میزنه چطور نمیدونه کلی روایت در این زمینه داریم که چکیده ش میشه خانم ها واجباتشونو انجام بدن، باقیش هم هوای شوهرشونو داشته باشن کافیه و میرن بهشت. مثلا جهاد زن خوب شوهرداری کردنه و...

شمام سعی کنین اجبارش نکنین برای رابطه. به خودتون بیشتر برسین و همیشه تمیز و مرتب باشین.

اگه باز هم مشکل حل نشد، میتونین به مشاور مراجعه کنین.

[mory952]

الان مشکل خانمتون فقط اینه که تنبلیش میاد بره غسل کنه؟
خب اینکه کاری نداره. اگه مثلا حموم کردنش 30 دقیقه طول میکشه، سی دقیقه مونده به اینکه نمازش قضا بشه تیمم کنه و نمازشو بخونه. اینجوری هم نمازش قضا نمیشه، هم فرصت داره هر تعداد که خواستین رابطه داشته باشین و اخر سر بره غسل کنه.
این روش رو من از اقای قرائتی هم شنیدم. اصلا اشکالی نداره.
اتفاقا ایشون اگه خیلی دم از مذهب میزنه چطور نمیدونه کلی روایت در این زمینه داریم که چکیده ش میشه خانم ها واجباتشونو انجام بدن، باقیش هم هوای شوهرشونو داشته باشن کافیه و میرن بهشت. مثلا جهاد زن خوب شوهرداری کردنه و...

شمام سعی کنین اجبارش نکنین برای رابطه. به خودتون بیشتر برسین و همیشه تمیز و مرتب باشین.

اگه باز هم مشکل حل نشد، میتونین به مشاور مراجعه کنین.

مشکل اینه که همسرم فکر میکنه این فقط و فقط یه جور عشق و حاله واسه من و نبودنش یک درصد هم واسش مهم نیس (مثل خوردن بستنی ای که خیلی دوس داری... نخوری که نمیمیری!!)

اولویتهای زندگیش به ترتیب ایناس 1- مقاله isi دکتری 2- بچه 3- تمیزی خونه 4-سر و وضع خودش و بچه 5- خانوادش و.... 1286- تقاضای جنسی موجود نر خانه!!!

همین الان از مسافرت اومد.... طی چند دقیقه صحبت تلخ ، علی الحساب از بیخ و بن کات کردیم با هم!.....

دیگه جز دخترم هیچی واسم مهم نیست...

خدای بزرگم به امید توام ...


ممنون از همگی


الهی به امید تو ...

[امید دارم]

سلام
چیزی که من فکر میکنم زن رو باید بگیریش جوری که نتونه فرار کنه و بعد با خشونت ترتیبشو بدی
البته خشونت نه در حدی که بهش اسیب بزنه
بخوای لوسش کنی اصلا بهت نمیده اخرشم میگه خودت بیعرضه بودی به من چه

[امید دارم]

اگه فیلم دیده باشی
حالا نمیگم پورن
منظورم فیلمای عشق و عاشقی بخصوص فیلمای قبل از انقلاب ایرانی که جزئیات رو نشون میدادن مرده یوهو زنه رو میخوابونه و مرتب عمل انجام میده
فکر میکنم زنها یا علاقه ندارن یا روشون نمیشه پا پیش بزارن تو این مورد
شما مردی و پررو تری و اینکه پیشنهاد بیشتر از طرف مرد هست و یادت نره یکی از پایه های محکم زندکی مشترک رابطه جنسی هست پس اونو بگیر. محکم و ترتیبشو بده عزیزم اعتراض نمیکنه چون وقتی شهوتی بشه تازه خوشش میاد اما اگر اعتراض کرد بگو اینم جزئی از زندگیمونه مثل بقیه نباید ازش فرار کنی
البته من مجردم و افکار و چیزایی که از صحبت دیگران و فیلمها دیدم دارم بهت میگم

[ghazal1]

خیلی خیلی ببخشیدا ..اصلا روم نمیشد بگم..
ولی با عرص خجالت و شرمندگی اینطور که از صحبت هاتون بر میاد ،شما احتمالا راهشو بلد نیستین..
والا من تصورم تا همین الان این بود که مردها ،اگر بخوان دیگه روزو شب و ساعت و دقیقه نداره...
ماهام که دیگه همون روزای اول بندو به اب دادیم....

[mory952]

سلام
چیزی که من فکر میکنم زن رو باید بگیریش جوری که نتونه فرار کنه و بعد با خشونت ترتیبشو بدی
البته خشونت نه در حدی که بهش اسیب بزنه
بخوای لوسش کنی اصلا بهت نمیده اخرشم میگه خودت بیعرضه بودی به من چه

[mory952]

اگه فیلم دیده باشی
حالا نمیگم پورن
منظورم فیلمای عشق و عاشقی بخصوص فیلمای قبل از انقلاب ایرانی که جزئیات رو نشون میدادن مرده یوهو زنه رو میخوابونه و مرتب عمل انجام میده
فکر میکنم زنها یا علاقه ندارن یا روشون نمیشه پا پیش بزارن تو این مورد
شما مردی و پررو تری و اینکه پیشنهاد بیشتر از طرف مرد هست و یادت نره یکی از پایه های محکم زندکی مشترک رابطه جنسی هست پس اونو بگیر. محکم و ترتیبشو بده عزیزم اعتراض نمیکنه چون وقتی شهوتی بشه تازه خوشش میاد اما اگر اعتراض کرد بگو اینم جزئی از زندگیمونه مثل بقیه نباید ازش فرار کنی
البته من مجردم و افکار و چیزایی که از صحبت دیگران و فیلمها دیدم دارم بهت میگم

دوست عزیز حتما قبلاز ازدواج یه کم مطالعه کن در این مورد ، فیلم فارسی قدیمی مرجع مناسبی نیست بنظرم

[mory952]

خیلی خیلی ببخشیدا ..اصلا روم نمیشد بگم..
ولی با عرص خجالت و شرمندگی اینطور که از صحبت هاتون بر میاد ،شما احتمالا راهشو بلد نیستین..
والا من تصورم تا همین الان این بود که مردها ،اگر بخوان دیگه روزو شب و ساعت و دقیقه نداره...
ماهام که دیگه همون روزای اول بندو به اب دادیم....

منظورتونو نفهمیدم ، چیو بلد نیستم؟

[ghazal1]

منظورتونو نفهمیدم ، چیو بلد نیستم؟

اینکه چطور به خواستتون برسین ...شما باید اولویت اول همسرتون باشین .
من خودم بهترین موقعیت تحصیلی رو بخاطر بیشتر بودن با خانواده از دست دادم ...اینکه کار درستی کردم یا نه فقط به دل خودم مربوطه و شناخت همسرم..وگرنه هنوز داره میگه کاش از دست نمیدادی.

شما یا اون اقتدار لازم رو ندارین ...که انقدر حرف ها و جمله های سنگین بهتون میگه
یا اونکاری که تو نظر اولم گفتمو میکنین که دلسردش کردین.
حالا کدومشه

[ghazal1]

اگر بخوایم بگیم دندون رو جگر بزارین تا مقالشو ارایه بده و ذهنش ازاد بشه (چون میدونم خیلی درگیری ذهنی ایجاد میکنه)، خب بعدش حتما مشغله کاری و فکری دیکه ای پشتشه .

اگر واقعا درسش فقط و فقط مانع هست که میتونین امیدوار باشین اینده ای نزدیک بهتر بهتون برسه

وگرنه ایشون باید بین همه چیز تعادل برقرار کنن .
نه از اون مذهب که یک طرفشو فقط سفت و سخت گرفتن.

شمام میتونین در کارهای منزل و بچه داری کمکشون کنین تا وقت ازاد بیشتری برای اینکار داشته باشن.

در هر صورت هر دو باید با هم راه بیاین...بدترین کار ممکن هم خودخوریه که انتخابش کردین.جلوی نیازها طبیعیتونو که در حد معمول باشه نگیرین .
مثل اینه که گشنتونه غذا نخورین ...یا از گشنگی یچیزیتون میشه ..یا به مرز بی تفاوتی میرسین..که هر دو براتون ضرر به دنبال داره .
میتونین جلوی پرخوریتونو بگیرین و کمتر بخورین تا هم سلامت باشین و هم راضی ولی با نخوردن نمیشه .

همه نیازهای ذاتی همینجورن مثل نیاز جنسی .

ورزش و تفریح و ...هم برای تخلیه انرژی خیلی مفیده.
همچنین از فکرهای اشفته و تمرکز روی این مسایل شما رو دور نگه میداره

[farokh]

– ممکن است که حرفهای ایشان دو تا منشا داشته باشد.
یکی اینکه این خانم با ماهیت غریزه در وجود انسان آشنا نیست یا اینکه ایشان می دانند و خودشان اختلال جنسی دارند مثلا اختلال میل جنسی کم کار دارند یا انزجار جنسی دارند . این خانم دارد فرافکنی می کند و برای مشکل شان محمل می سازند . این خانم می داند که این رفتار حیوانی نیست .
غریزه در وجود انسان دو بعد دارد . یک بعد مادی و یک بعد معنوی دارد . یعنی صرفا حیوانی نیست . بویژه از نظر اسلام این یک امر مقدس است . این غریزه عشق و محبت می آورد ، نشانه ی محبت بین زن و مرد است و باعث تداوم زندگی مرد و زن می شود . اهداف ذاتی ازدواج بخاطر همین مسئله است .
در قرآن داریم که از جنس خودتان زوج هایی آفریدیم که در کنار آنها آرامش پیدا کنید . یکی از راههای آرامش غرایز بین زن و مرد است . آرام بخش های دیگر نمی تواند جای این را بگیرد . البته زن و مرد از طریق ارتباط عاطفی هم کسب آرامش می کنند .
وقتی آنها به یکدیگر اظهار محبت می کنند احساس آرامش می کنند . اگر این خانم ارتباط جنسی را از زندگی شان حذف کنند انگیزه ی زندگی شان از بین می رود. یا حداقل مرد شما انگیزه وامیدش را از دست می دهد . بردگانی که در قدیم عقیم می شدند ماهیت خودشان را از دست می دادند ، امید و انگیزه شان را از دست می دادند .
و آنها شخصیت غیر طبیعی پیدا می کردند . اگر یک پیر مرد هفتادساله با یک پیز زن هفتادساله با هم ازدواج کنند ممکن است که ازدواج آنها بر اساس رابطه عاطفی باشد ولی دو تا جوان وقتی با هم ازدواج می کنند زندگی شان بدون بحث غریزه ی جنسی نمی تواند پایدار باشد . این خانم اگر از ماهیت غریزه اطلاع ندارند می توانند اطلاعاتی بدست بیاورند ولی اگر مشکل و اختلال دارند باید به متخصص مراجعه کنند .

ارتباط جنسی یک امر مقدس است و ثواب معنوی دارد . احکام اسلام بر اساس فطرت انسانهاست . کاتولیک حرکت ازدواج را یک حرکت ضد معنوی می داند . در ادیان غیر ابراهیمی مثل بودیسم این را ضد معنوی می دانند . البته در مسیحیان فقط کاتولیک این طوری است ولی مذاهب دیگر این جوری نیست . منشا فکر آنها این است که چون حضرت مسیح ازدواج نکرده اند ازدواج ذاتا پلید بوده است . ازدواج کاملا الهی است

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

دفتر قیطریه:

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

[amlas]

برو مشاور خانومتو هرجور شده ببر مشاوره تو ميدوني درك ميكني ولي اون نميدونه... بايد ي نفر بجز خودت بهش بگه


Sent from my iPhone using Tapatalk

[mory952]

اینکه چطور به خواستتون برسین ...شما باید اولویت اول همسرتون باشین .

فکر کنم از نوع مشکلم و طرز برخوردم باهاش و اینکه شنونده حس میکنه "اقتدار لازم رو ندارم" میشه فهمید که خانمم چه اولویت بالایی در زندگی من داره . بطور معمول من توی کارم جلوی هیچ احدی اینطور برخورد نمیکنم که بتونه روی سرم سوار شه. از طرفی ایشون بسیااااار حساس و ایدهآلیست هستن و همین باعث میشه از هر چیزی تحت فشار قرار بگیره . من هرکاری از دستم بر آمده برای ادامه تحصیلش کردم ولی الان واقعا واقعا پشیمونم چون اصلا قادر به تفکیک امورات از هم نیست و همین باعث میشه همیشه مثل یه آدم عصبی باشه چون میخوادهمه چیز بهترین باشه ( همه چیز غیر اون چیزی که باید!!!)

با توجه به سطح درک و شعوری که از آدمای تحصیل کرده انتظار میره ، خیلی سخت میتونم اقتدار (به معنی مجبور کردن با قدرت) نشون بدم و هر وقت هم که اینکارو میکنم برخورد ایشون طوریه که مجبورم بدتر کنم یا کوتاه بیام و گند بزنم به اقتدارم!! (خلاصه یکی باید کوتاه بیاد)

[ghazal1]

فکر کنم از نوع مشکلم و طرز برخوردم باهاش و اینکه شنونده حس میکنه "اقتدار لازم رو ندارم" میشه فهمید که خانمم چه اولویت بالایی در زندگی من داره . بطور معمول من توی کارم جلوی هیچ احدی اینطور برخورد نمیکنم که بتونه روی سرم سوار شه. از طرفی ایشون بسیااااار حساس و ایدهآلیست هستن و همین باعث میشه از هر چیزی تحت فشار قرار بگیره . من هرکاری از دستم بر آمده برای ادامه تحصیلش کردم ولی الان واقعا واقعا پشیمونم چون اصلا قادر به تفکیک امورات از هم نیست و همین باعث میشه همیشه مثل یه آدم عصبی باشه چون میخوادهمه چیز بهترین باشه ( همه چیز غیر اون چیزی که باید!!!)

با توجه به سطح درک و شعوری که از آدمای تحصیل کرده انتظار میره ، خیلی سخت میتونم اقتدار (به معنی مجبور کردن با قدرت) نشون بدم و هر وقت هم که اینکارو میکنم برخورد ایشون طوریه که مجبورم بدتر کنم یا کوتاه بیام و گند بزنم به اقتدارم!! (خلاصه یکی باید کوتاه بیاد)

شما چطور اقتدار رو مجبور کردن با قدرت معنی میکنین؟!!!!!!!!!!!
من همیشه تو نظراتم به اقایون میگم که یک زن از مردی که اقتدار کلامی خاصی داره خیلی بیشتر خوشش میاد .
اینکه حرفش سند باشه ....یه مرد اولا باید بدونه چه حرفی رو بزنه و چه کاری رو بخواد که بیشتر از پنجاه درصد احتمال رد شدنش میره ...اونو انجام نده .
اینطوری حرفش رو زمین نمیفته و همیشه قدرت کلامش حفظ میشه و اون احساس که الان همسرم اینکهرو یا اینچیزو میخواد به همسر القا میشه .

نمیدونم چجوری منظورمو بهتون برسونم...ولی مطمین باشید درصد کمی از خانم ها هستن که دوست دارن حرف و خواسته خودشون باشه فقط و به همسرشون به عنوان یک تکیه گاه و ماون و مشاور اصلی زندگیشون نگاه نمیکنند .!!!!!!

و چیزی که این زنها رو حفظ میکنه اقتدار و قوی بودن مردشونه ...
اون چیزی که در کنار قبول خواسته ها بهشون قوت قلب و بهترین حس دنیارو هم میده.
البته اگر باز قدرت رو به چیز دیگه ای معنی نکنید .

[mory952]

والا من تصورم تا همین الان این بود که مردها ،اگر بخوان دیگه روزو شب و ساعت و دقیقه نداره...

جون هر کی دوست دارین این تصورات و تجارب شخصی رو پخشئ نکنین و تعمیم ندین (با خانمام)

همین منه بدبخت که کارم به اینجا کشیده ، درسته که نیاز جسمیم وقت و بیوقت نداره ولی ببینین چقدر با خانمم راه اومدم تا حالا . خب اگه میخواستم با "الا و بلا همین الان...و به من ربطی نداره و...." سر و ته قضیه رو هم بیارم که الان این مشکلو نداشتم . در عوض مطمئنا طرز تفکر همسرم راجع به مردا رو تقویت میکردم و تا جایی که من شناخت دارم ازش، زندگیمون از اینی که هست هم بدتر میشد.

[ghazal1]

جون هر کی دوست دارین این تصورات و تجارب شخصی رو پخشئ نکنین و تعمیم ندین (با خانمام)

همین منه بدبخت که کارم به اینجا کشیده ، درسته که نیاز جسمیم وقت و بیوقت نداره ولی ببینین چقدر با خانمم راه اومدم تا حالا . خب اگه میخواستم با "الا و بلا همین الان...و به من ربطی نداره و...." سر و ته قضیه رو هم بیارم که الان این مشکلو نداشتم . در عوض مطمئنا طرز تفکر همسرم راجع به مردا رو تقویت میکردم و تا جایی که من شناخت دارم ازش، زندگیمون از اینی که هست هم بدتر میشد.

ببینید بازم من منظورمو بد رسوندم .
اصلا منظورم این بود ...چون اونجوری که اصلا خانوم ها اولا میتونن چنان زهر مار کنن که مرد پشیمون بشه و از طرفی کلا قسمت های دیگه زندگی رو هم تحت الشعاع قرار بده .

همونطور که تو نظر اولم گفتم هر نکته مکانی دارد ...
و بیش از اونش باعث دلسردی میشه و احساس چندش اور میده .

ولی نباید کار شما به اینجا میکشید ...پس قطعا کوتاهی ای از طرف شما و سرسختی ای از طرف همسرتون وجود داره

[mory952]

شما چطور اقتدار رو مجبور کردن با قدرت معنی میکنین؟!!!!!!!!!!!
من همیشه تو نظراتم به اقایون میگم که یک زن از مردی که اقتدار کلامی خاصی داره خیلی بیشتر خوشش میاد .
اینکه حرفش سند باشه ....یه مرد اولا باید بدونه چه حرفی رو بزنه و چه کاری رو بخواد که بیشتر از پنجاه درصد احتمال رد شدنش میره ...اونو انجام نده .
اینطوری حرفش رو زمین نمیفته و همیشه قدرت کلامش حفظ میشه و اون احساس که الان همسرم اینکهرو یا اینچیزو میخواد به همسر القا میشه .

نمیدونم چجوری منظورمو بهتون برسونم...ولی مطمین باشید درصد کمی از خانم ها هستن که دوست دارن حرف و خواسته خودشون باشه فقط و به همسرشون به عنوان یک تکیه گاه و ماون و مشاور اصلی زندگیشون نگاه نمیکنند .!!!!!!

و چیزی که این زنها رو حفظ میکنه اقتدار و قوی بودن مردشونه ...
اون چیزی که در کنار قبول خواسته ها بهشون قوت قلب و بهترین حس دنیارو هم میده.
البته اگر باز قدرت رو به چیز دیگه ای معنی نکنید .

شاید باید زودتر میگفتم ، همسرم از یه خونواده کاملا مردسالاره (کاملا مردسالار!) و بهمین خاطر و اتفاقاتی که واسش پیش اومده از چیزی بعنوان "اقتدار مرد" متنفره ( یعنی متنفره هاااا!!!!)

منم جوری نیستم که نتونم حرفمو به کرسی بشونم (خودشم میدونه) ولی عموما لازمش اینه که اونو و شخصیتشو از بیخ و بن بشکنم . بهمین دلیل عموماً از اقتدارم میزنم (چون فکر میکنم اینجوری ضررش کمتره واسه خانواده)

در کنار اینکه شما میگی " مرد اولا باید بدونه چه حرفی رو بزنه و چه کاری رو بخواد که بیشتر از پنجاه درصد احتمال رد شدنش میره ...اونو انجام نده" خب هموطن گرامی مشکله من اینه که حرفی رو که من میخوام بیشتر از 86% احتمال رد شدنش میره!!

[ghazal1]

شاید باید زودتر میگفتم ، همسرم از یه خونواده کاملا مردسالاره (کاملا مردسالار!) و بهمین خاطر و اتفاقاتی که واسش پیش اومده از چیزی بعنوان "اقتدار مرد" متنفره ( یعنی متنفره هاااا!!!!)

منم جوری نیستم که نتونم حرفمو به کرسی بشونم (خودشم میدونه) ولی عموما لازمش اینه که اونو و شخصیتشو از بیخ و بن بشکنم . بهمین دلیل عموماً از اقتدارم میزنم (چون فکر میکنم اینجوری ضررش کمتره واسه خانواده)

در کنار اینکه شما میگی " مرد اولا باید بدونه چه حرفی رو بزنه و چه کاری رو بخواد که بیشتر از پنجاه درصد احتمال رد شدنش میره ...اونو انجام نده" خب هموطن گرامی مشکله من اینه که حرفی رو که من میخوام بیشتر از 86% احتمال رد شدنش میره!!

ببینین این حرف و نیاز شما جزو نیاز های ابتداییه زندگی مشترکه ...
شما از موارد دیگه بگذرین ولی از این نگذرین که چون رد میشه من نخوامش و خودمو سرکوب کنم .

ًقضیه شبیه کسیه که شکمش گرسنست و قارو قور میکنه ولی لباس شیک تنشه و همه میبیننش به به و چه چه میکنن که خوش بحالش چه همه چیش عالیه ...
کسی از شکم گرسنش خب نداره .
همسرتون دارن موارد دیگه رو در حد اعلا پیش میبرن در حالی که موارد و نیاز های ابتدایی رو نادیده گرفتند .

[mory952]

ببینین این حرف و نیاز شما جزو نیاز های ابتداییه زندگی مشترکه ...
.
.
.

.
همسرتون دارن موارد دیگه رو در حد اعلا پیش میبرن در حالی که موارد و نیاز های ابتدایی رو نادیده گرفتند .

خدا امواتتونه بیامرزه!! من که نتونستم ولی تمام امیدم اینه که بریم پیش مشاوری که بتونه این قضیه رو واسش توجیه کنه . والا من تقریباً با هر کاستیه دیگه ای میتونم بسازم از کم کاری در کارهای خونه گرفته تا امورات
خودم و بچه
چون من توی قضایای مذهبی ازش کمتر سختگیرم (تفکراتمون متفاوته) بخاطر همین حرفه منو نمیپذیره و بصورت دیفاولت (ِDefault) میذاره به حساب ساده انگاریه من . باور کنین سره قضیه غسل و ... از تمام مراجع تقلید منظومه شمسی استفتا کردم که یه کلمه ای - لفظی - عنوانه فقهی ای!!- ... جور کنم که بهش نشون بدم که خیالش راحت شه که سنگ نمیشه .

یعنی زندگی یه زوج تحصیل کرده بند شده به اظهار نظر آدمایی که هیچی از روح و جسم من و همسرم و موقعیتمون و ... نمیدونن و یه نسخه میپیچن برای تموم زوجین! دنیا

[ghazal1]

خدا امواتتونه بیامرزه!! من که نتونستم ولی تمام امیدم اینه که بریم پیش مشاوری که بتونه این قضیه رو واسش توجیه کنه . والا من تقریباً با هر کاستیه دیگه ای میتونم بسازم از کم کاری در کارهای خونه گرفته تا امورات
خودم و بچه
چون من توی قضایای مذهبی ازش کمتر سختگیرم (تفکراتمون متفاوته) بخاطر همین حرفه منو نمیپذیره و بصورت دیفاولت (ِDefault) میذاره به حساب ساده انگاریه من . باور کنین سره قضیه غسل و ... از تمام مراجع تقلید منظومه شمسی استفتا کردم که یه کلمه ای - لفظی - عنوانه فقهی ای!!- ... جور کنم که بهش نشون بدم که خیالش راحت شه که سنگ نمیشه .

یعنی زندگی یه زوج تحصیل کرده بند شده به اظهار نظر آدمایی که هیچی از روح و جسم من و همسرم و موقعیتمون و ... نمیدونن و یه نسخه میپیچن برای تموم زوجین! دنیا

شما بگین که :ایا نمیتونین خیلی محکم (جدی و مهربان) به همسرتون بگین که خیلی در مضیقه این و این ممکنه باعث سردی کلیتون از زندگی بشه ؟؟؟

احساس میکنین این حرف زدن باعث میشه مرد سختگیری باشین و این خلاف شخصیت واقعیتونه؟

احساس میکنین امتیازات و پاداش های دیگه ای که نزدش دارین رو از دست میدین؟؟؟

[برزین]

واقعیتش من هم از روی لج و بیچارگی همین تصمیمو دارم . ولی از اونجاییکه میدونم پدرم در خواهد اومد (از نظر فیزیکی) ولی میخوام با مصرف دارو و پرکردن اوقاتم دیگه طرفش نرم ببینم چی میشه ( خیلی خیلی مغروره و بعید میدونم به نتیجه برسم ولی بازم به امید خدام ببینم چی میخواد واسمون )

من همه این کارها رو انجام دادم خونه به نامش زدم ماشین براش خریدم ولی فایده ایی نداشت ، کلاً ازش فاصله گرفتم قبلاً تو کار خونه بهش کمک می کردم تو ظرف شستن و آشپزی و ... ولی الآن دیگه نه بعد از ی مدتی فقط تحریکش کن بعد بکش کنار بزار تو کف بمونه (البته ببخشید اینجور میگم)بعد ببین چه عذابی میکشه که بفهمه شما رو من که همین کارو میکنم

[love]

اینچیزارو که میخونم واسم سواله و متعجبم چطور میشه که یه زن انقدر نسبت به نیازهای شوهرش بی تفاوت میشه ?!?!

یعنی درس و دانشگاه انقدر مهمتر و واجبتر از آرامش زندگی و خوشحالیه شوهرشه

چرا انقدر به نیاز شوهرش بی تفاوت بوده که شوهرش باید بیاد درد و دل کنه و از کمترین نیازش بگه ولی همسرش تو فکر چیزای دیگه باشه

خودش چی ?!

ان شالله تمام این خانما و همچنین مردایی که بی تفاوتن به نیاز خانماشون به خودشون بیان .

[mory952]

شما بگین که :ایا نمیتونین خیلی محکم (جدی و مهربان) به همسرتون بگین که خیلی در مضیقه این و این ممکنه باعث سردی کلیتون از زندگی بشه ؟؟؟

احساس میکنین این حرف زدن باعث میشه مرد سختگیری باشین و این خلاف شخصیت واقعیتونه؟

احساس میکنین امتیازات و پاداش های دیگه ای که نزدش دارین رو از دست میدین؟؟؟

تا حالا چندین بار گفتم ولی اگه قرار بود به گفتن حل بشه که خوب بود.... ولی وقتی اعتقادی به این قضیه نداره و یا بقول مدیرکل farokh معنی غریزه رو نمیفهمه ، حرف زدن فایده نداره (همونطور که تا حالا نداشته) در بهترین حالت هم اگه فرجی بشه ، به دیده ی لطف و از خودگذشتگی بهش نگاه میکنه و اینم باز معزلیه که ببینی همسر شرعیت بعنوان یه لطف و فداکاری خودشو در اختیارت بذاره .

دارم دنبال یه مشاور میگردم که از هم از نظر روانشناختی و فیزیولوژیکی و هم شرعی کمکش کنه که درک عقلانی نسبت به این قضیه پیدا کنه ، بعد از 8 سال زندگی هنوزم موقع رابطه به هم نگاه نمیکنیم!! (یه جور حیا داره!!!!! ) یا اینکه بدش میاد موقع رابطه بوسه داشته باشیم میگهچندشم میشه!!!!!!!!!! و اینا دقیقا نشون میده که اینقدر تو مخش اینکار پایینه که معاشقه رو نمیخواد قاطیه رابطه کنه!! (فهمیدین چی میگم؟!)

والا این برعکس هر چیزیه که من مطالعه کردم راجع به زنها و اینکه خانما بخش عاطفیه رابطه واسشون خیلی مهمه ، من خودمم همینجوریم حتی وقتی با هم قهریم خودم (علیرغم خواست شدید فیزیکی) دلم نمیخواد باهاش رابطه داشته باشم .

[mory952]

من همه این کارها رو انجام دادم خونه به نامش زدم ماشین براش خریدم ولی فایده ایی نداشت ، کلاً ازش فاصله گرفتم قبلاً تو کار خونه بهش کمک می کردم تو ظرف شستن و آشپزی و ... ولی الآن دیگه نه بعد از ی مدتی فقط تحریکش کن بعد بکش کنار بزار تو کف بمونه (البته ببخشید اینجور میگم)بعد ببین چه عذابی میکشه که بفهمه شما رو من که همین کارو میکنم

دوست عزیز ، کلی از این کارا و برنامه ها روز و شب و ساعت و دقیقه به ذهنم میرسه و بهش فکر میکنم و رویا پردازی میکنم ... و واقعا هم مستحقشه و دلم خنک میشه .... اما....تهش که میرسم به این فکر میکنم که چه نتیجه ای میگیرم؟؟! هیچی!

بجز اینکه احتمالا ماهها و سالهای زیادی رو هم من و هم اون توی زجر و سختی و دعوا و دلگیری و ... زندگی خواهیم کرد تا جایی که سن جفتمون بره بالا و اصلا غریزه جنسیمون تموم شه.

واسه من خیلی رویاپردازانست که فکر کنم بعد یه مدت سختی کشیدن همسرم بیاد بگه "عزیزم حالا میفهمم تو این چند سال چی کشیدی بیا با هم یه راه حلی پیدا کنیم!!" منم باشم این مبارزات منفی روم جواب نمیده چه برسه به این بنده خدا که با .. تمام دوتا دونه عکس دیدنه منو با خیانت مقایسه میکنه!!!!

[ghazal1]

تا حالا چندین بار گفتم ولی اگه قرار بود به گفتن حل بشه که خوب بود.... ولی وقتی اعتقادی به این قضیه نداره و یا بقول مدیرکل farokh معنی غریزه رو نمیفهمه ، حرف زدن فایده نداره (همونطور که تا حالا نداشته) در بهترین حالت هم اگه فرجی بشه ، به دیده ی لطف و از خودگذشتگی بهش نگاه میکنه و اینم باز معزلیه که ببینی همسر شرعیت بعنوان یه لطف و فداکاری خودشو در اختیارت بذاره .

دارم دنبال یه مشاور میگردم که از هم از نظر روانشناختی و فیزیولوژیکی و هم شرعی کمکش کنه که درک عقلانی نسبت به این قضیه پیدا کنه ، بعد از 8 سال زندگی هنوزم موقع رابطه به هم نگاه نمیکنیم!! (یه جور حیا داره!!!!! ) یا اینکه بدش میاد موقع رابطه بوسه داشته باشیم میگهچندشم میشه!!!!!!!!!! و اینا دقیقا نشون میده که اینقدر تو مخش اینکار پایینه که معاشقه رو نمیخواد قاطیه رابطه کنه!! (فهمیدین چی میگم؟!)

والا این برعکس هر چیزیه که من مطالعه کردم راجع به زنها و اینکه خانما بخش عاطفیه رابطه واسشون خیلی مهمه ، من خودمم همینجوریم حتی وقتی با هم قهریم خودم (علیرغم خواست شدید فیزیکی) دلم نمیخواد باهاش رابطه داشته باشم .

حتما همسرتون رو نزد مشاوری ببرید که س ک س و لوژی هم بدونن...
باید از این لحاظ تحت درمان قرار بگیرن...
در این موارد فقط حرف زدن و مشاوره کافی نیست.
احتمالا مواردی از گذشته تو شکل گیری شخصیتشون نقش داشته که ازارشون میده .
احتمال داره درمانشون زمانبر باشه ولی حتما کمک بزرگی بهتون خواهد کرد ..حتی به خود همسرتون تا بتونه طعم لذت واقعی رو بچشه و به ارامش برسه.

[mory952]

حتما همسرتون رو نزد مشاوری ببرید که س ک س و لوژی هم بدونن...
باید از این لحاظ تحت درمان قرار بگیرن...
در این موارد فقط حرف زدن و مشاوره کافی نیست.
احتمالا مواردی از گذشته تو شکل گیری شخصیتشون نقش داشته که ازارشون میده .
احتمال داره درمانشون زمانبر باشه ولی حتما کمک بزرگی بهتون خواهد کرد ..حتی به خود همسرتون تا بتونه طعم لذت واقعی رو بچشه و به ارامش برسه.

شاید تصورش براتون سخت باشه ولی همین حالا هم درصد زیادی از حسم نسبت بهش ترحمه . وقتی به دنیای توی ذهنش فکر میکنم دلم میگیره واسش.

البته فکر کنم اونم همین حسو نسبت به من داره!! باور کنین این اواخر به ارضا شدناش هم شک کردم!! میگم نکنه الکی ادا در میاره؟؟! ( اخه یه جایی خونده بودم که خانمها اگه خوب ارضا بشن هم توی زندگیشون تاثیر متبت داره و هم اینکه توی پیشرفته جنسیشون و اینکه دیگه راضی نگه داشتنشون سخت میشه!! ( یعنی همش میخان!))

باور کنین بعید نمیدونم تا حالا لذت واقعی رو تجربه نکرده باشه !

[ghazal1]

شاید تصورش براتون سخت باشه ولی همین حالا هم درصد زیادی از حسم نسبت بهش ترحمه . وقتی به دنیای توی ذهنش فکر میکنم دلم میگیره واسش.

البته فکر کنم اونم همین حسو نسبت به من داره!! باور کنین این اواخر به ارضا شدناش هم شک کردم!! میگم نکنه الکی ادا در میاره؟؟! ( اخه یه جایی خونده بودم که خانمها اگه خوب ارضا بشن هم توی زندگیشون تاثیر متبت داره و هم اینکه توی پیشرفته جنسیشون و اینکه دیگه راضی نگه داشتنشون سخت میشه!! ( یعنی همش میخان!))

باور کنین بعید نمیدونم تا حالا لذت واقعی رو تجربه نکرده باشه !

پس یک روانشناس خبره و درمان خیلی میتونه بهش کمک کنه ...
لذت فقط نمیشه گفت از لحاظ جنسی بلکه کلا روارده شدن نیازهای طبیعی و براورده کردنش احساس ارامشی میده که وصف نشدنیه ...
ایشون یه جایی از زندگی خودشون کم میارن ...چون نمیتونن اونطور که باید همسرشون رو بخوان و خواستنی باشن..
بلاخره یه روز سرشون خلوت میشه و مسایل سرکوب شده خودنمایی میکنن.
پس در اولین فرصت دنبال یک روانشناس خبره باشین.
امیدوارم موفق باشید و مشکلتون حل بشه.

[رزمریم]

با توجه به اینکه گفتین در اوایل جوانی مزاحمت داشتن

بهتره ایشون به روانشناس بالینی ( نه مشاور!! ) مراجعه کنن

تا ریشه این احساس ( که نمیخوان رابطه داشته باشن ) کاملا شناسایی و درمان بشه.

احتمالا بخاطر همون مزاحمت ها یه نگرش و مکانیزم دفاعی سختی در تفکر ایشون شکل گرفته که شما به تنهایی نمیتونید این دفاع رو بشکنید

پس با بیان نیازتون و اینکه دوست دارید زندگیتون حفظ بشه و سراغ گناه نرید ایشون رو ترغیب کنید که به روانشناس مراجعه کنند

یه راهی هم که هست میتونید یه مدت خودتون رو کاملا بی تفاوت نشون بدید همیشه تو خونه سرتون رو به چیزی گرم کنید

اما نه گوشی دست بگیرید و نه سراغ اینترنت برید که فکر کنن خدایی نکرده دنبال عکس های ناجور هستید

مثلا تی وی ببینید یا کتاب بخرید و به خوندن کتاب مشغول بشید

یا با اعضای خانوادتون مراوده بیشتر داشته باشید که نشون بدید به گرما و هیجان نیاز دارید

جوری که ایشون حس کنن برای شما دافعه پیدا کردند تا جاذبه!

خانمها معمولا وقتی حس کنن که همسرشون داره جذب چیزای دیگه میشه ( مثبت نه منفی !! ) بیشتر به خودشون میرسن و میخوان شوهرشون برگرده

ایشون وقتی این سردی و بی تفاوتی رو حس کنن احتمالا به خودشون میان و میخوان این فضا رو پر کنن

اما اگه دیدید داره اوضاع بدتر میشه و بی تفاوتی نه تنها تلنگری براشون نیست که به نفغشون هم شده و دیگه واقعا کاری ندارن به شما

نباید دیگه به بی تفاوتی ادامه بدید و صد در صد دنبال راه اصلی باشید و مستقیما باید با خودشون مطرح کنید و به روانشناس مراجعه کنید.

[شهرام2014]

دیگه خسته شدم و کم آوردم ، مردی 36 ساله هستم که یک فرزند 5 ساله دارم، به غایت گرم مزاج هستم!! حتی میتونم روزای پشت سر هم روزی سه چهار بار هم ارضاء بشم ، اما دنیام وحشتناک شده و من با این ویژگی گیر یه زنی افتادم که اگه هفته ای یک بارم با هم رابطه کامل داشته باشیم هم باید خوشحال باشم!! (این بغض منو جدی بگیرین) همسرم زیبا و خوش اندامه و دانشجوی دوره دکترا و بسیار مذهبیه. کاملا سنتی ازدواج کردیم و در دوران مجردی نه من و نه همسرم کوچکترین رابطه ای (حتی در حد صحبت تلفنی) با جنس مخالف نداشتیم .عشق نمیدونم چیه؟!! ولی عاشق همسرم هستم و خیلی واسم مهمه و به نظر خودم من خوش اخلاقم و تو کارای خونه کمکش میکنم و شرایط آرامش رو براش مهیا میکنم بچه داری میکنم ازش قدردانی میکنم و انتظار زیادی ازش ندارم حتی غذا درست کردن و ...
بزرگترین ایراد من (البته هر انسانی ایراد زیاد داره من مهماش رو میگم که به قضیه مربوطه) اینه که اولا نسبتاً کم به ظاهر خودم میرسم (هم پوشش و اینا و هم اصلاح صورت البته ریشام خیلی خیلی رشدش زیاده و منم نمیتونم هر روز بزنم(جوش میزنه) ولی یه روز در میون میزنم)) ، زیاد با همسرم ور میرم!! (میگه همش اینجوری میکنی،عادی میشه واسم) و طی سالهای اخیر رمانتیک بودن اوایل ازدواج اصلا یادم رفته!! (اوایل خیلی خوب بودم و خیلی ایده های خلاقانه داشتم ولی بخاطر همین سردی جنسی که دیدم به این نتیجه رسیدم که واسه چی باید اینقدر تلاش کنم و قتی طرفم بزرگترین نیاز منو عین خیالش نیس!

از نظر جنسی اصلا با هم راحت نیستیم حتی 8سال بعد از ازدواج!!! چون خیلی مذهبیه و حتما باید غسل کنه عموما با توضیحاتی مثل "حموم سختمه و موهام بلنده و ..." شونه خالی میکنه.
من خودم هم دم مذهبی بودم اما الان همین موضوع باعث شده فاتحه مذهبی رو که بواسطه غسل و ... باعث اهمال دانشجوی دکتراااای مملکت و کمبود جنسی من میشه رو بخونم .

هیچگونه انحراف جنسی نداشته و ندارم ولی از چند روز پیش توی یه موقعیتی قرار گرفتم که تونستم یه سری عکسای تحریک کننده رو ببینم (عکس رابطه جنسی و اینا بهیچ وجه نبود و فقط مثلا بد ترینش اندام زن بود) .... همسرم متوجه شد و دعوای سختی داشتیم و در حد خیانت کردن!! با من برخورد کرد اونم تو چیزی که مسئولش فقط و فقط خودشه!.

میدونم دارم داستان میگم..... ولی خواهش بعنوان یک انسان اگه میتونین در موارد زیر راهنماییم کنین:
اولاً : بنظر شما در این قضیه اخیر(دیدن عکس و..) چقدر ابراد به من وارده؟و چقدر به اون! من خودم دارم از وجدان درد میمیرم ، چرا که 29 سال مجردی همچین کارایی رو نکردم و الان با 36 سال سن و یک فرزند دارم به مرز خودارضایی میرسم چون صیغه و خیانت و ... در وجودم جایی نداره.

دوماً: از این به بعد چکار کنم؟! الان 3-4 روزه شروع کردم قرص فیناستراید میخورم بلکه این نیروی جنسیه لعنتییییییییییییییییییی از بین بره. در تمام مدت زندگیه لعنتیم تو کف بودم. گفتم ازدواج کنم خوب میشه که اونم بدتر شد. اگه زن نداشتمو اینجوری بود اینقدر لجم نمیگرفت . احساس بدبختی میکنم چون جلوی دیگران خیلی خوشبخت و موفقم (کار-ورزش-هنر-اخلاق-....)

سوم: هیچ جوری نمیتونیم هم ببخشیم! اون میتونه چون خیلی مذهبیه و هضم کردن حرکت من (دیدن بدن یه زن دیگه) براش سنگین بوده و من هم تماااام عقده ها و گناهانی که بابت عقده های جنسیم مرتکب شدم رو بخاطر اون میدونم و از فکر کردن به اینکه چقدر بدون فکر عمل کرده و بدون مسدولیت بوده تا مرز جنون میرم!

چهارم: چون من خیلی گرمم در مقاطع بسیاری با رابطه جنسی نا کامل (یعنی مثلا بدون دخول و یا از رو لباس!!) ارضاء میشدم و این شده دستاویز خانمم که "وا... ما که همین یه هفته اخیر 8 بار رابظه داشتیم!!!" و من نمیتونم حالیش کنم که منظور من از رابطه کاملشه نه مالیدن به هم!!! حتی یه بار به شوخی بهش گفتم اگه اینجوری باشه که دیگه تو لازم نیتس خودم میمالم به بالش!! چنان بهش برخورد که نگو!!

پنجم: به همسر علاقه دارم بزرگتریم ایراداش یکی اینه و یکی هم اخلاق تندش ، بغیر از این تو بقیه چیزا فوق العاده است (پاکی و عصمت ، مادری ، قیافه و هیکل و لباس ، سلیقه ، احترام به فامیلام ، پشتکار ، کارهای خونه و دانشگاه و...) منم بهمین دلایل بوده که در تمام این سالها این همه کاستیه جنسی رو تحمل کردم اما حالا دیگه داره واسم معضل میشه.

ممنون از کساییکه خوندن
نوشتنش حالمو بهتر کرد

سلام

متاسفم عزیز از آنچه که خواندم, ولی خوب فرمودید ایشون به شدت مذهبین و متاسفانه گاهی در مذهبیون افراطی نیاز جنسی و رابطه بسیار منفور و زشته و باید سرکوب بشه. و فقط و فقط به صورت بسته

و برای بقا نسل باید باشه. و حتی وسواس و نجاست بودن نیز به میان میاد!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟

به یکی از همکاران خانم ما که مذهبی نیز باشند ارجاعشان دهید.


سپاس
دکتر

[داداش کایکو]

سلام
من قبلا برا دوستان دیگه نوشتم بازم اشاره میکنم.
قبل از هرگونه تلاش برای رابطه حتما با همسرتون حرف بزنین.شوخی کنین و بخندین.
بدنش رو نوازش کنین با موهاش بازی کنین و موهاش رو به آرومی چنگ بزنین.
هر قسمت بدنش یا لباسش زیبا بود حتما تعریف کنین.
ارتباط چشمی همراه با لبخند داشته باشین.
بعد از رابطه حتما ازش تعریف کنین و بگین که خیلی لذت بردین ، حتی با جزییات بیشتر ...
هر از چند گاهی همین طوری بوسش کنین اما بدون انگیزه جنسی
در رابطه جنسی بهش ابتکار عمل بدین تا خودش هم تحریک بشه
بعد از رابطه هم بوسه صورت و سر ... فراموش نشه.
بازم موند بگم
راستی رابطه جنسی صرفا در نزدیکی کامل و دخول خلاصه نمیشه.شما بدون این کارها هم میتونه بهترین لذت ها رو ببرین.
اگر خانوم شما مشکل جسمی یا روحی خاصی نداشته باشه شما این موارد رو رعایت کنین تا نتیجه رو ببینی .
با ارزوی سلامتی و موفقیت

یادم رفت بگم هیچ وفت از همسرتون تقاضای رابطه جنسی نکنین.صرفا باید به روش طبیعی و بعد از تحریک شدنش برین تو این فاز.

"به هرکه نیازمند شوی در نظرش خار گردی " پیامبر اکرم ص

[mory952]

"به هرکه نیازمند شوی در نظرش خار گردی " پیامبر اکرم ص

موافقم