صفحه 2 از 2 12
نمایش نتایج: از 51 به 61 از 61

موضوع: بی توجهی جنسی همسر

8288
  1. بالا | پست 51

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32193
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    0
    تشکر شده 20 بار در 15 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسر

    بابا یه شب بگیرش تو بغل هر کاری خواستی به سرش بیار
    این لوس بازیا چیه
    اینهمه زحمت کشیدی پول خرج کردی مهریه تعیین کردی اینهمه داری کار میکنی برای ایشون که در رفاه باشه حالا ناز هم میکنه برات
    البته فک کنم گفتی خانومت دکتره
    پس توقعی بیش از این نداشته باش
    دختر هرچه تحصیلاتش بالا باشه به شدت مغرور و سردمزاجه

  2. بالا | پست 52

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32951
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    15
    تشکر شده 11 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسرم ، آخر خط

    سلام.شاید همه تعجب کنن خصوصا همسرم.اما من خانم همین آقایی هستم که این مشکل رو مطرح کرده .خیلی اتفاقی این پیج رو دیدم.الانکه دیدم دوست دارم منم اینجا حرفامو بزنم.بله ما به یک مشکل خیلی خیلی جدی برخوردیم.اول از همه فکر میکنم لازمه که اینو بگم که من همسرم رو وصف نشدنی دوست دارم و حتی یک لحظه نبودش تو زندگیم واسم غیر قابل تصوره.اول راجع به مشکل شوهرم میگم واقعا واقعا واقعا دلم نمیخواست هیچوقت همسرم از لحاظ جنسی و روحی اینقدر آسیب ببینه و با تمام وجودم متاسفم ولی بخدا منم آدمم سنگ نیستم که نیازهای شوهرمو ببینمو بی تفاوت از کنارش رد شم اما بخدا من تمام تلاشمو مخصوصا این اواخر کردم که راضی نگهش دارم و اصلا دیگه این اواخر غسل کردن رو بهانه قرار ندادم.اما چه کنم که نیاز شوهرم بیشتر از توان من بود.بخدا منم آدمم خستم خیلی خسته.مسئولیت زندگیم که همه چی رو نظم باشه،مسئولیت بچم و نیازهاش ،درسام، غم مشکل خانوادم(شوهرم همه اینارو میدونه تا چه حدیه)و بیشتر از همه فکر کردن به همین نیاز شوهرم به خدا دیگه جونی واسه من نذاشته.اما شوهرمم گناهی نداره دست خودش که نیست واقعا دلم واسش کبابه و غصشو میخورم.اما خانوم ها میفهمن که وقتی دغدغه های یه زن زیاد باشه توانشو از دست میده.اما شوهرم آدم پاکیه و حق داره.فقط از خدا میخوام کمکم کنه تا بتونم کاری کنم که اینقدر شوهرم زجر نکشه.و اما ظاهری که خودش بهش اشاره کرد خیلی خیلی خیلی دخیله در کم شدن میل من.خودش میدونه اونموقع که تیپ میزنه من چقدر قربون صدقش میرم.اما باورتون نمیشه تا به حال هزار بار به هزار شکل بهش گفتم که به سر و وضعش برسه تا حدی که بهش گفتم ممکنه من تو خیابون از ریخت و قیافه یه پسر دیگه خوشم بیاد یا اینکه ازت بدم میاد شلخته میگردی اما باز بی توجه و هر بار که جایی میخواییم بریم مدام باید بهش بگم لباس خوب بپوش و ار این حرفا. ولی مشکل الان من:
    من همیشه خدارو بابت همسر پاکی که قسمتم کرد(وصف ناشدنی پاک بود)شکر کردم و همیشه گذاشتم پای صبر و حفظ پاکی خودم در دوران مجردیم.چشم های شوهرم مال من بود ماله ماله خودم.پاکی و معصومیت چشم های شوهرم یه بتی بود تو زندگیه من.اما الان این بت شکست .هیچ ربطیم به مذهبی بودن من نداره که ای وای عکس زن نامحرمو دیدی میری تو جهنم.بلکه حرف از خودمه حرف از چشم های پاک شوهرمه که هر بار ببینمش یاد این می افتم که از کسی غیر از من لذت برده.به نظرتون این درد خوب شدنیه؟شاید واسه خیلیا تعجب برانگیز باشه اما منو شوهرم خیلی بهم تعلق داشتیم فقط و فقط واسه هم بودیم.اما الان دیگه چشم های شوهرم مال من نیست.من دیگه نمیتونم مثل سابق بهش اعتماد کنم.به نظرتون چه میشه کرد؟
    حرفام خیلی طولانی شد اما باید میگفتم.
    در اخر میخوام بگم که همسرم دوستت دارم و حلالم کن.

  3. بالا | پست 53

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27442
    نوشته ها
    1,301
    تشکـر
    2,179
    تشکر شده 2,242 بار در 1,070 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسر

    چقدر جالب بود
    آدم پای صحبت هر کدوم بشینه حق میده بهشون
    به نظره من خانوم و آقا مشکلی ندارند فقط زندگی و دارند برای خودشون پیچیده میکنند
    آقا خانمتو درک کن خودتو به جاش بذار
    خانم آقاتو درک کن خودتو به جاش بذار
    خانم عزیز اینکه میگی چشمای شوهرم دیگه به من متعلق نیست نهایت بی انصافیه چشمای شوهرت هنوزم برای توهه
    اینو بدونید ما انسان ها معصوم نیستم اگر بودیم جای تعجب داشت ما همه آدمیم و خطا کار
    آقا کاستی های خانمتو پیش خودت پررنگ نکن
    خانم خطا های آقات رو گنده نکن
    توی زندگی مشترک از خیلی از چیزا باید زود گذشت مثل خطا ها و کاستی های جزئی
    نمیگم به فکر درست کردن حفره های زندگیتون نباشید نه
    اتفاقا باید باهم هم فکری کنید باهم مشترکن بهم کمک کنید
    تا هر دو در کنار هم کامل از هر نظر بشید اصلا معنای زندگی مشترک یعنی همین
    اگر این کامل شدن نبود پس چه لزومی بود آدما با هم ازدواج کنند؟!!!

    راستی مطلبی که میخواستم بگم به قول شاعر اسلام به ذات خود ندارد هیچ عیبی هر عیب که هست از مسلمانیه ماست
    نگید که چون همسرم فلان رفتار و کرده من از مذهب بیزار شدم مگر شما عقلتون به چشمتونه فقط !!!

    خانوم و آقای عزیز مطمئنن که شما همدیگرو خیلی دوست دارید و این از تک تک صحبت هاتون پیداست
    فقط کافیه کمی همدیگر رو بیشتر درک کنید
    ویرایش توسط miss eli vrn : 12-25-2016 در ساعت 02:11 AM
    امضای ایشان

    Don't GIVE UP
    if you wait for the perfect time you will never get anything done

  4. کاربران زیر از miss eli vrn بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 54

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسر

    چه جالب
    اول از همه واقعا پاکی این آقا قابل تحسین هست با توجه به زمونه ای که داریم توش زندگی می کنیم
    خداروشکر هنوزم کم نیستن مردایی که مرد شدن و مرد موندن.
    و البته همسرشون هم با توجه به پست ها مشخصه خانوم خیلی خوبی هست ولی ظاهرا مشغله های زندگی وقت و انرژی زیادی ازشون میگیره ولی خوبه که هر قدر هم که شده یه وقت برای کارهایی مهم بذارن!
    کارهای مهم فقط درس و دانشگاه و مهمون و خونه نیست به نظرم
    البته با عرض پوزش که من نظر میدم
    من تو زندگی اطرافیانم این رو خیلی حس کردم
    واقعا از همه خانوما همینجا خواهشمندم به نیازهای همسراشون توجه کنن
    این خانومی که تحصلیکرده هستن از شما انتظارات خیلی بیشتره
    این روزا بر کسی پوشیده نیست
    واقعا آدم خودشو جای یک پسر یا مرد بذاره اونوقت درک میکنه پاک بودن تو این جامعه چقدر سخته
    هر چند برای مردهای این چنینی همیشه پاکی مهمترین هست امیدوارم جامعه مون روز به روز به این سمت بره و تعداد این مردها زیاد تر بشن
    اول یه انتقاد از آقای محترم
    به نظرم شما با توجه به سن و تجربه زندگیتون دیگه باید آگاه باشید که تیپ و ظاهر یک مرد چقدر میتونه روی احساسات همسرش تاثیرات مثبت بذاره پس چرا دریغ میکنید گاهی؟
    هر روز اصلاح کردن سختتونه؟ خب بذارید یک روز در میون یا راه دیگه ای که اذیت نشید براش پیدا کنید
    و یه انتقاد از همسرتون
    خانوم عزیز من در جایگاهی نیستم که بخوام چیزی بهتون بگم ولی آدم ها هر چند آگاه و مطلع گاهی ممکنه به علت دل مشغولی های زندگی امروزه که ماشالله کم هم نیست بعضی چیزای کوچیک ولی خیلی مهم رو از یاد ببرن
    میدونم خودتون از من بهتر مطلعید پس سعی کنید برای این همسری که انقدر دوسشون دارید یه خانوم همه چی تموم باشید همیشه
    به قول یکی از دوستام میگفت استادمون گفته یه نصیحت از من به شما دخترا این که همیشه برای مردتون دو تا چیز رو بهش اهمیت زیاد بدید
    یکی شکم و یکی پایین تر از شکم
    عذر میخوام رک گفتم ولی منظور مهم بودن زیاد این قضیه برای مردهاست
    و یه نکته دیگه چرا زن و شوهرای جامعه ما بیشترشون با اینکه گاها خیلی هم همو دوست دارن حرفای دلشونو پیش هم نمیزنن؟
    واقعا این خوب نیست خداوند گفته ازدواج کنید که درکنار هم اروم بشید
    خب وقتی مسئله ای چیزی هست راحت باید بیان کنید زن و شوهر باید با هم رفیق باشن و همه جوره هوای همو داشته باشن
    حتی شده با نوشته با پیام، تلگرام و ..
    خلاصه همسر بودن یعنی همدلی یعنی محرم اسرار یعنی هر چی بخوای بتونی بهش بگی یعنی همه جوره هواتو داشته باشه و .... البته دو طرفه منظورم هست
    ان شاالله که همه زن و شوهرا قلبا همدل و همراه باشن
    امیدوارم همیشه خوشبخت باشین.

  6. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 55

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32954
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسر

    خیلی جالب شد!

    اولاً آقا قدر خانمت رو خیلی خیلی بدون . اگه براش اهمیت نداشتی حرکتت اینهمه روش تاثیر نمیذاشت . الا ماشالله خانم میشناسم که اصلا واسشون مهم نیست که شوهراشون کجا سرشون گرمه فقط دنبال تامین مالی هستن و اینکه شوهره با اونا کاری نداشته باشه!! ولی عکس العمل نامتعارف همسر شما نشان از پاکی و وابستگیش به شما داره و چون انتظار نداشته از شما شکه شده . ضمنا توی پاسخش خیلی منطقی و بامعرفت عمل کرده و همش راجع به مشکل شما صحبت کرده (چه به هم میاین!! جفتتون خوبین!!)

    اما خانم شما هم خیلی قدر مرد پاکی رو که خدا بهت داده بدون . بنظرم اتفاقی که افتاده اصلا و ابدا اینقدر هم که شما فکرمیکنین و صحبت از عدم اعتماد! میکنین بزرگ نیست . البته مسلما اینو در تایید حرکت آقاتون نگفتم ولی خودتون یه چرخ تو همین سایت بزنین و از انحرافات بزرگ مطلع بشین تا بفمهین مشکل به چی میگن .

    ضمنا سعی کنین به قضیه رابطه مثل فان نگاه کنین بیشتر ، واسه خودتونم خوبه .

    با آقاتون زیاد درده دل کنین . مرد خوبی به نظر میاد مثل خودتون. اینجوری هم از استرسهای شما مطلع میشه و هم دل شما خالی میشه .


    همیشه خوشبخت و شاد باشین .

  8. بالا | پست 56

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32417
    نوشته ها
    996
    تشکـر
    607
    تشکر شده 1,198 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسرم ، آخر خط

    نقل قول نوشته اصلی توسط mory952 نمایش پست ها
    سلام.شاید همه تعجب کنن خصوصا همسرم.اما من خانم همین آقایی هستم که این مشکل رو مطرح کرده .خیلی اتفاقی این پیج رو دیدم.الانکه دیدم دوست دارم منم اینجا حرفامو بزنم.بله ما به یک مشکل خیلی خیلی جدی برخوردیم.اول از همه فکر میکنم لازمه که اینو بگم که من همسرم رو وصف نشدنی دوست دارم و حتی یک لحظه نبودش تو زندگیم واسم غیر قابل تصوره.اول راجع به مشکل شوهرم میگم واقعا واقعا واقعا دلم نمیخواست هیچوقت همسرم از لحاظ جنسی و روحی اینقدر آسیب ببینه و با تمام وجودم متاسفم ولی بخدا منم آدمم سنگ نیستم که نیازهای شوهرمو ببینمو بی تفاوت از کنارش رد شم اما بخدا من تمام تلاشمو مخصوصا این اواخر کردم که راضی نگهش دارم و اصلا دیگه این اواخر غسل کردن رو بهانه قرار ندادم.اما چه کنم که نیاز شوهرم بیشتر از توان من بود.بخدا منم آدمم خستم خیلی خسته.مسئولیت زندگیم که همه چی رو نظم باشه،مسئولیت بچم و نیازهاش ،درسام، غم مشکل خانوادم(شوهرم همه اینارو میدونه تا چه حدیه)و بیشتر از همه فکر کردن به همین نیاز شوهرم به خدا دیگه جونی واسه من نذاشته.اما شوهرمم گناهی نداره دست خودش که نیست واقعا دلم واسش کبابه و غصشو میخورم.اما خانوم ها میفهمن که وقتی دغدغه های یه زن زیاد باشه توانشو از دست میده.اما شوهرم آدم پاکیه و حق داره.فقط از خدا میخوام کمکم کنه تا بتونم کاری کنم که اینقدر شوهرم زجر نکشه.و اما ظاهری که خودش بهش اشاره کرد خیلی خیلی خیلی دخیله در کم شدن میل من.خودش میدونه اونموقع که تیپ میزنه من چقدر قربون صدقش میرم.اما باورتون نمیشه تا به حال هزار بار به هزار شکل بهش گفتم که به سر و وضعش برسه تا حدی که بهش گفتم ممکنه من تو خیابون از ریخت و قیافه یه پسر دیگه خوشم بیاد یا اینکه ازت بدم میاد شلخته میگردی اما باز بی توجه و هر بار که جایی میخواییم بریم مدام باید بهش بگم لباس خوب بپوش و ار این حرفا. ولی مشکل الان من:
    من همیشه خدارو بابت همسر پاکی که قسمتم کرد(وصف ناشدنی پاک بود)شکر کردم و همیشه گذاشتم پای صبر و حفظ پاکی خودم در دوران مجردیم.چشم های شوهرم مال من بود ماله ماله خودم.پاکی و معصومیت چشم های شوهرم یه بتی بود تو زندگیه من.اما الان این بت شکست .هیچ ربطیم به مذهبی بودن من نداره که ای وای عکس زن نامحرمو دیدی میری تو جهنم.بلکه حرف از خودمه حرف از چشم های پاک شوهرمه که هر بار ببینمش یاد این می افتم که از کسی غیر از من لذت برده.به نظرتون این درد خوب شدنیه؟شاید واسه خیلیا تعجب برانگیز باشه اما منو شوهرم خیلی بهم تعلق داشتیم فقط و فقط واسه هم بودیم.اما الان دیگه چشم های شوهرم مال من نیست.من دیگه نمیتونم مثل سابق بهش اعتماد کنم.به نظرتون چه میشه کرد؟
    حرفام خیلی طولانی شد اما باید میگفتم.
    در اخر میخوام بگم که همسرم دوستت دارم و حلالم کن.

    از کجا مطمئن هستید که همسرتونن ؟ چطور ممکنه اتفاقی ببینید تایپیکشونو ؟
    چرا درباره مشکل با خودشون صحبت نمیکنین ؟چرا به خودشون ابراز عشق نمیکنین و بجاش اینجا پست گذاشتید ؟
    امضای ایشان
    أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ

    حرفی که می‌زنی می‌شه بذری که
    می‌کاری توی دل آدم‌ها
    و یه روز
    درخت می‌شه

  9. بالا | پست 57

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسر

    سلام
    با فاطمه خانم موافقم
    حتما به یک مشاور مذهبی خانم مراجعه کنید .
    حتما مشاوره حضوری داشته باشید
    تاکید میکنم مذهبی و خانم باشه
    چون بنابر اعتقادات مذهبی همسرتون فقط حرف یه مشاور مدهبی براش حجته
    گذشته از اون راحت تره
    شما هم یه کم باهاش راه بیا
    به وضع ظاهرتون بیشتر برسید
    حیفه با این همه ویژگی های مثبتی که در وجود شما و همسرتون هست
    زندگیتون به متارکه بکشه
    من آینده خوبی رو براتون پیش بینی نمیکنم
    با مشاوران کانون تماس بگیرید .
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  10. بالا | پست 58

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32951
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    15
    تشکر شده 11 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسرم ، آخر خط

    نقل قول نوشته اصلی توسط حناء نمایش پست ها

    از کجا مطمئن هستید که همسرتونن ؟ چطور ممکنه اتفاقی ببینید تایپیکشونو ؟
    چرا درباره مشکل با خودشون صحبت نمیکنین ؟چرا به خودشون ابراز عشق نمیکنین و بجاش اینجا پست گذاشتید ؟
    سلام ، من log out نشده بودم و همسرم صفحه رو توی لپ تاپ دیدن و خوندن و اون کامنت رو نوشتن .

    خدا رو هزاران بار شکر میکنم ، جفتمون باور داریم که شاید این یه معجزه بوده که قضیه ما اینجوری پیش بره . شاید اگه چندین ساعت با هم تنهایی صحبت میکردیم هم به نتیجه ی به این خوبی که الان رسیدیم ، نمیرسیدیم . قضیه واسه جفتمون یه جور بن بست بود .

    با هم صحبت کردیم . خیلی خیلی خیلی عاشقشم و خیلی خیلی خیلی دوستش دارم و بخاطرش تمام سعیمو میکنم که هر چیزی رو تحمل کنم . اونم خیلی مهربون و انسانه . همونطور که یکی از دوستان گفته بود باید قدم به قدم بهم نزدیک شیم . من که میدوم طرفش!!!

    قرار شد حتما پیش روانشناس بریم ، چون یه سری قضایا هنوز تعیین تکلیف نشده!! ولی نگاهمون نسبت به زندگی خیلی فرق کرده (حداقل من که اینطوریم) ، میخوام براش بشم همون آدم قدیمی ، واسم مهم نیست کی چی فکر میکنه و در ازاش همسرم چی بهم میده ، احساس میکم خدا بهم یه قدرت دوباره داده ، تا جون داشته باشم واسه خوشبخت کردنش تلاش میکنم .

    شاید این بعد قضیه رو کم گفتم ولی همسرم با من خیلی خیلی در شرایط سخت همراه بوده . و منم در هر شرایطی باهاش همراه خواهم بود .

    از همه مشاورین و دوستانی که از روی انسانیت وقت گذاشتن و منو راهنمایی کردن صمیمانه سپاسگزارم . امیدوار و مطمئنم که دعای خیر ما در زندگیشون تاثیر خواهد داشت .

    ما تا حالا پیش مشاور یا روانشناس نرفتیم ولی جفتمون اذعان داریم که صحبت کردن پیش یک نفر سومی که غریبه باشه و به هیچکدومه مون وابستگی نداشته باشه خییییلی مفیده ، حالا اگه طرف کارشناس یا روانشناس هم باشه که چه بهتر .

    از خدا میخوام به جفتمون قدرت بده و به همه انسانها طعم خوشبختی و آرامش رو بچشونه . یا حق

  11. 4 کاربران زیر از mory952 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 59

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24128
    نوشته ها
    324
    تشکـر
    833
    تشکر شده 326 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسرم ، آخر خط

    نقل قول نوشته اصلی توسط mory952 نمایش پست ها
    سلام ، من log out نشده بودم و همسرم صفحه رو توی لپ تاپ دیدن و خوندن و اون کامنت رو نوشتن .

    خدا رو هزاران بار شکر میکنم ، جفتمون باور داریم که شاید این یه معجزه بوده که قضیه ما اینجوری پیش بره . شاید اگه چندین ساعت با هم تنهایی صحبت میکردیم هم به نتیجه ی به این خوبی که الان رسیدیم ، نمیرسیدیم . قضیه واسه جفتمون یه جور بن بست بود .

    با هم صحبت کردیم . خیلی خیلی خیلی عاشقشم و خیلی خیلی خیلی دوستش دارم و بخاطرش تمام سعیمو میکنم که هر چیزی رو تحمل کنم . اونم خیلی مهربون و انسانه . همونطور که یکی از دوستان گفته بود باید قدم به قدم بهم نزدیک شیم . من که میدوم طرفش!!!

    قرار شد حتما پیش روانشناس بریم ، چون یه سری قضایا هنوز تعیین تکلیف نشده!! ولی نگاهمون نسبت به زندگی خیلی فرق کرده (حداقل من که اینطوریم) ، میخوام براش بشم همون آدم قدیمی ، واسم مهم نیست کی چی فکر میکنه و در ازاش همسرم چی بهم میده ، احساس میکم خدا بهم یه قدرت دوباره داده ، تا جون داشته باشم واسه خوشبخت کردنش تلاش میکنم .

    شاید این بعد قضیه رو کم گفتم ولی همسرم با من خیلی خیلی در شرایط سخت همراه بوده . و منم در هر شرایطی باهاش همراه خواهم بود .

    از همه مشاورین و دوستانی که از روی انسانیت وقت گذاشتن و منو راهنمایی کردن صمیمانه سپاسگزارم . امیدوار و مطمئنم که دعای خیر ما در زندگیشون تاثیر خواهد داشت .

    ما تا حالا پیش مشاور یا روانشناس نرفتیم ولی جفتمون اذعان داریم که صحبت کردن پیش یک نفر سومی که غریبه باشه و به هیچکدومه مون وابستگی نداشته باشه خییییلی مفیده ، حالا اگه طرف کارشناس یا روانشناس هم باشه که چه بهتر .

    از خدا میخوام به جفتمون قدرت بده و به همه انسانها طعم خوشبختی و آرامش رو بچشونه . یا حق
    خدا روشكر كه به نتيجه خوبي رسيديد
    امضای ایشان
    زندگي آب روان است روان مي گذرد هر چه اقبال من و توست همان مي گذرد

  13. کاربران زیر از مري موجي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 60

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسر

    تست هایی که قبل ازدواج از همسرا رو میگیرن جدی بگیرین.برای همین موقع هاست. با همسر پیش متخصص مربوطه هم برید.
    ویرایش توسط saba95 : 12-26-2016 در ساعت 07:38 PM

  15. بالا | پست 61

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37030
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بی توجهی جنسی همسر

    به نظر حتما به یک پزشک مشاور مراجعه کنید

صفحه 2 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بی توجهی پدر و مادر به فرزندان در رابطه جنسی
    توسط انتظار در انجمن مشکلات فرزندان
    پاسخ: 25
    آخرين نوشته: 04-09-2024, 10:49 AM
  2. من و همسرم نمی توانیم رابطه جنسی برقرارکنیم
    توسط آرشین در انجمن پرده بکارت
    پاسخ: 70
    آخرين نوشته: 09-03-2019, 05:18 PM
  3. در این موارد، به کسی توضیحی ندهید
    توسط orbital در انجمن روابط بین فردی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 01-23-2017, 08:42 PM
  4. ناتوانی جنسی
    توسط daee در انجمن اندام جنسی
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 06-29-2015, 02:26 PM
  5. فوایــد رابطه ی جنسی سـالم و توام بـا عــشق
    توسط *P s y C h e* در انجمن روانشناسی جنسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-10-2013, 08:25 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد