دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه
اولش بدنت گرمه حالیت نیست
ولی یه دفعه دردش شروع میشه
و تازه می فهمی چی به سرت اومده !
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه
اولش بدنت گرمه حالیت نیست
ولی یه دفعه دردش شروع میشه
و تازه می فهمی چی به سرت اومده !
خدایا، متبرکم گردان تا عشق ورزیدن و خندیدن را بیاموزم.به همه عشق بورزم ، حتی کسانی که مرا دوست ندارند،درکم نمیکنند، به من اسیب رسانده اند، از من بد گفته اندو از من بهره کشی کرده اند.بادا که در همه ی شرایط و موفقیت های زندگی بخندم و بدانمکه در هر چه روی می دهد، رحمت تو نهفته است
دو سه روزه که مات و بی ارادهام
یه چیزی فکرمو مشغول کرده
همین عشقی که درگیر هواشم
منو نسبت به تومسئوول کرده
از اون رابطه معمولی ما
چه عشقی سر گرفت تو روزگارم
دو سهروزه که بعد از این همه سال
واسه تو ادعای عشق دارم
نمی بینی دارم جون میدماین جا
نمی دونی به تو محتاجم این جا
چقد راحت منو وابسته کردی
دارمدیوونه می شم کم کم اینجا
میخام مثه قدیما مثه سابق
یه وقتایی یکی با منبخنده
یکی باشه که دستامو بگیره
یکی باشه که زخمامو ببنده
نمی بینی دارمجون میدم این جا
نمی دونی به تو محتاجم این جا
چقد راحت منو وابستهکردی
دارم دیوونه می شم کم کم اینجا
داشتم با پدرم جدول حل میکردم که گفتم : نوشته دوست ، عشق ، محبت و چهار حرفیه … اتفاقا دو حرف اولشم دراومده یعنی ب و الف ! یه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم میشه بابا ؛ با اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباهه !!! گفت : ببین اگه بنویسی بابا عمودیشم درمیاد … تو چشام اشک جمع شده بود که گفتم میدونم میشه بابا ولی اینجا نوشته چهار حرفی ولی تو که حرف نداری ....
تجربه بهترین درس است ، هرچند حق التدریس آن گران باشد . . .
اینجا کسی هم ادم رو راهنمایی میکنه؟
چند وقته گاهگاه احساس میکنم قراره بمیرم . من یک پسر 7 ساله دارم و همین الان که دارم مینویسم اشکام سرازیر شده نمیدونم چرا؟احساس میکنم هر لحظه برام لحظه اخره و تنها ناراحتی و دلیل اشکهام پسرم
همش فکر میکنم من میمیرم و اون تنها میمونه....بدون من ...دیگه کی میتونه اینقدر دوستش داشته باشه . مواظبش باشه . اذیتش نکنه....
نمیدونم چرا اینجوری شدم واقعا افسرده میشم گاهی اینقدر گریه میکنم که حتی شوهرم هم شاکی میشه
چکار کنم؟یکی بگه من چمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گاهی دست " خـــودم " را می گیرم،می برم هوا خوری
" یــاد " تو هم که همه جا با من است
" تنــهایــی " هم که پا به پایم میدود...
میبینی؟
وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است
خوشبختی به كسانی روی می آورد كه برای خوشبخت كردن دیگران می كوشند
هرگز وقتت رو برای کسی که حاضر نیست وقتشو برای تو بگذرونه ، نگذار !
يادمان با شد از امروز خطايي نکنيم
گر که در خويش شکستيم صدايي نکنيم
پر پرواز شکستن هنر انسان نيست
گر شکستيم ز غفلت من و مايي نکنيم
يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم
وقت پرپر شدنش ساز و نوايي نکنيم
يادمان باشد اگر اين دلمان بي کس شد
طلب مهر ز هر چشم خماري نکنيم
يادمان باشد که دگر ليلي و مجنوني نيست
به چه قيمت دلمان بهر کسي چاک کنيم
يادمان باشد که در اين بهر دو رنگي و ريا
دگر حتي طلب آب ز دريا نکنيم
يادمان باشد اگر از پس هر شب روزيست
دگر آن روز پي قلب سياهي نرويم
يادمان باشد اگر شمعي و پروانه به يکجا ديديم
طلب سوختن بال و پر کس نکنيم
يادمان باشد سر سجاده عشق
جز براي دل محبوب دعايي نکنيم
يادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بي سر و پايي نکنيم
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
من ی بیت شعر میگم که خیلی دوستش دارم
ز دستم بر نمی خیزد که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمیخواهم که روی هیچکس بینم
دستمو بگیر....... نذار اشتباه برم
گاهی لب های خندان بیشتر از
چشم های گریان”درد”می کشند . . .
کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چه وزنی دارد!
لطفاهی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟!
دلتنگی معنی ندارد... درد دارد...
دلتنگی چه حس بدی است....
تنهایی چه حس بدی استکاش...
پاره ای ابر میشدمدلم مهربانی می باریدکاش نگاهم شرار نور میشداشتی میدادشوکه دوست داشتن چه کلام کاملی استومن...چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!
دست خودم نیست
اگر می بینی عاشق تو هستم ، دیوانه توهستم ، و تمام فکر و زندگی من تو شده ای
به خدا بدان که این دستخودم نیست!اگر میبینی چشمانم در بیشتر لحظه هاخیس است و دستانم سرد است و اگر میبینی همه لحظه های دور از تو بودن اینهمه سخت وپر از غم و غصه است بدان که این دست خودم نیست!دست خودم نیست که همه لحظه ها تو رادر جلو چشمانم میبینم و به یاد تو می باشم.دست خودم نیست که دوست دارم همیشه درکنارت باشم ، دستانت را بگیرم ، بر
لبانت بوسه بزنم و تو رادر آغوش خودم بگیرم!
ایــــــن روزها ...
هـــــــر نفـــس ،
درد اســـت که میکشـــم !!!
در نبــــــــودت "
ای کــاش یا بـــــــــــودی ،
یـــــا اصـــلا نبودی !!!
ایـــــن که هســـتی
و کنــــارم نیســــتی ...
دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد "
بفــــــهم بی انصــــــاف !!!
سلام دوست دارم می دونم رفتی و انگار دل به این جدایی بستی خوب می دونم توی دنیا بی تو من یه بی قرارم حتی یك لحظه نمی خوام چشمامو رو هم بذارم داری می ری از كنارم جز تو كه كسی ندارم خوب میدونم بعد گریه شونه هاتو كم می ارم
پزشکان سال هاست که اشتباه می کنند
نزدیک ترین عضو انسان به قلبش ، کمر اوستهربار که قلب کمی می رنجد کمر از ده جا می شکند . . .
دلم برای یک نفر تنگ است…
نه میدانم نامش چیست…
و نه میدانم چه می کند…
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم…
رنگ موهایش را نمی دانم…
لبخندش را هم…
فقط میدانم که باید باشد و نیست…
دلــــــم
اگـــر بــرای ِ تــو تـنگ مـی شــود
ببخـش !
روزم ایـن گـونه ، قـشنـگ مـی شـود . . .
امشب سکوت سنگین اتاقم افکارم را درهم میکوبد هر چه واژگان را حلاجی میکنم نمی یابم... واژه ای که بیان کند درد درونم را
خدایـــــــــــــــا
فقط یک چیز میخواهم سلامت جسم بیمارم...
امشب چه حال عجیبی دارمگاهی طوفانیگاهی ابریگاهی بارانیدر کل بیقرار بیقرارم
سرشارم از دلتنگیچه زیبا چشمانمبا حال و هوای امشبهمـــــــــدردی میکنند
ویرایش توسط farimah : 07-21-2014 در ساعت 03:18 AM
باز امشب چشمانم خیســــــــ
و
دلم به وسعت آسمان تنگـــــــ
[replacer_img]
آنقدر آهسته خواهم رفت
تا صدای گامهایم ,خواب شاپرک های قلب مهربانت را آشفته نسازد
آنقدر آهسته میروم , که گویی از ابتدا نیامده ام تا
غصه رفتنم تورا نیازارد میدانی حتی اگر نباشم
بازهم مثل هوا کنارت جاری هستم
دوستت دارم...
ویرایش توسط farimah : 07-21-2014 در ساعت 03:40 AM
دلـــــــــم بــــــراي [replacer_a]تنـگ شـــــــــده است ... کــــــاش عکـــــست نفـــــس مي کشيـــــــــد .....
ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﮑﯽ ﺗﮑﻮﻧﺖ ﺑﺪﻩ ...
ﺗﮑﻮﻧﺖ ﺑﺪﻩ ﺑﮕﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯽ، ﺑﺴﻪ ﺩﯾﮕﻪ!!
ﺗﻮ ﻫﻢ ﮐﻮﺭﻣﺎﻝ ﮐﻮﺭﻣﺎﻝ ﺑﺮﯼ ﮔﻮﺷﯿﺘﻮ ﭼﮏ ﮐﻨﯽ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺑﺮﺍﺕ ﺍﻭﻣﺪﻩ !!..
" ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺗﻨﺒﻞ؟ "
ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﯾﮑﯽ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﻪ ﭼﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺎﯼ ...
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭﺩﺍﺕ، ﺩﻟﺘﻨﮕﯿﺎﺕ، ﺑﻐﻀﺎﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻪ !
ﭘﯿﺸﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﮕﯽ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺷﺪ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ !؟
ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺗﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﻣُﺮﺩﯼ،ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ، ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻧﻔﺲ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﻫﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﺟﺴﻤﺖ ﺗﮑﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭه....
روی حباب ایستاده ام...
نه راه برگشت دارم نه نای رفتن...
فریادهایم به گوشش نمیرسد، گوشش پرشده از هیاهوها...
چقدر غریب وبی کس شدم.
چشمانم گریه را بس کنید.
خستــــــه ام
به خواب ابـــــــــــــــــــــــ ــــــدی احتیاج دارم.
امروز دلم واسه داشتنت پر که نه پرپر می زد ...
واسه بودنت...
بغلت...
اینکه سرمو بذارم روی شونه ات و دستاتو فرو کنی لای موهامو بگی : مال ِ
خودمی !
بعد ببینی که چه جوری ...با همین دو سه حرف ِ تو آروم می شه ..
امروز دلم خیلی امنیت ِ تو رو خواست ... خیلی
ویرایش توسط a : 07-21-2014 در ساعت 05:35 PM
خدایا .آنکه در تنهاترین تنهاییم . تنهای تنهایم گذاشت .
در تنهاترین تنهاییش .تنهای تنهایش نذار
لمس کن کلماتی راکه برایت می نویسم...
تابخوانی وبفهمی چقدرجایت خالیستتابدانی نبودنت آزارم می دهدلمس کن نوشته هایی راکه لمس ناشدنیست وعریان...که ازقلبم برقلم وکاغذ میچکدلمس گونه هایم راکه خیس اشک استلمس کن لحظه هایم راتویی که نمیدانی من که هستملمس کن این باتونبودن هارا لمس کن...
دردناک ترین جدایی ها
آنهایی هستند که
نه کسی گفت چرا
و نه کسی فهمید چرا...
همیشه فکر می کردم اگه یه روز نباشی می میرم
اما من نمردم من داغون شدم
خیلی دلم می خواد بگم فراموشت کردم
ولی واقعیت اینه که نمی تونم فراموشت کنم .
خیلی دلم می خواد خوابتو ببینم ولی از وقتی که رفتی خواب به چشام نمیاد
کاش اینجا بودی می دیدی چقدر دوستت دارم
ما نه آنیم که در بازی تکراری این چرخ و فلک
هر که از دیـــده مان رفت ز خــــــاطر بـــبریم
یا که چون فصل خزان آمد وگل رفت به خواب
دل به عشـــــــــق دگری داده از آنــجا برویم
وسعت دیده ما خــــــــاک قدم های تـــو بود
خاک زیر قـــــدمت را به دو دنــــــــیا نــدهیم
اووووووه چقدر حرفاي نا اميد كننده ميزني ...
چيزي شده داداش من؟!!!!
يه كمم پست هاي خنده دارو شاد بذاري اتفاقي نميفته هاااااااا
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)