نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: ابراز علاقه به همکلاسی

1241
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2018
    شماره عضویت
    39477
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ابراز علاقه به همکلاسی

    من ۲۱ سالمه و چن وقته نسبت به یکی از هم رشته ای هام که ۲ سال ازم بزرگتره نگاهم عوض شده و خوشم اومده ازش و بگم که از این اتفاقا که خوشم بیاد از طرف خیلی نادره ،از همه مهمتر که هر دو مون سنتی هستیم و اون طرف از من مذهبی تر هستش...الان من باید چیکار کنم بزارم رو دلم بمونه؟ بگم بهش ؟چجوری بگم ؟چی بگم اصلا؟اگ بگم نگاهش چجوری میشه نسبت بهم ؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30051
    نوشته ها
    333
    تشکـر
    105
    تشکر شده 170 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : باید چیکا کنم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz21 نمایش پست ها
    من ۲۱ سالمه و چن وقته نسبت به یکی از هم رشته ای هام که ۲ سال ازم بزرگتره نگاهم عوض شده و خوشم اومده ازش و بگم که از این اتفاقا که خوشم بیاد از طرف خیلی نادره ،از همه مهمتر که هر دو مون سنتی هستیم و اون طرف از من مذهبی تر هستش...الان من باید چیکار کنم بزارم رو دلم بمونه؟ بگم بهش ؟چجوری بگم ؟چی بگم اصلا؟اگ بگم نگاهش چجوری میشه نسبت بهم ؟
    سلام

    خوشبحالتان که از کسی خوشتان میاید...

    اما ادم های خوب میل و تمایلی به دوستی غیر کنترل شده ندارن .


    پیشنهاد من اینه که با خانواده خودتون صحبت کنید تا با خانواده پسر صحبت کنن یا با خود پسر تا خانواده پسر راضی بشن بیان خاستگاریتون .

    هرگز خودتون به تنهایی قدم بر ندارید
    یا به یکی از صمیمی ترین دوستاتون بگید که در مورد شما با اون پسر صحبت کنه و ببینه چجوری هستش ( دوستی که مطمن باشید در راستای کمک بهتون قدم بر میداره نه نفع شخصی )

    بهتره موقعی که دوستتان قرار است صحبت کند خودتان آن جا نباشید( به دوستتان هم بگید که تحت هیچ شرایطی دروغ نگن و واقعا شخصیت خودتان را به شخص مقابل تحمیل کنن )
    اگر دوستی ندارید که باهاش صحبت کنید می تونید از طریق یکی از اساتیدی که باهاش راحت هستید ( خانم باشه بهتر ) باهاش صحبت کنید ( در میان بزارید ماجرا رو ) که شما رو هدایت کنه
    امضای ایشان
    **ملاصدرا مي گويد: خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر فهم تو كوچك مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.
    **اگر ميخواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد به دوستان خود محبت كنيد. (كورش كبير)
    **نويسنده معروفي مي گويد: زن مانند كروات است هم زيبايي به مرد مي بخشد و هم گلويش را فشار مي دهد.
    **چارلي چاپلين: وقتي زندگي 100 دليل براي گريه كردن به تو نشان ميده تو 1000 دليل براي خنديدن به اون نشون بده

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2018
    شماره عضویت
    39477
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : باید چیکا کنم؟

    خب به دوستم خجالت میکشم بگم که بره باهاش حرف بزنه ...من هیچ شناختی از طرف ندارم اصلا نمیدونم شاید متاهل بود ... من از مذهبی بودن طرف خیلی میترسم! بعد به دوستم بگم چی بره بهش بگه ؟

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30051
    نوشته ها
    333
    تشکـر
    105
    تشکر شده 170 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : باید چیکا کنم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahnaz21 نمایش پست ها
    خب به دوستم خجالت میکشم بگم که بره باهاش حرف بزنه ...من هیچ شناختی از طرف ندارم اصلا نمیدونم شاید متاهل بود ... من از مذهبی بودن طرف خیلی میترسم! بعد به دوستم بگم چی بره بهش بگه ؟

    خجالت میکشین که نشد حرف

    مثل این میمونه که بگین من می خوام برم خونه بابابزرگم اما چون خونشون نزدیک فلان دوستم هست خجالت میکشم برم

    به دوستت بگو اول بره زیر زبونش و خالی کنه و بگه ببینه سرش خلوته مثلا فلان پروژه رو براتون انجام بده یا فلان کمک و براتون بکنه( یا این که به دلیل کمک تو فلان درس ازش بخواید که کمکتون کنه ) اینجوری می تونی یک شناختی نسبت بهش به دست بیاری

    اما جوری نباشه که بهش پیله کنی.

    اما اگر از طریق امور دانشجویی بتونی اقدام کنی و بهشون ماجرا رو توضیح بدی ( خانم باشه بهتر ) و بگی که می خوام ببینم فلان نفر متاهل هست یا نه میشه بهم بگید و اگه امکانش هست .

    یا این که اگه بتونی بفهمی خواهر هم داره یا نه خیلی کمکت میکنه چون می تونی باخواهرش رفیق بشی و خواهرش و به خونه خودتون باز کنی
    شک نکن خواهرش ازت شناخت به دست بیاره کم قدمی برنداشتی

    در این که من فلان چیز را بگویم و شما عینا ان ها را دیکته کنید درست نیست

    اما اگر خودتان قدمی می خواهید بر دارید یک جلسه که مطمن هستید با اون کلاس دارید سر کلاس استاد غیبت کنید و روز بعد ازش بگید امکانش هست بهم جزوه بدید و...
    راه برای اقدام زیاد هست و خودتان باید قدمی بردارید

    اما اگر از طریق استادتون بخواید اقدام کنید بهتره ...
    به یک استاد خانم که اون هم باهاشون کلاس داشته باشه و باهاش راحت هستی بهش ماجرا رو تعریف کن و بگو هدف چیه و ازش کمک بخواه

    یا مثلا می تونی بری اموزش و بگی من شنیدم که شهریه متاهل ها کمتر شده مثلا اقای فلانی ( اون کسی که مد نظرتون هست ) شهریه ای که پرداخت میکنه از من کمتره چون متاهل هست ... ( این هم یک بهانه دیگر )
    کلا راه بازه
    اما خودتان اقدام نکنید و با کمک و مشورت یک بزرگتر حرکت کنید بهتره
    امضای ایشان
    **ملاصدرا مي گويد: خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر فهم تو كوچك مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.
    **اگر ميخواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد به دوستان خود محبت كنيد. (كورش كبير)
    **نويسنده معروفي مي گويد: زن مانند كروات است هم زيبايي به مرد مي بخشد و هم گلويش را فشار مي دهد.
    **چارلي چاپلين: وقتي زندگي 100 دليل براي گريه كردن به تو نشان ميده تو 1000 دليل براي خنديدن به اون نشون بده

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2018
    شماره عضویت
    39477
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : باید چیکا کنم؟

    بله من کلا راهی به ذهنم نرسیده جز اینکه از دوستش ک از خودشم مذهبی تره کمک بگیرم و از اون بخوام ک کمکم کنه که خیلی ادم خشکیه حالا نمیدونم درسته با دوست خودش حرف بزنم یا نه..بعدم من فقط یه کلاس باهاش دارم که ایشون نصف کلاساشم نمیاد تازه میاد کتاب داره اینم به ذهنم رسیده بود ک کتابشو بگیرم ک فتو بزنم که خب راه به جایی نمیبره فتو بزنم بعد چی چیزی نمیشه که ...بعدم تو یه شهر دیگه دارم درس میخونم و نمیدونم طرف مال کجاس و بحث خونواده و اشنایی از طرف خواهر و اینا فعلا منتفیه ..از یک بزرگتر ررفتم با یکی از اساتید روحانی صحبت کردم ایشونم کتاب معرفی کردن که ذهنم از چیزای مفرط دور شه ...ولی من نمیخوام ک دور شه ذهنم ازش...واسه راه شهریتونم باید بگم دولتی میخونیم شهریه نداریم ...من با دیکته کردن مشکلی ندارم اگ دیکته کنید خوبه چون من هیچ تجربه ای ندارم و دارم از شما راهنمایی میگیرم چون فعلا ذهنم به جایی راه نمیبره

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30051
    نوشته ها
    333
    تشکـر
    105
    تشکر شده 170 بار در 96 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : باید چیکا کنم؟

    این که با دوست خودش حرف بزنید اشکال نداره
    اما تنهایی با دوست خودش صحبت نکنید چون یک زمان ممکنه ببینه و کار سختر بشه
    اگه قراره با دوستش صحبت کنید با دوست خودتونم صحبت کنید و حرفاتون و همش مقدمه چینی کنی و با دوستتون جلو برید... اما بزارید بیشترین صحبت ها رو دوستتون انجام بدن و صحبت هاتون کمتر باشه

    اما صحبت هاتون و ضمینه صحبت ها با دوستش رو باید یک شب قبلش باهم دیگه برنامه ریزی کنین و ببینین چی می خواین بگین و کی چه موقع چی بگه و زمان ها رو هم در نظر بگیرید که کی می خواد باشه و...

    اینجوری عجولانه تصمیم نگیرید و عجولانه اقدام نکنید

    اگر می تونین به دوستتون بگید سر کلاس ها بره و یک روز تعقیبش کنین ببین روزهایی که سر کلاس نمیاد کجاست دقیقا

    یا به استادتون که باهاش کلاس دارید باهاش درمیون بزارید که بگه فلانی می دونه کجاست و چرا غیبت میکنه و ایا حذفش کنم ( بعد با دوستتون برید بهش بگید امروز ذکر و خیرتون بود سرکلاس. .. )

    این جا اگه نامزد داشته باشه دوستاش میگن دنبال نامزد بازیش هست یا در شرف ازدواج و ..

    یعنی این شناخت و میتونین به زبان بی زبانی از دوستاش به دست بیارید

    فراموش نکنید که مذهبی داریم تا مذهبی

    و چه خون دل ها خورده است علی از دست این جماعت سر به سجود و به ظاهر متدین
    امضای ایشان
    **ملاصدرا مي گويد: خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر فهم تو كوچك مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.
    **اگر ميخواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد به دوستان خود محبت كنيد. (كورش كبير)
    **نويسنده معروفي مي گويد: زن مانند كروات است هم زيبايي به مرد مي بخشد و هم گلويش را فشار مي دهد.
    **چارلي چاپلين: وقتي زندگي 100 دليل براي گريه كردن به تو نشان ميده تو 1000 دليل براي خنديدن به اون نشون بده

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2018
    شماره عضویت
    39477
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : باید چیکا کنم؟

    بنطرتون یه روز که دوستشو تنها دیدم با دوستم بریم سمتش که باهاش حرف بزنیم یا بهش پیام بدم که وقتتون کی خالیه ک در یه مورد میخوام باهاتون حرف بزنم چون اینستایه دوستشو فقط دارم ولی خودش هیچی نداره ظاهرا ؟بعدم با دوستش چیارو بگم بعد اینکه فهمیدم که مجرده، ازش بخوام که بهم اطلاعات بده و کمکم کنه که نزدیکش شم یا اینکه بره بهش بگه کم کم ؟

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2018
    شماره عضویت
    39477
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ابراز علاقه به همکلاسی

    من شدیدا نیازمند یاری سبزتان هستم !اگ امکانش هس به سوالم جواب بدین ممنون 🤗

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12497
    نوشته ها
    390
    تشکـر
    1,041
    تشکر شده 580 بار در 275 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ابراز علاقه به همکلاسی

    ضمن عرض سلام و احترام
    اول از همه مهمترین نکته این هست که شما کمی تحقیق کنید و در موردشون اطلاعات جمع کنید...
    از هرجاییکه میشه و امکانش هست البته بهتر هست اون هرجایی کسی به غیر از دوستشون باشه...بطور نا محسوس...اما اگه واقعا هیچکس پیدا نشد اونوقت باید رفت سراغه همون دوستشون...
    ولی پیشنهاد بنده این هست اینکار رو به دوستتون واگذار نکنید چون ایشون هم احتمالا مثل شما جوون و بی تجربه هستند ...یک شخص دیگری رو پیدا کنید به عنوان واسطه...
    شخصی باتجربه و دنیادیده و کاملا قابل اعتماد که اگر این کار به نتیجه رسید یا نرسید در آخر رازدارِِ شما باشه و این قضیه رو جایی فاش نکنه...میتونه یه استاد باشه یا هر آدم دیگه ای...ولی ترجیحا یک روحانیه خیلی خشک مذهب نباشه که مثل این قبلی از روش خنده دار و جالبه (کتاب پیشنهاد دادن برای فراموشیه قضیه ) استفاده نکنه...البته مطمئنا تمام روحانیها اینطوری نیستند و هستند کسانی بینشون که به وصال جوونها اونهم از راه درستش اهمیت بیشتری میدن و به فکر قطع کردن ریشه و صورت مساله نیستند...ما نمیخوایم نسبت به یک جمع یا صنفی بطورِ 100 درصد منفی نگر باشیم...
    نکته ی مهم و قابل توجه این قضیه اینه که مهم نیست که طرف حتما روحانی یا مذهبی باشه و اینها...بلکه مهمترین نکته اینه که شخصی باتجربه و قابل اعتماد باشه که اول از همه بتونه چه بطور نامحسوس و یا بطور محسوس اطلاعات کافی رو از طرف کسب کنه...حالا یا از جایی اطلاعات رو بگیره یا اینکه اونقدر باهوش و سخنور باشه که مستقیما از خود طرف بگیره اطلاعات رو...و در آخر اگر فرض کنیم طبق اطلاعات بدست اومده طرف مجرد بود و شما از اقدام کردن مطمئن شدید...
    اینجارو بنده نمیخوام مستقیما بگم چکار کنید چون یجورایی بستگی به آدمش داره...بعضی خانمها اونقدر شجاع و دریا دل هستند که خودشون اقدام میکنن و در کمال ادب و احترام صادقانه و صریح حرفشون رو میزنن ...بعضی هم از طریق همون واسطه ای که بالاتر در موردش گفتم استفاده میکنن که بره و نظر طرف رو بپرسه...البته اینجاش خیلی مهمه...همونطور که گفتم مهمترین نکته اینه که واسطه دقیقا با چه لحن و بیانی و چطوری حرفهای شمارو به ایشون منتقل میکنه...آیا قابل اعتماد هست و بلده کاملا از کلماته درستی استفاده کنه ؟ آیا از پیش خودش تو گفته های شما دخل و تصرفی انجام نمیده و چیزیرو نمیگه که ممکنه مخاطب ازش بد برداشت کنه ؟ و هزاران آیا و اما و اگر دیگه...
    از اونجاییکه بنده خودم شجاعت و صداقت بیان و سادگی رو ترجیح میدم و جایی بزرگ نشدم که عقاید سختگیرانه ی مذهبی و الکی داشته باشن و همینطور غرور رو به هیچ عنوان تو این موارد جایز نمیدونم پس توصیه ی اولم ( دقت کنید فقط توصیه میکنم ) که خودتون اقدام کنید بهتر هست...اونهم فقط برای اینکه مثلا به طرف بگید : یک علاقه ی اولیه برای آشنایی و اینها دارید و اگر ایشون هم مشتاق هستند فعلا فقط رابطه ای رو در حد آشناییه دوطرفه و ترجیحا طولانی مدت داشته باشید...تا اگر مایل بودید باز ادامه بدید و اگر نبودید بی رودبایستی و ناراحتی تمومش کنید...(فقط همین...چون متاسفانه بعضی از عزیزان فکر میکنن وقتی میگیم خانوم خودش اقدام کنه یعنی اینکه مثلا بره یه دفعه از طرف خاستگاری کنه...نخیر...هیچکس همچین حرفی نزد...بلکه همون چیزیرو که خانومها همیشه از آقایون انتظار دارن رو در اینجا داریم میگیم که میتونه برعکسش هم باشه...یعنی قرار نیست همیشه اولین قدم رو آقایون بردارن...میتونه براحتی توسط خانومها هم باشه...اگه ظرفیت و هوش و منطقش رو داشته باشن...بدون توجه به اینکه طرفشون قراره چه واکنشی داشته باشه...و قرار نیست یه دفعه تو اولین قدم چند مرحله رد بشه و قضیه جدی بشه...بلکه فقط قراره یه صحبت اولیه و پیشنهادی برای شروع آشنایی برای شناخت بیشتر باشه...فقط همین)
    و بعدشم حالا یا طرف علاقه داره یا نداره.این تصمیم خودشه و هر شخصیم آزاد هست که با اختیار خودش انتخاب کنه.قرار نیست همیشه همچیز به خواست و میل ما باشه.انتخاب همچیز باید دوطرفه باشه و اگه طرف جوابش نه بود هم ناراحتی نداره...پس تا اینجا توصیه ی اولیه ی بنده این بود که خودتون مستقیما اقدام کنید با توجه به صحبتهای بالا.در زمان و مکانی کاملا مناسب.طوریکه طرف فکر بدی هم نکنه و درصد احتمال اینکه واکنش بدی داشته باشه هم پایین بیاد.
    (مگر اینکه شما واسطه ای پیدا کنید که خیلی قابل تایید و خصوصیاتشون با طرز فکر شما و چیزیکه میخواید یکی باشه که کاملا همه چیز رو به خودشون واگذار کنید و مطمئن باشید که اشتباهی نمیکنن)...که خیلی سخت پیدا میشن همچین آدمهایی...برای همین توصیه ی اولیه ام اقدام کردن خودتون بود چون حداقل مطمئنید و خیالتون راحته کلماتتون و بیانتون کاملا در اختیارِ خودتونه و پیامتون به درستی منتقل میشه.اینها توصیه های بنده بود با توجه به اینکه دیدم خیلی این قضیه براتون مهم هست توی این تاپیک...امیدوارم که صحبتها در آخر مفید واقع بشه...
    سلامت و سربلند باشید.
    ویرایش توسط YAshin.SAhAkiyAn : 10-25-2018 در ساعت 07:04 AM

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : ابراز علاقه به همکلاسی

    من نظرمو به صورت یه خاطره از دوستمم براتون میگم
    من یه دوستی داشتم به شدت مذهبی بود اونم عاشقه یکی از پسرای دانشکدمون شده بود ولی با توجه به اینکه پسره سال بالاییمون بود در نتیجه آشنایی و شناخت کم صورت میگرفت. پسره عضو بسیج بود و دختره هم حالا نمیگم به بهونه اون پسره ولی اونم عضو بسیج شد و خواست به بهونه های مختلف ارتباطشو بیشتر کنه تا بیشتر دیده بشه. خلاصه این ماجرا دوسال گذشت و چون اون پسره مذهبی و کم رویی بود اقدامی نکرد. منم به شوهر خواهرم که اونم اون پسره رو میشناخت و تو همون دانشکده بودیم جریان درمیان گذاشتم واطلاعاتی ازش گرفتیم . که یک روز شوهر خواهرم به اون پسره میگه ناقلا یه دختری عاشقت شده طرفدار پیدا کردی. در حد همین ولی هر چی پسره خواهش میکنه ، شوهر خواهرم بهش نگفت تا ااینکه پسره چند روز بعد زنگ میزنه ومیگه من اصلن خواب ندارم بگو اون دختره کی بوده عاشقم شده و بهش میگه فلانی . خلاصه شماره تلفن دوستمو میگیره و با هم تویه مکان مذهبی قرار ملاقات میزارن و چند مدت بعدم با خانوادش میرن خاستگاری دختره . اما متاسفانه مادر پسره ، یه دختره دیگه براش در نظر گرفته بود و سنگ اندازی کردو سریع پسره رو زن داد.
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بررسی روانشاسی دروغ و دروغگو
    توسط farokh در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-26-2018, 04:58 PM
  2. برترین و معتبرترین مجموعه تست های روانشناسی و شخصیت شناسی
    توسط farokh در انجمن تست ها و آزمون های روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-04-2017, 02:42 PM
  3. شخصیت افراد سمعی,بصری و لمسی
    توسط erfaneh در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-06-2015, 06:29 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد