نوشته اصلی توسط
ghazal1
سلام
کار خوبی کردین که درست و کامل توضیح دادین .
فق من متوجه نشدم دلیل تصمیم به طلاقتون چیه ؟ دلیل اصلی ب طلاقم شاید خیلی چیزا باشه اما از همه مهمتر من خیلی اولش خوب شروع کردم طوری بودم ک میگفت رو دست تو دختر نیست خیلی محبت کردم چون دوست داشتم بگم من میتونم..اما خیلی بی احترامی دیدم هم از جانب خودش هم خانوادش ب خودم و خانوادم خانوادم..من یکم رو ی سری مسائل حساسم:مثلا خانوادم دوست ندارن من تو عقد خونه نامزدم بمونم.دیشب ک بیانش کردم فوق العاده ناراحت شد اومد جلوم و گفت از بدم میاد همه نامزدی میکنن مام نامزدی میکنیم این شد زندگی ازدواج اینه من اینطورش رو نمیخوام..حرفای دیشبش مثل پتک تو سرم بود..از این قبیل مسائل..
همون دو سه تا سوال اخر ؟؟
خب اگر اینطوره یه سوال :
برادرهاتون چقدرررر شبیه پدرتون هستن که همسرتون که غریبس شبیهش باشه و عیناهمون کارها خصوصا اون کار بد رو انجام بده !؟؟؟
هیچکدوم..اما نگاه من ب پدرم فرق داره..
شما میدونین که همسرتون از هیچ لحاظی شبیه پدرتون نیست ؟! چرا چون شما اشتباه فکر میکنین !
شاید
چون شما یک عمر یک سری خصوصیات منفی در پدرتون رو دیدید و از ترس اینکه همسرتون اونجوری نباشه زوم کردین تو رفتارهاش تا رفتاری شبیه اون موردهای منفور ذهنیتون پیدا کردید !! کاملا ناخواسته وبصورت ناهشیار.
پس اولا اونکار پدرتون رو کاملا فراموش کنین و هرگز در این رابطه بن همسرتون چیزی نگید چون شما از پدر مادرتون فقط و فقط باید با احترام نزد همرتونیاد کنیدو اونها رومایه افتخارتون بدونید .
در مورد کتک و رفتارهای ناشایست دیگه هم .. اگر همسرتون مشکل روانی نداشته باشن ; چرا باید بی دلیل اینکارو بکنن ؟ بخدا دلیلشو هرچی گشتم پیدا نکردم..یا هرچی ب حرفای خودم برگشتم چیزی پیدا نکردم ک لایقش اون کارا باشه
مگر اینکه شما باعثش بشین .بازم شاید
زندگی مشترک سالم حاصل تلاش هر دو نفر شماس .میدونم بخدا
شما باید از ایندتون مطمین باشید چون به خودتون قول داده باشید که بهترین،همسر دنیاباشید .
اینکه مادرمن سرده پس من مم سردم نشد دلیل که !
این چیزهاست که مردها رو به سمت روابط ناسالم میکشونه ، نه شبیه بود به پدرتون .
هر مردی نیاز به دیدن و شنیدن محبت و عاطفه داره و اگرشما اینطور نیستید باااید اینطوربشید ...باید تلاش کنیدحتی اگر ذاتا سرد باشین .
پس خودتون باتغییر خودتون و خصوصاافکار بیهوده ذهنتون ایندتون رو،تضمین کنید .
من به شما پیشنهاد میکنم کتاب چهاراثر فلورانس اسکاولشین رو مطالعه کنید و اگر قبلا خوندین همین الان شروع کنین یکباردیگه حتما حتما بخونین .
به شما خیلی کمک میکنه.مطمین باشید .