نوشته اصلی توسط
ملکه اسمان
سلام.
وقتتون بخیر
24سالمه و لیسانس دارم.
امااا
با وجودیکه دانشجو و پژوهشگر برتر شدم و کلی مقام و...
اما همینکه بخوام تا دم در برم کلللی باید توضیح بدم!
ب مادرم
پدرم و همه مخصوصااال پددددرم
نمیزاشت کار پیدا کنم.
برادرم تو نتورک مارکتینک کار میکنه و منو هم ثبت نام کرده.
با اینکه کارش همش خونه اس و هفته ایی فقط چندساعت باید برم جلسه اموزشی
اما باز پدرم اجازه نمیده.
خسته ام کرده!
همش محدودیت
همش نه!
با حرف زدن هم درست نمیشه
همش فک میکنه بیرون پر از گرگه و ممکنه اتفاقی بیفته!!!
همش بدبینه و فکرای بد میکنه.
البته این اخلاقشو برا همه خانوادم داره
اما برا من که تک دخترم خییییییلی بیشتره
کسی که دوسش دارم و قراره با هم ازدواج کنیم هرروز داره رشد میکنه و پیشرفت
اما من همش محدودیت .دانشگام تموم شده دیگه بیرون هم نمیتونم برم!
نمیدونم پیش خودش چی فک میکنه.
البته بابامو دیده از بابام خوشش نیومده.
و بابامم از اون خوشش نمیاد!
خسته شدم بخدا!
چکار کنم
تازه چون ازدواج نکردم و همه دخترا فامیل ازدواج کردن
احساس میکنم مث بچگیام دیگه دوسم نداره و سربارشم