نوشته اصلی توسط
Shahram1368
سلام. یکی از دوستان بنده دچار مشکل بزرگی شده است. او چند وقت پیش با خانمی دوست بوده است و به دلایلی این رابطه را بعد مدتی بهم میزند و بعد حدود دوما تصمیم به ازدواج میگیرد اما ناگهان خانمی که قبلا دوست او بوده بازمیگردد و بی اطلاع از ازدواج او دوباره از دوست بنده تقاضای دوستی میکند و میگوید که بدون او نمیتواند که این درخواست با مخالفت دوست من موجه میشود و آن خانم ابتدا او را تهدید میکند که به درب منزل او میرود و از رابطه اش به خانواده او اطلاع میدهد و آبروی او را خواهد برد. پس از بحث بسیار خانم به او میگوید اگر ازدواج کردی دیگر مزاحمت نمیشوم و او هم برای اینکه شر آن خانم را کم کند میگوید که ازدواج کرده است و آن خانم در کمال ناراحتی میگوید باشه دیگر کاری بهت ندارم. اما دوست بنده مدت زیادی است که در استرس و اضطراب شدیدی قرار دارد که نکند با مزاحمت آن خانم مواجه شود یا به هرطریقی بخواهد زندگی او را برهم بزند. به همین دلیل دچار مشکلات جدی روحی و روانی شده و دائما در حال خیالپردازی و فکر های مختلف است و زندگی او کلا تحت شعاع قرار گرفته است بطوری که افسرده شده و خواب ندارد و ضربان قلب او بالا است و مدام سر درد دارد. چطور باید ازین افکار او را رهایی داد لطفا راهنمایی کنید. با تشکر