من فکرمیکنم این خیلی بدیهیه که هر دو طرف باید برای هر نوع رابطه ای رضایت داشته باشند ولی همسر من با آیکیوی بسیاربالا و نیز تحصیلات عالی در کمال تعجب معتقده با منتفی بودن میل یک نفر بخصوص اگر آن یک نفر خانم باشه، مرد میتونه با همسرش رابطه داشته باشه. احتمالا این ذهنیت رو احکام اسلام براش درست کرده (هر چند که اسلام هم قائل به چنین چیزی نیست چون چنین چیزی مصداق روشن بی اخلاقیه. مگر میشه بدون رضایت فرد، چیزی را به وی تحمیل کرد؟؟؟!!! حتی اگر آن مسئولیت و وظیفه تمکین باشه. در این مورد هم چون مسلما خط کش اسلام اخلاق هست و ممکن نیست حکمی از احکام اسلام خلاف اخلاق باشه پس وادار کردن به آن بدون رضایت، نوعی از تجاوز محسوب میشه. و البته اینکه زن باید تا جاییکه براش ممکنه و حرج نداره، به همسرش اجازه رابطه رو بده سرجای خودش محفوظه ولی مسئله اینه که وقتی زن از رابطه _حالا در هر سطحیش_ اذیت میشه و تو شرایطش نیست و رضایت نداره، مرد نمیتونه به شکل یک طرفه و چون خودش که یک طرف رابطه است خواهان ارتباطه هر کاری که دوست داره انجام بده). من ولی فکر میکنم این مسئله از اوضح واضحاته که برای تحقق رابطه _در هرسطحی_ هر دو طرف باید راضی باشن. ولی اون میگه که چطور وقتی یک طرف رضایت به رابطه نداره باید حقش رعایت بشه ولی طرف دیگه که خواهان رابطه است باید حقش ضایع بشه؟!!! انقدر این قضیه برا من بدیهیه که نمیدونم چطوری باید براش استدلال بیارم! نهایتا در مقام استدلال میتونم بهش بگم مثبت در منفی میشه منفی دیگه! به هر حال اون کسی که حقش نخواستنه یک حق سلبیه که خود به خود محققه و اون کسی که میخاد، حقش یه حق ایجابیه که فقط در صورتی که مانعی نباشه (مثلا در اینجا، تضییع حق نخواستن در طرف دیگر رابطه) میتونه محقق بشه.
به نظرتون آیا من اشتباه فکر میکنم؟!
فرستاده شده از SM-J701Fِ من با Tapatalk