چگونه با خواهرم رابطه بهتری داشته باشم؟

[logical_thinking]

...

[logical_thinking]

منتظر راهکار بهتر از نظر شما هستم

[logical_thinking]

لطفا راهنمایی کنید.کسی راهکاری نداره؟

[آخیش]

لطفا راهنمایی کنید.کسی راهکاری نداره؟

خلاصه بنویسید
خیلی طولانی نوشتی واسه همینه کسی حوصله نمیکنه بخونه خلاصش کن و فقط نکات مهمو بنویس

[logical_thinking]

خلاصه بنویسید
خیلی طولانی نوشتی واسه همینه کسی حوصله نمیکنه بخونه خلاصش کن و فقط نکات مهمو بنویس

عذر میخوام کوتاهش کردم میتونید کاربران رو به این صفحه هدایت کنید تا راهنمایی کنن

[آخیش]

عذر میخوام کوتاهش کردم میتونید کاربران رو به این صفحه هدایت کنید تا راهنمایی کنن

خواهش میکنم
من دوستان دعوت میکنم
@سمیراه

لطفا ایشون کمک کنید دوستاتونم دعوت کنید

[سمیراه]

با عرض سلام و خسته نباشید.من دختر 27ساله ای هستم که خواهرم با من صمیمی نیس و تو خونواده ما فقط با مادر صمیمی هستیم.من خیلی سعی کردم به خواهرم نزدیک بشم اما خواهرم که عقد کرده و الان خونه شوهرشه مدام خودشو از من دور میکرد و حتی تند باهام رفتار میکرد و تا جایی که من دوساله که خودمو کنار کشیدم به قول مادرم بی خیال شو اون فقط با دوستاش صمیمیه خلاصه به خاطر رفتارای تندش ازش شاکی ام اما به روش نمیارم هرچند که اون جوری رفتار میکنه که خیلی دوستم داره.از بس دامادمون بهش گفته تو وخواهرت با هم مشکلی دارید؟خیلی باهم سردین و الان ادای مهربونا رو درمیاره و من چون دوستش دارم هیچی نمیگم سوالی داشتید درخدمتم.مرسی از راهنمایی هاتون

عزیزم سلام

من اطلاع ندارم که خواهر شما در چه شرایط روحی و روانی است.

واسه همین نمیتونم راه کار مشاوره ای مشخصی رو ارائه بدم.

البته مطالبی رو خدمت شما میگم که یقینا در ارتباط شما با خواهرتان تأثیر گذار هستش

قبل از این که سعی کنید اخلاق خواهرتان را تغییر دهید، تلاش کنید تا نگرش خود را نسبت به او عوض کنید.

او هم یک انسان است که از گوشت و خون شماست،

منتهی بنا به دلایلی مشکلات و درگیری هایی در درون خود دارد که نمی تواند آن ها را حل کند.

او دشمن شما و بدخواه شما نیست، بلکه گرفتار افکار و مشکلات درونی خود است و رفتارهایی که از او می بینید،

نتیجۀ کینه و دشمنی او با شما نیست.

او هم دوست دارد که محبوب دیگران باشد و به دیگران احترام بگذارد، اما فعلا گرفتار مشکلات خود است.

نکتۀ دیگری که باید به آن توجه کنید اینه که بیشتر خانواده های چنین مشکلاتی را درون خود دارند.

و معمولا با یکی از بچه ها درگیر هستند.


سعی کنید با تغییر نگرش نسبت به او، که خواهر عزیز شماست، قلبا دوستش داشته باشید و خیرخواه او باشید.


قبول داشته باشید که در حال حاضر بیش از آن که رفتار نادرست خواهر شما را اذیت کند،

حساسیت هایی که نسبت به او دارید شما را اذیت می کند.

شما فکر خود را درگیر او کرده اید و به جای فکر کردن به خوبی های او، ویترین ذهنی خود را انباشته از بدی ها او کرده اید.


سعی کنید با خواهرتان ارتباط بگیرید و در این ارتباط، رفتاری متاوت ارائه دهید.

مثلا اگر تا قبل از این با او مراء و مجادله می کردید،

به حرف های او با دقت گوش دهید و نکته های خوب آن را پر رنگ کرده و به او بازگو نمایید.

همچنین سعی کنید تا جایی که ممکن است با کنار گذاشتن سلیقۀ شخصی خود

خواسته های او را جامۀ عمل بپوشید و به سلایق ایشون احترام بگذارید.

با شناختی که از روحیات او دارید، سعی کنید تشنج زدایی کنید و

تا حد امکان رفتارهایی که باعث تحریک او می شود انجام ندهید.

عزیزم اگر بتوانید با خواهرتان کنار بیایید و

با او رفتاری بخشنده و خوب داشته باشید.

اگر بتوانید زندگی خانوادگی را به کام خواهرتان شیرین کنید و لبخد رضایت را به لبهای او بناشنید،

ارزشمندترین کارها را انجام داده اید و بقینا با تجربه های که کسب کرده اید

در زندگی با همسر آیندۀ خود و خانوادۀ او هم موفق خواهید بود.

اما اگر نتوانید یا نخواهید که چنین کاری را انجام دهید،

مطئمن باشید که افرادی مثل خواهر شما زیاد هستند و

خصوصا در زندگی مشترک خود هم با امثال خواهرتان مواجه خواهید شد و با آن ها هم

مشکل خواهید داشت.

ان شاء الله که با تلاش و کوشش و نیز با توکل به خدای متعال زندگی شاد و خرمی داشته باشید.

(اونطور که خواستید دوستان دیگه رو هم به تایپیکتون دعوت کردم )

[logical_thinking]

عزیزم سلام

من اطلاع ندارم که خواهر شما در چه شرایط روحی و روانی است.

واسه همین نمیتونم راه کار مشاوره ای مشخصی رو ارائه بدم.

البته مطالبی رو خدمت شما عرض می کنم که یقینا در ارتباط شما با خواهرتان تأثیر گذار هستش

قبل از آن که سعی کنید اخلاق خواهرتان را تغییر دهید، تلاش کنید تا نگرش خود را نسبت به او عوض کنید.

او هم یک انسان است که از گوشت و خون شماست،

منتهی بنا به دلایلی مشکلات و درگیری هایی در درون خود دارد که نمی تواند آن ها را حل کند.

او دشمن شما و بدخواه شما نیست، بلکه گرفتار افکار و مشکلات درونی خود است و رفتارهایی که از او می بینید،

نتیجۀ کینه و دشمنی او با شما نیست.

او هم دوست دارد که محبوب دیگران باشد و به دیگران احترام بگذارد، اما فعلا گرفتار مشکلات خود است.

نکتۀ دیگری که باید به آن توجه کنید این است که بیشتر خانواده های چنین مشکلاتی را درون خود دارند.

و معمولا با یکی از بچه ها درگیر هستند.


سعی کنید با تغییر نگرش نسبت به او، که خواهر عزیز شماست، قلبا دوستش داشته باشید و خیرخواه او باشید.


قبول داشته باشید که در حال حاضر بیش از آن که رفتار نادرست خواهر شما را اذیت کند،

حساسیت هایی که نسبت به او دارید شما را اذیت می کند.

شما فکر خود را درگیر او کرده اید و به جای فکر کردن به خوبی های او، ویترین ذهنی خود را انباشته از بدی ها او کرده اید.


سعی کنید با خواهرتان ارتباط بگیرید و در این ارتباط، رفتاری متاوت ارائه دهید.

مثلا اگر تا قبل از این با او مراء و مجادله می کردید، به حرف های او با دقت گوش دهید و نکته های خوب آن را پر رنگ کرده و به او بازگو نمایید.

همچنین سعی کنید تا جایی که ممکن است ـ با کنار گذاردن سلیقۀ شخصی خود ـ

خواسته های او را جامۀ عمل بپوشید و به سلایق ایشون احترام بگذارید.

با شناختی که از روحیات او دارید، سعی کنید تشنج زدایی کنید و ـ

تا حد امکان ـ رفتارهایی که باعث تحریک او می شود انجام ندهید.

عزیزه دلم ! اگر بتوانید با خواهرتان کنار بیایید و

با او رفتاری کریمانه داشته باشید.

اگر بتوانید زندگی خانوادگی را به کام خواهرتان شیرین کنید و لبخد رضایت را به لبهای او بناشنید،

ارزشمندترین کارها را انجام داده اید و بقینا با تجربه های که کسب کرده اید در زندگی با همسر آیندۀ خود و خانوادۀ او هم موفق خواهید بود.

اما اگر نتوانید یا نخواهید که چنین کاری را انجام دهید،

مطئمن باشید که افرادی مثل خواهر شما زیاد هستند و خصوصا در زندگی مشترک خود هم با امثال خواهرتان مواجه خواهید شد و با آن ها هم

مشکل خواهید داشت.

ان شاء الله که با تلاش و کوشش و نیز با توکل به خدای متعال زندگی شاد و خرمی داشته باشید.

(اونطور که خواستید دوستان دیگه رو هم به تایپیکتون دعوت کردم )

دوست عزیز من عرض نکردم که رابطه ام با خواهرم افتضاحه و راستشو بخواهید اون منو خیلی دوست داره من هم خیلی دوستش دارم منتها به خاطر رفتارای تندش که توداری فیلم بازی میکنی و دوستم نداری البته این مسیله مال گذشته هاست و الان خیلی بهتر شده ولی با من صمیمی نیس شاید توقع من زیاد باشه اما چون دوستش دارم میگم که دوست داشتم با هم صمیمی بودیم از نظر من عاقلانه نیس که من بخوام مشکلاتمو به اون بگم و اون نگه و راستشو بخواهید هر وقت که مشکلاتمو بهش گفتم پشیمون شدم اون در گذشته ضربه روحی خورده

[logical_thinking]

عزیزم سلام

من اطلاع ندارم که خواهر شما در چه شرایط روحی و روانی است.

واسه همین نمیتونم راه کار مشاوره ای مشخصی رو ارائه بدم.

البته مطالبی رو خدمت شما میگم که یقینا در ارتباط شما با خواهرتان تأثیر گذار هستش

قبل از این که سعی کنید اخلاق خواهرتان را تغییر دهید، تلاش کنید تا نگرش خود را نسبت به او عوض کنید.

او هم یک انسان است که از گوشت و خون شماست،

منتهی بنا به دلایلی مشکلات و درگیری هایی در درون خود دارد که نمی تواند آن ها را حل کند.

او دشمن شما و بدخواه شما نیست، بلکه گرفتار افکار و مشکلات درونی خود است و رفتارهایی که از او می بینید،

نتیجۀ کینه و دشمنی او با شما نیست.

او هم دوست دارد که محبوب دیگران باشد و به دیگران احترام بگذارد، اما فعلا گرفتار مشکلات خود است.

نکتۀ دیگری که باید به آن توجه کنید اینه که بیشتر خانواده های چنین مشکلاتی را درون خود دارند.

و معمولا با یکی از بچه ها درگیر هستند.


سعی کنید با تغییر نگرش نسبت به او، که خواهر عزیز شماست، قلبا دوستش داشته باشید و خیرخواه او باشید.


قبول داشته باشید که در حال حاضر بیش از آن که رفتار نادرست خواهر شما را اذیت کند،

حساسیت هایی که نسبت به او دارید شما را اذیت می کند.

شما فکر خود را درگیر او کرده اید و به جای فکر کردن به خوبی های او، ویترین ذهنی خود را انباشته از بدی ها او کرده اید.


سعی کنید با خواهرتان ارتباط بگیرید و در این ارتباط، رفتاری متاوت ارائه دهید.

مثلا اگر تا قبل از این با او مراء و مجادله می کردید،

به حرف های او با دقت گوش دهید و نکته های خوب آن را پر رنگ کرده و به او بازگو نمایید.

همچنین سعی کنید تا جایی که ممکن است با کنار گذاشتن سلیقۀ شخصی خود

خواسته های او را جامۀ عمل بپوشید و به سلایق ایشون احترام بگذارید.

با شناختی که از روحیات او دارید، سعی کنید تشنج زدایی کنید و

تا حد امکان رفتارهایی که باعث تحریک او می شود انجام ندهید.

عزیزم اگر بتوانید با خواهرتان کنار بیایید و

با او رفتاری بخشنده و خوب داشته باشید.

اگر بتوانید زندگی خانوادگی را به کام خواهرتان شیرین کنید و لبخد رضایت را به لبهای او بناشنید،

ارزشمندترین کارها را انجام داده اید و بقینا با تجربه های که کسب کرده اید

در زندگی با همسر آیندۀ خود و خانوادۀ او هم موفق خواهید بود.

اما اگر نتوانید یا نخواهید که چنین کاری را انجام دهید،

مطئمن باشید که افرادی مثل خواهر شما زیاد هستند و

خصوصا در زندگی مشترک خود هم با امثال خواهرتان مواجه خواهید شد و با آن ها هم

مشکل خواهید داشت.

ان شاء الله که با تلاش و کوشش و نیز با توکل به خدای متعال زندگی شاد و خرمی داشته باشید.

(اونطور که خواستید دوستان دیگه رو هم به تایپیکتون دعوت کردم )

در ضمن شما از صحبتای کوتاه من بد برداشت کردید.من کامل با جزییات نوشته بودم که یکی از دوستان عزیز گفتن تایپیکتون طولانیه و کسی نمیاد بخونش. کلا رابطه مون خیلی خوبه خیلی خوب میفهم که خواهرم داره یه جورایی کاراشو برام جبران میکنه فقط اینکه با من صمیمی نیس و منم با اون صمیمی نیستم وگررنه از وقتی عقد کرده رابطه اش با من بهتر شده و به نشانه ی جبران بدرفتاریاش خیلی خوب متوجه ام که داره یه کارایی میکنه من بهش کاملا ایمان داشتم اما فقط در زمینه مشکلات شخصی دیگه بهش اعتماد ندارم که بخوام صحبتامم باهاش بکنم.اگه بخوام بگم سریع به مامان میگه تا مشکل حل بشه اما بدون رضایت من میرفت و میگفت واسه این بهش اعتماد ندارم و خلاصه من خودم درگیر خوندن درسمم و همین حرفایی هم که اینجا زدم تا عصر یادم میرن نمیدونم چرا شاید زود فراموش میکنم

سپاسگزارم از شما و پاسختون و ممنونم از اینکه دوستان را دعوت میکنید

[سمیراه]

دوست عزیز من عرض نکردم که رابطه ام با خواهرم افتضاحه و راستشو بخواهید اون منو خیلی دوست داره من هم خیلی دوستش دارم منتها به خاطر رفتارای تندش که توداری فیلم بازی میکنی و دوستم نداری البته این مسیله مال گذشته هاست و الان خیلی بهتر شده ولی با من صمیمی نیس شاید توقع من زیاد باشه اما چون دوستش دارم میگم که دوست داشتم با هم صمیمی بودیم از نظر من عاقلانه نیس که من بخوام مشکلاتمو به اون بگم و اون نگه و راستشو بخواهید هر وقت که مشکلاتمو بهش گفتم پشیمون شدم اون در گذشته ضربه روحی خورده

با هیچکس نمیشه بزور صمیمی شد معمولا دخترها با دوستهاشون

صمیمی تر هستند تا خانواده

بنظر من همین صحبتهارو که برای ما گفتید برای ایشونم بازگو کنید اگر برای شنیدن وقت نمیزارن

براشون نامه بنویسید

بنویسید خیلی دوستش دارید دوست دارید باهاش صمیمی تر بشید و هرموقع دوست داشت

میتونه کنارتون بیاد تا باهم دردل کنید تا بهم نزدیکتر بشید

بنویسید سرپاگوش هستید براش و عاشقانه دوستش دارید.

میتونید کنار نامه هم عکس دونفره خودتون رو چاپ کنید و براش بفرستید

[logical_thinking]

باعرض سلام و خسته نباشید
مدیر محترم سایت لطفا این تایپیک رو دیلیت کنید. باتشکر.