نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: حرف نزدن شوهر

796
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38446
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    حرف نزدن شوهر

    سلام ، من الان دو سال و نیم هست که تو عقدم و به دلیل شرایط مالی و فوت اقوام تا حالا نتونستم برم سر خونه زندگیم.و لی شوهرم خیلی داره عصبانیم میکنه و تمام چیزایی که از اول زندگی بهش گفته بود و ازش خواسته بود و اونم قبول کرده بود زیر پا گذاشته و تمام اونا رو داره انجام میده مث دروغ گفتن و بی مسئولیت بودنش خیلی خسته م بجایی که رفتم حق طلاق ازش گرفتم و بهش تا پایان محرم و صفر وقت دادم که همه اخلاقشو درست کنه و هم اینکه پول عروسی رو جور کنه. ‌و مهم تر از اینکه حرف نمیزنه ساکته کلا خوبه ولی همین حرف نزدنش عصبانیم میکنه میدونه من عصبانیم یا از دستش اعصاب خورده میام نزدیکم ولی نمیتونه باهام حرف بزنه تا اروم شم وقت ساکت میمونه نمیدونم باهاش چیکار کنم لطفا کمکم کنید.

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : حرف نزدن شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    خب این راهی که شما در پیش گرفتی مسلما به جای خوبی ختم نمیشه... اینکه شما براش تعیین تکلیف کنید... اینکه ازش تغییر بخواید... اینکه مجبورش کنید زودتر عروسی کنید...
    من باشم میگم خداحافظ.... آدم یه بار میگه نه و 9 ماه حناق نمی گیره... پا روی خرخره ی طرف نذار... طلبکارانه جلو نرو... زندگی مشترکه... کام هر دو باید شیرین بشه... زوری که نیست...

    هر رفتار غلطی، علتی داره... تا شما اون علت رو پیدا نکنی و برطرفش نکنی... تغییری رخ نمی ده...
    شاید داره زحمت خودشو میکشه ولی شرایط جوریه که نتیجه بخش نیست... می تونید راهنماییش کنید...
    شاید شما نخ خوبی بهش نمی دی که اون بتونه نخو بگیره بیاد جلو و حرف رو ادامه بده... یه جمله ای میگی که جوابی نداره... یا همه ش شرمنده ش می کنی...
    اینبار که با هم رفتید بیرون... اصصصصلا راجع به مشکلات حرف نزنید... انگار نه انگار که اوضاع خوب نیست... قدم بزنید... از لباسی که خریدی حرف بزن... از یونیفرم نگهبان پارک حرف بزن... از خاطرات کودکیتون بگید.. بذارید اون هم بتونه یه حرفی در ادامه ش بزنه... گفتن خاطرات، خیلی خوبه مخصوصا اگر طرف مقابل هم از خاطراتش بگه...
    کاری نکنید که وقتی قرار ملاقات میذارید... اون طرف با خودش بگه ای واااای بازم میخواد غر بزنه... اجازه بدید دوران نامزدی رو احساس کنه...

    دقیقاً درسته با سرکوفت زدن نمیشه کسیو عاشق خود کرد.

  3. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد