سلام دوست عزیز من نظر شخصیمو در این زمینه به شما میدم
اینو در نظر بگیرید ما تو زندگیمان با ادمای مختلفی مواجهه میشیم که ممکنه چشم دیدن خوشبختی مارو نداشته باشن و هر لحظه پایه های این زندگی رو سست کنن و یا اینکه هر کدوم از ما یه سری نقطه ضعفایی داریم که دیکران با فهمیدن همین نقطه ضعفا اونا رو پررنگ میکنن و باعث میشن حتی خودمون باعث نابودی زندگی خودمون بشیم . شما نمیتونید ادما رو حذف کنید این بره یکی دیگه میاد و این داستان ادامه داره .
من شخصا به نظرم به زندگی مشترک به این دید نگاه کنید که باید نقطه ضعفای خودتون رو بشناسید و خودتون رو قوی تر کنید و حتی باید اینو به همسرتون نشون بدین که اگر یه روز شما رو از دست بده اون هست که بدبخت میشه و پشیمون خواهد شد . وقتی هی شما میگید اون خانم بهت نظر داره من بهت اعتماد ندارم یا میگید مطمنم یه رازی بینتون هست و در این بین همسرتون این درکو نداره که شما از عشق و علاقه زیادتون به همسرتون دارین حرفا میزنید و نمیتونید تغییرش بدین و حتی شاید فکر کنه شما یه مشکلی دارید که ازین رابطه دوستی میترسید . پس حالا شما باید خودتون رو به چالش بندازید و خودتون رو تغییر بدین اول اینکه یه کلمه هم پشت سره اون خانم هیچ حرفی نزنید چون همسرتون خانم ها رو نمیشناسه و فکر نمیکنه که ممکنه اون خانم چه فکرایی داشته باشه . وقتی شما رو میبینه فکر میکنه همه خانم ها مثله همن و پاک و معصوم
اول از همه اینکه از نظر ظاهر و اشپزی و چیزهای که اون علاقه داره باید نمونه باشید یکم ممکنه مشکل باشه سعی کنید خونه رو رمانتیک کنید شام های دونفره تو رستوران بخورید باهم شبا قدم بزنید وکارهای اون دوست داره انجام بدین اینجوری هست که میتونید به همسرتون نشون بدین که چقدر دوسش دارید و عاشقشید و میتونید بعدا امتحان کنید که اگر بهش گفتین حوصله مهمونی با اونا رو ندارید و خسته هسید ایا از رفتن منصرف میشه یا نه . و برای کنسل کردن مهمونیا مستقیم نگین من ازون خانم بدم میاد چون اینجوری اون خانم رو هی پر رنگ تر و قوی تر نشون میدین بلکه بهونه خستگی و مریضی و دوست دارید با هم تنها باشیدو این حرفا رو بیارید.
اگر فرض به هر طریقی دلیل اورد که خیلی براش مهمه که این مهمونی رو برید میتونید بهش بگید باشه همسره عزیزم هرکاری که تو رو خوشحال میکنه من انجام میدم اینجوری حتی شرمندش میکنید در این حالت بهترین لباس رو بپوشید و حتی شادتر از قبل باشید و تو ماشین اهنگ و اواز و شعرهای عاشقانه براش بخونید.و دستشو بگیرید خلاصه وقتی روش های قبلی کارساز نبود روش های جدید استفاده کنید هر راهی که بتونید قلق همسرتونو به دست بگیرید و اونو جذب خودتون کنید. وقتی اونجا هم رسیدید برعکس روزهای قبل که خیلی اخمو و حساس بودید ایندفعه باید به اون خانم نشون بدین که چه قدرت پر نفوذی رو همسرتون دارید یجورایی باید نشون بدین که از اون خانم بالاترو قوی تر هسید خودتون حواستون به غذای همسرتون باشه و فرض اگر غذایی خواست به همسرتون تعارف کنه حتی غیر مستقیم یه طعنه و با خنده بگید بنده خدا همسره خودتون غذای کمی تو بشقابش هست . و حتی شده به اون خانم لفظ جون هم اخر اسمش اضافه کنید و برخلاف همیشه شاد باشید. پیشنهاد میکنم حتی شده به یه بهونه به اون خانم بگی عزیزم میخام مثلا دوره هتل یه چرخی بزنیم میای یکم باهم راه بریم و بزارید شوهر اون خانم با شوهر شما تنها باشه. چرا همسره شما باید مثله داداش برای اون خانم باشه !!! شما در این موقعیت یکم با اون خانم صمیمی تر بشید و نشون بدین مثله خواهر میخواید مشکلاتشو حل کنید.
بببیند یکی از نقطه ضعفای شما کمرویی وسکوت هست شما باید یکم پرو باشید سعی کنید اینو حلش کنید و وقتی همچین مراسمایی میرید سعی کنید مجلس رو خودتون به دست بگیریدد و با حرف زدن با اون خانم ، نزارید اون متکلم وحده باشه و فرصت کنه که حتی با همسره شما حرفی بزنه.
و درنهایت با محبت زیادو قوی تری کردن خودتون سعی کنید کم کم این مهمونیا رو کمش کنید.