نمایش نتایج: از 1 به 18 از 18

موضوع: درگیری ذهنی

2317
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    درگیری ذهنی

    سلام. همون اول بگم که هر چی در زیر میگم یه مثاله دزدی یه مثاله نه خود اون چیزی که فک می کنم. فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم یادم افتاد قبلا هم ناخواسته این فکرا (مثل دزدی) کرده بودم. ینی یادم افتاد که تابستون هم یه چیز در مورد دزدی خوندی بودم بعد ناخواسته به صورت خیلی جزیی خیلی خیلی جزیی نه این که بهش فکر کنم خودم رو جای اون دزده تو اون کتابه گذاشتم و چون زیاد روانی نبودم گیر ندادم روش و یادم رفت. البته خیلی کم روانی بودم اون موقع و افسرده ولی نه مثل امروز که هر چیز ناراحت کننده ای تو ذهنم بمونه. منظورم از فکر کردن به صورت جزیی اینه که نه تصویر و نه جمله ای از این که مثلا نکنه منم دزد بشم نمیاد تو ذهنتون فقط یه فکر جزیی مثلا یه جا خبر میدن یه نفر همسایشو کشت شما شاید یه لحظه به فکرتون بیاد که نکنه شما هم این کار رو بکنید اما نه این که این حمله و تصویر بیاد تو ذهنتون. ینی یه جورایی خودتون رو بذارین جای اون فرد قاتل. خلاصه فهمیدم که اون موقع روانی نبودم زیاد و این فکر به ذهنم اومد و بخاطر همین از اون روز ناراحتم که چرا اون موقع ازین فرا حتی به صورت جزیی اومد تو ذهنم. اون موقع که مثل الان روان ی نبودم بندازم تقصیر بیماری خودم و بگم خودم بهش فک نکردم. البته یادمه همون فکر جزیی در اون زمان قلبم رو فشار داده بود و از شدت ناراحتی قلبم دررد می گرفت. خلاصه این که من خودم رو نمی بخشم و خودم رو هی بازخواست می کنم که تو پسر خوب و مومن وبا ادب و با شخصیت و بنده خوب خدا بودی. چرا اون فکره برای حتی یه لحظه ام شده ناخواسته اومد تو فکرت. تو غلط کردی ازین فکرا کردی. تو غلط کردی هی میرفتی مطالب خیانت و دزدی می خوندی. این مطالب رو نباید میخوندی که به طور ناخواسته هم شده بیاد تو ذهنت. بعد می مونم که می گم خدایا منو ببخش باز ناراحتم که نکنه من به این فکرا معتاد بشم و ناخواسته بشه خواسته و دزد بشم. میگم از خدا بخواد تو رو بکشه میگم تو غلط کردی ازین فکرا کردی که حالا از خدا میخوای تو رو بکشه میگم پس از خدا بخواه ناراحتیت رو از تو ذهنت ببره میگم نه با این کار تو مجازات نمیشی و دوباره شاید از اون فکرای ناخواسته بیاد تو ذهنت میگم پس از خدا بخواه که هم یه کار کنه دیگه از اون فکرا نیاد تو ذهنت و قلبت رو هم ارامش ببخشه میگم یه جور میگی دیگه از اون فکرا نیاد تو ذهنت که انگار تو واقعا ازون فکرا می کردی ینی تو واقعا انقدر ادم بدی بودی. خلاصه خودمو نمی تونم ببخشم و به خودم میگم نه بابا اون فکرا هم جز بیماریت بوده و درسته اون موقع خیلی خفیف بوده و بخاطر همین زود یادت رفت وگرنه تو ازین فکرا نمی کنی اگه سالم باشی. چون اگه الان به بچه های انجمن بگی اونا که سالمن بهت میگن که ازین فکرا نمی کنن و تو چون بیمار بودی ازین فکرا کردی و تو ادم بدی نیستی و تقصیر خودت نیست و همه بخاطر بیماریته. تو اهل این فکرا حتی به صورت ناخواسته هم نیستی.

    من خودمو نمی بخشم.... از گذشته پشیمون و بیزارم. مثل این میمونه که شما قتل کنی عذاب وجدان بگیری این فکرا واسم مثل یه قتل میمونه برای شما من همچین عذابی دارم میکشم و خودمو نمی بخشم بخاطر اون فکرا
    ویرایش توسط ashkan1 : 02-04-2016 در ساعت 02:43 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24659
    نوشته ها
    92
    تشکـر
    69
    تشکر شده 77 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ...درگیری ذهنی حاد ورژن 2... نسخه آپدیت شده.... نیاز به آنتی ویروس دارم.... کمککک

    قبلاً راجع به مشکلت تایپیک نزده بودی

  3. کاربران زیر از mahsan91 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ...درگیری ذهنی حاد ورژن 2... نسخه آپدیت شده.... نیاز به آنتی ویروس دارم.... کمککک

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsan91 نمایش پست ها
    قبلاً راجع به مشکلت تایپیک نزده بودی
    زده بودم این مشکل فرق داره حادتره. ریشه هاشون جدان
    ویرایش توسط ashkan1 : 02-04-2016 در ساعت 09:32 AM

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ...درگیری ذهنی حاد ورژن 2... نسخه آپدیت شده.... نیاز به آنتی ویروس دارم.... کمککک

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsan91 نمایش پست ها
    قبلاً راجع به مشکلت تایپیک نزده بودی
    در بیماری قبلیم خودمو مقصر نمی دونستم چون فک می کردم بیمارم و ازین فکرا میاد به ذهنم ولی متن الا یه چیز دیگه رو داره میگه. من قبلا هم برای یه لحظه کووتاه ازین فکرا اومده بود تو ذهنم که بیماریم خیلی خفیف بود بخاطر همون گردن بیماریم نمی اندازم چون خفیف بود و گردن خودم میندازم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24659
    نوشته ها
    92
    تشکـر
    69
    تشکر شده 77 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ...درگیری ذهنی حاد ورژن 2... نسخه آپدیت شده.... نیاز به آنتی ویروس دارم.... کمککک

    گل پسر مگه بیماری روانی داری؟دکتر و روانپزشک گفتن یا خودت تشخیص دادی؟

  7. کاربران زیر از mahsan91 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26306
    نوشته ها
    34
    تشکـر
    198
    تشکر شده 39 بار در 27 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ashkan1 نمایش پست ها
    سلام. همون اول بگم که هر چی در زیر میگم یه مثاله دزدی یه مثاله نه خود اون چیزی که فک می کنم. فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم یادم افتاد قبلا هم ناخواسته این فکرا (مثل دزدی) کرده بودم. ینی یادم افتاد که تابستون هم یه چیز در مورد دزدی خوندی بودم بعد ناخواسته به صورت خیلی جزیی خیلی خیلی جزیی نه این که بهش فکر کنم خودم رو جای اون دزده تو اون کتابه گذاشتم و چون زیاد روانی نبودم گیر ندادم روش و یادم رفت. البته خیلی کم روانی بودم اون موقع و افسرده ولی نه مثل امروز که هر چیز ناراحت کننده ای تو ذهنم بمونه. منظورم از فکر کردن به صورت جزیی اینه که نه تصویر و نه جمله ای از این که مثلا نکنه منم دزد بشم نمیاد تو ذهنتون فقط یه فکر جزیی مثلا یه جا خبر میدن یه نفر همسایشو کشت شما شاید یه لحظه به فکرتون بیاد که نکنه شما هم این کار رو بکنید اما نه این که این حمله و تصویر بیاد تو ذهنتون. ینی یه جورایی خودتون رو بذارین جای اون فرد قاتل. خلاصه فهمیدم که اون موقع روانی نبودم زیاد و این فکر به ذهنم اومد و بخاطر همین از اون روز ناراحتم که چرا اون موقع ازین فرا حتی به صورت جزیی اومد تو ذهنم. اون موقع که مثل الان روان ی نبودم بندازم تقصیر بیماری خودم و بگم خودم بهش فک نکردم. البته یادمه همون فکر جزیی در اون زمان قلبم رو فشار داده بود و از شدت ناراحتی قلبم دررد می گرفت. خلاصه این که من خودم رو نمی بخشم و خودم رو هی بازخواست می کنم که تو پسر خوب و مومن وبا ادب و با شخصیت و بنده خوب خدا بودی. چرا اون فکره برای حتی یه لحظه ام شده ناخواسته اومد تو فکرت. تو غلط کردی ازین فکرا کردی. تو غلط کردی هی میرفتی مطالب خیانت و دزدی می خوندی. این مطالب رو نباید میخوندی که به طور ناخواسته هم شده بیاد تو ذهنت. بعد می مونم که می گم خدایا منو ببخش باز ناراحتم که نکنه من به این فکرا معتاد بشم و ناخواسته بشه خواسته و دزد بشم. میگم از خدا بخواد تو رو بکشه میگم تو غلط کردی ازین فکرا کردی که حالا از خدا میخوای تو رو بکشه میگم پس از خدا بخواه ناراحتیت رو از تو ذهنت ببره میگم نه با این کار تو مجازات نمیشی و دوباره شاید از اون فکرای ناخواسته بیاد تو ذهنت میگم پس از خدا بخواه که هم یه کار کنه دیگه از اون فکرا نیاد تو ذهنت و قلبت رو هم ارامش ببخشه میگم یه جور میگی دیگه از اون فکرا نیاد تو ذهنت که انگار تو واقعا ازون فکرا می کردی ینی تو واقعا انقدر ادم بدی بودی. خلاصه خودمو نمی تونم ببخشم و به خودم میگم نه بابا اون فکرا هم جز بیماریت بوده و درسته اون موقع خیلی خفیف بوده و بخاطر همین زود یادت رفت وگرنه تو ازین فکرا نمی کنی اگه سالم باشی. چون اگه الان به بچه های انجمن بگی اونا که سالمن بهت میگن که ازین فکرا نمی کنن و تو چون بیمار بودی ازین فکرا کردی و تو ادم بدی نیستی و تقصیر خودت نیست و همه بخاطر بیماریته. تو اهل این فکرا حتی به صورت ناخواسته هم نیستی.

    من خودمو نمی بخشم.... از گذشته پشیمون و بیزارم. مثل این میمونه که شما قتل کنی عذاب وجدان بگیری این فکرا واسم مثل یه قتل میمونه برای شما من همچین عذابی دارم میکشم و خودمو نمی بخشم بخاطر اون فکرا
    دوست عزیز
    من احساس میکنم شما از بس به این فکرا بها دادی و واسشون وقت گذاشتی داره بزرگو بزرگتر میشه . نسبت به پست قبلیتون گفتم . یه جوری احساس میکنم . احساس ترس داری از فک کردن به این چیزا افکارتم چون فهمیدن میترسی دارن بیشتر اذیتت میکنن .
    اول این که اینو باید بدونی شما مشکل روانی نداری فقط یکم ذهنت آشفتس اینو که به خودت میگی یعنی داری به خودت تلقین میکنی چیزی که نیستی رو باشی و این اوضاع رو بدتر میکنه(برچسب ب خودت نزن وقتی مشکلی واست پیش میاد و از حل کردنش اذیتی) پس سعی کن کلمه روانیو بزاری کنار واسه آرامش ذهنت بگو من آدم سالمی هستم واسه آدم سالم هم امکان داره هزار تا مشکل بوجود بیاد
    من هم یه زمانی مشکلای شما رو داشتم بعد دیدم فایده نداره رفتم پیش یه روانشناس گفت هر وقت دیدی داره ذهنت زیادی بهت گیر میده بهش بگو "بیخیال . من فعلا کارای واجب تر از اینو دارم" یه جا هم خوندم گفته بود ساده ترین روش اینه که " آروم بشینیم و بزاریم ذهن هرجا که دلش میخواد بره . بعد اینطوری فک کنیم که من ناظری هستم که جریان ذهن رو تماشا میکنم . من خود ذهن نیستم این یعنی تسلط بر حواس افکار و عواطف که هر آدمی استعدادشو داره " با تکرار و تمرین تنفس منظم و عمیق
    مغز بیکار کارگاه شیطانه . واسه از بین بردن یه خیال به یه خیال دیگه نیاز داریم یعنی ی خیال صحیح که مناسب پرورش داده شده سعی کن بیشتر خودتو به خدا نزدیک کنی
    امیدوارم جواب مناسبی داده باشم
    ویرایش توسط alone_girl : 02-04-2016 در ساعت 12:35 PM

  9. کاربران زیر از alone_girl بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mahsan91 نمایش پست ها
    گل پسر مگه بیماری روانی داری؟دکتر و روانپزشک گفتن یا خودت تشخیص دادی؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط alone_girl نمایش پست ها
    دوست عزیز
    من احساس میکنم شما از بس به این فکرا بها دادی و واسشون وقت گذاشتی داره بزرگو بزرگتر میشه . نسبت به پست قبلیتون گفتم . یه جوری احساس میکنم . احساس ترس داری از فک کردن به این چیزا افکارتم چون فهمیدن میترسی دارن بیشتر اذیتت میکنن .
    اول این که اینو باید بدونی شما مشکل روانی نداری فقط یکم ذهنت آشفتس اینو که به خودت میگی یعنی داری به خودت تلقین میکنی چیزی که نیستی رو باشی و این اوضاع رو بدتر میکنه(برچسب ب خودت نزن وقتی مشکلی واست پیش میاد و از حل کردنش اذیتی) پس سعی کن کلمه روانیو بزاری کنار واسه آرامش ذهنت بگو من آدم سالمی هستم واسه آدم سالم هم امکان داره هزار تا مشکل بوجود بیاد
    من هم یه زمانی مشکلای شما رو داشتم بعد دیدم فایده نداره رفتم پیش یه روانشناس گفت هر وقت دیدی داره ذهنت زیادی بهت گیر میده بهش بگو "بیخیال . من فعلا کارای واجب تر از اینو دارم" یه جا هم خوندم گفته بود ساده ترین روش اینه که " آروم بشینیم و بزاریم ذهن هرجا که دلش میخواد بره . بعد اینطوری فک کنیم که من ناظری هستم که جریان ذهن رو تماشا میکنم . من خود ذهن نیستم این یعنی تسلط بر حواس افکار و عواطف که هر آدمی استعدادشو داره " با تکرار و تمرین تنفس منظم و عمیق
    مغز بیکار کارگاه شیطانه . واسه از بین بردن یه خیال به یه خیال دیگه نیاز داریم یعنی ی خیال صحیح که مناسب پرورش داده شده سعی کن بیشتر خودتو به خدا نزدیک کنی
    امیدوارم جواب مناسبی داده باشم
    اره خودم تشخیص دادم. من اتفاقا از این که میگم روانی ام احساس ارامش می کنم چون میگم در واقعیت من مثلا دزد نیستم و بیماری روانی هی من رو یاد دزدی میندازه. من تمایل به دزدی ندارم و این فکرا رو هم نمی کنم. این بیماری که منو یاد این فکرا میندازه

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26306
    نوشته ها
    34
    تشکـر
    198
    تشکر شده 39 بار در 27 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ashkan1 نمایش پست ها
    اره خودم تشخیص دادم. من اتفاقا از این که میگم روانی ام احساس ارامش می کنم چون میگم در واقعیت من مثلا دزد نیستم و بیماری روانی هی من رو یاد دزدی میندازه. من تمایل به دزدی ندارم و این فکرا رو هم نمی کنم. این بیماری که منو یاد این فکرا میندازه
    خب اگه اینطوری فک میکنین پیش یه روانپزشک برید حتما و ملاقات حضوری داشته باشید حتی اگه شده تا تهران
    به خودتون اهمیت بدین هیچ چیزی جای آرامشو تو زندگی نمیتونه بگیره
    مطمئن باشین
    نشستن و گفتن این که من روانیم مشکلیو حل نمیکنه
    بخاطر خودتون تلاش کنید آرامش حق شماس

  12. کاربران زیر از alone_girl بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط alone_girl نمایش پست ها
    خب اگه اینطوری فک میکنین پیش یه روانپزشک برید حتما و ملاقات حضوری داشته باشید حتی اگه شده تا تهران
    به خودتون اهمیت بدین هیچ چیزی جای آرامشو تو زندگی نمیتونه بگیره
    مطمئن باشین
    نشستن و گفتن این که من روانیم مشکلیو حل نمیکنه
    بخاطر خودتون تلاش کنید آرامش حق شماس
    ;,(
    ویرایش توسط ashkan1 : 02-04-2016 در ساعت 09:27 PM

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : درگیری ذهنی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط ashkan1 نمایش پست ها
    سلام. همون اول بگم که هر چی در زیر میگم یه مثاله دزدی یه مثاله نه خود اون چیزی که فک می کنم. فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم یادم افتاد قبلا هم ناخواسته این فکرا (مثل دزدی) کرده بودم. ینی یادم افتاد که تابستون هم یه چیز در مورد دزدی خوندی بودم بعد ناخواسته به صورت خیلی جزیی خیلی خیلی جزیی نه این که بهش فکر کنم خودم رو جای اون دزده تو اون کتابه گذاشتم و چون زیاد روانی نبودم گیر ندادم روش و یادم رفت. البته خیلی کم روانی بودم اون موقع و افسرده ولی نه مثل امروز که هر چیز ناراحت کننده ای تو ذهنم بمونه. منظورم از فکر کردن به صورت جزیی اینه که نه تصویر و نه جمله ای از این که مثلا نکنه منم دزد بشم نمیاد تو ذهنتون فقط یه فکر جزیی مثلا یه جا خبر میدن یه نفر همسایشو کشت شما شاید یه لحظه به فکرتون بیاد که نکنه شما هم این کار رو بکنید اما نه این که این حمله و تصویر بیاد تو ذهنتون. ینی یه جورایی خودتون رو بذارین جای اون فرد قاتل. خلاصه فهمیدم که اون موقع روانی نبودم زیاد و این فکر به ذهنم اومد و بخاطر همین از اون روز ناراحتم که چرا اون موقع ازین فرا حتی به صورت جزیی اومد تو ذهنم. اون موقع که مثل الان روان ی نبودم بندازم تقصیر بیماری خودم و بگم خودم بهش فک نکردم. البته یادمه همون فکر جزیی در اون زمان قلبم رو فشار داده بود و از شدت ناراحتی قلبم دررد می گرفت. خلاصه این که من خودم رو نمی بخشم و خودم رو هی بازخواست می کنم که تو پسر خوب و مومن وبا ادب و با شخصیت و بنده خوب خدا بودی. چرا اون فکره برای حتی یه لحظه ام شده ناخواسته اومد تو فکرت. تو غلط کردی ازین فکرا کردی. تو غلط کردی هی میرفتی مطالب خیانت و دزدی می خوندی. این مطالب رو نباید میخوندی که به طور ناخواسته هم شده بیاد تو ذهنت. بعد می مونم که می گم خدایا منو ببخش باز ناراحتم که نکنه من به این فکرا معتاد بشم و ناخواسته بشه خواسته و دزد بشم. میگم از خدا بخواد تو رو بکشه میگم تو غلط کردی ازین فکرا کردی که حالا از خدا میخوای تو رو بکشه میگم پس از خدا بخواه ناراحتیت رو از تو ذهنت ببره میگم نه با این کار تو مجازات نمیشی و دوباره شاید از اون فکرای ناخواسته بیاد تو ذهنت میگم پس از خدا بخواه که هم یه کار کنه دیگه از اون فکرا نیاد تو ذهنت و قلبت رو هم ارامش ببخشه میگم یه جور میگی دیگه از اون فکرا نیاد تو ذهنت که انگار تو واقعا ازون فکرا می کردی ینی تو واقعا انقدر ادم بدی بودی. خلاصه خودمو نمی تونم ببخشم و به خودم میگم نه بابا اون فکرا هم جز بیماریت بوده و درسته اون موقع خیلی خفیف بوده و بخاطر همین زود یادت رفت وگرنه تو ازین فکرا نمی کنی اگه سالم باشی. چون اگه الان به بچه های انجمن بگی اونا که سالمن بهت میگن که ازین فکرا نمی کنن و تو چون بیمار بودی ازین فکرا کردی و تو ادم بدی نیستی و تقصیر خودت نیست و همه بخاطر بیماریته. تو اهل این فکرا حتی به صورت ناخواسته هم نیستی.

    من خودمو نمی بخشم.... از گذشته پشیمون و بیزارم. مثل این میمونه که شما قتل کنی عذاب وجدان بگیری این فکرا واسم مثل یه قتل میمونه برای شما من همچین عذابی دارم میکشم و خودمو نمی بخشم بخاطر اون فکرا

    سلام

    عزیز متاسفم ولی بدن روانیت بیماره و اشکالی هم داره مثل بدن فیزیکی که بیمار میشه!!! و دست و پا و.... در بدن فیزیکی جدا نیست و نمیشه گفت تقصیر دست و پاست

    پس نمیشه گفت تقصیر فکره با تقصیر مغزه یا تقصیر عقله!!!؟؟

    نباز به دارو و مشاوره داری گلم رجوع کن به همکاران و کمک کن در جهت بهبودی خودت.


    موفق باشی

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  15. 3 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی

    @farokh اسم تاییک رو بذار درگیری ذهنی 2 تا چار نفر میبیننش فک نکنن همون قبلیس. مرسی. خودتم اگه میتونی کمک کنی ممنون میشم

  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی 2

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز متاسفم ولی بدن روانیت بیماره و اشکالی هم داره مثل بدن فیزیکی که بیمار میشه!!! و دست و پا و.... در بدن فیزیکی جدا نیست و نمیشه گفت تقصیر دست و پاست

    پس نمیشه گفت تقصیر فکره با تقصیر مغزه یا تقصیر عقله!!!؟؟

    نباز به دارو و مشاوره داری گلم رجوع کن به همکاران و کمک کن در جهت بهبودی خودت.


    موفق باشی

    سپاس

    دکتر
    خدا رو شکر یه دکتر تو این انجمن پیدا شد نرووو بیا کمکم کن. نرووو

  18. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25235
    نوشته ها
    501
    تشکـر
    134
    تشکر شده 231 بار در 167 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : درگیری ذهنی

    ...........
    ویرایش توسط a girl : 04-28-2021 در ساعت 08:01 PM

  19. کاربران زیر از a girl بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط a girl نمایش پست ها
    اقا اشکان؟چقد از روزو تنهایی؟
    من تو اتاقمم با کسی کار ندارم. تقریبا همش.

  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25235
    نوشته ها
    501
    تشکـر
    134
    تشکر شده 231 بار در 167 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : درگیری ذهنی

    ............
    ویرایش توسط a girl : 04-28-2021 در ساعت 08:01 PM

  22. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی

    بیا تو چت باکس

  23. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25359
    نوشته ها
    674
    تشکـر
    636
    تشکر شده 434 بار در 239 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط a girl نمایش پست ها
    خوب یکی از کارایی که برای رفع این افکار باید بکنی همینه که تنها نباشی تنها که باشی ذهنت هرجایی پرواز میکنه
    بعدم من فک میکنم مشکل شما یجوری نیس که خودتون بتونید حلش کنید حتما خانواده هم باید کمک کنه با نظارت مشاور
    بیا تو چت باکس

  24. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26306
    نوشته ها
    34
    تشکـر
    198
    تشکر شده 39 بار در 27 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری ذهنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ashkan1 نمایش پست ها
    بیا تو چت باکس
    آقا اشکان اون خانم راست میگن شاید به خاطراینه که همش تو خونه تنهایین این فکرا به ذهنتون میرسه
    کلاسایی که دوست داری برو ورزش کن باشگاه برو تفریحاتتو زیادتر کن بزن بیرون از خونه برو کوه با دوستات برو بیرون بگو بخند اینجوری ذهنتو مشغول کن
    از اتاقت بزن بیرون باو
    دیگه غیر از اینا چیزی به ذهنم نمیرسه

  25. 2 کاربران زیر از alone_girl بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. علائمی که نشان می دهد سیستم شما ویروس دارد
    توسط CÆSAR در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 08-12-2015, 10:46 PM
  2. آنتی ویروس اصفهانی
    توسط pari@ در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-29-2015, 04:47 PM
  3. نرم افزار رفع مخفی شدن اطلاعات بر اثر آلودگی ویروس
    توسط Dr . Security در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-16-2015, 04:55 PM
  4. تنظیمات و ویژگی های آنتی ویروس نود 32
    توسط Dr . Security در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-11-2015, 02:14 PM
  5. کنترل و ویروس کشی حافظه جانبی
    توسط Dr . Security در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 03-15-2015, 05:01 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد