سلام دوستان عزیز. ممنون میشم در مورد این مشکل کمکم کند. واقعا دارم دیووونه میشم
.
من 28 سالم و خانمم 30 سالشون هست (اصلی ترین مشکل) و ما 2 ساله ازدواج کردیم. من بهترین جشن عروسی و بهترین زندگی رو واسش ساختم و الانم شب و روز واسه نگه داشتن زندگی کار میکنم. بیرون میرفتیم رستوران میرفتیم. کلا آدم شوخ طبعی هستم. خانمم پرستاره و مشکل ازینجا شروع شد که من یکسال پیش پیام های خانمم با مرد دیگری رو دیدم و با اون مرد هم بیرون رفته بود. خیلی بهم بر خورد. من همیشه قربون صدقه خانمم میرفتم. از نظر عاطفی کم نزاستم. پس چی شد!!!!!!!!!!!!!! خیلی بهم برخورد و با کلی دعوا باهاش قول داد تکرار نکنه.منم کنترلش نکردم و چون دوستش داشتم باورش کردم. تا چند ماه پیش که دوباره گوشیشو وقتی خواب بود چک کردم که دیدم با یه مرد دیگه رفتو آمد داره و یه روزم به دروغ به من گفته میره سرکار. ولی رفته بود پیش اون.این موضوع خیلی عصبیم کرد و دعوامون شد و یک هفته رفت خونه باباش. (ولی دلیلش رو به کسی نگفتیم و گفتیم بحث مالیه)
بازم بعد از یه هفته چون دوستش داشتم رفتم آوردمش و این دفعه چندین بار قسم خورد و قول داد که تکرار نکنه... ده روز نگذشت که با همون مرد بازم توی واتساپ صحیت کرد. این دفعه ازش متنفر شدم و گفتم فقط و فقط طلاق ... یا اینکه بخای دوستت داشته باشم باید مهریه رو بری ببخشی. اونم هیچکاری نکرد و من دوباره کوتاه اومدم. تا یه ماه بعد دوباره با یکی دیگه توی واتساپ صحبت کرد و با هم حرفایی میزدن که واقعا از گفتنش هم متنفرم. این دفعه من بهش گفتم فقط باید طلاق بدی . چون دیگه میدونم خانمم مریضه و این مریضی قبل از ازدواجم باهاش بوده. ولی من متوجه نشدم. جالب اینجاست که از نظر رابطه عاطفی و جنسی من خیلی خیلی بیش از حد هم باهاش در ار تباط هستم و برای رابطه مستقیم با مردهای دیگ حرف نمیزنه. دلیلش رو اصلا متوجه نمیشم و و ازش متنفر شدم . مهریه اش هم ندارم بدم. چکار بکنم الان. خودش هم راضی نمیشه توافقی طلاق بگیریم. واقعا حتی مرده یا زنده بودنش هم برام فرقی نداره. چون هیچ بدی در حقش نکردم و این جواب خوبی های من نبود