نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

9535
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    37012
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    سلام این موضوع شاید در نوشتار ساده و سطحی باشه ولی توی زندگی واقعی روح و روانمو به هم ریخته تا جایی که از زندگی پشیمون شدم
    ماجرا از اینجا شروع میشه که قبل از خاستگاری بابام گفت هر چقدر مهریه ی دخترای اونا بوده برای تو هم همونقدر میگم(دختراشون ۷۰۰سکه هستن) ولی من دوست داشتم بخاطر اعتقادم به امام زمان به تعداد یار های اون باشه بخاطر همین تو دلم بود که بگم۳۱۳تا، شب خاستگاری خیلی صبر کردم که بابام بگه ۷۰۰تا ولی نگفت از من پرسیدن نظرت چیه گفتم هرچی بابام بگه ولی بازم نگفت چند لحظه بعدشم داییم بهم گفت خب نظرتو بگو دیگه منم گفتم۳۱۳تا و مسئله تموم شد الان هر روز مامان و بابام بهم گیر میدن و دعوام میکنن که چرا اینقدر گفتی درسته که تو نمیخوای حتی یه سکه هم بگیری ولی هیچیت از دخترای اون کمتر نبود که خودتو دست کم گرفتی، خودم خیلی دوست داشتم ۳۱۳تا باشه ولی از بس بهم سرکوفت زدن و گفتن ما رو بی حرمت کردی پشیمون شدم که چرا اینو گفتم،خاهش میکنم اگه راه حلی به ذهنتون میرسه بهم بگید ،مرسی

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    مشکل خاصی نیست
    ====
    همینو بهشون بگو


    ولی من دوست داشتم بخاطر اعتقادم به امام زمان به تعداد یار های اون باشه بخاطر همین تو دلم بود که بگم۳۱۳تا

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Marjan22 نمایش پست ها
    سلام این موضوع شاید در نوشتار ساده و سطحی باشه ولی توی زندگی واقعی روح و روانمو به هم ریخته تا جایی که از زندگی پشیمون شدم
    ماجرا از اینجا شروع میشه که قبل از خاستگاری بابام گفت هر چقدر مهریه ی دخترای اونا بوده برای تو هم همونقدر میگم(دختراشون ۷۰۰سکه هستن) ولی من دوست داشتم بخاطر اعتقادم به امام زمان به تعداد یار های اون باشه بخاطر همین تو دلم بود که بگم۳۱۳تا، شب خاستگاری خیلی صبر کردم که بابام بگه ۷۰۰تا ولی نگفت از من پرسیدن نظرت چیه گفتم هرچی بابام بگه ولی بازم نگفت چند لحظه بعدشم داییم بهم گفت خب نظرتو بگو دیگه منم گفتم۳۱۳تا و مسئله تموم شد الان هر روز مامان و بابام بهم گیر میدن و دعوام میکنن که چرا اینقدر گفتی درسته که تو نمیخوای حتی یه سکه هم بگیری ولی هیچیت از دخترای اون کمتر نبود که خودتو دست کم گرفتی، خودم خیلی دوست داشتم ۳۱۳تا باشه ولی از بس بهم سرکوفت زدن و گفتن ما رو بی حرمت کردی پشیمون شدم که چرا اینو گفتم،خاهش میکنم اگه راه حلی به ذهنتون میرسه بهم بگید ،مرسی

    اولا این مشکل خاصی نیست که بخوایت زندگی خودتون رو نابود کنید .
    و جالبه شمایی که تا این سطح اعتقاد به امام زمان و یارانش دارید چطور خودتون رو درگیر چنین مسایل پوچی کردید ؟
    از طرفی خانواده شما الان نباید به شما سرکوفت بزنن .
    چون موقعی که قرار بود صحبت کنند سکوت کردن .
    پس اعتراض امروزشون کاملا بی مورده .
    شما اشتباه نکردید و اگر کسی قرار سرکوفت بشنوه فقط خانواده خودتون هستند که سکوت کردن.
    این موضوع رو در نهایت احترام از طریق گفتگو بهشون انتقال بدید .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32510
    نوشته ها
    147
    تشکـر
    141
    تشکر شده 50 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    سلام
    مگر شما رو فروختن که الان به سر تعداد سکه ناراحتین؟

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    37012
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    آخه خانواده ی نامزدم دیگه راضی نمیشن که مهریه کمتر یا بیشتر بشه و اینجوری تلقی میکنن که دارم بهونه میارم

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadifeiz نمایش پست ها
    به آقا پسر بگید که این یه مساله زنونه ست... من اگر مهریه م از بقیه دخترای فامیلتون کمتر باشه توی مهمونیا بهم فخر میفروشن... شاید برای اوناهم سوال شده باشه که شما چرا پایین گرفتید... ولی اصلا نگید که خانواده تون ازتون خواستن...
    تیر به تاریکی... شد شد... نشد نشد...
    ولی هرگز... هرگز... تاکید میکنم... هرگز... یواشکی توی عقدنامه مهریه رو 700 تا نگیرید...
    یه آقا پسری توی خواستگاری 14 تا سکه توافق کرده بودن... ولی وقتی رفتن محضر توی عقدنامه نوشتن 110 تا... وقتی مادر آقا پسر فهمید به شدددددت نسبت به عروس بدبین شد... الان دو ساله ازدواج کردن و زندگی خوبی هم دارن ولی مادر شوهر هنوزم به دختر مشکوکه و دیگه نمی تونه 100% دوسش داشته باشه...
    سلام جناب برای من عجیبه که آیا شما مشاورید؟روانشناسید؟؟ راهنمایی هاتون در سایر پست هاتونم دیدم بسیار بسیار غیرمنطقی و از سر نادانی هستش. اینجا افراد به امید پاسخ مشاور میان نه حرف های اشتباه
    سلام دختر گرامی
    عزیزم مهریه اصلا مهم نیست و خیلی ها حتی زمانی هم که به مشکل برخوردند مهریه رو بخشیدند و به کارشون نیومده و بهتره محکم با خانوادت صحبت کنی و اگر بخوای از الان سر موضوعات مختلف کوتاه بیای باید برای دیگران زندگی کنی.
    به حرف افراد غیر مشاور هم اهمیت نده و زندگی خودت رو خودت دریاب.
    موفق باشی

  7. بالا | پست 7


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Marjan22 نمایش پست ها
    سلام این موضوع شاید در نوشتار ساده و سطحی باشه ولی توی زندگی واقعی روح و روانمو به هم ریخته تا جایی که از زندگی پشیمون شدم
    ماجرا از اینجا شروع میشه که قبل از خاستگاری بابام گفت هر چقدر مهریه ی دخترای اونا بوده برای تو هم همونقدر میگم(دختراشون ۷۰۰سکه هستن) ولی من دوست داشتم بخاطر اعتقادم به امام زمان به تعداد یار های اون باشه بخاطر همین تو دلم بود که بگم۳۱۳تا، شب خاستگاری خیلی صبر کردم که بابام بگه ۷۰۰تا ولی نگفت از من پرسیدن نظرت چیه گفتم هرچی بابام بگه ولی بازم نگفت چند لحظه بعدشم داییم بهم گفت خب نظرتو بگو دیگه منم گفتم۳۱۳تا و مسئله تموم شد الان هر روز مامان و بابام بهم گیر میدن و دعوام میکنن که چرا اینقدر گفتی درسته که تو نمیخوای حتی یه سکه هم بگیری ولی هیچیت از دخترای اون کمتر نبود که خودتو دست کم گرفتی، خودم خیلی دوست داشتم ۳۱۳تا باشه ولی از بس بهم سرکوفت زدن و گفتن ما رو بی حرمت کردی پشیمون شدم که چرا اینو گفتم،خاهش میکنم اگه راه حلی به ذهنتون میرسه بهم بگید ،مرسی

    سلام

    وقتی پدرتون بیش از حد تعلل و تعارف کردن، نباید دیگه ناراحت باشن، شما بهشون اختیار دادین که نظرشونو بگن اما نگفتن و خودشون باعث شدن اینجور بشه و اگه قرار به ناراحت شدن باشه باید از خودشون ناراحت باشن که وقت نظر دادن تعلل کردن.

    بهشون بگید اگه نظرم براتون مهم نبود همون اول نظر خودتونو میگفتین، این خیلی بهتر از این بود که جلوی دیگران وانمود کنید نظر دخترم مهمه اما پشت سرشون بخاطر نظری که دارم سرزنشم میکنید.

    توی خیلی از کارها درگیر این تعارفها هستیم.

    کار کردن برا امام زمان این سرزنش شنیدنها رو هم داره و اگه سرزنش نمیشدید باید در درستی کارتون شک میکردید.

    معمولاً در زندگی کار خوب انجام دادن نه تنها تشویق نداره بلکه چیزایی مثل سرزنش یا حسادت دیگران رو متوجه آدم میکنه، پس تا جایی که میشه بیخیال حرف دیگران.
    ویرایش توسط Experience : 04-05-2018 در ساعت 12:50 PM

  8. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35197
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    28
    تشکر شده 11 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghm نمایش پست ها
    سلام جناب برای من عجیبه که آیا شما مشاورید؟روانشناسید؟؟ راهنمایی هاتون در سایر پست هاتونم دیدم بسیار بسیار غیرمنطقی و از سر نادانی هستش. اینجا افراد به امید پاسخ مشاور میان نه حرف های اشتباه
    سلام دختر گرامی
    عزیزم مهریه اصلا مهم نیست و خیلی ها حتی زمانی هم که به مشکل برخوردند مهریه رو بخشیدند و به کارشون نیومده و بهتره محکم با خانوادت صحبت کنی و اگر بخوای از الان سر موضوعات مختلف کوتاه بیای باید برای دیگران زندگی کنی.
    به حرف افراد غیر مشاور هم اهمیت نده و زندگی خودت رو خودت دریاب.
    موفق باشی
    حرفتون کاملا اشتباه و مصداق بارز همون چیزیه که نقضش کردید.
    ایشون برای دیگران زندگی نمیکنن! پس بهتره اگر نظرشون عوض شده به اطلاع همسرشون برسونن. حالا البته بدون دعوا و درگیری. الانم بحث این نیست که مهریه(برای شما) مهمه یا نه. مهم خواست طرفینه.

    اتفاقا من پیش هر مشاوری که رفتم میگه اصلا از مطرح کردن خواسته‌هات ابایی نداشته باش چون تبدیل به عقده میشه. بیانش بکن. حالا یا برآورده میشه یا اگر نه؛ طرف مقابل یادش هست که تو این فداکاری رو کردی و کارت بی‌ارزش نمیشه.
    ویرایش توسط yaar : 04-06-2018 در ساعت 11:08 AM

  10. کاربران زیر از yaar بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Marjan22 نمایش پست ها
    سلام این موضوع شاید در نوشتار ساده و سطحی باشه ولی توی زندگی واقعی روح و روانمو به هم ریخته تا جایی که از زندگی پشیمون شدم
    ماجرا از اینجا شروع میشه که قبل از خاستگاری بابام گفت هر چقدر مهریه ی دخترای اونا بوده برای تو هم همونقدر میگم(دختراشون ۷۰۰سکه هستن) ولی من دوست داشتم بخاطر اعتقادم به امام زمان به تعداد یار های اون باشه بخاطر همین تو دلم بود که بگم۳۱۳تا، شب خاستگاری خیلی صبر کردم که بابام بگه ۷۰۰تا ولی نگفت از من پرسیدن نظرت چیه گفتم هرچی بابام بگه ولی بازم نگفت چند لحظه بعدشم داییم بهم گفت خب نظرتو بگو دیگه منم گفتم۳۱۳تا و مسئله تموم شد الان هر روز مامان و بابام بهم گیر میدن و دعوام میکنن که چرا اینقدر گفتی درسته که تو نمیخوای حتی یه سکه هم بگیری ولی هیچیت از دخترای اون کمتر نبود که خودتو دست کم گرفتی، خودم خیلی دوست داشتم ۳۱۳تا باشه ولی از بس بهم سرکوفت زدن و گفتن ما رو بی حرمت کردی پشیمون شدم که چرا اینو گفتم،خاهش میکنم اگه راه حلی به ذهنتون میرسه بهم بگید ،مرسی
    سلام

    شما نیت خودتون رو خالص کنید

    اگر برای امام زمان این کار رو کردید خودتون رو هم بسپرید به ایشون...یه آیه قرآن هست که الان حضور ذهن ندارم کدوم سوره بود، میفرماید تمامی عزت نزد خداوند است

    یعنی شما اگه میخوای عزیز و با عزت باشی در نظر دیگران باید در راه رضایت خدا گام برداری بقیش همش پوشالی و موندنی نیست

    حالا که شما این کارو کردید دیگه با شک و تردید خرابش نکنید

    خیلی هم با احترام به خانوادتون بگید من که ابتدا گفتم هرچی پدرم بگن شما چیزی نگفتید و گذاشتید به انتخاب خودم...انتخاب منم این هستش

    کسی هم که دلش به امام زمان گرم باشه کسی نمیتونه بی عزتش کنه

    پس با خیال راحت و بدون این حاشیه ها به زندگیتون ادامه بدید

    و در آخر هم این آیه زیبا رو همیشه به یاد داشته باشید...ان اکرمکم عند الله اتقاکم

    بزرگترین شما در نزد خداوند با تقواترین شماست...بزرگی و عزت به تعداد سکه نیست...به تقوا و درستکاری و پرهیزکاری هستش!

    شاید با این تعداد پیش خانواده همسرتون بیشتر هم عزیز شده باشید که چشمتون دنبال مهریه های خیلی سنگین نبوده و نیتتون پاک بوده...

    شما کاری که خودت فک میکنی درسته رو انجامش بده

    یکی از دوستان هم حرف خوبی زدن...کاری که برای امام زمان و دین باشه حتما چنتا مخالف داره...اگه مخالف نداشته باشه باید بهش شک کنی.

  12. کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38110
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    47
    تشکر شده 23 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    این یه زندگی امام زمانیه
    کسی که پای اعتقادش یه حرفی میزنه باید پیش آمد های بعد از اعتقادش رو هم قبول کنه دیگه
    خوشبخت بشین

  14. بالا | پست 11


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Marjan22 نمایش پست ها
    سلام این موضوع شاید در نوشتار ساده و سطحی باشه ولی توی زندگی واقعی روح و روانمو به هم ریخته تا جایی که از زندگی پشیمون شدم
    ماجرا از اینجا شروع میشه که قبل از خاستگاری بابام گفت هر چقدر مهریه ی دخترای اونا بوده برای تو هم همونقدر میگم(دختراشون ۷۰۰سکه هستن) ولی من دوست داشتم بخاطر اعتقادم به امام زمان به تعداد یار های اون باشه بخاطر همین تو دلم بود که بگم۳۱۳تا، شب خاستگاری خیلی صبر کردم که بابام بگه ۷۰۰تا ولی نگفت از من پرسیدن نظرت چیه گفتم هرچی بابام بگه ولی بازم نگفت چند لحظه بعدشم داییم بهم گفت خب نظرتو بگو دیگه منم گفتم۳۱۳تا و مسئله تموم شد الان هر روز مامان و بابام بهم گیر میدن و دعوام میکنن که چرا اینقدر گفتی درسته که تو نمیخوای حتی یه سکه هم بگیری ولی هیچیت از دخترای اون کمتر نبود که خودتو دست کم گرفتی، خودم خیلی دوست داشتم ۳۱۳تا باشه ولی از بس بهم سرکوفت زدن و گفتن ما رو بی حرمت کردی پشیمون شدم که چرا اینو گفتم،خاهش میکنم اگه راه حلی به ذهنتون میرسه بهم بگید ،مرسی
    سلام.

    ازدواجتو تبریک میگم عزیزم٬ ان شاءالله که خوشبخت باشی.

    الان اگه تنها مشکلت حرف پدر و مادرت هست تنها راه حلش بی تفاوتی شما نسبت به این حرف هاست.

    شما بی تفاوت باش ٬ یک بار در جواب از هدف و اعتقادت بگو و دیگه موضوع رو کش نده.

    فکرتو به آینده و برنامه هایی که داری معطوف کن و سعی کن روی این موضوع زوم نکنی.

    پدر و مادرت هم که بعد از یک مدت ببینن تو شاد و خوشحال مشغول زندگی و برنامه های خودت هستی کم کم بیخیال میشن.

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38264
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    سلام عزیزم..من کاملا حس ت رو درک میکنم.. به نظر من،اون عقیده شما بسیار هم خوب بوده منتها نا اونجایی که پای قضاوت دیگران مخصوصا خانواده خود دختر بهش باز نشه.. میدونم دیگه ،اسم ازدواج و فلان میاد ،یه دور کامل باید نباید هایی که میکردی میاد تو ذهنت ..من یه شرایط تقریبا مشابه تو دارم گلم ،یک سال نشده که ازدواج کردم و از یه تصمیم دوران عقلم راضی نیستم ..آدم اون موقع حواسش پی یه چيزاييه که اصلا تصور نمی کنه بعدا قراره داستان بشه براش تصمیمش ..خود من با اینکه خانواده همسرم متمول هستن ولی اعتقاد داشتن مهریه رو پرداخت کنن ..حالا چجوری? ما معمولا 360_460 اينطورا می گرفتیم مهریه رو تو فامیل ،اما خانواده همسرم پیشنهاد دادن 14 عدد سکه با 3 دنگ خونه به نامم..من خیلی پسندیدم ،حتی یه رقابت شدیدی بین من و دختر عموها م و خانواده دایی هام هست که نگم برات ولی بعد فهمیدم چقدر این کار همسرم براشون بزرگ بوده ..خب طبعا اونا هیچی از مهريشونو دریافت نکردن ولی من همون موقع 3 دنگ خونه به نامم شد ..طوری که خانواده داریم همین چندوقت پیش برای پسرشان همین کارو کردن میتونی این کارو کنی..من روانشناس نیستم اما مهریه فقط سکه نیست ،گاهی یه جایگزین کنارش میاد که خيلييي بهتر و با کلاس تر از سکه ای هست که قرار نیست بگیریم..انشاالله زندگيتون پایدار

  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2021
    شماره عضویت
    46467
    نوشته ها
    132
    تشکـر
    9
    تشکر شده 81 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    4

    پاسخ : پشیمانی از تعین مهریه توسط خودم

    خواهر گرامی سلام ، ارزش وجودی شما به میزان مهریه مندرج در عقد نامه نیست چرا خود را سرزنش می کنید .

    مهریه هدیه ای است از جانب مرد به زن و لاغیر.

    هنر ، زندگی ساختن و زندگی کردن و رشد و تعالی در این راه است نه این که مهریه من و یا دیگران چقدر است.

    خدا شاهد است زندگی هایی را دیده ام با مهریه های بسیار سنگین که مهریه شما یک یازدهم آن هم نمی شود اما در این زندگی بویی از آرامش و آسایش در آن نیست از این جهت که خانم آقا را به خاطر مهریه سر به فلک کشیده خود تحت فشار گذاشته و خانم ندانسته یا دانسته به زندگی مشترک خود آتش خواهد زد و یک روز خوشی و آرامش نخواهند داشت و هر زوز و هر هفته پای خود و همسر خود به علت پرونده های مختلف به دادسراهای خانواده باز است . دیگر زندگی که به دادگاه کشیده شود و پرده های حیا در آن دریده شود زندگی نیست ، بلکه دوزخ است . آخر چرا ؟

    آیا این زندگی مطلوب شماست؟

    زندگی که با سکه و مهریه آغاز بشود به خدا قسم می خورم و به عین دیده ام ، که با همان مهریه و سکه پایان می پذیرد !!!

    امام صادق علیه السّلام فرمودند: «اِنَّ مِن بَرَکَةِ المَراَهً قِلَّةُ مَهرِها» از برکت و خجستگی زن، آن است که مهریّه اش کم باشد. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 254
    ویرایش توسط وکیل حقوقی : 09-11-2021 در ساعت 01:36 AM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خوار و کوچک شدن توسط والدین
    توسط omidgh در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 02-11-2016, 12:13 AM
  2. قبول نداشتن توسط همسر
    توسط فریده1369 در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 12-19-2015, 08:56 PM
  3. راه امتحان شدن دختران توسط مردان
    توسط Shadi.hedayat در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 12-14-2015, 08:04 PM
  4. راهکار های درک دختران نوجوان توسط مادر
    توسط Shadi.hedayat در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-22-2015, 02:13 PM
  5. تنفر از لمس بدنم توسط همسر
    توسط mkmk در انجمن اندام جنسی
    پاسخ: 18
    آخرين نوشته: 04-26-2015, 12:43 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد