سلام
من از وقتی اومدم دانشگاه درسم ضعیف شده.اصلا اعتماد به نفس در رقابت با دیگران در درس ندارم.
چیکار کنم بتونم دوباره برگردم.
من ترم 7ام و 2ساله این مشکل رو دارم.
لطفا کمکم کنید.
سلام
من از وقتی اومدم دانشگاه درسم ضعیف شده.اصلا اعتماد به نفس در رقابت با دیگران در درس ندارم.
چیکار کنم بتونم دوباره برگردم.
من ترم 7ام و 2ساله این مشکل رو دارم.
لطفا کمکم کنید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید 021-22354282
وقتي صحبت از افت تحصيلي ميشود، منظور تكرار پايه تحصيلي در يك دوره و ترك تحصيل پيش از پايان دوره است. به عبارت ديگر افت تحصيلي شامل جنبههاي مختلف شكست تحصيلي، چون غيبت مطلق از مدرسه، ترك تحصيل قبل از موعد مقرر، تكرار پايه تحصيلي، نسبت ميان سنوات تحصيلي دانشآموز و سالهاي مقرر آموزش و كيفيت نازل تحصيلات ميشود. منظور از افت تحصيلي كاهش عملكرد تحصيلي و درسي دانشآموز از سطح رضايتبخش به سطح نامطلوب است.
افت تحصيلي يعني دانشآموز در هنگام تحصيل بعد از يك دوره موفقيت تحصيلي يا متوسط، بهتدريج ظرفيت يادگيري او كاهش يافته و يا تكرار پايه تحصيلي داشته باشد. بهطوركلي نمرات او نسبت به ماه قبل يا سالهاي قبل سير نزولي محسوس از خود نشان ميدهد.
افت تحصيلي بهعنوان شاخص اتلاف آموزشي، از نظر مفهوم عام به هر گونه ضعف در سوادآموزي و يا وجود بيسوادي گفته ميشود. اما از نظر مفهوم خاص عبارت از محقق نشدن انتظارات آموزشي و شكست در اهداف آموزشي است و نا بساماني در فرآيند ياددهي - يادگيري را در برميگيرد.
ناكاميهاي تحصيلي به شكل گريز از مدرسه، تجديدي، مردودي و ترك تحصيلي به منصه ظهور ميرسد.
مباني روانشناختي افت تحصيلي:
1- شرايط اجتماعي و اقتصادي: كودكاني كه والدين آنها از قدرت اقتصادي- اجتماعي پايينتري برخوردارند و خانوادههاي آنها با محروميتهاي اقتصادي مواجه ميباشند، افت تحصيلي بيشتري دارند. همچنين در هر جامعهاي كه ديكتاتوري، وحشت و ناامني حاكم باشد، كودكان دچار افت تحصيلي ميشوند.
2- شرايط آموزشي و امكانات مطلوب تحصيلي: در صورتي كه از حواس مختلف انسان براي يادگيري استفاده شود، مسلماً يادگيري راحتتر و عميقتر صورت ميگيرد و شرايط و امكانات آموزشي به تحقق اين امر كمك شاياني ميكند. عدم امكانات مطلوب تحصيلي و شرايط آموزشي معمولا عواملي هستند كه در ايجاد افت تحصيلي دخيل ميباشند. امكاناتي از قبيل مدرسه، كلاس، كتابهاي درسي مناسب و بهرهمندي از معلمان باسواد و كارآمد، همه از عواملياند كه از پيدايش افت تحصيلي پيشگيري ميكنند.
3- شرايط فيزيولوژيك يادگيرنده: معمولاً شرايط فيزيولوژيك دانشآموزان در مدارس ما مورد غفلت قرار ميگيرند، بعضيها دچار ضعف شنوايي هستند (حدود 2 درصد سخت شنواهستند). بعضي ضعف بينايي دارند. مسئله ديگر گرسنگي كودكان است. تحقيقات نشان داده است دانشآموزاني كه از تغذيه مناسب برخوردارند، كمتر دچار افت تحصيلي ميشوند.
4- شرايط رواني - حركتي: مانند دانشآموزاني كه مبتلا به صرع ميباشند (حدود 2 درصد دانشآموزان مدارس ما صرع دارند.) يا دانشآموزاني كه دچار لكنت زبان هستند، از آنجا كه نميتوانند افكار خود را بازگو كنند، دائماً در فشار رواني، اضطراب و تنش به سر ميبرند. گروه ديگر دانشآموزاني هستند كه به فلج مغزي دچار هستند. اين قبيل كودكان لزوماً عقبمانده نيستند بلكه برخي از آنها تيزهوش نيز هستند و افت تحصيلي آنها به اين دليل است كه فاقد حركت هستند.
5- سازشنايافتگي رفتاري: كودكاني كه به ناسازگاري عاطفي مبتلا هستند، از نظر رفتاري با محيط سازش ندارند و از يك تعامل بين فردي به نحو مطلوب برخوردار نيستند. 99 درصد از اين كودكان در مدارس چون سازگاري با خود و محيط ندارند، افت تحصيلي بيشتري دارند. به طور كلي رفتارهايي از قبيل(بيش فعالي، بي توجهي، كمرويي، در خود فروماندگي و پرخاشگري همه تحت عنوان سازش نايافتگي رفتاري خوانده ميشوند و در ايجاد افت تحصيلي موثرند.
6- شرايط عاطفي و رواني: شايد بتوان گفت اين مورد در كشور ما عامل اصلي افت تحصيلي ميباشد. همواره سخن بر سر اين است كه ميان ظرفيت بالقوه كودكان و آنچه انجام ميدهند، فاصلهاي وجود دارد. امروزه روانشناسان معتقدند نبايد صرفاً به دنبال سنجش هوش كودكان بود بلكه بايد ظرفيت يادگيري آنها را به دست آورد، زيرا همواره ظرفيت يادگيري بچهها بسيار بيشتر از آن است كه ميآموزند.
عمدهترين دلائل افت تحصيلي
1- عوامل فردي: شامل هوش، توجه و دقت، انگيزه، هيجانات و آشفتگيهاي عاطفي و نارسائيهاي جسمي.
2- عوامل خانوادگي: شامل روابط خانوادگي، فقر مالي و اقتصادي، فقر فرهنگي والدين، فقدان والدين يا والد.
3- علل آموزشي مدرسه: شامل شيوه تدريس معلم، برنامه درسي مدرسه، پيشداوري معلم، شرايط فيزيكي كلاس، ارزيابيهاي نادرست معلمان از عملكرد دانشآموزان، پايين بودن نسبت معلم به دانشآموزان، كمبود معلم مجرب، آموزشديده و علاقهمند به تدريس و تحت پوشش قرار نگرفتن دانشآموزان واجبالتعليم.
راههاي كاهش افت تحصيلي
افت تحصيلي موضوعي غير قابل حل نيست، اما حل آن هم يكباره و ناگهاني و با شيوههاي آني ميسر نيست. براي مقابله با اين پديده، به برنامهريزيهاي درازمدت و زيربنايي احتياج است. برنامههايي كه بر اساس واقعيتهاي اجتماعي باشند و ضمانت اجرايي به عنوان يكي از اصول برنامهريزي آموزشي را داشته باشند.
الف: برنامههاي درازمدت يا بنيادي: اين برنامهها تدابير زيربنايي است كه يك سياست كلي را در نظام آموزشي ميطلبد. برخي از جزييات اين روشها عبارتند از:
1- تجديد نظر در نظام ارزشيابي.
2- كاهش تعداد دانشآموزان هر كلاس.
3- ارزيابي هوشي دانشآموزان قبل از دبستان.
5- فراهم كردن امكانات آموزش و پرورش.
ب: برنامههاي كوتاه مدت: جزئيات اين برنامهها به شرح زير است:
1- تهيه به موقع كتابهاي درسي و فراهم آوردن وسايل كمك آموزشي.
2- همكاري نزديك اولياء مدرسه و والدين.
3- ارزيابي عملكرد معلمان و تشويق معلمان كارآمد.
4- تقويت انگيزههاي دروني دانشآموزان.
همچنين تغيير در نگرشهاي آموزشي معلمان، تغيير در سبكهاي مديريت مدارس، نوآوري در روشهاي تدريس، اصلاح فرآيند ياددهي- يادگيري و توجه به مشاركت مردمي ميتواند در كاهش مسائل آموزش و پرورش به ويژه افت تحصيلي مثمر ثمر باشد.
بهرهگيري از مطالعات تطبيقي يعني استفاده از تجربيات ساير كشورها در اين زمينه ميتواند مؤثر باشد. به عنوان مثال در هند راههاي زير را به كار بردهاند:
1- روشهاي موثر تدريس عرضه گرديد.
2- ازآموزي معلمين آغاز شد.
3- بين والدين و معلمين رابطه نزديكتر ايجاد شد.
در كشور پاكستان بيشتر روي بازآموزيها تاكيد شده و بازآموزي معلمين را سرلوحه كار خود قرار دادهاند و معتقدند كه اين كار بايد شامل آموزش مهارتهاي تدريس، بازنگري محتواي دروس و آموزش مهارتهايي باشد كه انگيزه دانشآموزان را به درس و تحصيل بيشتر كند.
همچنين براي كاهش افت تحصيلي علاوه بر راههاي درون سازماني به راههاي برون سازماني نيز نياز است. مثلا كاهش علائق افراد به تحصيلات به ويژ در پسران، به خاطر نبود بازار كار مناسب و شايسته براي دانشآموختگان است كه اين مهم عامل جدي در كاهش انگيزش تحصيلي در آنها ميشود، به طوري كه نابرابريهاي آموزشي در شهر و روستا و نيز نابرابريهاي جنسيتي (دختران در مقابل پسران) در تحصيلات عاليه كه در يك دهه اخير بر عكس چند دهه قبل در نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالي كشور ما رخ داده است، به دليل عدم تطابق نيازهاي بازار كار به تخصص فارغالتحصيلان مدارس و دانشآموختگان دانشگاههاست.
خسارتهاي ناشي از افت تحصيلي:
1- هزينههاي تحميلشده به دولت كه شامل:
الف: اتلاف هزينههاي جاري اداره موسسات آموزشي توسط دولت.
ب: اتلاف سرمايهگذاريهاي ثابت براي احداث و تجهيز فضاهاي آموزشي و پرورشي.
2- هزينههاي تحميلشده بر خانواده شامل:
الف: اتلاف هزينههاي مستقيم خانواده مثل پرداخت حق ثبتنام، هزينه لوازمالتحرير.
ب: اتلاف هزينههاي حمل و نقل، ارتباطات براي رفت و آمد دانشآموزان به مدرسه.
3- خسارتهاي وارده به دانشآموزان شكست خورده شامل:
الف: هزينه فرصت از دست رفته بر اثر ديرتر راه يافتن به بازار كار.
ب: خسارتهاي ديگري كه بر فرد وارد ميشود مثل هزينه واقعي سرخوردگي، احساس حقارت و بيكفايتي و خودپنداري منفي.
به نظر ميرسد كه بعد رواني اجتماعي خسارتها كه به دانشآموز و خانواده او وارد ميشود، بهمراتب ضربات رواني جديتري نسبت به بعد مادي خانواده بر فرد تحميل ميكند و متأسفانه جبران زخمهاي شكست تحصيلي بهكندي انجام ميشود.
نتيجهگيري:
مسئله افت تحصيلي به عنوان قديميترين و بحثانگيزترين مسأله آموزش و پرورش ايران در دهههاي اخير بوده است كه فاصله بين وضعيت علمي موجود فراگيران با وضعيت مورد انتظار آنها از حد معقول و مقبول آن فراتر رفته است و منجر به خسارتهاي اقتصادي، رواني و اجتماعي گرديده است.
تحقيقات انجامشده نشان ميدهد در كشور ما شكست تحصيلي زياد و پرحجم بوده و از همان سال اول ابتدايي گريبانگير برخي از دانشآموزان ميشود. تحليلهاي آماري نشان ميدهند كه اين پديده در ايران نيز همانند ساير جوامع گزينشي بوده و همه طبقات به يك نسبت با آن مواجه نيستند. اين امر در مناطق محروم و روستايي و در ميان حاشيهنشينان شهرها بسيار عميقتر است.
متأسفانه گهگاه در ارائه آمار و ارقام، دقت لازم صورت نميگيرد تا ميزان و حجم واقعي معضلات آموزشي و فرهنگي مشخص گردد. وقتي در مواردي مانند مسئله بيسوادي آمار متفاوتي از 22 تا 32 درصد ارائه ميشود، چگونه انتظار داريم برنامهريزي درستي در اين مورد بنماييم. متأسفانه بدتر از اين، پاك كردن صورت مسئله، به جاي حل مسئله در بحث افت تحصيلي قابل تأمل است. يعني به جاي مردودي و تجديدي، اجازه تكرار امتحان در نوبتهاي متوالي را به معني كاهش افت تحصيلي بيان ميكنند.
شناخت علل فردي، اجتماعي از يكطرف و علل ساختاري و آموزشي نظام تعليم و تربيت از طرف ديگر مسائل را پيچيدهتر كرده است. بدين منظور براي كاهش افت تحصيلي ميتوان از تغيير و نوآوري آموزش در عرصه تربيت هنر، نظام ارزشيابي، روشهاي تدريس، مشاركت اولياء، و سبكهاي مديريت مدارس استفاده كرد.
خـــــدانـگهــــــدار
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)