نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: مقایسه مداوم خود با دیگران

2068
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    مقایسه مداوم خود با دیگران

    سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه.

    حقیقت اینه که من یه مشکلی دارم خیلی ازم انرژی میگیره ولی نمیدونم منشا این فکر و موضوع چیه. برای همین خواستم اینجا مطرح کنم.

    راستش مدت ها قبل شاید دو سال پیش... من سرم تو کار خودم بود و به این که بقیه چیکار میکنن بی توجه بودم. ولی تو این مدت تو فضای مجازی که بودم و همسنای خودم رو میدیدم خیلی عجیب بود برام.

    تا حالا چند نفری بودن که تو این دو سال تو مجازی دیدم که میگفتن باید کیف دنیا رو کرد... باید هر لحظه خوش بگذره.

    مثلا یه بار با یه شخصی که داشتم صحبت میکردم گفتم من یه بازی هست یه بازی فکری که وقتی میخوام یکم حال و هوا عوض بشه میرم تو کامپیوتر بازی میکنم. بازی انلاین هست و فکری هست و خوبه من وقتی بازی میکنم خیلی رو روحیه اثر میگذاره.

    ولی یه مشکلی دارم.


    راستش من الان زیاد تفریح نمیکنم. ینی دو سه سال هست که به طبع اینکه درس داشتم نتونستم خوب تفریح کنم و مجبور بودم از تفریح بزنم و درس بخونم.

    الان هر چی تفریح دارم و خودم رو مشغول میکنم یه جورایی نمیدونم چطور تو مغزم تلقین میشه که این لذت واقعی نیست.

    ینی میدونین چیه تحت تاثیر بقیه قرار گرفته.

    یه بار یه دختری بود یه جایی گفت رانندگی بلده و کورس میذارن... چند بار عکس گذاشته بود برای همه سرعت 180 .. 220
    اونم تو سن من؟؟؟!!

    یه جورایی چطوری بگم یه حس ناراحتی هست که میگه تو تقریح واقعی رو نمیکنی. در صورتی که من به همین درس خوندن زیاد و باشگاه و موزیک و کتاب روانشناسی خوندن و کامپیوتر و اینا فعلا قانعم... عاشق اینا بگم بهتره.

    من کمال طلبی دارم-وسواس فکری هم به طبع اون دارم متاسفانه.....

    الان چیکار کنم. تاثیر گذاشته مجبور شدم مطرحش کنم

    اینو هم بگم بهتره اون افرادی که میگفتن کیف دنیا رو بکن درسشون خیلی ضعیفه و حسرت میخورن که مثل یه ادم معمولی درس میخوندن. ینی ضعیف ان

    در حقیقت خودم رو با دیگران مقایسه میکنم تو این مورد.
    قبلنا خودم رو تو داشتن دوست دختر با بقیه مقایسه میکردم خخخ ولی الان فهمیدم من نداشته باشم چند قدم جلوترم و اون مشکل حل شد.

    اونا حسرت اینو میخورن میتونستن مثل من درس میخوندن ولی من خودم نمیدونم دارم حسرت چه چیزی رو میخورم و اصلا قضیه چیه.


    امیدوارم تو این موضوع کمکم کنین چون این موضوع اذیت کننده هست. نمیدونم حرف بقیه چرا برام مهم شده. یه بار یه دوستی رسما اینو بهم گوشزد کرده بود که تو چرا حرف بقیه اینقد برات مهم شده. چون اوله اول که باهاش حرف میزدم اصلا حرف بقیه کلا برام بی معنی بود و حذف میکردم ولی الان ...... اشکال کجاست؟ نمیتونم دلیل رو پیدا کنم.
    عذر میخوام طولانی شد

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل فکری

    این رو گفتم چون فهمیدم یکی از بستگان تولدشه و از نزدیکان گفتتن تو هم برو... ولی من راستش زیاد اهل تولد و اینا نیستم و یه فردی بود طوری از تولد گرفتن حرف میزد یه حسی در من ایجاد شده که انگار وقتی تولدی نرم و مراسم خاصی نرم از جامعه عقبم! اون شخص میگفت خیلی اهل تولد و ایناست و زود به زود تولد میرن و یا میگیرن هر چی تو ذهنم بود بدون سانسور گذاشتم اینجا تا بتونیم حلش کنیم. اینا چیزایی هستن که ذهنم باهاشون درگیره.

    اون شخص که از تولد حرف میزد و ماشین بازی و کیف دنیا رو کردن و درس نخوندن یه نفره. و هم چنین درسش افتضاحه و از این لحاظ خودش رو بدبخت کرده. ضمنا من اون فرد رو چون اولویت ها و معیار هایی که باید یه دوست خوب داشته باشه رو نداشته منم ترکش کرده بودم
    ویرایش توسط ss75 : 02-04-2018 در ساعت 09:04 PM

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21473
    نوشته ها
    54
    تشکـر
    1
    تشکر شده 39 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل فکری

    اینا افکار طبیعیه. سبک زندگی شما متفاوت از اوناییه که داری باهاشون خودت رو مقایسه میکنی. ببین من یه عمر وقتم رو صرف درس خوندن و شاگرد اول بودن کردم، بدون اینکه به لباس و تفریح و ماشین و این چیزا فک کنم. بعد از این همه مدت منم یه نگاه انداختم دیدم همه چیم معمولیه و در عوض اطرافیام همگی برا این چیزا وقت و انرژی میذارن بدون اینکه موفقیت های من رو داشته باشن. اینا طبیعیه و سیر زندگی و سبک زندگی خودشه. شما ممکنه از چیزی لذت ببری که بقیه نبرن. اما به نظرم بهتره توی همه چی متعادل بود و نرمال.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط rex.kax نمایش پست ها
    اینا افکار طبیعیه. سبک زندگی شما متفاوت از اوناییه که داری باهاشون خودت رو مقایسه میکنی. ببین من یه عمر وقتم رو صرف درس خوندن و شاگرد اول بودن کردم، بدون اینکه به لباس و تفریح و ماشین و این چیزا فک کنم. بعد از این همه مدت منم یه نگاه انداختم دیدم همه چیم معمولیه و در عوض اطرافیام همگی برا این چیزا وقت و انرژی میذارن بدون اینکه موفقیت های من رو داشته باشن. اینا طبیعیه و سیر زندگی و سبک زندگی خودشه. شما ممکنه از چیزی لذت ببری که بقیه نبرن. اما به نظرم بهتره توی همه چی متعادل بود و نرمال.
    سلام مرسی بابت جواب.

    اکثرا هم فکرم میره پیش این موضوع که کار درست رو کی داره انجام میده؟ من یه اون افراد؟ من مثل همین صفاتی که گفتین عاشق درس خوندنم و شاگرد ممتاز بودن همون مثل حس شما. ولی هر دفعه خیلی از افراد رو میبینم که دارن خوشگذرانی میکنن و اصلا هم هدف خاصی ندارن و فقط کیف دنیا رو میکنن.

    از خیلیا شنیدم که میگن کیف دنیا رو بکن دنیا نمیدونم یکی دو روزه و این حرفا.... فکرم به این مشغول میشه که این وسط کی داره کار درست رو انجام میده؟ من یا اون شخص یا اشخاصی که گفتن بیخیال درس و هدف و برو سراغ کیف دنیا و تفریح؟

    نمیدونم شاید به خاطر وسواس فکری چیزی هست این فکرا فکرم میره پیش این موضوع که نکنه بعده چندین سال بعدا بفهمم که باید یه زمانی خوش میگذروندم و تلفش کردم؟؟ ینی وقتی از این دوره جوونی بگذرم ممکنه بگم کاش به جای این کار ها میرفتم دنبال تفریح و اینا؟ همش این طور سوالا به فکرم میرسه
    ویرایش توسط ss75 : 02-04-2018 در ساعت 10:26 PM

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21473
    نوشته ها
    54
    تشکـر
    1
    تشکر شده 39 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل فکری

    شما نمیتونی با معیارهای دیگران زندگی خودت رو بسازی! ببین خودت فک میکنی زندگی خوب به چی میگن، وقتت رو صرف همون کار کن! من هیچوقت بالای پنجاه تومن برای اصلاح موی سر خرج نکردم در صورتی که دوستای من خیلی بیشتر از این مقادیر رو خرج یه ژل یا کراتینه و... میکنن! (یه مثال بود فقط). هیچوقت هم ناراحت یا پشیمون نبودم از سبک زندگیم؛ ولی منم مثل شما بهش فکر کردم. نتیجه هم این بوده که از وضعیت الانم خیلی راضیم! من توی خیلی چیزا از اکثر اطرافیانم جلوتر هستم...

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط rex.kax نمایش پست ها
    شما نمیتونی با معیارهای دیگران زندگی خودت رو بسازی! ببین خودت فک میکنی زندگی خوب به چی میگن، وقتت رو صرف همون کار کن! من هیچوقت بالای پنجاه تومن برای اصلاح موی سر خرج نکردم در صورتی که دوستای من خیلی بیشتر از این مقادیر رو خرج یه ژل یا کراتینه و... میکنن! (یه مثال بود فقط). هیچوقت هم ناراحت یا پشیمون نبودم از سبک زندگیم؛ ولی منم مثل شما بهش فکر کردم. نتیجه هم این بوده که از وضعیت الانم خیلی راضیم! من توی خیلی چیزا از اکثر اطرافیانم جلوتر هستم...

    یه جورایی مشکل همینه فکر کنم. ریشه مشکل همینه. ینی فکر کنم بین این دو تا گیر کردم: 1. طوری باشم که اکثر همسن و سالای من هستن(عامه پسند-تابع مد) 2. طوری باشم که خودم میخوام. خودم مثلا طرز تفکرم اینطوری هست: من فعلا درس مهم ترین هست. کنارش تفریح میکنم ولی در حدی که لطمه نزنه به درسم. بعده یه مدت که به هدف رسیدم تفریح های اصلی رو شروع کنم-ینی چیزایی که به عنوان تفریح قبول کردم

    مثلا از نظر خودم تفریح اینه که ادم همه کار هاشو بکنه بعد با خیال راحت بره تفریح -استراحت

    مثلا ادم حالا مثلا یه دکتر کارش رو انجام بده بعد بره یه جای دنج یه گوشه دنیا هر چی میتونه خرج کنه ولی اون لحظه بشه بهترین لحظه عمرش در کنار خانوادش و همچنین اینطوری خیالش راحته از همه جوانب وظیفه اش رو انجام داده



    فقط یه مثالی بود زدم تا بهتر بتونم مطلب رو عنوان کنم بین این دو گیر افتادم. تابع مد بودن یا خودم بودن. تو نگاه اول مسخره میرسه ولی یه مشکل شده برای من.

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21473
    نوشته ها
    54
    تشکـر
    1
    تشکر شده 39 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    اوهوع
    داداچ تا 50 هزار تومان خرج موی سرت میکنی ؟
    باو من با 6 هزار تومان المانی میزنم میره
    کارت درسته دادا :-) :-)

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21473
    نوشته ها
    54
    تشکـر
    1
    تشکر شده 39 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط ss75 نمایش پست ها
    یه جورایی مشکل همینه فکر کنم. ریشه مشکل همینه. ینی فکر کنم بین این دو تا گیر کردم: 1. طوری باشم که اکثر همسن و سالای من هستن(عامه پسند-تابع مد) 2. طوری باشم که خودم میخوام. خودم مثلا طرز تفکرم اینطوری هست: من فعلا درس مهم ترین هست. کنارش تفریح میکنم ولی در حدی که لطمه نزنه به درسم. بعده یه مدت که به هدف رسیدم تفریح های اصلی رو شروع کنم-ینی چیزایی که به عنوان تفریح قبول کردم

    مثلا از نظر خودم تفریح اینه که ادم همه کار هاشو بکنه بعد با خیال راحت بره تفریح -استراحت

    مثلا ادم حالا مثلا یه دکتر کارش رو انجام بده بعد بره یه جای دنج یه گوشه دنیا هر چی میتونه خرج کنه ولی اون لحظه بشه بهترین لحظه عمرش در کنار خانوادش و همچنین اینطوری خیالش راحته از همه جوانب وظیفه اش رو انجام داده



    فقط یه مثالی بود زدم تا بهتر بتونم مطلب رو عنوان کنم بین این دو گیر افتادم. تابع مد بودن یا خودم بودن. تو نگاه اول مسخره میرسه ولی یه مشکل شده برای من.
    میفهمم. با معیار خودت زندگی کن. پشیمون نمیشی! جایگاه اجتماعی تو در آینده خیلی بهتر از بقیه خواهد بود. اونا نوک دماغشون رو میبینن و شما دوردست ها رو. البته خب به تفریحت هم برس و از جامعه عقب نمون، اما بنده ی چیزای حقیر هم نشو!

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    درود
    عرض شود که منشا این مشکل شوما مقایسه کردن خودتون با بقیه هست و این خیلی بده
    یادت باشه هرکس توی یه صفحه ای از زندگیش زندگی میکنه و قرار نیست ما هم توی صفحه اونا قرار بگیریم
    همیشه باید سعی کنی از حداقل ها لذت ببری کمال طلبی هم خودم دارم خیلی دلم میخاد درمانش کنم ولی دارم سعیمو میکنم
    ولی دربارش اینو میتونم بگم که کمال طلبی توجه به جزییات رو بیشتر میکنه و ما رو از هدف اصلیمون دور میکنه
    شاد و پیروز باشی


    تشکر شما هم موفق باشید

    علت این که من خودم رو با بقیه مقایسه میکنم چی میتونه باشه؟ مطمینا یه چیزی اینجا کمه. نمیدونم چیه. اعتماد به نفسه یا عزت نفسه یا اصلا علتش چیه؟ میتونه از این باشه که یه مدت با اشخاصی رفت و امد داشتم که اعتماد به نفس خیلی کمی داشتن و همش خودشون رو با بقیه مقایسه میکردن؟ ینی افراد منفی

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مشکل فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط ss75 نمایش پست ها
    سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه.

    حقیقت اینه که من یه مشکلی دارم خیلی ازم انرژی میگیره ولی نمیدونم منشا این فکر و موضوع چیه. برای همین خواستم اینجا مطرح کنم.

    راستش مدت ها قبل شاید دو سال پیش... من سرم تو کار خودم بود و به این که بقیه چیکار میکنن بی توجه بودم. ولی تو این مدت تو فضای مجازی که بودم و همسنای خودم رو میدیدم خیلی عجیب بود برام.

    تا حالا چند نفری بودن که تو این دو سال تو مجازی دیدم که میگفتن باید کیف دنیا رو کرد... باید هر لحظه خوش بگذره.

    مثلا یه بار با یه شخصی که داشتم صحبت میکردم گفتم من یه بازی هست یه بازی فکری که وقتی میخوام یکم حال و هوا عوض بشه میرم تو کامپیوتر بازی میکنم. بازی انلاین هست و فکری هست و خوبه من وقتی بازی میکنم خیلی رو روحیه اثر میگذاره.

    ولی یه مشکلی دارم.


    راستش من الان زیاد تفریح نمیکنم. ینی دو سه سال هست که به طبع اینکه درس داشتم نتونستم خوب تفریح کنم و مجبور بودم از تفریح بزنم و درس بخونم.

    الان هر چی تفریح دارم و خودم رو مشغول میکنم یه جورایی نمیدونم چطور تو مغزم تلقین میشه که این لذت واقعی نیست.

    ینی میدونین چیه تحت تاثیر بقیه قرار گرفته.

    یه بار یه دختری بود یه جایی گفت رانندگی بلده و کورس میذارن... چند بار عکس گذاشته بود برای همه سرعت 180 .. 220
    اونم تو سن من؟؟؟!!

    یه جورایی چطوری بگم یه حس ناراحتی هست که میگه تو تقریح واقعی رو نمیکنی. در صورتی که من به همین درس خوندن زیاد و باشگاه و موزیک و کتاب روانشناسی خوندن و کامپیوتر و اینا فعلا قانعم... عاشق اینا بگم بهتره.

    من کمال طلبی دارم-وسواس فکری هم به طبع اون دارم متاسفانه.....

    الان چیکار کنم. تاثیر گذاشته مجبور شدم مطرحش کنم

    اینو هم بگم بهتره اون افرادی که میگفتن کیف دنیا رو بکن درسشون خیلی ضعیفه و حسرت میخورن که مثل یه ادم معمولی درس میخوندن. ینی ضعیف ان

    در حقیقت خودم رو با دیگران مقایسه میکنم تو این مورد.
    قبلنا خودم رو تو داشتن دوست دختر با بقیه مقایسه میکردم خخخ ولی الان فهمیدم من نداشته باشم چند قدم جلوترم و اون مشکل حل شد.

    اونا حسرت اینو میخورن میتونستن مثل من درس میخوندن ولی من خودم نمیدونم دارم حسرت چه چیزی رو میخورم و اصلا قضیه چیه.


    امیدوارم تو این موضوع کمکم کنین چون این موضوع اذیت کننده هست. نمیدونم حرف بقیه چرا برام مهم شده. یه بار یه دوستی رسما اینو بهم گوشزد کرده بود که تو چرا حرف بقیه اینقد برات مهم شده. چون اوله اول که باهاش حرف میزدم اصلا حرف بقیه کلا برام بی معنی بود و حذف میکردم ولی الان ...... اشکال کجاست؟ نمیتونم دلیل رو پیدا کنم.
    عذر میخوام طولانی شد
    میشه بدونم رشتتون چیه؟

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    37821
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    4
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل فکری

    سلام
    به نظرم درس خوندن لذتش با بقيه لذت ها فرق داره ، هم مداومه و هم با احتمال خوبى ( به شرط رعايت يك سرى از مسائل ) درس خوندن باعث مى شه در آينده هم شرايط به گونه اى باشه كه بتونين به درس خوندن ادامه بدين. ولى مثلا تولد و اين جور چيز ها لذت مداومى نيست و يا مثلا بازى كردن اگرچه مى تونه مداوم باشه ولى مسلما شرايطى رو به وجود نمياره كه بشه در آينده هم بازى كرد ، تا حدودى مى شه گفت از يه حدى هر چه قدر آدم بيشتر بازى كنه ، احتمال اين كه در آينده هم بتونه بازى كنه كم مى شه ! درست برعكس درس خوندن .
    ولى به هر حال انسان تك بعدى نيست و نمى شه هر روز فقط درس خوند و همه ى زندگى آدم بشه درس ، تفريح هم در كنارش لازمه
    موفق باشين
    ویرایش توسط porya-z : 02-05-2018 در ساعت 01:06 PM

  12. کاربران زیر از porya-z بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل فکری

    نقل قول نوشته اصلی توسط porya-z نمایش پست ها
    سلام
    به نظرم درس خوندن لذتش با بقيه لذت ها فرق داره ، هم مداومه و هم با احتمال خوبى ( به شرط رعايت يك سرى از مسائل ) درس خوندن باعث مى شه در آينده هم شرايط به گونه اى باشه كه بتونين به درس خوندن ادامه بدين. ولى مثلا تولد و اين جور چيز ها لذت مداومى نيست و يا مثلا بازى كردن اگرچه مى تونه مداوم باشه ولى مسلما شرايطى رو به وجود نمياره كه بشه در آينده هم بازى كرد ، تا حدودى مى شه گفت از يه حدى هر چه قدر آدم بيشتر بازى كنه ، احتمال اين كه در آينده هم بتونه بازى كنه كم مى شه ! درست برعكس درس خوندن .
    ولى به هر حال انسان تك بعدى نيست و نمى شه هر روز فقط درس خوند و همه ى زندگى آدم بشه درس ، تفريح هم در كنارش لازمه
    موفق باشين

    سلام یه بخشی از متن رو موافقم ... در مورد من و کسایی که عاشق درس خوندن هستن این مطلب درسته

    ولی بخش دیگه رو نمیشه گفت. من به این موضوع فکر کردم که چرا من از درس خوشم میاد اون یکی از نمیدونم ماشین بازی....



    جوابش اسونه. چون ادم دنبال چیزی میره که ازش خوشش میاد.. میره دنبال چیزی که ازش خاطره خوبی داره و زمانی باعث اعتماد به نفسش شده و خوش گذشته.

    اون فرد مثلا درس ضعیف بوده و هست. اوضاع من و شما متفاوت بوده و هست با این فرد. چرا ؟ چون ما عادت کردیم به موفقیت تو مدرسه دانشگاه و کلا درس خوندن شده یه تفریح یه سرگرمی یه هدف

    ولی برای طرف مقابل (منظورم یه طیف وسیعی هست(البته اشخاصی مد نظرم هستن که فقط بی هدف دنبال خوش گذرونی موفت هستن) از اشخاصی که تفریح زود گذر رو به درس و اینا ترجیح میدن.. اونا چون این لذت رو نداشتن و تجربه خوبی نداشتن میرن دنبال چیزای دیگه و زمینه های دیگه.

    به استثنا ها واقفم بله -در حالت کلی گفتم. شاید مثلا یکی به جای درس بره یه ورزشکار بشه و یا یه راننده حرفه ای بشه. ولی وقتی طرف مقابل " فقط" برای خوش گذرونی موقت اینده رو خراب میکنه این یه چیز دیگه هست.


    فقط خواستم چیزایی که از دیروز پریروز به ذهنم رسید بگم و فهمیدم این مقایسه ها از اساس غلط بود. امروز یه چند بار فکرم داشت میرفت طرف مقایسه کردن ولی زود منحرفش کردم به طرف درس به هر حال فهمیدم اشکال کجای کاره. تشکر از دوستان

  14. کاربران زیر از ss75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ریسک جراحی
    توسط delvapas2000 در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 06-26-2019, 01:56 AM
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-09-2019, 11:04 AM
  3. خودم رو با همسرم مقایسه میکنم
    توسط sara222 در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 12-25-2018, 12:23 PM
  4. سادیسم و مازوخیسم از دیدگاه اریک فروم
    توسط آرمان اسليو در انجمن روانشناسی جنسی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 10-23-2015, 11:44 AM
  5. مقایسه کردن با دیگران
    توسط m.stroozan در انجمن سایر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-01-2015, 05:17 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد