نمایش نتایج: از 1 به 43 از 43

موضوع: هیچ دوست صمیمی ندارم

22784
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy هیچ دوست صمیمی ندارم

    سلام بچه ها
    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و چجوری حرفمو بزنم مشکل من اینه که من تا الان که 21 سالمه هیچ دوست صمیمی (خودم دخترم و دوست صمیمی دختر منظورمه ) ندارم و این موضوع باعث میشه خیلی احساس تنهایی بکنم یجورایی اعتماد به نفس و عزت نفسمو هم پایین اورده و احساس میکنم خودم ادم مشکل داریم نه اینکه ادمی باشم که دیر جوشه نه اتفاقا خیلیم اجتماعیم و راحت با ادما ارتباط میگیرم رشتمم روانشناسیه از دوران مدرسه و قبلن هم چن تا دوست صمیمی داشتم ولی هیچکدوم باهام نموندن این موضوع خیلی ناراحتم میکنه و همش میگم ب چ گناهی اینجوری تنهام کسی هست بهم کمک کنه ؟؟؟ من اینجا اومدم ک بهم کمک کنید چون نمیخوام خودمو خار و خفیف کنم این موضوع رو با کسایی که اطرافم هستن درمیون بزارم راحت نیستم
    میخوام بفهمم شاید خودم ی عیبی داشتم ولی هرطور خودم مرور میکنم سبک سنگین میکنم هیچوقت تو دوستیام کم نذاشتم و دوست بدی نبودم که بخوام بهشون ضرر برسونم که اینجوری الان حتا ی دوست واقعی و صمیمی کنارم نباشه و تنها باشم دوستای معمولی زیاد دارم ولی هیچکدوم زیاد باهام صمیمی نیستن .
    میدونید مثلا یهو میبینم دوستای دبیرستانم مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن خب دلم میشکنه و واقعا هم بیشتر از این که هیچ دلیلی برای این کارشون پیدا نمیکنم اخه من حتا از اون بچه های ساکت و ارومم نیستم خیلیم فعالم تو کلاس و تو بین دوستا
    یا مثلا دوستای دوران دبستان و راهنماییم همون 6.7 نفری ک باهم بزرگ شدیم نمیدونم چرا اینجوری میکنن حتا منو میبینن سلامم نمیکنن البته منم وقتی اونا نیان طرفم نمیرم ولی اصلنم برو خودم هیچیو نمیارم هروقت بیان یا باهاشون برخورد داشته باشم خیلی خوب برخورد میکنم اصلا ادمی نیستم ک بخوام با دیگران بدرفتاری کنم
    خودمم خیلی دختر اجتماعی هستم و از قبلن همیشه توگروه دوستانه هستم یعنی با دوستام بیشتر از همه جا بهم خوش میگذره و الان ک هیچکسو دور و برم ندارم خیلی اذیت میشم لطفا کمکم کنید
    بنظرتون باید چیکار کنم هرچقدم میخوام بی تفاوت باشم نمیتونم خیلی ازارم میده حتا خیلی شبا خوابشونم میبینم و همش ب خودم میگم چرا من و برای فراموش کردن این موضوع و سرپوش گذاشتن روش و از تنهایی دست ب یه کاری میزنم که خیلی بده داره نابودم میکنه اصن
    ویرایش توسط Shahshatranj* : 07-12-2018 در ساعت 06:28 PM

  2. 4 کاربران زیر از Shahshatranj* بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38164
    نوشته ها
    603
    تشکـر
    288
    تشکر شده 407 بار در 290 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم چون هیچ دوست صمیمی ندارم

    اتفاقا یه خانمی هم بود دقیقا مثل شما بود و آدم خوبی هم بود و هم سن هم هستید، بذار ببینم میتونم آیدیشو پیدا کنم، به اون گفتم دور دوستی رو خط بکشه و به تنهایی عادت کنه چون آدمایی مثل شما سخت گیر میاد... شانس بیاری بازم به سایت سر بزنه

    http://forum.moshaver.co/f123/%D9%85...F%D9%87-39609/
    @mina22
    ویرایش توسط heh_heh : 07-12-2018 در ساعت 09:13 PM

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم چون هیچ دوست صمیمی ندارم

    مرسی ک برام پیداش کردید ایدیو حرفاتونو خوندم همشو همش درست ولی من فقط نمیخوام تنها باشم راضیم ب همون رابطه ای ک برپایه سود و منفعته ...
    درسته قانون زندگی ادما شده همین منم حاضرم ب دیگران کمک کنم ولی چرا هیشکی کنار من نیست داره داغونم میکنه این فکر و خیالا این تنهاییا نمیتونم انتظار نداشته باشم همه اون روزا جلو چشامه حالا چطور میتونم تنها بمونم و ب این تنهایی عادت کنم ... بهم یادبدید ب همه چی راضیم فقط میخوام از این وضعیت خارج بشم حالم از خودم بهم میخوره که هنوز دوست دارم با ادمایی باشم که ذره ای ب من تعلق خاطر ندارن

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38382
    نوشته ها
    207
    تشکـر
    79
    تشکر شده 62 بار در 50 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم چون هیچ دوست صمیمی ندارم

    سلام عزیز
    خوش اومدی
    اینکه توی رابطه ها حتما باید رابطه برا همیشه باشه این غلطه
    هیچ رابطه ای همیشگی نیست
    البته خب بعضیا هستن که نمیتونن با تنهایی خودشون کنار بیان و حتما باید دوستی پیدا کنن
    توی محیط های اجتماعی ، مدرسه ، دانشگاه و ... به راحتی میشه دوست پیدا کرد فقط باید خجالتی نباشی و سر حرفو باز کنی
    بقیش درست میشه

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم چون هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah4 نمایش پست ها
    سلام عزیز
    خوش اومدی
    اینکه توی رابطه ها حتما باید رابطه برا همیشه باشه این غلطه
    هیچ رابطه ای همیشگی نیست
    البته خب بعضیا هستن که نمیتونن با تنهایی خودشون کنار بیان و حتما باید دوستی پیدا کنن
    توی محیط های اجتماعی ، مدرسه ، دانشگاه و ... به راحتی میشه دوست پیدا کرد فقط باید خجالتی نباشی و سر حرفو باز کنی
    بقیش درست میشه



    سلام ببينيد نميخوام همه هميشكي باشن فقط ميخوام مث همه ادما حداقل يكي باهام بمونه و اينكه همونطور ك با بقيه برخورد ميكنن با منم برخورد بشه من اصلا خجالتي نيستم و ادمي نيستم ك نتونه ارتباط بگيره با ديگران اتفاقا ارتباطاتم خيلي طبيعيه ن زياد اويزون كسي ميشم نه اينكه زياد منزوي و خجالتيم ك نتونم ارتباط بگيرم الانم تو دانشگاه با گروه دوستام ك هستم خيلي باهميم فعاليم ولي خوب اونم در حد همكلاسيه دانشگاه باهميم و مسلما نميتونيم دوست هميشگي بشيم چون شهرامونم با هم فرق ميكنه فقط مشكل من رفتار دوستاي دوران دبيرستان و راهنماييمه ك بالا هم گفتم كاراشون باعث تعجب و ناراحتيم ميشه و همش ميگم يعني يكي من اضافه بودم ميخوام بدونم اشكال كارم كجاست ك همچين رفتاري باهام ميكنن و اين قضيه ب شدت ناراحتم ميكنه اصلن از فكر كاراشون نميتونم بيرون بيام بايد چيكار كنم ك اينجوري نباشه

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30750
    نوشته ها
    338
    تشکـر
    1,307
    تشکر شده 391 بار در 213 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم چون هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام ببينيد نميخوام همه هميشكي باشن فقط ميخوام مث همه ادما حداقل يكي باهام بمونه و اينكه همونطور ك با بقيه برخورد ميكنن با منم برخورد بشه من اصلا خجالتي نيستم و ادمي نيستم ك نتونه ارتباط بگيره با ديگران اتفاقا ارتباطاتم خيلي طبيعيه ن زياد اويزون كسي ميشم نه اينكه زياد منزوي و خجالتيم ك نتونم ارتباط بگيرم الانم تو دانشگاه با گروه دوستام ك هستم خيلي باهميم فعاليم ولي خوب اونم در حد همكلاسيه دانشگاه باهميم و مسلما نميتونيم دوست هميشگي بشيم چون شهرامونم با هم فرق ميكنه فقط مشكل من رفتار دوستاي دوران دبيرستان و راهنماييمه ك بالا هم گفتم كاراشون باعث تعجب و ناراحتيم ميشه و همش ميگم يعني يكي من اضافه بودم ميخوام بدونم اشكال كارم كجاست ك همچين رفتاري باهام ميكنن و اين قضيه ب شدت ناراحتم ميكنه اصلن از فكر كاراشون نميتونم بيرون بيام بايد چيكار كنم ك اينجوري نباشه
    عزیزم منم خیلی از نوشته هات برام قابل لمس بود ولی یه موردی خیلی دوستی هارو قوی میکنه و اون نزدیک شدن به هم هست اگر فکر میکنی کسی پیش قدم نمیشه شما بشین من با تنها کسی که میتونستم حرف بزنم و راحت بودم چند سال پیش قهر کردم و چند وقت پیش آشتی کردم بازم خیلی از حرف هایی که به هیچ کس این سالها نزده بود به من گفت من هم تو این سالها با اینکه کسایی کنارم بودن با هیچ کس حرف نزده بودم با اون صحبت کردم احساس میکنم تنها ادمیه که میتونم باهاش صحبت کنم عین آب خوردن با اینکه اصلا رابطه احساسی ای نداریم ولی نوع رابطه اون راحتیش و اینکه میدونی قضاوتی نمیکنه در مورد خود تو باعث میشه منم باهاش راحت باشم / ولی در مورد بقیه دوستان و گردهمایی ها و اینا اگر فکر میکنی مشکلی نداری اصلا از این موضوع استفاده کن توفیق اجباری بدونش تنهایی واقعا نعمته با تنهایی به خیلی احساس های فوق العاده ای میرسی / رضا صادقی چند سال پیش گفت من خداروشکر میکنم پام این جور بود دوستم نیومد در بزنه بگه پاشو بریم سر کوچه وقتم رو به بطالت نگذروندم و ...
    امضای ایشان
    حال که انسان اشرف مخلوقات است
    باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
    و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
    انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
    باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.


    ملت عشق، الیف




  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم چون هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aza نمایش پست ها
    عزیزم منم خیلی از نوشته هات برام قابل لمس بود ولی یه موردی خیلی دوستی هارو قوی میکنه و اون نزدیک شدن به هم هست اگر فکر میکنی کسی پیش قدم نمیشه شما بشین من با تنها کسی که میتونستم حرف بزنم و راحت بودم چند سال پیش قهر کردم و چند وقت پیش آشتی کردم بازم خیلی از حرف هایی که به هیچ کس این سالها نزده بود به من گفت من هم تو این سالها با اینکه کسایی کنارم بودن با هیچ کس حرف نزده بودم با اون صحبت کردم احساس میکنم تنها ادمیه که میتونم باهاش صحبت کنم عین آب خوردن با اینکه اصلا رابطه احساسی ای نداریم ولی نوع رابطه اون راحتیش و اینکه میدونی قضاوتی نمیکنه در مورد خود تو باعث میشه منم باهاش راحت باشم / ولی در مورد بقیه دوستان و گردهمایی ها و اینا اگر فکر میکنی مشکلی نداری اصلا از این موضوع استفاده کن توفیق اجباری بدونش تنهایی واقعا نعمته با تنهایی به خیلی احساس های فوق العاده ای میرسی / رضا صادقی چند سال پیش گفت من خداروشکر میکنم پام این جور بود دوستم نیومد در بزنه بگه پاشو بریم سر کوچه وقتم رو به بطالت نگذروندم و ...


    سلام مرسی از کمکتون میدونید من چن بار سعی کردم ولی احساس میکنم اونا رغبتی ندارن واسه همین نخواستم خودمو به کسی تحمیل کنم منم عین شما ی دوست صمیمی داشتم که همیشه تو جمع دوستان همه غبطه میخوردن ب رابطه مون خیلی باهم بودیم و همو درک میکردیم ولی یهو دوسال پیش دیکه باهام حرف نزد و من هرچی میخواستم بهش ز بزنم و باهاش صحبت کنم جوابمو نداد تا اینکه دیگه منم مثل خودش قطع رابطه کردم دوسال کلا باهم قط رابطه کردیم حتا شماره همو هم از تو گوشیامون پاک کردیم تا امسال که بازم ی جایی همو دیدیمو و شماره همو گرفتیم و مث دوتا اشنای معمولی باهم برخورد کردیم یکی دو دفه الان بهم پیام دادیم ولی انگار رغبت نداشت که از این صمیمی تر بشیم نمیدونم شایدم من اینجوری فک کردم ولی باز نخواستم اویزون کسی باشم و سراغش نرفتم دیگه
    بعد در مورد غنیمت بودن تنهاییم اره تنهایی خوبه ولی وقتی که کسایی رو داشته باشی ی وقتاییم تنهاییو ترجیح بدی فکر اینکه من تنهام و هیچکی کنارم نیست ادمو داغون میکنه دست خودتم نیست
    میدونید من اصلن ادمی نیستم که نشون بدم ضعیفم تا به امروزم تو این چند سال حتا به ی نفرم نگفتم این مشکلمو همیشه ظاهرمو حفظ میکنم و واقعا هم غیر از این موضوع مشکل دیگه ای ندارم هم تو درسم تو دانشگاه نمونه ام هم از پس خودم برمیام تو کارام سرکار هم میرم خیلی ازم راضین و میگن باعث موفقیتشون شدم برخوردم همیشه باهمه خوبه حتا حتا با همونایی که منو کنار گذاشتن ب روی خودم نمیارم ک بهشون نیاز دارم و هروقت میبینمشون خیلی خوب باهاشون برخورد میکنم الان تو دانشگاه هم دوستای زیادی دارم ولی من خواه و ناخواه وقتی با این دوستم یا گروه دوستای مدرسه ام بودم روزای خیلی خوبیو تجربه کردم که هیچوقت یادم نمیره و این موضوع که منو کنار گذاشتن همیشه تو ذهنمه
    میتونم جلو بقیه وانمود کنم ولی جلوی خودم نه خودمو که نمیتونم گول بزنم و بعد از چن سال خودمو زدن ب بیخیالی الان دیگه تسلیم شدم و تصمیم گرفتم از بقیه کمک بخوام

  9. کاربران زیر از Shahshatranj* بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    تحقیقات جدید نشان می‌دهد که فقط موقعیت اجتماعی ما روی احساس تنهایی تاثیر نمی‌گذارند.
    بلکه ژن‌های مادرزادی ما هم بر احتمال تنها بودن تاثیرگذار هستند.
    گرچه عوامل محیطی بدون شک نقش مهم‌تری دارند.
    اما یک پژوهش جدید که روی بیش از ۱۰ هزار نفر انجام شده، نشان می‌دهد که تنهایی می‌تواند تا حدی ارثی باشد.
    تنهایی به انواع و اقسام مشکلات فیزیکی و ذهنی منجر می‌شود و عامل مهمی در مرگ‌های زود هنگام است.
    به همین دلیل دانشمندان می‌خواهند درباره منشا آن بیشتر بفهمند تا ما بتوانیم در پیشگیری از آن بهتر عمل کنیم.
    این تیم به طور خاص می‌خواست بداند که آیا ژنتیک می‌تواند یکی از عوامل موثر در تنهایی باشد یا خیر.محققان به دقت یکی از پژوهش‌های بهداشت و سلامت در آمریکا را مطالعه کردند.
    این پژوهش روی ۱۰۷۶۰ فرد ۵۰ ساله و بیشتر انجام شد.
    آنها به دنبال ارتباطی بین ژنتیک و تنهایی می‌گشتند.
    محققان بر مبنای آن داده‌ها، برآورد کردند که بین ۱۴ تا ۲۷ درصد خطر تنهایی در طول عمر می‌تواند ژنتیکی باشد.
    این تیم همچنین DNA شرکت‌کنندگان را هم مقایسه کرد تا به دنبال هر گونه رابطه‌ای بین احساس تنهایی و بعضی از موارد ژنتیکی بگردد.
    آبراهام پالمر از دانشگاه کالیفرنیا و تیمش حالا به این فرضیه رسیده‌اند که تنهایی می‌تواند یک سیستم هشدار بیولوژیکی باشد.
    وقتی ما به اندازه‌ی کافی تعاملات اجتماعی مورد نیازمان را در زندگی دریافت نمی‌کنیم، این زنگ اخطار در بدن‌مان به ما هشدار می‌دهد.
    هنوز در این زمینه باید تحقیقات بیشتری انجام شود.
    اما این پژوهش به مجموعه شواهدی اضافه شده که نشان می‌دهند بعضی از ما به طور مادرزادی گرایش بیشتری به احساس تنهایی داریم.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30750
    نوشته ها
    338
    تشکـر
    1,307
    تشکر شده 391 بار در 213 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم چون هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام مرسی از کمکتون میدونید من چن بار سعی کردم ولی احساس میکنم اونا رغبتی ندارن واسه همین نخواستم خودمو به کسی تحمیل کنم منم عین شما ی دوست صمیمی داشتم که همیشه تو جمع دوستان همه غبطه میخوردن ب رابطه مون خیلی باهم بودیم و همو درک میکردیم ولی یهو دوسال پیش دیکه باهام حرف نزد و من هرچی میخواستم بهش ز بزنم و باهاش صحبت کنم جوابمو نداد تا اینکه دیگه منم مثل خودش قطع رابطه کردم دوسال کلا باهم قط رابطه کردیم حتا شماره همو هم از تو گوشیامون پاک کردیم تا امسال که بازم ی جایی همو دیدیمو و شماره همو گرفتیم و مث دوتا اشنای معمولی باهم برخورد کردیم یکی دو دفه الان بهم پیام دادیم ولی انگار رغبت نداشت که از این صمیمی تر بشیم نمیدونم شایدم من اینجوری فک کردم ولی باز نخواستم اویزون کسی باشم و سراغش نرفتم دیگه
    بعد در مورد غنیمت بودن تنهاییم اره تنهایی خوبه ولی وقتی که کسایی رو داشته باشی ی وقتاییم تنهاییو ترجیح بدی فکر اینکه من تنهام و هیچکی کنارم نیست ادمو داغون میکنه دست خودتم نیست
    میدونید من اصلن ادمی نیستم که نشون بدم ضعیفم تا به امروزم تو این چند سال حتا به ی نفرم نگفتم این مشکلمو همیشه ظاهرمو حفظ میکنم و واقعا هم غیر از این موضوع مشکل دیگه ای ندارم هم تو درسم تو دانشگاه نمونه ام هم از پس خودم برمیام تو کارام سرکار هم میرم خیلی ازم راضین و میگن باعث موفقیتشون شدم برخوردم همیشه باهمه خوبه حتا حتا با همونایی که منو کنار گذاشتن ب روی خودم نمیارم ک بهشون نیاز دارم و هروقت میبینمشون خیلی خوب باهاشون برخورد میکنم الان تو دانشگاه هم دوستای زیادی دارم ولی من خواه و ناخواه وقتی با این دوستم یا گروه دوستای مدرسه ام بودم روزای خیلی خوبیو تجربه کردم که هیچوقت یادم نمیره و این موضوع که منو کنار گذاشتن همیشه تو ذهنمه
    میتونم جلو بقیه وانمود کنم ولی جلوی خودم نه خودمو که نمیتونم گول بزنم و بعد از چن سال خودمو زدن ب بیخیالی الان دیگه تسلیم شدم و تصمیم گرفتم از بقیه کمک بخوام

    راستش بیشتر فکر میکنم شما خیلی خودتون رو قوی نشون میدید یا همش فکر اینو میکنید که اویزون هستید یا نه و... منم با این دوستم که آشتی کردم اگر با فکر شما میخواستیم پیش بریم ده دفعه قطع ارتباط میکردیم / اوایل دوستی وقتی قهر میکردم باهاش با بی محلی جوابشو میدادم کلی طول میکشید تا بفهمه انقد که من خندم میگرفت میگفتم واقعا نمیفهمی باهات قهرم و آشتی میکردیم و بعدا فهمیدم که کلا با همه این مشکل رو داره که اصلا تو حس اینکه یکی داره بی محلی میکنه قهر کرده اینا نیست خیلی وقت ها هم من انقد پیگیری کردم که رابطه ادامه داشته به نظرم شما باید به نسبت خصوصیات اطرافیانتون باهاشون رفتار کنید نه اینکه فکر کنید ضعیف نشون داده میشید یا چی / من بیشتر فکر میکنم دیگران فکر میکنن شما بهشون نیازی ندارید برای همین هم دوستون دارن هم یه احترام خاصی بین شما برقراره که شما رو دورتر کرده / اگر اون افراد رو از نظر شخصیتی خوب میبینید به این چیزا فکر نکنید تلفن رو بردارید زنگ بزنید بهشون شوخی شوخی بگید حرفاتون رو بگید اصلا دلتون تنگ شده میخواید ببینیدشون چه اشکالی داره کم کم شما هم تو جمعشون ثابت میشیدو خودشون میان دنبال شما
    امضای ایشان
    حال که انسان اشرف مخلوقات است
    باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
    و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
    انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
    باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.


    ملت عشق، الیف




  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام بچه ها
    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و چجوری حرفمو بزنم مشکل من اینه که من تا الان که 21 سالمه هیچ دوست صمیمی (خودم دخترم و دوست صمیمی دختر منظورمه ) ندارم و این موضوع باعث میشه خیلی احساس تنهایی بکنم یجورایی اعتماد به نفس و عزت نفسمو هم پایین اورده و احساس میکنم خودم ادم مشکل داریم نه اینکه ادمی باشم که دیر جوشه نه اتفاقا خیلیم اجتماعیم و راحت با ادما ارتباط میگیرم رشتمم روانشناسیه از دوران مدرسه و قبلن هم چن تا دوست صمیمی داشتم ولی هیچکدوم باهام نموندن این موضوع خیلی ناراحتم میکنه و همش میگم ب چ گناهی اینجوری تنهام کسی هست بهم کمک کنه ؟؟؟ من اینجا اومدم ک بهم کمک کنید چون نمیخوام خودمو خار و خفیف کنم این موضوع رو با کسایی که اطرافم هستن درمیون بزارم راحت نیستم
    میخوام بفهمم شاید خودم ی عیبی داشتم ولی هرطور خودم مرور میکنم سبک سنگین میکنم هیچوقت تو دوستیام کم نذاشتم و دوست بدی نبودم که بخوام بهشون ضرر برسونم که اینجوری الان حتا ی دوست واقعی و صمیمی کنارم نباشه و تنها باشم دوستای معمولی زیاد دارم ولی هیچکدوم زیاد باهام صمیمی نیستن .
    میدونید مثلا یهو میبینم دوستای دبیرستانم مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن خب دلم میشکنه و واقعا هم بیشتر از این که هیچ دلیلی برای این کارشون پیدا نمیکنم اخه من حتا از اون بچه های ساکت و ارومم نیستم خیلیم فعالم تو کلاس و تو بین دوستا
    یا مثلا دوستای دوران دبستان و راهنماییم همون 6.7 نفری ک باهم بزرگ شدیم نمیدونم چرا اینجوری میکنن حتا منو میبینن سلامم نمیکنن البته منم وقتی اونا نیان طرفم نمیرم ولی اصلنم برو خودم هیچیو نمیارم هروقت بیان یا باهاشون برخورد داشته باشم خیلی خوب برخورد میکنم اصلا ادمی نیستم ک بخوام با دیگران بدرفتاری کنم
    خودمم خیلی دختر اجتماعی هستم و از قبلن همیشه توگروه دوستانه هستم یعنی با دوستام بیشتر از همه جا بهم خوش میگذره و الان ک هیچکسو دور و برم ندارم خیلی اذیت میشم لطفا کمکم کنید
    بنظرتون باید چیکار کنم هرچقدم میخوام بی تفاوت باشم نمیتونم خیلی ازارم میده حتا خیلی شبا خوابشونم میبینم و همش ب خودم میگم چرا من و برای فراموش کردن این موضوع و سرپوش گذاشتن روش و از تنهایی دست ب یه کاری میزنم که خیلی بده داره نابودم میکنه اصن
    سلام عزیزم. منم دقیقا مشکل تو رو دارم و نمیدونم چطوری این مشکل حل میشه دوستان توصیه کردن که این مسائل خیلی برام مهم نباشه ولی خب نمیشه یه مدته سعی کردم کمتر حساس باشم و بیشتر به فکر خودم باشم مشکل تنهاییم حل نشده ولی کمتر ناراحت میشم
    ویرایش توسط mina22 : 07-14-2018 در ساعت 06:36 PM

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم چون هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    اتفاقا یه خانمی هم بود دقیقا مثل شما بود و آدم خوبی هم بود و هم سن هم هستید، بذار ببینم میتونم آیدیشو پیدا کنم، به اون گفتم دور دوستی رو خط بکشه و به تنهایی عادت کنه چون آدمایی مثل شما سخت گیر میاد... شانس بیاری بازم به سایت سر بزنه

    http://forum.moshaver.co/f123/%D9%85...F%D9%87-39609/
    @mina22
    ممنون بابت تگ کردنتون، به تنهایی نمیشه عادت کرد به هر حال آدم موجودی اجتماعیه

  14. کاربران زیر از mina22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم چون هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Aza نمایش پست ها
    راستش بیشتر فکر میکنم شما خیلی خودتون رو قوی نشون میدید یا همش فکر اینو میکنید که اویزون هستید یا نه و... منم با این دوستم که آشتی کردم اگر با فکر شما میخواستیم پیش بریم ده دفعه قطع ارتباط میکردیم / اوایل دوستی وقتی قهر میکردم باهاش با بی محلی جوابشو میدادم کلی طول میکشید تا بفهمه انقد که من خندم میگرفت میگفتم واقعا نمیفهمی باهات قهرم و آشتی میکردیم و بعدا فهمیدم که کلا با همه این مشکل رو داره که اصلا تو حس اینکه یکی داره بی محلی میکنه قهر کرده اینا نیست خیلی وقت ها هم من انقد پیگیری کردم که رابطه ادامه داشته به نظرم شما باید به نسبت خصوصیات اطرافیانتون باهاشون رفتار کنید نه اینکه فکر کنید ضعیف نشون داده میشید یا چی / من بیشتر فکر میکنم دیگران فکر میکنن شما بهشون نیازی ندارید برای همین هم دوستون دارن هم یه احترام خاصی بین شما برقراره که شما رو دورتر کرده / اگر اون افراد رو از نظر شخصیتی خوب میبینید به این چیزا فکر نکنید تلفن رو بردارید زنگ بزنید بهشون شوخی شوخی بگید حرفاتون رو بگید اصلا دلتون تنگ شده میخواید ببینیدشون چه اشکالی داره کم کم شما هم تو جمعشون ثابت میشیدو خودشون میان دنبال شما

    اگه شما اینجوری میگید شایدم اینجوری باشه ب هرحال خیلی ممنون ازتون ک وقتتونو گذاشتید برام منم همینو میخواستم ک قضیه رو برای ی نفر تعریف کنم اونم خارج از دایره این رابطه درموردش نظرشو بده بقول روانشناسا تکنیک نگاه از بالکن سعی میکنم ب راهکاراتونم عمل کنم ولی شاید نشه بزودی. میسی

  16. کاربران زیر از Shahshatranj* بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    Aza

  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    سلام عزیزم. منم دقیقا مشکل تو رو دارم و نمیدونم چطوری این مشکل حل میشه دوستان توصیه کردن که این مسائل خیلی برام مهم نباشه ولی خب نمیشه یه مدته سعی کردم کمتر حساس باشم و بیشتر به فکر خودم باشم مشکل تنهاییم حل نشده ولی کمتر ناراحت میشم
    سلام گلی خوشبختم از اشناییت و همچنین خوشحال ک جدیدا کمتر ناراحت میشی منم باید سعیمو بکنم دیگه

  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    تحقیقات جدید نشان می‌دهد که فقط موقعیت اجتماعی ما روی احساس تنهایی تاثیر نمی‌گذارند.
    بلکه ژن‌های مادرزادی ما هم بر احتمال تنها بودن تاثیرگذار هستند.
    گرچه عوامل محیطی بدون شک نقش مهم‌تری دارند.
    اما یک پژوهش جدید که روی بیش از ۱۰ هزار نفر انجام شده، نشان می‌دهد که تنهایی می‌تواند تا حدی ارثی باشد.
    تنهایی به انواع و اقسام مشکلات فیزیکی و ذهنی منجر می‌شود و عامل مهمی در مرگ‌های زود هنگام است.
    به همین دلیل دانشمندان می‌خواهند درباره منشا آن بیشتر بفهمند تا ما بتوانیم در پیشگیری از آن بهتر عمل کنیم.
    این تیم به طور خاص می‌خواست بداند که آیا ژنتیک می‌تواند یکی از عوامل موثر در تنهایی باشد یا خیر.محققان به دقت یکی از پژوهش‌های بهداشت و سلامت در آمریکا را مطالعه کردند.
    این پژوهش روی ۱۰۷۶۰ فرد ۵۰ ساله و بیشتر انجام شد.
    آنها به دنبال ارتباطی بین ژنتیک و تنهایی می‌گشتند.
    محققان بر مبنای آن داده‌ها، برآورد کردند که بین ۱۴ تا ۲۷ درصد خطر تنهایی در طول عمر می‌تواند ژنتیکی باشد.
    این تیم همچنین DNA شرکت‌کنندگان را هم مقایسه کرد تا به دنبال هر گونه رابطه‌ای بین احساس تنهایی و بعضی از موارد ژنتیکی بگردد.
    آبراهام پالمر از دانشگاه کالیفرنیا و تیمش حالا به این فرضیه رسیده‌اند که تنهایی می‌تواند یک سیستم هشدار بیولوژیکی باشد.
    وقتی ما به اندازه‌ی کافی تعاملات اجتماعی مورد نیازمان را در زندگی دریافت نمی‌کنیم، این زنگ اخطار در بدن‌مان به ما هشدار می‌دهد.
    هنوز در این زمینه باید تحقیقات بیشتری انجام شود.
    اما این پژوهش به مجموعه شواهدی اضافه شده که نشان می‌دهند بعضی از ما به طور مادرزادی گرایش بیشتری به احساس تنهایی داریم.

    اهان یعنی الان علاوه بر مشکل از دیگران مشکل از ژن منم هست خب این ک شد ریشه یابی و عواقبش راهکارتون چیه؟

  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام گلی خوشبختم از اشناییت و همچنین خوشحال ک جدیدا کمتر ناراحت میشی منم باید سعیمو بکنم دیگه
    منم همینطور عزیزم. هرچی کمتر حساس باشی کمتر هم ناراحت میشی

  20. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    منم همینطور عزیزم. هرچی کمتر حساس باشی کمتر هم ناراحت میشی
    اوهووم تصميممو گرفتم ديگه منم تا جاييكه ميتونم از شرايطم راضي باشم و ناراحت نشم تمركزم رو زندگي و موفقيت و راهي ك در پيش دارم باشه

  21. کاربران زیر از Shahshatranj* بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38164
    نوشته ها
    603
    تشکـر
    288
    تشکر شده 407 بار در 290 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    این فیلمو حتما ببینید:
    هنکاک
    http://www.filimo.com/m/RdiCB
    @mina22 @Shahshatranj*

  23. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2017
    شماره عضویت
    35242
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    9
    تشکر شده 18 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    سلام ببینید من هم دوست صمیمی انچنانی ندارم دوست که همجنس شما باشه نمیتونه رابطه خیلی عاطفی و نزدیک باهاتون برقرار کنه مثل شوهر یا دوست پسر به نظرم شما توقع دارید یک نفر برای همیشه با شما بمونه یا هر روز سراغ شمارو بگیره این طور نیست ....
    به نظرم سعی کنید از جنس مخالف یک شریک زندگی پیدا کنید بهتره.

  24. کاربران زیر از mt12 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط heh_heh نمایش پست ها
    این فیلمو حتما ببینید:
    هنکاک
    http://www.filimo.com/m/RdiCB
    @mina22 @Shahshatranj*
    چرا؟

  26. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38164
    نوشته ها
    603
    تشکـر
    288
    تشکر شده 407 بار در 290 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    چرا؟
    یه نفر با قدرت های ویژه شروع میکنه به مردم کمک کردن ولی مردم دوسش ندارن و کلی ازش شکایت کردن و هرجا می بیننش بهش فحش میدن... ولی در آخر اوضاع تغییر میکنه...

  27. کاربران زیر از heh_heh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41203
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    سلام

  29. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2019
    شماره عضویت
    41203
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    سلام هنوز ت این سایت فعالین؟

  30. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2020
    شماره عضویت
    42698
    نوشته ها
    92
    تشکـر
    57
    تشکر شده 82 بار در 52 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط sahar_13 نمایش پست ها
    سلام هنوز ت این سایت فعالین؟
    سلام بله همه هستن کمک میکنن . یه تاپیک جدید بزنید

  31. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    سلام بله فعالیم

  32. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2020
    شماره عضویت
    43602
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    Red face پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام بچه ها
    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و چجوری حرفمو بزنم مشکل من اینه که من تا الان که 21 سالمه هیچ دوست صمیمی (خودم دخترم و دوست صمیمی دختر منظورمه ) ندارم و این موضوع باعث میشه خیلی احساس تنهایی بکنم یجورایی اعتماد به نفس و عزت نفسمو هم پایین اورده و احساس میکنم خودم ادم مشکل داریم نه اینکه ادمی باشم که دیر جوشه نه اتفاقا خیلیم اجتماعیم و راحت با ادما ارتباط میگیرم رشتمم روانشناسیه از دوران مدرسه و قبلن هم چن تا دوست صمیمی داشتم ولی هیچکدوم باهام نموندن این موضوع خیلی ناراحتم میکنه و همش میگم ب چ گناهی اینجوری تنهام کسی هست بهم کمک کنه ؟؟؟ من اینجا اومدم ک بهم کمک کنید چون نمیخوام خودمو خار و خفیف کنم این موضوع رو با کسایی که اطرافم هستن درمیون بزارم راحت نیستم
    میخوام بفهمم شاید خودم ی عیبی داشتم ولی هرطور خودم مرور میکنم سبک سنگین میکنم هیچوقت تو دوستیام کم نذاشتم و دوست بدی نبودم که بخوام بهشون ضرر برسونم که اینجوری الان حتا ی دوست واقعی و صمیمی کنارم نباشه و تنها باشم دوستای معمولی زیاد دارم ولی هیچکدوم زیاد باهام صمیمی نیستن .
    میدونید مثلا یهو میبینم دوستای دبیرستانم مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن خب دلم میشکنه و واقعا هم بیشتر از این که هیچ دلیلی برای این کارشون پیدا نمیکنم اخه من حتا از اون بچه های ساکت و ارومم نیستم خیلیم فعالم تو کلاس و تو بین دوستا
    یا مثلا دوستای دوران دبستان و راهنماییم همون 6.7 نفری ک باهم بزرگ شدیم نمیدونم چرا اینجوری میکنن حتا منو میبینن سلامم نمیکنن البته منم وقتی اونا نیان طرفم نمیرم ولی اصلنم برو خودم هیچیو نمیارم هروقت بیان یا باهاشون برخورد داشته باشم خیلی خوب برخورد میکنم اصلا ادمی نیستم ک بخوام با دیگران بدرفتاری کنم
    خودمم خیلی دختر اجتماعی هستم و از قبلن همیشه توگروه دوستانه هستم یعنی با دوستام بیشتر از همه جا بهم خوش میگذره و الان ک هیچکسو دور و برم ندارم خیلی اذیت میشم لطفا کمکم کنید
    بنظرتون باید چیکار کنم هرچقدم میخوام بی تفاوت باشم نمیتونم خیلی ازارم میده حتا خیلی شبا خوابشونم میبینم و همش ب خودم میگم چرا من و برای فراموش کردن این موضوع و سرپوش گذاشتن روش و از تنهایی دست ب یه کاری میزنم که خیلی بده داره نابودم میکنه اصن
    شاید حرفی زدید یا رفتاری داشتید که ناراحت شدن. یا جور دیگه ای برداشت کردن و ناراحت شدن. شاید سو تفاهم شده. ممکنه شما فکر کنید همیشه خوب بودید ولی یه موقع هایی بقیه این فکرو نمیکنن (از روی تجربم میگم) پس دوستانه محترمانه و صمیمی ازشون بخواید اگه چیزی از شما باعث ناراحتشون شده بگن‌. مثلا بگید از همه اینو میپرسید و میخواهید رو شخصیت تون کار کنید. اگرم جواب مثبت بود بحث کردن و دلیل اوردن فقط ضرر میرسونه. دست دوستی بدید و بگید سو تفاهم شده. بعد ازون اگر خواستید باهاشون دوست بمونید اگر نه فقط بگذرید و توجه نکنید.
    امیدوارم تونسته باشم کمک کنم.
    البته این حس شما رو خیلیا دارن و شایع هست. من دوستای زیادی دارم ولی شخصا بی خیال داشتن دوست خیلی صمیمی شدم. احساس میکنم این برای سنای پایین و نهایتا تا پایان مدرسه هست. توضیحش طولانی میشه اگر خواستید در نظر دیگری دربارش میگم.

  33. کاربران زیر از Emma94 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    ممنونم درسته حتما از این راهنماییتون استفاده میکنم و نتیجه رو میگم امیدوارم که مشکلم حل بشه

    خوشحال میشم اگر باز کمکی ازتون بر میاد راهنماییم کنید

  35. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30309
    نوشته ها
    320
    تشکـر
    60
    تشکر شده 103 بار در 87 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    ممنونم درسته حتما از این راهنماییتون استفاده میکنم و نتیجه رو میگم امیدوارم که مشکلم حل بشه

    خوشحال میشم اگر باز کمکی ازتون بر میاد راهنماییم کنید
    سلام عزیزم، خوبی؟
    نمیدونم منو یادت میاد یا نه ولی دو سال پیش با هم حرف زدیم و منم مشکل تو رو داشتم. خیلی تلاش کردم تا مشکلم رو حل کنم و فهمیدم که دلیل این موضوعات این بوده که من به خودم به اندازه کافی احترام نمیذاشتم و زیاد رو حرف ها و کارهای بقیه حساس بودم. الان تلاشم این بوده که این دوتا کار رو انجام بدم و الان تا حد زیادی برام مهم نیس کارهایی که دیگران در قبالم انجام میدن. اینو حس کردم که وقتی به خودم اهمیت بدم ناخودآگاه دیگران جذبم میشن و نزدیکم میان از طرفی هم برخلاف قبل تلاش میکنم به هرکسی اندازه ظرفیتش توجه و محبت کنم و تا حدی از این نظر الان حالم بهتره
    گفتم اینا رو بهت بگم شاید مفید باشه برات
    با آرزوی شادی و موفقیتت

  36. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    سلام میناجون اره یادمه تورو خداروشکر ک حالت بهتره میدونی میناجون منم اهمیت نمیدم یعنی اصلن بروی خودم نمیارم دارم خودمو مشغول زندگیم کردم ولی چیزی ک منو اذیت میکنه و غیر عادیه خوابهامه نمیدونم چرا اینجوریه حداقل هفته ی یبار من تو خوابام دوستامو میبینم که مثل قبل با همیم و این کل روز اشفته ام میکنه

  37. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44089
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ :دقیقا منم اینجورم انقدر داغون شدم ک حد نداره جوری ک وقتی دوتا دوستو تو خیابون میبی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام بچه ها
    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و چجوری حرفمو بزنم مشکل من اینه که من تا الان که 21 سالمه هیچ دوست صمیمی (خودم دخترم و دوست صمیمی دختر منظورمه ) ندارم و این موضوع باعث میشه خیلی احساس تنهایی بکنم یجورایی اعتماد به نفس و عزت نفسمو هم پایین اورده و احساس میکنم خودم ادم مشکل داریم نه اینکه ادمی باشم که دیر جوشه نه اتفاقا خیلیم اجتماعیم و راحت با ادما ارتباط میگیرم رشتمم روانشناسیه از دوران مدرسه و قبلن هم چن تا دوست صمیمی داشتم ولی هیچکدوم باهام نموندن این موضوع خیلی ناراحتم میکنه و همش میگم ب چ گناهی اینجوری تنهام کسی هست بهم کمک کنه ؟؟؟ من اینجا اومدم ک بهم کمک کنید چون نمیخوام خودمو خار و خفیف کنم این موضوع رو با کسایی که اطرافم هستن درمیون بزارم راحت نیستم
    میخوام بفهمم شاید خودم ی عیبی داشتم ولی هرطور خودم مرور میکنم سبک سنگین میکنم هیچوقت تو دوستیام کم نذاشتم و دوست بدی نبودم که بخوام بهشون ضرر برسونم که اینجوری الان حتا ی دوست واقعی و صمیمی کنارم نباشه و تنها باشم دوستای معمولی زیاد دارم ولی هیچکدوم زیاد باهام صمیمی نیستن .
    میدونید مثلا یهو میبینم دوستای دبیرستانم مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن خب دلم میشکنه و واقعا هم بیشتر از این که هیچ دلیلی برای این کارشون پیدا نمیکنم اخه من حتا از اون بچه های ساکت و ارومم نیستم خیلیم فعالم تو کلاس و تو بین دوستا
    یا مثلا دوستای دوران دبستان و راهنماییم همون 6.7 نفری ک باهم بزرگ شدیم نمیدونم چرا اینجوری میکنن حتا منو میبینن سلامم نمیکنن البته منم وقتی اونا نیان طرفم نمیرم ولی اصلنم برو خودم هیچیو نمیارم هروقت بیان یا باهاشون برخورد داشته باشم خیلی خوب برخورد میکنم اصلا ادمی نیستم ک بخوام با دیگران بدرفتاری کنم
    خودمم خیلی دختر اجتماعی هستم و از قبلن همیشه توگروه دوستانه هستم یعنی با دوستام بیشتر از همه جا بهم خوش میگذره و الان ک هیچکسو دور و برم ندارم خیلی اذیت میشم لطفا کمکم کنید
    بنظرتون باید چیکار کنم هرچقدم میخوام بی تفاوت باشم نمیتونم خیلی ازارم میده حتا خیلی شبا خوابشونم میبینم و همش ب خودم میگم چرا من و برای فراموش کردن این موضوع و سرپوش گذاشتن روش و از تنهایی دست ب یه کاری میزنم که خیلی بده داره نابودم میکنه اصن
    سلام دقیقا منم این مشکلو دارم جوری ک داغونم مخصوصا وقتی دوتا دوستو تو خیابون میبینم حالم خراب میشه جوری ک الان افسردگی گرفتم منم همسن شمام الان

  38. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44348
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    ممنونم درسته حتما از این راهنماییتون استفاده میکنم و نتیجه رو میگم امیدوارم که مشکلم حل بشه

    خوشحال میشم اگر باز کمکی ازتون بر میاد راهنماییم کنید
    سلام . منم باهات همدردم . من ۲۶سالمه و دو تا از دوستای صمیمی ام بعد از تاهل و دانشجویی ازم خیلی فاصله گرفتن دیگه تا جایی که سه ماه یکبار هم ازم سراغی نمیگرفتن
    و اکثر ا که همو میدیدیم همیشه این من بودم که سراغ اونارو میگرفتم و برنامه ملاقات اوکی میکردم.دوستای دیگه ام هم از ایران رفتند خارج از کشور و منم غیر از دوستان دبیرستانیم رفیق دیگه ای نداشتم ، غیر از همکارام که بازم با رفت و آمد و تماس گرفتن نشد بشن رفیق واقعی . مسئله ای که وجود داره همیشه درباره فکر میکنن اینه که با روابط اجتماعی بالایی که دارم کلی دورم شلوغه و رفیق پفیق زیاد دارم . هیچ وقت دوست ندارم این موضوع و فکرو تایید کنم .قبلا همیشه یه ادمایی بودن که میشد بری باهاشون قهوه بخوری و ناهار بری و .. خوش بکذرونی دردل کنی الان ولی کسی رو نتونستم جایگزین کنم رفقای قدیمم که فقط هر موقع کارم دارن یا سوالی دارن سراغمو میگیرن . این وضع خسته ام کرده ... حتی وقتی بیشتر سعی میکنم نامحسوس ب کسی نزدیک بشم و کاری کنم اروم اروم همو بعنوان رفیق صمیمی بپذیریم هیچی نمیشه
    اون جذب من نمیشه . شایدم من ایرادی دارم که بقیه با انرژی و روابط اجتماعی بالایی که دارم نمیتونم حتی یه نفر رو رام خودم کنم ، با اون دوستا چه قدیمیا چه جدیدیا لحظه های خوب داشتیم ولی الان سطحی و گذرا شده
    منم دلم میخواد از تنهایی دربیام همش ادای از زندگی لذت بردن رو ورمیدارم ، من ب یه دوست وفادار و محترم و خوش مشرب و خوشرو از جنسیت دخترجوان نیازمندیم

  39. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    سلام
    منم رابطه عاطفی نخواستم یه دوست همیشگی خواستم مث بقیه مث خواهرم مث دخترخالم مث همه ی ادما که ی رفیق چندساله دارن
    اون موقه ک این مشکلو گفتم مجرد بودم ولی الان متاهلم و باز مشکلم حل ک نشده بدترم شده چون همسرم هم خب بالاخره مث همه ادما برا خودش دوست و رفیق داره و باز ذهنم این تنهایی منو ب رخ میکشه

  40. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دقیقا منم اینجورم انقدر داغون شدم ک حد نداره جوری ک وقتی دوتا دوستو تو خیابون میبی

    نقل قول نوشته اصلی توسط fafa2 نمایش پست ها
    سلام دقیقا منم این مشکلو دارم جوری ک داغونم مخصوصا وقتی دوتا دوستو تو خیابون میبینم حالم خراب میشه جوری ک الان افسردگی گرفتم منم همسن شمام الان
    آفرین چ خوب گفتی همه جا این موضوع باعث ناراحتیه تو دنیای واقعی تو خیابون میبینی تو خانواده میبینی تو فضای مجازی ی استوری دوستانه میبینی و ساعت ها تورو آشفته میکنه

  41. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    38659
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    1
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Marziye.R نمایش پست ها
    سلام . منم باهات همدردم . من ۲۶سالمه و دو تا از دوستای صمیمی ام بعد از تاهل و دانشجویی ازم خیلی فاصله گرفتن دیگه تا جایی که سه ماه یکبار هم ازم سراغی نمیگرفتن
    و اکثر ا که همو میدیدیم همیشه این من بودم که سراغ اونارو میگرفتم و برنامه ملاقات اوکی میکردم.دوستای دیگه ام هم از ایران رفتند خارج از کشور و منم غیر از دوستان دبیرستانیم رفیق دیگه ای نداشتم ، غیر از همکارام که بازم با رفت و آمد و تماس گرفتن نشد بشن رفیق واقعی . مسئله ای که وجود داره همیشه درباره فکر میکنن اینه که با روابط اجتماعی بالایی که دارم کلی دورم شلوغه و رفیق پفیق زیاد دارم . هیچ وقت دوست ندارم این موضوع و فکرو تایید کنم .قبلا همیشه یه ادمایی بودن که میشد بری باهاشون قهوه بخوری و ناهار بری و .. خوش بکذرونی دردل کنی الان ولی کسی رو نتونستم جایگزین کنم رفقای قدیمم که فقط هر موقع کارم دارن یا سوالی دارن سراغمو میگیرن . این وضع خسته ام کرده ... حتی وقتی بیشتر سعی میکنم نامحسوس ب کسی نزدیک بشم و کاری کنم اروم اروم همو بعنوان رفیق صمیمی بپذیریم هیچی نمیشه
    اون جذب من نمیشه . شایدم من ایرادی دارم که بقیه با انرژی و روابط اجتماعی بالایی که دارم نمیتونم حتی یه نفر رو رام خودم کنم ، با اون دوستا چه قدیمیا چه جدیدیا لحظه های خوب داشتیم ولی الان سطحی و گذرا شده
    منم دلم میخواد از تنهایی دربیام همش ادای از زندگی لذت بردن رو ورمیدارم ، من ب یه دوست وفادار و محترم و خوش مشرب و خوشرو از جنسیت دخترجوان نیازمندیم




    سلام عزیزم
    راست میگن که وقتی همدرداتو پیدا کنی دردت کمتر میشه خوبه که شماهم میاد مشکل تونو میگید
    این سوالی ک شما از خودتون دارید مگه ن که این دنیا پر از ادم مگه ن ک اینقد جمعیت تو این کره خاکی زندگی میکنند پس چرا با این شرایط هیچکس نیست که کنار من باشه ... منم هرروز و هرروز از خودم میپرسم و واقعا وقتی جوابی پیدا نمیکنم این موضوع منو ازار میده
    متاسفانه من تو شهری زندگی میکنم ک ۵.۶ تا روانشناس بیشتر نیست ک اونام منو میشناسند بخاطر رشتم و نمیتونم برم دردمو بهشون بگم راحت نیستم اگر شما میتونید بخاطر بهتر شدن حال دلتون حتما این کار بکنید

  42. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2020
    شماره عضویت
    45309
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Marziye.R نمایش پست ها
    سلام . منم باهات همدردم . من ۲۶سالمه و دو تا از دوستای صمیمی ام بعد از تاهل و دانشجویی ازم خیلی فاصله گرفتن دیگه تا جایی که سه ماه یکبار هم ازم سراغی نمیگرفتن
    و اکثر ا که همو میدیدیم همیشه این من بودم که سراغ اونارو میگرفتم و برنامه ملاقات اوکی میکردم.دوستای دیگه ام هم از ایران رفتند خارج از کشور و منم غیر از دوستان دبیرستانیم رفیق دیگه ای نداشتم ، غیر از همکارام که بازم با رفت و آمد و تماس گرفتن نشد بشن رفیق واقعی . مسئله ای که وجود داره همیشه درباره فکر میکنن اینه که با روابط اجتماعی بالایی که دارم کلی دورم شلوغه و رفیق پفیق زیاد دارم . هیچ وقت دوست ندارم این موضوع و فکرو تایید کنم .قبلا همیشه یه ادمایی بودن که میشد بری باهاشون قهوه بخوری و ناهار بری و .. خوش بکذرونی دردل کنی الان ولی کسی رو نتونستم جایگزین کنم رفقای قدیمم که فقط هر موقع کارم دارن یا سوالی دارن سراغمو میگیرن . این وضع خسته ام کرده ... حتی وقتی بیشتر سعی میکنم نامحسوس ب کسی نزدیک بشم و کاری کنم اروم اروم همو بعنوان رفیق صمیمی بپذیریم هیچی نمیشه
    اون جذب من نمیشه . شایدم من ایرادی دارم که بقیه با انرژی و روابط اجتماعی بالایی که دارم نمیتونم حتی یه نفر رو رام خودم کنم ، با اون دوستا چه قدیمیا چه جدیدیا لحظه های خوب داشتیم ولی الان سطحی و گذرا شده
    منم دلم میخواد از تنهایی دربیام همش ادای از زندگی لذت بردن رو ورمیدارم ، من ب یه دوست وفادار و محترم و خوش مشرب و خوشرو از جنسیت دخترجوان نیازمندیم
    منم دقيقا مثل شمام الان داشتم تو اينترنت سرچ ميكردم چگونه دوست صميمى پيدا كنيم كه اين سايت برام اومد
    من ٢١ سالمه ادم خوش برخورد و شوخيم هميشه پايه همه دوستام بودم و هيچى كم نزاشتم اما به مرور زمان ازم فاصله گرفتن حالا يا دوستاى جديد پيدا كردن يا نميخوان با من وقت بگذرونن واقعا نميدونم!ديگه انقدر اين چندوقته احساس تنهايي كردم كه ديگه نميدونستم حرف دلمو كجا بگم 😕

  43. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2020
    شماره عضویت
    45309
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دقیقا منم اینجورم انقدر داغون شدم ک حد نداره جوری ک وقتی دوتا دوستو تو خیابون میبی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    آفرین چ خوب گفتی همه جا این موضوع باعث ناراحتیه تو دنیای واقعی تو خیابون میبینی تو خانواده میبینی تو فضای مجازی ی استوری دوستانه میبینی و ساعت ها تورو آشفته میکنه
    من تازه الان اومدم تو اين سايت و نوشته هاتون رو خوندم شما الان در چه حاليد تونستيد راهكارى پيدا كنيد؟

  44. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2020
    شماره عضویت
    45168
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mina22 نمایش پست ها
    سلام عزیزم، خوبی؟
    نمیدونم منو یادت میاد یا نه ولی دو سال پیش با هم حرف زدیم و منم مشکل تو رو داشتم. خیلی تلاش کردم تا مشکلم رو حل کنم و فهمیدم که دلیل این موضوعات این بوده که من به خودم به اندازه کافی احترام نمیذاشتم و زیاد رو حرف ها و کارهای بقیه حساس بودم. الان تلاشم این بوده که این دوتا کار رو انجام بدم و الان تا حد زیادی برام مهم نیس کارهایی که دیگران در قبالم انجام میدن. اینو حس کردم که وقتی به خودم اهمیت بدم ناخودآگاه دیگران جذبم میشن و نزدیکم میان از طرفی هم برخلاف قبل تلاش میکنم به هرکسی اندازه ظرفیتش توجه و محبت کنم و تا حدی از این نظر الان حالم بهتره
    گفتم اینا رو بهت بگم شاید مفید باشه برات
    با آرزوی شادی و موفقیتت
    سلام.اره به نظرم حرفتون درسته چون منم مشکل شمارو دارم و فهمیدم که به خاطر اعتماد به نفس پایینه و واسه خودم ارزش قائل نیستم یه جورایی مثل یه آدم کامل
    به نظر نمی رسم زیاد مهم به نظر نمیام برای همین کسی بهم اهمیت نمیده دارم سعی میکنم که رو خودم و عزت نفسم کار کنم.و به خودم متکی باشم از طرفی از بقیه هم
    زیاد توقع نداشته باشم.امیدورام بتونم موفق بشم.

  45. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2020
    شماره عضویت
    45328
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    سلام
    چقد خوب که این مطالبو دیدم فکر میکردم تنها من اینجوریم و دوست صمیمی ندارم .
    الان کسی راه حلی نداره چطور باید کنار اومد با این موضوع ☹️

  46. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2020
    شماره عضویت
    45168
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Rainb0w نمایش پست ها
    سلام
    چقد خوب که این مطالبو دیدم فکر میکردم تنها من اینجوریم و دوست صمیمی ندارم .
    الان کسی راه حلی نداره چطور باید کنار اومد با این موضوع ☹️������
    اول اینکه باید یاد بگیری از تنهاییت لذت ببری
    و زیاد هم دنبال این قضیه نباشی چون جواب عکس میده.و آخر اینکه توی روابط دوستی باید اول به
    خودت و خواسته های خودت توجه کنی بعد دیگران.

  47. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44348
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط yasamiin نمایش پست ها
    منم دقيقا مثل شمام الان داشتم تو اينترنت سرچ ميكردم چگونه دوست صميمى پيدا كنيم كه اين سايت برام اومد
    من ٢١ سالمه ادم خوش برخورد و شوخيم هميشه پايه همه دوستام بودم و هيچى كم نزاشتم اما به مرور زمان ازم فاصله گرفتن حالا يا دوستاى جديد پيدا كردن يا نميخوان با من وقت بگذرونن واقعا نميدونم!ديگه انقدر اين چندوقته احساس تنهايي كردم كه ديگه نميدونستم حرف دلمو كجا بگم
    عزیزم مشکل من اینه که دوستای من همه ازدواج کردن و یا رفتن یه منطقه دیگه ، و تقریبا همه ارتباطاتم ب تلفنی و مجازی تبدیل شده این وضع تحملش سخته

  48. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2021
    شماره عضویت
    46890
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    من هم دوست صمیمی ندارم کسی می تواند کمک کنه

    [QUOTE=Shahshatranj*;272677]سلام بچه ها
    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و چجوری حرفمو بزنم مشکل من اینه که من تا الان که 21 سالمه هیچ دوست صمیمی (خودم دخترم و دوست صمیمی دختر منظورمه ) ندارم و این موضوع باعث میشه خیلی احساس تنهایی بکنم یجورایی اعتماد به نفس و عزت نفسمو هم پایین اورده و احساس میکنم خودم ادم مشکل داریم نه اینکه ادمی باشم که دیر جوشه نه اتفاقا خیلیم اجتماعیم و راحت با ادما ارتباط میگیرم رشتمم روانشناسیه از دوران مدرسه و قبلن هم چن تا دوست صمیمی داشتم ولی هیچکدوم باهام نموندن این موضوع خیلی ناراحتم میکنه و همش میگم ب چ گناهی اینجوری تنهام کسی هست بهم کمک کنه ؟؟؟ من اینجا اومدم ک بهم کمک کنید چون نمیخوام خودمو خار و خفیف کنم این موضوع رو با کسایی که اطرافم هستن درمیون بزارم راحت نیستم
    میخوام بفهمم شاید خودم ی عیبی داشتم ولی هرطور خودم مرور میکنم سبک سنگین میکنم هیچوقت تو دوستیام کم نذاشتم و دوست بدی نبودم که بخوام بهشون ضرر برسونم که اینجوری الان حتا ی دوست واقعی و صمیمی کنارم نباشه و تنها باشم دوستای معمولی زیاد دارم ولی هیچکدوم زیاد باهام صمیمی نیستن .
    میدونید مثلا یهو میبینم دوستای دبیرستانم مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن خب دلم میشکنه و واقعا هم بیشتر از این که هیچ دلیلی برای این کارشون پیدا نمیکنم اخه من حتا از اون بچه های ساکت و ارومم نیستم خیلیم فعالم تو کلاس و تو بین دوستا
    یا مثلا دوستای دوران دبستان و راهنماییم همون 6.7 نفری ک باهم بزرگ شدیم نمیدونم چرا اینجوری میکنن حتا منو میبینن سلامم نمیکنن البته منم وقتی اونا نیان طرفم نمیرم ولی اصلنم برو خودم هیچیو نمیارم هروقت بیان یا باهاشون برخورد داشته باشم خیلی خوب برخورد میکنم اصلا ادمی نیستم ک بخوام با دیگران بدرفتاری کنم
    خودمم خیلی دختر اجتماعی هستم و از قبلن همیشه توگروه دوستانه هستم یعنی با دوستام بیشتر از همه جا بهم خوش میگذره و الان ک هیچکسو دور و برم ندارم خیلی اذیت میشم لطفا کمکم کنید
    بنظرتون باید چیکار کنم هرچقدم میخوام بی تفاوت باشم

  49. بالا | پست 41


    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2019
    شماره عضویت
    40604
    نوشته ها
    258
    تشکـر
    214
    تشکر شده 138 بار در 100 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : من هم دوست صمیمی ندارم کسی می تواند کمک کنه

    [quote=محمد کاظم;315731]
    نقل قول نوشته اصلی توسط shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام بچه ها
    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و چجوری حرفمو بزنم مشکل من اینه که من تا الان که 21 سالمه هیچ دوست صمیمی (خودم دخترم و دوست صمیمی دختر منظورمه ) ندارم و این موضوع باعث میشه خیلی احساس تنهایی بکنم یجورایی اعتماد به نفس و عزت نفسمو هم پایین اورده و احساس میکنم خودم ادم مشکل داریم نه اینکه ادمی باشم که دیر جوشه نه اتفاقا خیلیم اجتماعیم و راحت با ادما ارتباط میگیرم رشتمم روانشناسیه از دوران مدرسه و قبلن هم چن تا دوست صمیمی داشتم ولی هیچکدوم باهام نموندن این موضوع خیلی ناراحتم میکنه و همش میگم ب چ گناهی اینجوری تنهام کسی هست بهم کمک کنه ؟؟؟ من اینجا اومدم ک بهم کمک کنید چون نمیخوام خودمو خار و خفیف کنم این موضوع رو با کسایی که اطرافم هستن درمیون بزارم راحت نیستم
    میخوام بفهمم شاید خودم ی عیبی داشتم ولی هرطور خودم مرور میکنم سبک سنگین میکنم هیچوقت تو دوستیام کم نذاشتم و دوست بدی نبودم که بخوام بهشون ضرر برسونم که اینجوری الان حتا ی دوست واقعی و صمیمی کنارم نباشه و تنها باشم دوستای معمولی زیاد دارم ولی هیچکدوم زیاد باهام صمیمی نیستن .
    میدونید مثلا یهو میبینم دوستای دبیرستانم مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن خب دلم میشکنه و واقعا هم بیشتر از این که هیچ دلیلی برای این کارشون پیدا نمیکنم اخه من حتا از اون بچه های ساکت و ارومم نیستم خیلیم فعالم تو کلاس و تو بین دوستا
    یا مثلا دوستای دوران دبستان و راهنماییم همون 6.7 نفری ک باهم بزرگ شدیم نمیدونم چرا اینجوری میکنن حتا منو میبینن سلامم نمیکنن البته منم وقتی اونا نیان طرفم نمیرم ولی اصلنم برو خودم هیچیو نمیارم هروقت بیان یا باهاشون برخورد داشته باشم خیلی خوب برخورد میکنم اصلا ادمی نیستم ک بخوام با دیگران بدرفتاری کنم
    خودمم خیلی دختر اجتماعی هستم و از قبلن همیشه توگروه دوستانه هستم یعنی با دوستام بیشتر از همه جا بهم خوش میگذره و الان ک هیچکسو دور و برم ندارم خیلی اذیت میشم لطفا کمکم کنید
    بنظرتون باید چیکار کنم هرچقدم میخوام بی تفاوت باشم
    سلام. تا الان خواستید با کسی ارتباط بگیرید و صمیمی بشید و نتونستید؟ یا کلا فکر میکنید موقعیت پیش نیومده؟

  50. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2021
    شماره عضویت
    47350
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من هم دوست صمیمی ندارم کسی می تواند کمک کنه

    [QUOTE=محمد کاظم;315731]
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام بچه ها
    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و چجوری حرفمو بزنم مشکل من اینه که من تا الان که 21 سالمه هیچ دوست صمیمی (خودم دخترم و دوست صمیمی دختر منظورمه ) ندارم و این موضوع باعث میشه خیلی احساس تنهایی بکنم یجورایی اعتماد به نفس و عزت نفسمو هم پایین اورده و احساس میکنم خودم ادم مشکل داریم نه اینکه ادمی باشم که دیر جوشه نه اتفاقا خیلیم اجتماعیم و راحت با ادما ارتباط میگیرم رشتمم روانشناسیه از دوران مدرسه و قبلن هم چن تا دوست صمیمی داشتم ولی هیچکدوم باهام نموندن این موضوع خیلی ناراحتم میکنه و همش میگم ب چ گناهی اینجوری تنهام کسی هست بهم کمک کنه ؟؟؟ من اینجا اومدم ک بهم کمک کنید چون نمیخوام خودمو خار و خفیف کنم این موضوع رو با کسایی که اطرافم هستن درمیون بزارم راحت نیستم
    میخوام بفهمم شاید خودم ی عیبی داشتم ولی هرطور خودم مرور میکنم سبک سنگین میکنم هیچوقت تو دوستیام کم نذاشتم و دوست بدی نبودم که بخوام بهشون ضرر برسونم که اینجوری الان حتا ی دوست واقعی و صمیمی کنارم نباشه و تنها باشم دوستای معمولی زیاد دارم ولی هیچکدوم زیاد باهام صمیمی نیستن .
    میدونید مثلا یهو میبینم دوستای دبیرستانم مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن خب دلم میشکنه و واقعا هم بیشتر از این که هیچ دلیلی برای این کارشون پیدا نمیکنم اخه من حتا از اون بچه های ساکت و ارومم نیستم خیلیم فعالم تو کلاس و تو بین دوستا
    یا مثلا دوستای دوران دبستان و راهنماییم همون 6.7 نفری ک باهم بزرگ شدیم نمیدونم چرا اینجوری میکنن حتا منو میبینن سلامم نمیکنن البته منم وقتی اونا نیان طرفم نمیرم ولی اصلنم برو خودم هیچیو نمیارم هروقت بیان یا باهاشون برخورد داشته باشم خیلی خوب برخورد میکنم اصلا ادمی نیستم ک بخوام با دیگران بدرفتاری کنم
    خودمم خیلی دختر اجتماعی هستم و از قبلن همیشه توگروه دوستانه هستم یعنی با دوستام بیشتر از همه جا بهم خوش میگذره و الان ک هیچکسو دور و برم ندارم خیلی اذیت میشم لطفا کمکم کنید
    بنظرتون باید چیکار کنم هرچقدم میخوام بی تفاوت باشم
    بیاین با من دوست شین منم ندارم صمیمی )) اینم ایدی تلگراممه Unknownuserfz

  51. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2023
    شماره عضویت
    49057
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : هیچ دوست صمیمی ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام بچه ها
    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و چجوری حرفمو بزنم مشکل من اینه که من تا الان که 21 سالمه هیچ دوست صمیمی (خودم دخترم و دوست صمیمی دختر منظورمه ) ندارم و این موضوع باعث میشه خیلی احساس تنهایی بکنم یجورایی اعتماد به نفس و عزت نفسمو هم پایین اورده و احساس میکنم خودم ادم مشکل داریم نه اینکه ادمی باشم که دیر جوشه نه اتفاقا خیلیم اجتماعیم و راحت با ادما ارتباط میگیرم رشتمم روانشناسیه از دوران مدرسه و قبلن هم چن تا دوست صمیمی داشتم ولی هیچکدوم باهام نموندن این موضوع خیلی ناراحتم میکنه و همش میگم ب چ گناهی اینجوری تنهام کسی هست بهم کمک کنه ؟؟؟ من اینجا اومدم ک بهم کمک کنید چون نمیخوام خودمو خار و خفیف کنم این موضوع رو با کسایی که اطرافم هستن درمیون بزارم راحت نیستم
    میخوام بفهمم شاید خودم ی عیبی داشتم ولی هرطور خودم مرور میکنم سبک سنگین میکنم هیچوقت تو دوستیام کم نذاشتم و دوست بدی نبودم که بخوام بهشون ضرر برسونم که اینجوری الان حتا ی دوست واقعی و صمیمی کنارم نباشه و تنها باشم دوستای معمولی زیاد دارم ولی هیچکدوم زیاد باهام صمیمی نیستن .
    میدونید مثلا یهو میبینم دوستای دبیرستانم مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن خب دلم میشکنه و واقعا هم بیشتر از این که هیچ دلیلی برای این کارشون پیدا نمیکنم اخه من حتا از اون بچه های ساکت و ارومم نیستم خیلیم فعالم تو کلاس و تو بین دوستا
    یا مثلا دوستای دوران دبستان و راهنماییم همون 6.7 نفری ک باهم بزرگ شدیم نمیدونم چرا اینجوری میکنن حتا منو میبینن سلامم نمیکنن البته منم وقتی اونا نیان طرفم نمیرم ولی اصلنم برو خودم هیچیو نمیارم هروقت بیان یا باهاشون برخورد داشته باشم خیلی خوب برخورد میکنم اصلا ادمی نیستم ک بخوام با دیگران بدرفتاری کنم
    خودمم خیلی دختر اجتماعی هستم و از قبلن همیشه توگروه دوستانه هستم یعنی با دوستام بیشتر از همه جا بهم خوش میگذره و الان ک هیچکسو دور و برم ندارم خیلی اذیت میشم لطفا کمکم کنید
    بنظرتون باید چیکار کنم هرچقدم میخوام بی تفاوت باشم نمیتونم خیلی ازارم میده حتا خیلی شبا خوابشونم میبینم و همش ب خودم میگم چرا من و برای فراموش کردن این موضوع و سرپوش گذاشتن روش و از تنهایی دست ب یه کاری میزنم که خیلی بده داره نابودم میکنه اصن
    نقل قول نوشته اصلی توسط shahshatranj* نمایش پست ها
    سلام بچه ها
    نمیدونم از کجا باید شروع کنم و چجوری حرفمو بزنم مشکل من اینه که من تا الان که 21 سالمه هیچ دوست صمیمی (خودم دخترم و دوست صمیمی دختر منظورمه ) ندارم و این موضوع باعث میشه خیلی احساس تنهایی بکنم یجورایی اعتماد به نفس و عزت نفسمو هم پایین اورده و احساس میکنم خودم ادم مشکل داریم نه اینکه ادمی باشم که دیر جوشه نه اتفاقا خیلیم اجتماعیم و راحت با ادما ارتباط میگیرم رشتمم روانشناسیه از دوران مدرسه و قبلن هم چن تا دوست صمیمی داشتم ولی هیچکدوم باهام نموندن این موضوع خیلی ناراحتم میکنه و همش میگم ب چ گناهی اینجوری تنهام کسی هست بهم کمک کنه ؟؟؟ من اینجا اومدم ک بهم کمک کنید چون نمیخوام خودمو خار و خفیف کنم این موضوع رو با کسایی که اطرافم هستن درمیون بزارم راحت نیستم
    میخوام بفهمم شاید خودم ی عیبی داشتم ولی هرطور خودم مرور میکنم سبک سنگین میکنم هیچوقت تو دوستیام کم نذاشتم و دوست بدی نبودم که بخوام بهشون ضرر برسونم که اینجوری الان حتا ی دوست واقعی و صمیمی کنارم نباشه و تنها باشم دوستای معمولی زیاد دارم ولی هیچکدوم زیاد باهام صمیمی نیستن .
    میدونید مثلا یهو میبینم دوستای دبیرستانم مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن خب دلم میشکنه و واقعا هم بیشتر از این که هیچ دلیلی برای این کارشون پیدا نمیکنم اخه من حتا از اون بچه های ساکت و ارومم نیستم خیلیم فعالم تو کلاس و تو بین دوستا
    یا مثلا دوستای دوران دبستان و راهنماییم همون 6.7 نفری ک باهم بزرگ شدیم نمیدونم چرا اینجوری میکنن حتا منو میبینن سلامم نمیکنن البته منم وقتی اونا نیان طرفم نمیرم ولی اصلنم برو خودم هیچیو نمیارم هروقت بیان یا باهاشون برخورد داشته باشم خیلی خوب برخورد میکنم اصلا ادمی نیستم ک بخوام با دیگران بدرفتاری کنم
    خودمم خیلی دختر اجتماعی هستم و از قبلن همیشه توگروه دوستانه هستم یعنی با دوستام بیشتر از همه جا بهم خوش میگذره و الان ک هیچکسو دور و برم ندارم خیلی اذیت میشم لطفا کمکم کنید
    بنظرتون باید چیکار کنم هرچقدم میخوام بی تفاوت باشم نمیتونم خیلی ازارم میده حتا خیلی شبا خوابشونم میبینم و همش ب خودم میگم چرا من و برای فراموش کردن این موضوع و سرپوش گذاشتن روش و از تنهایی دست ب یه کاری میزنم که خیلی بده داره نابودم میکنه اصن
    [quote][quote][quote]سلام نمی‌دونم چه زمانی اینو نوشتی ولی خیلی شبیه همیم.
    منم چند تایی دوست داشتم ولی خیلی اذیتم کردن الآنم تنهام همیشه دلم میخواست یه دوست صمیمی داشتم حتی اون زمانم ک فک میکردم دوست صمیمی دارم دوستم با یکی دیگه صمیمی بود و خبر نداشتم.
    من تو رفاقت با دوستام چیزی کم نمیزاشتم نمی‌دونم چرا الان باید تنها باشم .
    چند ساله دارم با خودم کلنجار میرم به هر دری میزنم ک فقط ی دوست یکی ک مث خواهر تا تهش باهم باشیم داشته باشم ولی می‌دونی چی میشه؟
    تا الان آدمای سمی بیشتری و جذب کردم و خیلی بیشتر از قبل بهم ضربه زدن .
    چون از تنهاییم با خبر میشدن احساس میکردن آدم ضعیفی ام ازم سو استفاده میکردن .
    در حالی که من فقط با معرفتم من فقط دلم میخواست ی رفیق مثل خودم داشتم .
    اطرافیانم خانوادم بهم میگن دوست میخوای چیکار الان همه فکر منفعت خودشونن . ولی خب اصلا تو کتم نمیره نمیتونم هر جور شده باید ی دوست داشته باشم حقمه .
    همه حق دارن یکیو داشته باشن ی رفیق ی رفیق خوب.
    اگه هنوز تمایلی داری که ی دوست خوب داشته باشی من هستم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث آزاد:پیشنهاد رابطه جنسی بین دختر و پسر
    توسط saeed021 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 01-26-2020, 01:46 AM
  2. پاسخ: 92
    آخرين نوشته: 10-13-2019, 10:54 AM
  3. آینده ازدواج دوست دختر و دوست پسر
    توسط محمدزاده در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-29-2016, 04:26 PM
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-28-2015, 01:31 PM
  5. نمیتونم به خانواده بگم دختری رو دوست دارم
    توسط fardayenik در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 11-11-2014, 02:38 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد