نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: جـــزء ســوم عــشـــق!؟!

3098
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    جـــزء ســوم عــشـــق!؟!




    اگر جزء سوم عشق یعنی احترام وجود نداشته باشد ، احساس مسئولیت به آسانی به سلطه جویی و میل به تملک دیگری سقوط می کند.

    منظور از احترام ، ترس و وحشت نیست ؛ بلکه توانایی درک طرف ، آنچنان که وی هست ، و آگاهی از فردیت بی همتای اوست .

    احترام ، یعنی علاقه به این مطلب که دیگری ، آن طور که هست ، باید رشد کند و شکوفا شود . بدین ترتیب ، در آنجا که احترام هست ، استثمار وجود ندارد .

    من می خواهم معشوقم برای خودش و در راه خودش پرورش بیابد و شکوفا شود ، نه برای پاسداری من .
    اگر من شخص دیگری را دوست دارم ، با او آنچنان که هست ، نه مانند چیزی برای استفاده ی خودم یا آنچه احتیاجات من طلب می کند احساس وحدت می کنم .

    واضح است که احترام آنگاه میسر است که من به استقلال رسیده باشم ؛ یعنی آنگاه که بتوانم روی پای خود بایستم و بی مدد عصا راه بروم ، آنگاه که مجبور نباشم دیگران را تحت تسلط خود در بیاورم یا استثمارشان کنم

    احترام تنها برپایه ی آزادی بنا می شود : به مصداق یک سرود فرانسوی ، «عشق فرزند آزادی است »، نه از آن سلطه جویی .

  2. 6 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26338
    نوشته ها
    1,317
    تشکـر
    2,454
    تشکر شده 2,159 بار در 1,087 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : جـــزء ســوم عــشـــق!؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها



    اگر جزء سوم عشق یعنی احترام وجود نداشته باشد ، احساس مسئولیت به آسانی به سلطه جویی و میل به تملک دیگری سقوط می کند.

    منظور از احترام ، ترس و وحشت نیست ؛ بلکه توانایی درک طرف ، آنچنان که وی هست ، و آگاهی از فردیت بی همتای اوست .

    احترام ، یعنی علاقه به این مطلب که دیگری ، آن طور که هست ، باید رشد کند و شکوفا شود . بدین ترتیب ، در آنجا که احترام هست ، استثمار وجود ندارد .

    من می خواهم معشوقم برای خودش و در راه خودش پرورش بیابد و شکوفا شود ، نه برای پاسداری من .
    اگر من شخص دیگری را دوست دارم ، با او آنچنان که هست ، نه مانند چیزی برای استفاده ی خودم یا آنچه احتیاجات من طلب می کند احساس وحدت می کنم .

    واضح است که احترام آنگاه میسر است که من به استقلال رسیده باشم ؛ یعنی آنگاه که بتوانم روی پای خود بایستم و بی مدد عصا راه بروم ، آنگاه که مجبور نباشم دیگران را تحت تسلط خود در بیاورم یا استثمارشان کنم

    احترام تنها برپایه ی آزادی بنا می شود : به مصداق یک سرود فرانسوی ، «عشق فرزند آزادی است »، نه از آن سلطه جویی .
    جزء اول و دومش چیه؟
    امضای ایشان
    آنکس که ظلمی بر دوش دارد، رستگار نخواهد شد.

  4. کاربران زیر از Mohammad313 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : جـــزء ســوم عــشـــق!؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohammad313 نمایش پست ها
    جزء اول و دومش چیه؟
    شور و اشتیاق...و صمیمیت.

  6. 2 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد