نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: َآیا بازگشت به زندگی قبل درست است ؟

2482
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38895
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    َآیا بازگشت به زندگی قبل درست است ؟

    با سلام خدمت همه دوستان عزیز و مشاور محترم:
    اینجانب 39ساله از تهران هستم من و همسرم هر دو کارمند می باشیم نزدیک به یکسال هست که از همسرم به صورت توافقیجدا شده ام البته چون ایشان می خواستند و اصرار کردند من هم از روی لجبازی قبول کردم.(خودم هم کمی خسته بودم از دست کارهاش) حتی زمان دوستی به من خیانت کرده بود.(موقعی که با هم خیلی خوب و خوش بودیم)
    سه سال قبل با همکار خانم خودش که شوهر و بچه داشت نزدیک یکسال رابطه داشت و یکسال طول کشید که با وساطت خانواده ها و مهر اجرا گذاشتن من و ....به این داستان خاتمه داد و گفت که اشتباه کردم و آن زن همش سمت من می ا ومده و این حرفا ، ولی بعد از سه سال با یک همکار دیگه خانم با همون شرایط (شوهر و بچه) بسیار صمیمی شد و رفت و امد را با انها اغاز کرد که من متوجه توجه زیادی ایشان شدم و به اون خانم تذکر دادم که برای چی تو تلگرام هی پیغام می دهی یا با شوهرت به منزل ما می آیید تا نیمه شب می مونی من با شما احساس صمیمت ندارم بعد که همسرم فهمید گفت تو ابروی من و بردی و حرمت ها رو شکستی تو مریض شدی و توهم می زنی بیا از هم یک مدتی دور شویم همه مردها اینکار و می کنن ولی زن هاشون ابروی آنها را نمی برد البته که زیر بار هم نمی رود می گوید بنده خدا مشکل داره و چیکار کنه شرایط در دادگاه با مردها هست و یک زن دل ندارد حالا مجبوره تو یه زندگی گیر افتاده کمی هم خوش باشه .
    من هم بعد از اون سه سال پیش داستان اول خیلی به حرکات و رفتارش ریز شده بودم و گیر میدادم. حالا نزدیک به یکسال هست دور هستیم ولی گاها به دلایل برخی کارها همدیگر را کوتاه می بینیم و تماس تلفنی هم اگه ضرروری باشه داریم.
    من تمایل به بازگشت دارم چون هیچ مشکلی با خانواده او ندارم و آنها من و دوست دارند احساس تنهایی دارم و فکرمی کنم زندگی ام تباه شده و احساس می کنم شوهرم هم 50، 50 هست چون یک بار می گه الان راحتم و آرامش دارم و از طرفی هم دورادور شنیدم که گفته شاید برگردم .ولی نمی دونم کار درستی هست یا نه چون من بغیر از عدم تعهد ایشان که قابل هضم برای هیچ زنی نیست مشکل خاص دیگه ای ندارم .
    آیا این یک مرض هست یا با گذشت زمان و با توجه به اینکه هر دوی ما نزدیک به 40 سال می باشیم این شر و شور از بین خواهد رفت. منتظر جوابتان هستم ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2018
    شماره عضویت
    38467
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    370
    تشکر شده 387 بار در 249 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : َآیا بازگشت به زندگی قبل درست است ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار طهماسبی پور نمایش پست ها
    با سلام خدمت همه دوستان عزیز و مشاور محترم:
    اینجانب 39ساله از تهران هستم من و همسرم هر دو کارمند می باشیم نزدیک به یکسال هست که از همسرم به صورت توافقیجدا شده ام البته چون ایشان می خواستند و اصرار کردند من هم از روی لجبازی قبول کردم.(خودم هم کمی خسته بودم از دست کارهاش) حتی زمان دوستی به من خیانت کرده بود.(موقعی که با هم خیلی خوب و خوش بودیم)
    سه سال قبل با همکار خانم خودش که شوهر و بچه داشت نزدیک یکسال رابطه داشت و یکسال طول کشید که با وساطت خانواده ها و مهر اجرا گذاشتن من و ....به این داستان خاتمه داد و گفت که اشتباه کردم و آن زن همش سمت من می ا ومده و این حرفا ، ولی بعد از سه سال با یک همکار دیگه خانم با همون شرایط (شوهر و بچه) بسیار صمیمی شد و رفت و امد را با انها اغاز کرد که من متوجه توجه زیادی ایشان شدم و به اون خانم تذکر دادم که برای چی تو تلگرام هی پیغام می دهی یا با شوهرت به منزل ما می آیید تا نیمه شب می مونی من با شما احساس صمیمت ندارم بعد که همسرم فهمید گفت تو ابروی من و بردی و حرمت ها رو شکستی تو مریض شدی و توهم می زنی بیا از هم یک مدتی دور شویم همه مردها اینکار و می کنن ولی زن هاشون ابروی آنها را نمی برد البته که زیر بار هم نمی رود می گوید بنده خدا مشکل داره و چیکار کنه شرایط در دادگاه با مردها هست و یک زن دل ندارد حالا مجبوره تو یه زندگی گیر افتاده کمی هم خوش باشه .
    من هم بعد از اون سه سال پیش داستان اول خیلی به حرکات و رفتارش ریز شده بودم و گیر میدادم. حالا نزدیک به یکسال هست دور هستیم ولی گاها به دلایل برخی کارها همدیگر را کوتاه می بینیم و تماس تلفنی هم اگه ضرروری باشه داریم.
    من تمایل به بازگشت دارم چون هیچ مشکلی با خانواده او ندارم و آنها من و دوست دارند احساس تنهایی دارم و فکرمی کنم زندگی ام تباه شده و احساس می کنم شوهرم هم 50، 50 هست چون یک بار می گه الان راحتم و آرامش دارم و از طرفی هم دورادور شنیدم که گفته شاید برگردم .ولی نمی دونم کار درستی هست یا نه چون من بغیر از عدم تعهد ایشان که قابل هضم برای هیچ زنی نیست مشکل خاص دیگه ای ندارم .
    آیا این یک مرض هست یا با گذشت زمان و با توجه به اینکه هر دوی ما نزدیک به 40 سال می باشیم این شر و شور از بین خواهد رفت. منتظر جوابتان هستم ممنون
    سلام دوست گرامی
    به نظر میرسه تنهایی فعلی شما باعث شده برای بازگشت ایشون احساس نیاز کنید، در صورتی که اگه شخص دیگه ای تو زندگی شما بود بسیار بعید به نظر میرسه دوباره سراغ ایشون میرفتین.
    بهتره به فکر آدم جدیدی باشید و ایشون رو به فراموشی بسپارید، چون شانس اینکه دوباره مشکلات شروع بشه بسیار بالاست.
    هم زمان در انتخاب شخصی بعدی بیشتر دقت کنید و به خودتون زمان بدین و سریع هرکسی رو به حریم خودتون راه ندین.

    کافیه قاطعانه هم به خودتون هم به ایشون نه رو بگید، با کنار گذاشتن ایشون، میتونید آدمای دیگه رو هم ببینید.

    با این حال از اونجایی که بنده مشاور نیستم، چند نفر از دوستان رو دعوت کردم که در مورد پرسش شما نظر بدهند.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : َآیا بازگشت به زندگی قبل درست است ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار طهماسبی پور نمایش پست ها
    با سلام خدمت همه دوستان عزیز و مشاور محترم:
    اینجانب 39ساله از تهران هستم من و همسرم هر دو کارمند می باشیم نزدیک به یکسال هست که از همسرم به صورت توافقیجدا شده ام البته چون ایشان می خواستند و اصرار کردند من هم از روی لجبازی قبول کردم.(خودم هم کمی خسته بودم از دست کارهاش) حتی زمان دوستی به من خیانت کرده بود.(موقعی که با هم خیلی خوب و خوش بودیم)
    سه سال قبل با همکار خانم خودش که شوهر و بچه داشت نزدیک یکسال رابطه داشت و یکسال طول کشید که با وساطت خانواده ها و مهر اجرا گذاشتن من و ....به این داستان خاتمه داد و گفت که اشتباه کردم و آن زن همش سمت من می ا ومده و این حرفا ، ولی بعد از سه سال با یک همکار دیگه خانم با همون شرایط (شوهر و بچه) بسیار صمیمی شد و رفت و امد را با انها اغاز کرد که من متوجه توجه زیادی ایشان شدم و به اون خانم تذکر دادم که برای چی تو تلگرام هی پیغام می دهی یا با شوهرت به منزل ما می آیید تا نیمه شب می مونی من با شما احساس صمیمت ندارم بعد که همسرم فهمید گفت تو ابروی من و بردی و حرمت ها رو شکستی تو مریض شدی و توهم می زنی بیا از هم یک مدتی دور شویم همه مردها اینکار و می کنن ولی زن هاشون ابروی آنها را نمی برد البته که زیر بار هم نمی رود می گوید بنده خدا مشکل داره و چیکار کنه شرایط در دادگاه با مردها هست و یک زن دل ندارد حالا مجبوره تو یه زندگی گیر افتاده کمی هم خوش باشه .
    من هم بعد از اون سه سال پیش داستان اول خیلی به حرکات و رفتارش ریز شده بودم و گیر میدادم. حالا نزدیک به یکسال هست دور هستیم ولی گاها به دلایل برخی کارها همدیگر را کوتاه می بینیم و تماس تلفنی هم اگه ضرروری باشه داریم.
    من تمایل به بازگشت دارم چون هیچ مشکلی با خانواده او ندارم و آنها من و دوست دارند احساس تنهایی دارم و فکرمی کنم زندگی ام تباه شده و احساس می کنم شوهرم هم 50، 50 هست چون یک بار می گه الان راحتم و آرامش دارم و از طرفی هم دورادور شنیدم که گفته شاید برگردم .ولی نمی دونم کار درستی هست یا نه چون من بغیر از عدم تعهد ایشان که قابل هضم برای هیچ زنی نیست مشکل خاص دیگه ای ندارم .
    آیا این یک مرض هست یا با گذشت زمان و با توجه به اینکه هر دوی ما نزدیک به 40 سال می باشیم این شر و شور از بین خواهد رفت. منتظر جوابتان هستم ممنون
    سلام

    مطلب شما رو بنا به دعوت یکی از دوستان خواندم عزیز,البته کلا شفاف توضیح ندادید که چند ساله ازدواج کردین و ایا فرزندانی دارید نوع ازدواجتان و ایا همسر سابق شما با ان خانمها روابط جتسی نیز داشته اند و یا خیر و...

    ولی در جواب سوالتون باید عرض کنم همسر سابق شما حتما دچار اختلال و یا اختلالاتی از قبیل تنوع طلبی و یا شخصیت مرزی و.... هستند که با توجه با آزمایشات بالینی مشخص خواهد شد!؟

    درمانشان حتما بسیار سخت و مشکله و زمان بر و شایدم بسیار حاد یاشه و غیر قایل درمان!

    توصیه شخصی من به شما اینه که اگر استقلال مالی دارید و کار و شغل خودتان و دوستان و فامبل و تفریحات سالم و...... به زندگی خودتان برسید و وارد یک دوستی سالم دیگه شوید.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  4. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38895
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : َآیا بازگشت به زندگی قبل درست است ؟

    با سلام ممنون از نظرات مفیدتان . من دوست دارم عقلانی تصمیم بگیرم ولی خوب دلم و غریزه ام دوست داره با اون باشم البته الان تنها هم هستم و سرکار می رم .ما با هم 5 الی 6 سال دوست و همکار بودیم بعد هم که ازدواج کردیم روی هم رفته 14 سال و فرزند هم نداریم چون همسرم مخالف بود البته این یکی دو سال اخر موافق شده بود که من پیگیر دکتر و دارو بودم که این موضوع پیش امد ولی خودش اعتقادی به هوس باز بودن خود ندارد چرا که می گه خیلی پیش اومده دخترا بهم گیر دادن من کاری نداشتم باهاشون.<br>در رابطه با آن موردکه با خانم همکارش سه سال قبل دوست بودند رابطه جنسی هم داشته اند البته که به من می گفت نبوده ولی خوب شواهد و قراین نشان از این رابطه می داد من آن زمان مشاور رفتم گفت دیگه گذشته را رها کن&nbsp; و نخواه پرده را کنار بزنی اگه تو میگی 100مورد بوده من&nbsp; می گم 1000 بوده ولی ول کن و به آینده نگاه کن من دیدمش به نظرم ادم ساده ای می اد تا زرنگ و گول خورده .<br>و از مواردی که با هم مشکل داشتیم همیشه به من می گفت تو کارمندی ولی پول هاتو می دی قسط و قرض و دست تو با من یکی نمی کنی ماشین مون و عوض کنیم ببین زن های مردم نصف تو سابقه کار دارن برای زندگی شون تغییرات ایجادمی کننند ولی تو به خانواده ات کمک می کنی (من مادری دارم که مستاجر هست و حقوق کم بازنشتگی پدرم را می گیرد -پدرم هم به رحمت خدا رفته است)

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : َآیا بازگشت به زندگی قبل درست است ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار طهماسبی پور نمایش پست ها
    با سلام ممنون از نظرات مفیدتان . من دوست دارم عقلانی تصمیم بگیرم ولی خوب دلم و غریزه ام دوست داره با اون باشم البته الان تنها هم هستم و سرکار می رم .ما با هم 5 الی 6 سال دوست و همکار بودیم بعد هم که ازدواج کردیم روی هم رفته 14 سال و فرزند هم نداریم چون همسرم مخالف بود البته این یکی دو سال اخر موافق شده بود که من پیگیر دکتر و دارو بودم که این موضوع پیش امد ولی خودش اعتقادی به هوس باز بودن خود ندارد چرا که می گه خیلی پیش اومده دخترا بهم گیر دادن من کاری نداشتم باهاشون.<br>در رابطه با آن موردکه با خانم همکارش سه سال قبل دوست بودند رابطه جنسی هم داشته اند البته که به من می گفت نبوده ولی خوب شواهد و قراین نشان از این رابطه می داد من آن زمان مشاور رفتم گفت دیگه گذشته را رها کن&nbsp; و نخواه پرده را کنار بزنی اگه تو میگی 100مورد بوده من&nbsp; می گم 1000 بوده ولی ول کن و به آینده نگاه کن من دیدمش به نظرم ادم ساده ای می اد تا زرنگ و گول خورده .<br>و از مواردی که با هم مشکل داشتیم همیشه به من می گفت تو کارمندی ولی پول هاتو می دی قسط و قرض و دست تو با من یکی نمی کنی ماشین مون و عوض کنیم ببین زن های مردم نصف تو سابقه کار دارن برای زندگی شون تغییرات ایجادمی کننند ولی تو به خانواده ات کمک می کنی (من مادری دارم که مستاجر هست و حقوق کم بازنشتگی پدرم را می گیرد -پدرم هم به رحمت خدا رفته است)
    سلام

    عزیز لطفا به صورت نقل قول پاسخ دهید که من متوجه شم, الانم یکی از دوستان توجه دادن که من که من متوجه پاسخ شما شدم.

    ببینید اگر دلتون میخواد که برگردین پهلوی ایشون و..... حرفی نیست و میفهمم عزیز(مهرطلبی و وابستگی) ولی خوب لطفا عواقب رو در نظر بگیرید و نسبت به خیانتهای ایشون بی خیال باشید و حتما با توجه به سن و سالتون و...

    از بچه دار شدن صرفنظر کنید.


    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2018
    شماره عضویت
    38895
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : َآیا بازگشت به زندگی قبل درست است ؟

    ممنون آقای دکتر از راهنمایی تون می دونم که انسانها به سختی تغییر خواهند کرد انشالله تصمیم درست و بگیرم فعلا که صبر را پیشه کردم تا با گذر زمان برخی موارد روشن شود . توکل بر خدا ممنون

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. تفاوت راست دست ها و چپ دست ها
    توسط Miss tarsa در انجمن دانستنیهای روانشناسی
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: 02-20-2019, 10:56 PM
  3. مقایسه هاست لینوکس با هاست ویندوز
    توسط bety10 در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-11-2015, 12:38 PM
  4. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  5. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد