سلام
من نتونستم با مشاوره آنلاین ارتباط برقرار کنم اومدم اینجا موردم رو مطرح کنم و لطفاً اگر فقط نظر راهگشایی دارید بهم بگید، ممنون میشم.
من حدود 4 سال پیش ازدواج کردم و تا 4 ماه پیش هردو مون از همه چیز راضی بودیم و خوشحال و خوشبخت بطوریکه داشتیم به بچه دار شدن فکر میکردیم تا اینکه یک شب همه چیز گویا بهم ریخت( این سناریو نیست واقعیه) در آن شب کذایی همسرم تا صبح گویا خوابش نمیبره و شروع میکنه سرچ کردن درباره اینکه چه مقدماتی برای بچه دار شدن ما لازمه (آخه من بیماری ام اس دارم و خوب باید نسبت به یک فردی که هیچ دارویی مصرف نمیکنه با برنامه ریزی جلو بریم) و از فردا صبح اون یک آدم دیگه شد تا چندین روز که فقط گریه میکرد که اگر بعدا برای تو اتفاقی بیفته من چیکار کنم این رو هم بگم که بیماری من کاملا کنترل شده است و تا به حال هیچ مشکلی خداروشکر نداشتم اون میگه که تا به حال در این مدت به اینکه تو این بیماری رو داری فکر نکرده بودم و حتی قبل از ازدواج هم وقتی بهم گفتی حتی یکبار هم دربارش سرچ نکردم تا همان شب و این ناراحتی ها ادامه داشت و ما با یک مشاور مشورت کردیم ولی همچنان از این فکر که من این بیماری رو دارم نمیتونه خلاص بشه و گویا انگیزه اش رو برای بچه دار شدن از دست داده و به تازگی میگه بیا مدتی از هم جدا زندگی کنیم (این توصیه را مشاور به او کرده!!!!!!) که ببینیم چطور پیش میره اگر این موضوع حل نشده باقی ماند از هم جدا میشیم !!!
برام غیر قابل هضمه ، ما تا حالا هیچ گونه مشکلی نداشتیم ما با هم بحث کردیم ولی تاحالا با هم دعوا نکردیم حتی لحظه ای از هم خسته نشدیم و از هم لذت بردیم پس این حرفها چی میتونه باشه؟ آیا جدا زندگی کردن ما بطور موقت میتونه راهکاری باشه درجهت بهبود رابطه مان؟ من نمیخوام زندگیم خراب بشه من دوستش دارم.