موضوع: سرد شدن رابطه
با سلام خدمت دوستان عزیز من حدود 2 ماه پیش عقد کردم با خانومم خانومم 21 سال و من 26 سالمه اولش همه چیز عالی بود یه مدت 6 ماهی هم قبلش باهم دوست بودیم وقتی وارد زندگی شدیم چیزای جدیدی ازش دیدم پرخاشگری بد رفتاری گیرای الکی اولین کاری که کرد به دختر خالم جبهه گرفت و چندین بار سر این مثله شدید دعوا کردیم بدتربن عادتی هم که داره وقتی دعوا میشه به شدت داد میزنه و این منو روانی میکنه همه چیز باید سر یه سیکل مشخص باشه مثلا اگر هر روز سر ساعت 1 زنگ میزنم بشه 2 دعوا درست میکنه یا اینکه اگه یه شب بگم نمیام ببینمت باز همینطور اصلا در اختیار خودم نیستم به یچ کدوم از کارام نمیرسم همش باید در اختیارش باشم مشکل اصلیم با پسر عمشه 12 سال ازش بزرگتره اما ایشون میپرستتش و انقدر براش مهمه که نمیشه بگی بالای چشمش ابروی و این منو به شدت عذاب میده رفتارش باهاش خیلی راحته منم خیلی تعصبیم و تا حالا چندین بار باهم سر این مثله دعوا کردیم ولی تو اوج دعوا مثلا اگر حرفی بهش میزنم میگه حرف دهنتو بفهم و داد میزنه و باهم زد و خورد میکنیم دارم روانی میشم زندگیم شده عین جهنم جالب اینه وقتایی که باهم خوبیم همه چیز عالیه تو اوج احساس اما انقدر این شرایط بد عذابم میده که احساسم به شدت کم شده و همش دوست دارم ازش دور باشم تو این دعوا آخر برگشت گفت بیا از هم جدا شیم و از این حرفا نمی دونم چیکار کنم ممنون میشم کمکم کنید دارم میمیرم زندگیم شده ذهر مار اگرم بخوایم جدا شیم من آه ندارم که با ناله سودا کنم مهریه رو چیکار کنم خودش میگه نمیخوام اما اگر به خانواده بکشه اونا کوتاه نمیان بدجوری گنگم ...