طلاق

[asman]

طلاق

[مهسا2]

سلام دوست عزیز به نظر من شما باید به فکر بچه هاتم باشی اما وقتی خودت روحت ناآروم باشه نمیتونی بهشون کمک کنی حتی اگه بالای سرشون باشی. بچه هات چند سالشونه؟اگه سنشون اونقدی هست که بفهمن شما چرا جداشدی یا حتی بهت حق میدن مطمئن باش با روشهای دیگه ای میتونی حمایتشون کنی که راهشونو گم نکنن در وهله اول خودت در مقابل خودت مسئولی،بچه ها با حضور شما هم آسیب میبینند چون یاد میگیرن که هر بلایی درآینده سرشون اومد باید تحمل کنند چون شما دارین بهشون یاد میدین،اگه فکر میکنی شوهرت نمیتونه در حدی باشه که باهاش زندگی کنی زندگیتو بچه هاتو فداش نکن

[naghme]

سلام عزیزم

اینکه میگن طلاق آخرین راه حله به خاطر اینه که بعدش دیگه برای برگشت همه پلای پشت سر خراب میشه
به نظر من یه فرصت دیگه به شوهرت بده
حتی به خاطر همون درصد خیلی کمی که ممکنه تغییر کرده باشه
اما اینبار دقیقا انتظارات و شرط هاتو برای ادامه زندگی مشخص کن، حتی مکتوب کن بده بهش که بادقت بخونه و جلوی چند تا بزرگتر امضا کنه که قول میده عمل کنه
تا کید کن این آخرین فرصتشه و اگه هرکدوم از قولایی که میده رو بازم زیر پا بذاره دیگه هیچ فرصت دیگه ای نیست، و رو حرفت هم بمون

اینو به خاطر خودت میگم چون معلومه هنوز ته دلت برا طلاق شک داری
این شکت باعث میشه بعدا عذاب وجدان پیدا کنی که چرا یه فرصت دیگه بهش ندادی...

ولی بازم تصمیم نهایی با خودته باتوجه به شناختی که از شوهرت داری،
این نظر منه : اگه امیدی هست بمون، برای طلاق گرفتن وقت هست، دیر نمیشه...

[Alisbi]

فعلا به طلاق فک نکنید شما بچه دارید.بچه های شما به محبت پدرشون هم احتیاج دارن پس با تمرکز و فکر بیشتری تصمیم بگیرید و کاری نکنید که بعدا پشیمون بشید
خدایی که تو قرانش جوونا رو به ازدواج تشویق کرده تو همون قران هم گفته اگه ادامه زندگی دیگه براتون غیرممکن بود جدا بشید
اما از نحوه اشتی کردنتون تو سری قبل چیزی نگفتید.سری قبل هم ایشون به شما گفتن که زیبا هستید و از این حرف ها یا اینکه نه این اولین باه که دارن منت کشی میکنن؟
هستن ادم هایی که تو زندگیشون با خانومشون خیلی کارها میکننو خیلی اذیتش میکنن اما بالاخره یه روز سر عقل میانو میفهمن که در گذشته اشتباه کردن و مرد خوبی میشن نمونش دایی مادرم که الا مرد خوبیه در حالی که در گذشته به زنش خیانت هم کرده بود
خیانت یه مرد بدترین کاریه که میتونه یه زنو عذاب بده.فک نمیکنم بدتر از این هم باشه.زنا حاضرن تو جمع ضایع بشن و کتک بخورنو هزارتا کار دیگه ولی همسرشون بهشون خیانت نکنه.اگه دارم اشتباه میگم بگیدا.
این که میگید هر کاری که به ذهنمون هم نمیرسه کرده.خیانت هم جزء این موارد هست؟
شما اگه خدایی نکرده از ایشون جدا شید میتونید مستقل زندگی کنید؟از پس هزینه های خودتونو بچه هاتون برمیاید؟
این یه بار رو هم ببخشیدش ولی باهاش شرط کنید که اگه رفتارشو ترک نکنهو ادامه دار باشه جدا میشید.
قبول کنید که عوض شدنه ادما به این سادگیها نیست.ادما یه عمره که دارن با همین اخلاقو همین رفتار زندگی میکننو به نوعی باهاش خو گرفتنو بزرگ شدن پس عوض کردن خودشون کاری نیست که یه شبه انجام بشه.مثل اعتیاد ادم به مواد مخدر میمونه پس قبول کنید ترک رفتار خیلی سخته.ولی اگه شما و بچه هاشو ینی بچه هاتونو دوست داشته باشه حتما یه روز خودشو درست میکنه
این دیگه به شما برمیگرده که این فرصتو بهش میدید یا نه.شما که این همه مدت تحملش کردید چند ماه هم روش.اگه نشد مهرتون حلال و جونتون ازاد
فقط اگه بخشیدیدش تو رفتارتون باهاش دقت کنید.سعی کنید بهش بفهمونید که دوسشون دارید و نگران زندگیتونید.غذاهایی که دوست داره رو براش درست کنید.تو خونه خودتونو براش درست کنید.ارایش کنید.مردا این کارو خیلی دوست دارن.باهاش حرف بزنید و به حرفاش گوش کنید بزارید باهاتون دردو دل کنه و خودشو خالی کنه اون الان از لحاظ ذهنی مشکل داره ناراحتیه اعصاب شاید داره.به حرفاش گوش کنید هیچی تو این دنیا برا ادم ارزشمندتر از این نیست که به حرفاش گوش بدن.ولی فقط سعی کنید یه شنونده باشید اگه حرفی زد سعی نکنید که راه حل ارائه بدید.حرفاشو تایید کنید میتونید از هوم یا بله و اره و اینجورچیزها استفاده کنید
بهش بگید که خیلی خوبه و از این که در کنارشید خیلی راضی هستید.بهش بگید که تو این مدت که دور از هم بودید خیلی دلتون براش تنگ شده.بهش بگو که بچه ها دلشون برات تنگ شده.احساساتشو تحریک کن
قبول که تو زندگی خیلی با هم دعوا کردید و خیلی اذیتتون کرده.اما ایا همه تقصیرها گردن اون بوده؟شما کاملا بی تقصیر بودید؟به این چیزا فک کنید.ببینید که بیشتر سر چه موضوعاتی بحثتون شده.سعی کنید که دیگه تکرارش نکنید.به چه چیزایی و چه کسایی حساسه اون حرفا رو پیشش نزنید و از کسی که خوشش نمیاد رفتو امدی باهاش نداشته باشید
همسرتون الان بیماره.بیمار هم برا درمان میره پیش پزشک.شما میتونید بهترین پزشک براش باشیدو اونو به زنگی برگردونید اگه تو رفتارها و کارهاتون دقت کنید.همش به خودتون بستگی داره.من هم براتون دعا میکنم
ان شاءالله همه چیز زود زود درست میشه.به چیزای خوب فکر کنید
موفق باشید

[asman]

[Alisbi]

خب یه ضرب المثل هم هست که میگه خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند.اما خانوم شما چرا در مورد ایشون قبلا تحقیقاتی نکردینو گذاشتید کار به اینجا برسه؟بعد ازدواجتون چرا رفتار بدش براتون اهمیت نداشتو الان بعد 15 سال به این نتیجه رسیدید.چرا بچه دار شدید اخه؟
این اقا هم شما رو دوس داره دیگه اگه نداشت که تا حالا جدا شده بودید.این منت کشیا و بعدشم دوباره روز از نو و روزی از نو خودش نشون میده ایشون ناراحتی اعصاب دارن.بعدشم شما یه طور از این اقا صحبت میکنید که انگار بلای جون شماست و هدفی جز ازار و اذیت شما نداره.من با این تعریفی که از شما شنیدم تو ذهنم عبدالمالک ریگیو یزیدو داعش نقش بسته.این اقا همچین ادمیه؟
اگه هست یه لحظه هم کوتاهی نکنید و جدا شید
دایی مادر من تو 50 سالگی درست شدا.5 تا بچه داشت حتی نوه هم داشت.از مشکلاتش هم بخوام بگم این که زندان بوده و خیانت کرده به تریاک اعتیاد داشته دست بزن داشته و طوری بود که برادر زناش ارتباطشونو با خواهرش قطع کردن ولی ایشون پای داییه مادم وایستادن و الان هم همه چیز خوبه هم اعتیادشونو ترک کردن هم دست بزن ندارن و هم خیانتی دیگه نکردن و خلاصه خیلی خوب شدن.علت عوض شدنشون هم ضربه ای بوده که در حین موتور سواری و تصادف به سرشون وارد شده بود و حتی فراموشی هم گرفتن
میخوام بگم همچین ادمایی هم هستن.و صبر ها و تحمل های زن داییه مادرم جواب دادو همه چیز خوب شد
شما هم اگه واقعا دوسش دارید و زندگیتون براتون مهمه و فک میکنید که میتونید درستش کنید بمونید و فراموش نکنید که شما هر وقت که بخواید میتونید جدا شید.من از استقلال مالیتون پرسیدم که ایا میتونید از پس مخارج خودتونو بچه هاتون بربیاید که جوابی ندادید.اگه جدا شید با توجه به سنتون و بچه هاتون دیگه فرصتی برا شروع زندگیه جدید و نداریدا
پس کاری نکنید که بعدا پشیمون بشید
شما یه نگاه به معتادها بندازید اکثر مردم براش ارزشی قائل نیستنو به خاطر معتاد بودنش طردش میکنن و بعضیها هم نه سعی میکنن که کمکش کنن که به زندگی برگرده.همین قضیه در مورد همسرتون هم هست با این تفاوت که که همسرتون بیمار هستن شما هم میتونید طردش کنید و هم کمکش کنید که خوب بشن.این دیگه به شما بستگی داره که چیکار کنید.به حرف دلتون گوش کنید هرکاری رو که گفت همونو انجام بدید
امیدوارم همه چیز به خوبیو خوشی براتون تموم شه و اون که به صلاحتون هست براتون پیش بیاد
موفق باشید

[asman]

[asman]

[RANAA]

خانم آسمان سلام
به نظر من آزموده را آزمودن خطاست.کسی که 15 سال نتونسته رفتار درستی داشته باشه محاله بتونه یهویی بی هیچ درمانی و تلاشی خوب شه و اینجوری عوض شه.چه بسا به خاطر نیاز مالی یا طمع به مال شما میخاد شما رو گول بزنه.شکر خدا دخترهاتونم اینقدر بزرگن که عقلشون برسه که چرا طلاق میگیرید.
به نظر من هم برای آرامش خودتون و هم بخاطر بچه هاتون و سلامت روانیشون که تاثیر در زندگی آینده شون داره از این آقا جدا شید.چه بسا زندگی روزهای بسیار بهتری براتون به ارمغان بیاره.
به قول همون دیالوگ معروف : یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه

[marjan11]

خانم آسمان سلام
به نظر من آزموده را آزمودن خطاست.کسی که 15 سال نتونسته رفتار درستی داشته باشه محاله بتونه یهویی بی هیچ درمانی و تلاشی خوب شه و اینجوری عوض شه.چه بسا به خاطر نیاز مالی یا طمع به مال شما میخاد شما رو گول بزنه.شکر خدا دخترهاتونم اینقدر بزرگن که عقلشون برسه که چرا طلاق میگیرید.
به نظر من هم برای آرامش خودتون و هم بخاطر بچه هاتون و سلامت روانیشون که تاثیر در زندگی آینده شون داره از این آقا جدا شید.چه بسا زندگی روزهای بسیار بهتری براتون به ارمغان بیاره.
به قول همون دیالوگ معروف : یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه

کاملا موافقم
شما بارها و بارها و سالها بهش وقت دادی درست نشد پس درست نمیشه

[Helish]

سلام من با ranaa موافقم چون مثال شوهر شمارو تو زندگیه یکی از دوستام دیدم و باید بگم که توبه ی گرگ مرگه. مردیکه دلش واسه زنش که از هرکسی تو دنیا بهش نزدیکتر و محرمتره نسوزه مطمئن باش قصی القلبه و هیچ چیز دیگه ای نمیتونه روش تاثیر بذاره. شما که خودت تو این زندگی سوختی پس نذار بچه هاتم بسوزن شما که نتونستی شوهر خوبی داشته باشی حداقل به خودت اجازه بده بچه های خوبی داشته باشی. دیگه قراره چی ازش ببینی که مطمئن بشی باید ازش جدابشی. بعضی وقتا هرچی بیشتر بجنگی بیشتر میبازی

[asman]

یعنی دروغه ؟

[Helish]

خوب حالا که اینجوریه من میگم تا 3 نشه بازی نشه اگه میبینی خیلی اصرار میکنه و واقعا پشیمونه 1فرصت دیگه بهش بده ولی اول بشین روبروش و خیلی قاطع و جدی باهاش حرف بزن و بهش اطمینان بده که برای بار آخر داری بهش فرصت میدی. خودتم دیگه مثل قبل براش سنگ تموم نذار بذار بفهمه که تو هم عوض شدی. به هرحال خودت شرایط خودتو بهتر از هرکسی میدونی ما هم با قاطعیت نمیتونیم بگیم حتما ازش جدا شو ولی محکم باش تو برای زندگی کردن بدون اون هیچ مشکلی نداری خداروشکر خانوادت پشتت هستن و این بهترین چیزیه که میتونی روش حساب کنی

[asman]

[asman]

[khobam]

خواهش میکنم راهنمایی کنید
همسرم در طی سالها منو دوست نداشته
بهم محبت نمیکرد
توجه نمیکرد
هیچ جا منو نمیبرد
مسافرت نمی رفتیم
بهم احترام نمی گذاشت
ناراحتی من براش مهم نبود
در امور زندگی و بچه داری کوچکترین کاری نکرده
در طی اختلافی که با ایشون داشتم رفتار های بسیار زشت و نامحترمانه ای از ایشون سر زده و هر کاری شما به فکرتون نرسه در مقابل من که زنش بودم انجام داد
حالا بعد از مدتها اومده و میخواد من ببخشمش و میگه همه چی رو جبران میکنه
حالا به نظرش من زیبا به نظر میام البته ممکنه فقط برای گول زدن من اینا رو بگه و میگه بدون شما میمیرم
از یه طرف اصلا بهش اعتماد ندارم و انقدرمنو ازار داده که هیچ امیدی به بهبود زندگی ندارم
از یه طرف دلم براش میسوزه
تمام خانوادم هم میگن ایشون دروغ میگه چون یکبار اشتی کردیم و هیچی درست نشده بود
من با ایشون استرس دارم و وقتی ایشون نیست ارامش بیشتری دارم اما دلم براش میسوزه و میترسم بلایی سرش بیاد
بین دو راهی گیر کردم هر کاری بکنم ناراحتم
انگار اتش گرفته ام ، بایستم می سوزم و بدوم شعله ور میشوم
نگران بچه هایم هم هستم که رفتار های ایشون رو تقلید کنن و تو این بی ثباتی لطمه بخورن، من باید فوری تصمیم بگیرم تا الان هم دیر شده یا باید طلاق بگیرم یا زندگی کنیم اما به ایشون اعتماد ندارم
شما بگویید چه کاری درست است ؟

سلام

دوست داشتن که در مورد مسئله شما معنی نداره!

شک و تردید نیز که کلا و یران کننده است

میمونه بی تفاوتی و بی حسی و زندگی کردن زیر یک سقف و ادامه بدون طلاق ثبت شده. که خوب شما به عنوان یک زن باید تضمین مالی و قانونی بیشتری داشته باشید

بچه ها هم که آسیب خورده اند متاسفانه و خوب کاری نمیشه کرد

یا جدایی و طلاق که خوب باید حداقل امکانات رو برای کشیدن گلیم خود از آب را داشته باشید.


دیگر تصمصم تصمیم شماست

موفق باشید

[asman]

سلام

دوست داشتن که در مورد مسئله شما معنی نداره!

شک و تردید نیز که کلا و یران کننده است

میمونه بی تفاوتی و بی حسی و زندگی کردن زیر یک سقف و ادامه بدون طلاق ثبت شده. که خوب شما به عنوان یک زن باید تضمین مالی و قانونی بیشتری داشته باشید

بچه ها هم که آسیب خورده اند متاسفانه و خوب کاری نمیشه کرد

یا جدایی و طلاق که خوب باید حداقل امکانات رو برای کشیدن گلیم خود از آب را داشته باشید.


دیگر تصمصم تصمیم شماست

موفق باشید

ببخشید دوست عزیز یه ابهاماتی برام بیش اومد ، میشه ببرسم ؟
جمله اول شما به این معنی است که ایشون منو دوست نداره اصلا ؟
وفقط به خاطر ترس از تنهایی اومده سراغ من یا دلایل دیگه ؟

[khobam]

ببخشید دوست عزیز یه ابهاماتی برام بیش اومد ، میشه ببرسم ؟
جمله اول شما به این معنی است که ایشون منو دوست نداره اصلا ؟
وفقط به خاطر ترس از تنهایی اومده سراغ من یا دلایل دیگه ؟

ببین عزیزم بین شما و ایشون عشقی نیست و خودتون هم این روتائید میکنید میمونه ترس از جدای و تنهایی و نیازهای مالی و جنسی و....

که هر کدام از شما به نوعی درگیرش هستید درسته؟؟

[روح اله]

ببخشید دوست عزیز یه ابهاماتی برام بیش اومد ، میشه ببرسم ؟
جمله اول شما به این معنی است که ایشون منو دوست نداره اصلا ؟
وفقط به خاطر ترس از تنهایی اومده سراغ من یا دلایل دیگه ؟

سلام
مشخصه شما رو دوست نداره، بهمین دلیل عوضی شده، شاید اگر موردی که میخواد براش پیدا بشه رفتارش با طرفش خوب میشد.
بنظرم جدا بشید و فرصت آشنایی با موردهای دیگه رو به جفتتون بدید

[asman]

سلام

دوست داشتن که در مورد مسئله شما معنی نداره!

شک و تردید نیز که کلا و یران کننده است

میمونه بی تفاوتی و بی حسی و زندگی کردن زیر یک سقف و ادامه بدون طلاق ثبت شده. که خوب شما به عنوان یک زن باید تضمین مالی و قانونی بیشتری داشته باشید

بچه ها هم که آسیب خورده اند متاسفانه و خوب کاری نمیشه کرد

یا جدایی و طلاق که خوب باید حداقل امکانات رو برای کشیدن گلیم خود از آب را داشته باشید.


دیگر تصمصم تصمیم شماست

موفق باشید

دوست عزیز
خیلی زحمت کشیدی
لطفا این بستتون دو باک کنید که از من نقل قول گرفتید
ممنونم
در بناه خدا

[مهسا2]

خانم آسمان سلام
به نظر من آزموده را آزمودن خطاست.کسی که 15 سال نتونسته رفتار درستی داشته باشه محاله بتونه یهویی بی هیچ درمانی و تلاشی خوب شه و اینجوری عوض شه.چه بسا به خاطر نیاز مالی یا طمع به مال شما میخاد شما رو گول بزنه.شکر خدا دخترهاتونم اینقدر بزرگن که عقلشون برسه که چرا طلاق میگیرید.
به نظر من هم برای آرامش خودتون و هم بخاطر بچه هاتون و سلامت روانیشون که تاثیر در زندگی آینده شون داره از این آقا جدا شید.چه بسا زندگی روزهای بسیار بهتری براتون به ارمغان بیاره.
به قول همون دیالوگ معروف : یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی بی پایانه

[Alisbi]

بچه ها ما اینجا نه برای وصل کردن اومدیم نه برا فصل کردن.پس انقدر این بنده خدا رو به طلاق دعوت نکنید.اونایی که میگن این اقا عوض نمیشه اون دو پستی که گذاشتمو برن بخونن و ببینن که همه اینطور نیستن.حتی اگه یک درصد هم احتمال درست شدن باشه باید به اون اقا کمک کرد
چوپان دروغگو رو یادتون هست؟برا این که مردمو گول بزنه و خوش باشه اون دروغ و گفت.مردم هم بهش اعتماد کردن و رفتن کمکش.ولی دفه دوم دیگه دروغی در کار نبود ولی مردم حرفشو باور نکردن.
ادما هم نباید وقتی با زنشون دعواشون میشه و مدتی از هم دورن و دوباره اشتی میکنن اشتباه کننو بازم از خانومشون فاصله بگیرن چون حتی اگه این بار با دفه قبلی فرق کنه و ته دلش از کارش پشیمو باشه دیگه خانومش بهش اعتماد نمیکنه.در حالی که شاید مثل چوپان دروغگو این بار راست گفته باشه
گرفتی منظورمو اسمان خانوم؟
موفق باشید