نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: احساس تنهایی

988
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7780
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    احساس تنهایی

    نمی دونم چرا احساس میکنم که خیلی تنهام .....................هعی با اینکه اینهمه آدم کنارمن یا اینکه ازدواج کردم بعضی وقتا احساس میکنم یه زن تنهام ..................خیلی هم تنها من ساده نیستم ولی شوهرم مجبورم میکنه که حتما خونه مادرش کار کنم درحالی که جاریم خیلی همه چیو آسون میگیره و خیلی هم راحته اما شوهر من همش میگه بیا کار کن کمک کن بعضی وقتا میبینیم جاریم که دختر خالشونه نشسته و ازمن میخواد کار کنم دلم به حال خودم میسوزه ...........ولی همش میگه دوسم داره تازه من ده سال ازش کوچکترم و بعضی از رفتارا یا خواسته های منو اصلا درک نمیکنه خسته شدم دیگه از این وضعیت........................لطفا کمک کنید
    ویرایش توسط یه بینوا : 10-29-2014 در ساعت 08:11 PM
    امضای ایشان
    زندگی هم از نعمت های خداست قدرش رو بدون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8026
    نوشته ها
    47
    تشکـر
    29
    تشکر شده 91 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : امان از زندگیم

    سلام . ظاهرا این حس تنهایی شما ( با نتیجه گیری از سخنانی که گفتید ) ناشی از دو مساله است :
    1- کار کردن در خانه پدری همسرتان و مقایسه با جاریتان که در نظر شما کمتر کار می کند ( نمی شود از این نتیجه گیری شما مطمئن بود ) و بصورت کلی حس اینکه در حق شما ظلم و بی توجهی صورت می گیرد
    2-اختلاف سنی زیاد و متفاوت بودن علایق متناسب با سن در شما و همسرتان

    پیشنهادم این است که با همسرتان در مورد این دو موضوع صحبت نمایید و خواست های خودتان را مطرح کنید و به یک جمع بندی برسید

    موفق باشید

  3. 2 کاربران زیر از فرهنگ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8004
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    7
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : امان از زندگیم

    منم همینطور.........تنها و بیکس....با اینکه بچه هم دارم ولی یه حس تنهایی مزمن از درون منو میخوره..

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8105
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    47
    تشکر شده 79 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : امان از زندگیم

    با همسرتون حرف بزنید و خواسته هاتونو واسشون روشن کنید.
    از حس تنهاییتون بگید.
    اجازه ندید این افکار شما رو از یه زندگی شاد دور کنه.

    موفق باشید
    امضای ایشان
    اگر انسانی
    انسان دیگری را سرزنش کند
    نمیرد تا خود مرتکب آن گناه شود

  6. 2 کاربران زیر از paryas بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : امان از زندگیم

    سلام اول ازهمه نبایدخودتونو با دیگران مقایسه کنید اگر شما کار میکنید وکمکشون میکنید
    سعی کنید برای رضای خدا باشه اینطوری هیچ وقت ازکمک به دیگران خسته نمیشین
    دوم اینهکه ازدواج با کسی که ده سال ازشما بزرگتره خب زندگیرو براتون سخت کرده
    حداقل اختلاف سنی باید ۵تا۶سال باشه
    شما نباید اجازه بدین افکارمنفی بهتون غلبه کنه
    نشاط زندگیتونو ازدست ندین
    با همسرتون صحبت کنید ازحستون براش بگین
    از کمبودهاتون قطعا اگه شما رو دوست داشته باشه
    برای خوب شدنه زندگی تلاش میکنه
    برقرار باشی

  8. کاربران زیر از farimah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد