همه ارزوم خوشبختیشه
همه ارزوم خوشبختیشه
به جای خالی یک عشق نمیشه هرگز عادت کرد...
هععععععععععععععععععععی
دلم واست خیلی تنگ شده.....
ینی واقنی دیگه قرار نیس صداتو بشنوم؟؟؟
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
حوصلم سر رفت
ویرایش توسط پریماه. : 05-31-2018 در ساعت 04:18 AM
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
دلم واسه خالم تنگ شد واسه مهربوني و لبخنداش الهي هميشه زنده باشه و تنش سالم باشه
خيلي دوست دارم خاله جونم
ضرر کردی منو از دست دادی وااااالا
خدایا
برای خاموشی شبهای انتظارم...!
فقط...
یک فوت کافی است!
خاموشم کن٬
خسته ام!!!
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
میخوام اشکات رو پاک کنم.شقایق جان
بپر تو بغل خاله .نبینم غصه بخوری .اونی که رفتنیه نمیتونی به اجبار نگهش داری بالاخره یه روزی میره .
ویرایش توسط ستیلا : 01-17-2016 در ساعت 12:31 PM
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
دلمممم برای یه جیب پرررررررر پووول تنگ شده که برممم بازارر هرچیییی دوست دارم بخرمممم بدون عذاب وجدان یعنی میشههههه
بعدشممم د تنگ شد بدون هیچ فک و خیالی بریمم شهربازی یه دل سیرررر همه وسیله هارو با آقای خونه سوار شیمممم بعد بریم یه غذااای چرررررب و چیلیییی بزنم به بدن خخخخخ
اراده ه ه ه ه ه
حرفای قلمبه سلمبه بهت نمیاد پری تو برو شتر سوای تو بکن دیگه نزدیکه نوبتت برسه خخخخخ
اره میتونمممم زور بزنم ولی میترسمم خیلی زوررر بزنمممم یهووو پقی بزنه بیرون اخه چند روزه اسهالمم خخخخخخخ
پیراهنت کجاست ؟ من سالهاست که در فراق تو گریه میکنم ، دیگر سویی برایم نمانده
دوستت دارم...اگر چه دور، اگر چه دیر...دوست داشتنت همیشگیست
شدم مانند رود از بارشی جریان که می گیرد
که من بدجور دلتنگ ِ توأم، باران که می گیرد...
سپردم به فراموشی به سختی خاطراتت را
ولی باران که می گیرد... ولی باران که می گیرد...
[replacer_a]
دل بسته به سکه های قلک بودیمدنبال بهانه های کوچک بودیمرویای بزرگ تر شدن خوب نبودای کاش تمام عمر کودک بودیم.***چقدر می تپد دلم که خالی حیاط راقشنگ خط خطی کنمو با مداد شمعی ام دو گونه ی سپید ماه راصورتی کنمچقدر می تپد دلم که پله های خانه رادوتا یکی کنمو التماس میکنم اجازه ام دهیدهنوز بچگی کنم...***بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیماکنون که بزرگیم چه دلتنگیمکاش دلهامون به بزرگی بچگی بودکاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می توان خواندکاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیمکاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بودکاش قلبها در چهره بوداما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایمدنیا را ببین...بچه بودیم از آسمان باران می آمدبزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید!بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدنبزرگ شدیم هیچکی نمیبینهبچه بودیم تو جمع گریه می کردیمبزرگ شدیم تو خلوتبچه بودیم راحت دلمون نمی شکستبزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنهبچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیمبزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریمبچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودنبزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنهکاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیمبچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفتبزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیمبچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیمبزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنهبچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بودبزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزهبچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بودبزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریمبچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیمبزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر میگردیم به بچگیبچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدندبزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمدچه بودیم...دوستیامون تا نداشتبزرگ که شدیم همه دوستیامون تا دارهبچه که بودیــم بچه بودیــمبزرگ که شدیــم بزرگ که نشدیم هیــچ؛ دیگه همــون بــچه هم نیســتیم ***دلم برای خودم....
دلم برای دغدغه و آرزو هایم...
دلم برای صمیمیت سیال کودکی ام تنگ شده....
نمی دانم کدام روز در پشت کدام حصار بلند،
کودکی ام را جا گذاشتم.
کسی آن سوی حصار نیست کودکی ام را
دوباره به طرفم پرتاب کند؟
ســــــــــــــــــکوت و صــــــــبوری ام را
به حساب ضعف و بی کسی ام نگذار ،
دلــــــــــــم به چیزهایی پای بند است
که تـــــــــــــ♥ـــــــــ ــو یادت نمی آید..
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
مرسی که حواست بهم هست
مرسی که نگرانمی
مرسی که فاصله ها دوست داشتنت رو کم نکرده
تا همیشه عاشقتم ... هرجا که باشی...
.....
ویرایش توسط پریماه. : 05-31-2018 در ساعت 04:04 AM
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
در نبودت
دلم همچو بادبادکی ک از نخ آن پاره شد به این سو و آن سو میروم
همه از دور نگاهم میکنن و میگویند چه آزاد و شاد
اما بی اختیار با باد همراه میشوم و چشمم به دنبال توست.
...
ویرایش توسط پریماه. : 05-31-2018 در ساعت 04:04 AM
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
دلتنگی....
همیشه از ندیدن نیست!
لحظه های دیدار باهمه زیبایی گاه پر از دلتنگیست!
که مبادا دیدار شیرین امروز ، خبر تلخ فردا باشد....
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
خدا
ویرایش توسط پریماه. : 05-31-2018 در ساعت 04:05 AM
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
يا امام رضا (ع)
باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام
باز هم زائرتان نیستم از دور سلام
با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام
به سلیمان برسد از طرف مور سلام
کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها
باز از دوریت افتاده به کارم گره ها
ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم
پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم
برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم
زود ما را برسانید به مشهد به حرم
مست از آنیم که از باده به خُم آمده ایم
ما سفارش شده ایم، از ره قم آمده ایم
یاد دادید به ما رنج کشیدن زیباست
پس از این فاصله تا طوس دویدن زیباست
پا برهنه شدن و جامه دریدن زیباست
بعد هم پای ضریح تو رسیدن زیباست
پیچش قافله ی ما که به سوی نور است
رگه ای در دل فیروزه ی نیشابور است
چه خبر در حرم ضامن آهو شده است؟
صحن ها بیشتر از پیش چه خوش بو شده است
طرف پنجره فولاد هیاهو شده است
باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است
مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد
دست و پای فلجی باز شفا می گیرد
با شفا از تو، چه زیبا شده بیمار شدن
به تو وابسته شدن با تو گرفتار شدن
کار من هست فقط گرمی بازار شدن
گر چه در باور من نیست خریدار شدن...
یوسفم باش، بدون تو کجا برگردم؟
من برایت دو سه تا بیت کلاف آوردم
تو خودت خواسته ای دار و ندارم باشی
کاش لطفی کنی و آخر کارم باشی
مرد سلمانی تو باشم و یارم باشی
لحظه ی مرگ بیایی و کنارم باشی
قول دادی به همه پس به خدا می آیی
هر که یک بار بیاید تو سه جا می آیی
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
زیارت قبول عزیزم .
ممنون از این که به یادم بودی .
منم الان بلیط مشهد گرفتم .البته برای اسفند .
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
چه خوب که این تاپیک به اسم امام رضا منور شد
امام عزیزم وقتی ضریحت رو گرفتم عهد بستم و پاش وایسادم
شما منو یادت رفته؟؟؟؟؟؟
بدجوری دلم تنگ شده واست آقا
واسه نشستن تو صحن آزادی، انقلاب.. واسه خیابونی که انتهاش حرم شماست
دلم گرفته آقا... خودت برام دعا کن...
این تایپیکو دیدم یاد خودم افتادم !!!!!!
اینکه انقدر دلم میگیره :/
خیلی دلم میگیره :/
هی دلم میگیره :/
واسه بعضی حسا دلم تنگه که میدونم دیگه هیچوقت بدستش نمیارم .
دلتنگ خودمم... خودی که به مرور از دست میاره
و تنها یک خاطره از بودنم و افکارم باقی خواهد ماند
و روزی خواهد رسید که این نوشته ها هم پاک خواهند شد
دلتنگ الان خودممم
از یک دید عمیق....
از یک اینده دور.......
فرعون باشی یا قارون یا انیشتین یا نیوتن....
آخرت خاک است و مرگ
دنبال چیزهایی باش که ابدی هستند...
دلم برات خیلیییی تنگ شده خیلی خیلی خیلی خیلی همش تو ذهنم تو قلبم مرورت میکنم
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
خیلی کمت دارم خیلی...
دوس دارم همینجوری دستاتو بگیرم و هیچوقت جدا نشم ازت
در این زمانه که شرط حیات نیرنگ است
دلم برای رفیقان بی ریا تنگ است ....
ویرایش توسط ستیلا : 01-24-2016 در ساعت 07:08 PM
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
....
ویرایش توسط پریماه. : 05-31-2018 در ساعت 04:20 AM
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
با اینکه کنارمی ولی نمیبینمت
با اینکه عاشقمی ولی بازهم از تو غافلم
هرچقدرم که دوستم داری و میخواهی آگاهم سازی نادان تر میشوم
دوستت دارم به خاطر همه چیز
دوستت دارم با تک تک سلولهایم
و دوست دارم تنها لحظه ای در اوج عشق فدایت شوم
فرعون باشی یا قارون یا انیشتین یا نیوتن....
آخرت خاک است و مرگ
دنبال چیزهایی باش که ابدی هستند...
هعععععععععععععععععععععععع عععی
کاش بودی
کاش منو اینجوری شرمنده خانوادمو دوستو اشنا نمیکردی
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد
آن قدر که اشک ها خشک شوند
باید این تن اندوهگین را چلاند
و
بعد دفتر زندگی را ورق زد
به چیز دیگری فکر کرد
باید پاها را حرکت داد
و
همه چیز را از نو شروع کرد
دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریا می دوخت
و شعرهای قشنگی
چون پرواز پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
کسی که خالی وجودم را از خود پر می کرد
و پری دلم را با وجود خود خالی
دلم برای کسی تنگ است
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
دلم برای کسی تنگ است
که بیاید
و به هر رفتنی پایان دهد
دلم برای کسی تنگ است
که آمد
رفت
و پایان داد
کسی
…
کسی که من همیشه دلم برایش تنگ می شود.
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
نیستی روز و شبم سخت به اتمام رسد
بدبیاری لحظاتی ست که بد "بی یاری"
محدثه رضایی
ویرایش توسط desboy : 02-09-2016 در ساعت 01:58 PM
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)