نمایش نتایج: از 1 به 17 از 17

موضوع: عشق دختر همسایه

8314
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10768
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Post عشق دختر همسایه

    با سلام مي خواستم در مورده رابطمون كه تقريبا ٢ سالي هست كه با دوست دخترم داشتم و باهم ديگه خيلي صميمي بوديم و مهربان و باهم ديگه حتي قولو قرار ازدواجم گذشته بوديم يعني كلا به هم ديگه خيلي وابستگيمون شديد بود همه كأرامون باهم ميگذشت بعضي وقتها در مورد مسائل جزئي باهم ديگه حرفمون در مي يومد كه هر دو تا مون بعد ها به مشكلمون پي مي برديم و حل مي شد بعدها باز هم اين اتفاقات مي افتاد اما يك روزي كه كلا باهم ديگه خيلي ناراحت و عصبي بوديم دوست دخترم يك حرفي گفت تو وايبر كه رابطمون تموم بشه منم نمي دونم چطور شد كه قبول كردم تو يك كلمه باشه گفتم بعد تو جواب به من گفت اگه تموم شه ديگه هيچوقت بر نمي گردم.
    بعد ٤ روز من رفتم تو وايبر بهش سلام دادم حالشو پرسيدم كه تو جوابم گفت ديگه به من زنگ. و پيام نده و مزاحم نشو دليلش. پرسيدم كه جواب نداد زنگ زدم كه بگم اشتباه از من بود هر جوري كه شده معزرت خواستم اما تو جوابش نه كه نه گفت ، يعني گفت رابطمون تموم شده خيلي اصرار كردم گفتم شايد اون روز عصبي بودم ناراحت بودم هر جور معزرت خواهي كردم گفتم اشتباه از من بوده زنگ زدم به موبايلش كه متاسفانه بلاك كرد ١ ماه منو بعد يك روز سره راهشو گرفتم باز گفتم اشتباه كردم معزرت مي خوام گفتش مزاحم نشو آقاي محترم خيلي عذاب كشيدم خيلي درد كشيدم در حالي (كه اين دختر همسايه و ٣ سال از من كوچكتر هستش) خلاصه هر كاري كردم به هر نحوي شده حرفمو رسوندم كه معزرت خواهيمو كردم اما هنوز كه ٣ ماه مي گذره خيلي عذاب مي كشم كلا داغون شدم يعني منتظرش بودم بر گرده اما هيچ چيز حتي يك زنگ هم نزد كلا اين مدت نتونستم فراموشش كنم و بدتر هم شده حالم يعني هر روز صبح ٧ از خواب بلند ميشم و فكرش يعني بودنش با من يادم مي افته و باز داغونم مي كنه و و قتي مي بينمش بي تفاوت از كنارم ميگزره كلافه ميشم يعني نميدونم مشكل از كدوم طرف هست اگه ميشه راهنماييم كنين مرسي.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10769
    نوشته ها
    79
    تشکـر
    27
    تشکر شده 104 بار در 46 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : در مورد عشق

    سلام
    داداش احتمالا یکی پیدا شده که موقعیت بهتری نسبت به تو داره پس سعی کن بکشی کنار و بیشتر از این خودتو عذاب ندی

  3. 2 کاربران زیر از sloves بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Nima_nma نمایش پست ها
    با سلام مي خواستم در مورده رابطمون كه تقريبا ٢ سالي هست كه با دوست دخترم داشتم و باهم ديگه خيلي صميمي بوديم و مهربان و باهم ديگه حتي قولو قرار ازدواجم گذشته بوديم يعني كلا به هم ديگه خيلي وابستگيمون شديد بود همه كأرامون باهم ميگذشت بعضي وقتها در مورد مسائل جزئي باهم ديگه حرفمون در مي يومد كه هر دو تا مون بعد ها به مشكلمون پي مي برديم و حل مي شد بعدها باز هم اين اتفاقات مي افتاد اما يك روزي كه كلا باهم ديگه خيلي ناراحت و عصبي بوديم دوست دخترم يك حرفي گفت تو وايبر كه رابطمون تموم بشه منم نمي دونم چطور شد كه قبول كردم تو يك كلمه باشه گفتم بعد تو جواب به من گفت اگه تموم شه ديگه هيچوقت بر نمي گردم.
    بعد ٤ روز من رفتم تو وايبر بهش سلام دادم حالشو پرسيدم كه تو جوابم گفت ديگه به من زنگ. و پيام نده و مزاحم نشو دليلش. پرسيدم كه جواب نداد زنگ زدم كه بگم اشتباه از من بود هر جوري كه شده معزرت خواستم اما تو جوابش نه كه نه گفت ، يعني گفت رابطمون تموم شده خيلي اصرار كردم گفتم شايد اون روز عصبي بودم ناراحت بودم هر جور معزرت خواهي كردم گفتم اشتباه از من بوده زنگ زدم به موبايلش كه متاسفانه بلاك كرد ١ ماه منو بعد يك روز سره راهشو گرفتم باز گفتم اشتباه كردم معزرت مي خوام گفتش مزاحم نشو آقاي محترم خيلي عذاب كشيدم خيلي درد كشيدم در حالي (كه اين دختر همسايه و ٣ سال از من كوچكتر هستش) خلاصه هر كاري كردم به هر نحوي شده حرفمو رسوندم كه معزرت خواهيمو كردم اما هنوز كه ٣ ماه مي گذره خيلي عذاب مي كشم كلا داغون شدم يعني منتظرش بودم بر گرده اما هيچ چيز حتي يك زنگ هم نزد كلا اين مدت نتونستم فراموشش كنم و بدتر هم شده حالم يعني هر روز صبح ٧ از خواب بلند ميشم و فكرش يعني بودنش با من يادم مي افته و باز داغونم مي كنه و و قتي مي بينمش بي تفاوت از كنارم ميگزره كلافه ميشم يعني نميدونم مشكل از كدوم طرف هست اگه ميشه راهنماييم كنين مرسي.
    دو این روابط همیشه باید انتظار اتفاقات غیرمنتظره رو داشته باشید

    حالا ایشون چرا اینکارو کرده خود شما بهتر میدونید

    ولی این رابطه های عاشقانه یک جور رابطه آزمون و خطاست که ممکنه هر نتیجه ای رو به شما بده

    و الان برای شما ارمغانش افسردگی و ناراحتی چند ماهه است که هیچ فایده ای هم برای شما نداشته

  5. 2 کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9596
    نوشته ها
    291
    تشکـر
    7
    تشکر شده 258 بار در 135 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    ولش کن دادا
    برو سراغ همسایه بغلی
    بسوزونش

  7. 3 کاربران زیر از Nimar بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10768
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    مرسي از نظرتون مي خواستم ببينم چه راه كار هايي مي تونه تا اينكه من. بتونم فراموشش كنم چون هر روز كه ميشه احساسات يا فكرمو بيشتر در گير خودش مي كنه چون من خودمم دانشجو كارشناسي أرشدم به طوري مي شه گفت كه الان زمانه امتحاناتم هست همه چي رو در گير فكر اين كار شدم كه چي مي شه آخرش متشكر ميشم كه بيشتر منو راهنماييم كنيين مرسي از لطفتون

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9596
    نوشته ها
    291
    تشکـر
    7
    تشکر شده 258 بار در 135 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    فراموش کردن راحته
    فقط کافیه یکی بهترشو پیدا کنی
    اون ترکت کرد تو که نکردی

    برو سراغ بعدی
    اصلا غم نخور
    تنوع خوبه ها

  10. کاربران زیر از Nimar بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10779
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    314
    تشکر شده 360 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    اصلا چرا ترکش کنی. ؟
    شاید زیر گوشش خوندن رابطه باید رسمی بشه اگه بخادت بیاد خاستگاریت.
    از شما بهتر پیدا کرده چیه؟
    شاید.واقعا تحت فشار خونواده قرار گرفته بدون هیچ توضیحی مجبوره این کارو کنه.
    به نظر من علتی داره اونم مجبور بودنه.
    ترکش نکن کسی رو پیدا نکرده منتظره بری خاستگاریش.
    هرچی هست این بو از تو خونوادش میاد.
    لطفا فکر کنید.
    (موفق باشید)

  12. 2 کاربران زیر از n@jmeh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10769
    نوشته ها
    79
    تشکـر
    27
    تشکر شده 104 بار در 46 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    شایدم نجمه خانوم راست بگه.. والا من که دیگه واقعا موندم تو این رابطه ها.. یعنی دو نفر نمیتونن با هم صاف صادق باشن

  14. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10768
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    ما قراره ازدواج گزاشته بوديم ، اونم بعده چند سالي ، اما نمي دونم كه چي شد گفتش اگه منو ميخواي بيا خواستگاريم اگه بابام اينا قبول كردن برا منم قبول، منم اينو مي خوام بدونم كه آيا من يه رهگزرم كه اين رفتارو با من ميكنه.
    خوب تمام اين حرفا قبول من گفتم براش كه بايد به شرايطي برسم كه آماده ازدواج بشم از لحاظ كار و مالي) بعدش پرسيدم كه چه تضميني برام ميدي كه من اين مدت برا رسيدن به تو تلاش كنم ، چه تضميني ميدي ؛كه جوابي نداد بهم .
    ویرایش توسط Nima_nma : 01-09-2015 در ساعت 01:35 AM

  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10769
    نوشته ها
    79
    تشکـر
    27
    تشکر شده 104 بار در 46 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    نیما جان منم نفهمیدم چی گفتی چه برسه نجمه... یکم جملاتت رو سرو تهش رو قشنگ جور کن که طرف مقابلت با خوندنش درکش کنه

  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    سلام
    خیلی رسمی مامانت بره و خاستگاری کنه فوقش بگه نه و تکلیفت معلومه ....یعنی یکی دیگه اومده ...شایدم گفت بعععععله و یعنی نجمه جون درست گفتن و شما هم آقا داماد شدی

  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10779
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    314
    تشکر شده 360 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Nima_nma نمایش پست ها
    ما قراره ازدواج گزاشته بوديم ، اونم بعده چند سالي ، اما نمي دونم كه چي شد گفتش اگه منو ميخواي بيا خواستگاريم اگه بابام اينا قبول كردن برا منم قبول، منم اينو مي خوام بدونم كه آيا من يه رهگزرم كه اين رفتارو با من ميكنه.
    خوب تمام اين حرفا قبول من گفتم براش كه بايد به شرايطي برسم كه آماده ازدواج بشم از لحاظ كار و مالي) بعدش پرسيدم كه چه تضميني برام ميدي كه من اين مدت برا رسيدن به تو تلاش كنم ، چه تضميني ميدي ؛كه جوابي نداد بهم .
    اقا نیما مشکل ما دخترا اینه که دختر به دنیا اومدیم
    هر چه قدر قوی باشیم ته تهش می شیم ضعیفه.
    به نظر من خونواده ایشون بشون گفتنه اگه واقعا بخاهدت میاد خاستگاریت اگه اومد که اومد حتی شده تنها،
    اگه نیمد بفهم سر کاری پسره دروغ گفته عمرتو حروم کردی، فعلا محلش نذار ببین میاد ببین راست گفته و...
    برو خاستگاریش حتی اگه جواب ن هم باشه از طرف خونواده دختر، دختره طرفدار شما میشه و میگه دروغ نبوده، اگه نرید خاستگاریش دختره هم تحت تاثیر قرار می گیره. وسعی می کنه شما رو فراموش کنه.
    ولی نمیتونه چون بهترین روزاشو با شما گزرونده
    اون حتی اگه با کس دیگه ازدواج کنه بازم شما رو فراموش نمی کنه.
    یه چیز دیگه امکان داره یه خاستگار باش اومده باشه
    و منتظر شما باشه.
    وقت تنگه برو خاستگاریش.
    نزارید عشق،چند سالتون بپره.
    شما همه زندگی اون.دخترید ،بزارید بفهمه حرفای اطرافیانش دروغه.
    اون مثلا داره شما رو ب طرف خودش میاره.
    (موفق باشید)
    امضای ایشان
    . وقتی به کسی،به طور کامل
    وبدون هیچ شک وتردیدی
    اعتماد
    می کنید درنهایت دونتیجه کلی خواهد داشت. :
    یا شخصیبرای زندگی
    یادرسیبرای زندگی

  18. کاربران زیر از n@jmeh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14522
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    سلام آقا نیما راستش منم 5 ساله که با 1 پسر دوستم و نیت اونم ازدواجه...راستش منم به دلایلی که تو همین سایت هم مشکلمو گفتم توی قسمت(دو راهی بین عشق او و دل خودم) قصد داشتم همینطور که دوست دختر شما باهاتون کات کرد با اون کات کنم...چون من خودم این حسو دارم میتونم بگم احتمال رفتار دوس دختر شما یا ناشی از اینه که از نظرش شما مشکلی دارین و اون روش نبوده به روی شما بیاره و موضوع بحثتونو بهانه ای برای جدایی کرده و یا اینکه فکر میکنه موقعیتهایی بهتر از شما سراغش میاد یا اومده که نسبت به شما سرد شده...بهتره شما هم قبول کنید که اگه دوستون داشت حتما تاحالا برمیگشت..پس بهتره بزارید هم اون راحت به زندگیش ادامه بده و هم شما زندگی خوتونو بسازید...و میتونید برای اطمینان وقتی به شرایط مناسب رسیدین به خاستگاریش برید به شرطی که احتمال شنیدن(نه) رو داشته باشید و باز خودتونو نبازید...

  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6634
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    3
    تشکر شده 8 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    بیخیال قبلیا،پیش به سوی بعدیا...

  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    15006
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    احتمالایکی بهترازشماپیداشده شمام به فکر بهترازاون باشید.......

  22. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13962
    نوشته ها
    63
    تشکـر
    40
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    اول اینکه این روابط 4درصدش به ازدواج ختم میشه نه بیشتر
    دوم اینکه شما دو راه داری:
    1- از بخواه بری خوواستگاری، فعلا نامزد کنید خدا روزیتونو میده
    2- فراموشش کنید
    راه کار های فراموشی:
    آهنگ گوش کردن ممنوع! فیلم عاشقانه منوع!
    کادو هاشو از خودتون دور کنید(نشونه هاش)
    اگه میتونید سر قسمتون وایسید میتونین قسم بخورید. این قسم خوردن برای من جواب داد
    مثلا قسم بخورید که به خونه شون نگاه نکنید مگر در موارد ضروری...
    دلتنگی جزئی از فرایند فراموشیه...
    اما میشه اون رو کمتر کرد. در کل سعی کنید نمک رو زخمتون نپاشید.
    امضای ایشان
    .::إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا::.

  23. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13962
    نوشته ها
    63
    تشکـر
    40
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق دختر همسایه

    اینم راه کارهایی برای فراموشی


    چگونه کسی که عاشقش بودید را فراموش کنید
    امضای ایشان
    .::إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا::.

  24. کاربران زیر از paniz75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد