نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: تردید در ازدواج

1578
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11202
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    16
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    تردید در ازدواج

    با سلام
    من 27 سال سن دارم و نزدیک به 2 سال هستش با خانومی آشنا شدم که بارها و بار ها با هم دعوا کردیم با هم گریه کردیم
    حتی زد و خرد هم داشتیم اما باز هم با هم هستیم چون یا ایشون بعذ از دعوا از من عذر خواهی کرده یا من از ایشون
    میخوام بدونم اصلن این کار برای ما در حال حاضر صحیح هست یا نه
    ایشون نامزدی داشتند که به تازگی نامزدیشون به هم خورده و اصرار داره که ایشون رو دوست نداشته
    دوست من 23 سال سن داره
    لطفا راهنمایی بفرمایید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10779
    نوشته ها
    186
    تشکـر
    314
    تشکر شده 360 بار در 123 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تردید در ازدواج

    در حال حاضر اگر دوستی شما به قصد ازدواج نیست تمومش کنید.

    این خانم بعد از به هم زدن نامزدیش الان دیگه به شما وابسته شده شاید بگه می خوام مثل یه دوست باشی یا مثل برادرم باشی ولی

    شما از حرف دلشم خبر دارید؟؟

    هرچند با این توصیفی هم که کردید اگر قصد ازدواج هم می داشتید این ازدواج درستی هم نیست.

    (موفق باشید)
    ویرایش توسط n@jmeh : 01-18-2015 در ساعت 11:36 AM
    امضای ایشان
    . وقتی به کسی،به طور کامل
    وبدون هیچ شک وتردیدی
    اعتماد
    می کنید درنهایت دونتیجه کلی خواهد داشت. :
    یا شخصیبرای زندگی
    یادرسیبرای زندگی

  3. کاربران زیر از n@jmeh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : تردید در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط siamak87 نمایش پست ها
    با سلام
    من 27 سال سن دارم و نزدیک به 2 سال هستش با خانومی آشنا شدم که بارها و بار ها با هم دعوا کردیم با هم گریه کردیم
    حتی زد و خرد هم داشتیم اما باز هم با هم هستیم چون یا ایشون بعذ از دعوا از من عذر خواهی کرده یا من از ایشون
    میخوام بدونم اصلن این کار برای ما در حال حاضر صحیح هست یا نه
    ایشون نامزدی داشتند که به تازگی نامزدیشون به هم خورده و اصرار داره که ایشون رو دوست نداشته
    دوست من 23 سال سن داره
    لطفا راهنمایی بفرمایید
    شما دوسال با ایشون دوست هستید و بعد ایشون به تازگی نامزدیشو به هم زده ؟

    خب اگر اینطور باشه که نشون میده به شما به چشم یک همراه برای ازدواج نگاه نمیکرده

    ولی اینکه رابطه نامزدی به هم خورده و الان شما قراره ازدواج کنید حرف و بحث دیگه ایه

    هر فردی گذشته ای داره و دلیل نمیشه شما در این مورد نگران باشید وقت برای شناخت بیشتر و مشاوره بذارید

    تا بیشتر همو بشناسید و بهم اعتماد کنید

    و تا شک و تردید خودتو از بین نبردی وارد این رابطه برای ازدواج هم نباید بشی
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. 5 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11202
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    16
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در ازدواج

    بسیار سپاسگذارم از زمانی که گذشتید
    ببینید من و ایشون مرداد ماه سال پیش با هم آشنا شدیم مرداد 94 دوستیه ما 2 ساله میشه
    ایشون از ماه دوم دوستی به من گفت چند سال هست یه بنده خدایی دنبال ازدواج با ایشونه اما ایشون همیشه رد کرده
    ببینید واقعا برای من مهم نیست که ایشون با اون فرد الان هم ارتباط داره یا نه مهم اینه که ایشون واقعا داره راستش رو به من میگه یا نه
    که تازگیا متوجه شدم ایشون نامزد اون پسر بوده و حالا کاملا مخالف ارتباط با اون پسر هستن
    خودشون میگن به زور مامانش اینا به خاطر اینکه آبروشون در خطر هستش چون از خانواده فرهنگی هستند مجبور شده نامزد کنه
    خیلی چیز ها رو هم پنهان کردهحتی در رابطه با ************ بین خودش و اون پسر کاملا جدی میگه حتی در حد خیلی مختصر هم نبوده اما من شک دارم و اینکه مهم نیست واسم ایشون تا چه حد بوده
    مهم اینه الان واقعا با من باشند و قصدشون واقعی و از ته دل باشه
    من و این خانم بارها با هم رابطه جنسی هم داشتیم
    از هم سیر نمیشیم شاید به خاطر این محدودیت هاست که سیر نمیشیم
    فکر میکنم نیاز داره این رابطه که واقعا با چند تا بزرگتر در میون بگزاریم
    ایشون به من میگه به خانواده نگفته به جز خواهرشون
    که من این رو هم شک دارم
    حاضر به مشاوره هم نیست واسه همین گفتم تو محیط مجازی سوال کنم
    راستش از این تاپیکو این موضوع هم کاملا بی خبره

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11202
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    16
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در ازدواج

    من خودم هم احساس میکنم با این همه تجربه وابسته شدم
    27-8 سال کم نیست
    واقعا سر در گم هستم حتی پدر من از این دختر خانم خوشش نمیاد یعنی چون فکر میکنه شرایط ازدواج ندارم باید از ایشون بدش بیاد و پیش من نظرش رو منفی نشون بده
    مادرم از موضوع بی خبره
    اکثر اطرافیانم هم نظرشون بعد از شنیدن دعوا ها و مشکلاتمون منفیه
    فکر میکنید باید رابطمون رو چجوری حداقل در حد دوستی نگه داریم
    من هرچقدر با ایشون حرف میزنم که کم کم سعی کنیم فاصله بگیریم شما برو با یک فرد بهتر ازدواج کن من هم فکر کارو برنامه های خودم باشم ایشون قبول نمیکنه و دادو بیداد راه میندازه که باید کاملا جدا بشیم
    من هم به هیچ وجه این روز ها نمیتونم دوریش رو تحمل کنم
    شاید واقعا اشتباها وابسته شدیم
    واسه همین کلی شک و تردید دارم
    لطفا راهنمایی و کمک کنید

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11202
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    16
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    شما دوسال با ایشون دوست هستید و بعد ایشون به تازگی نامزدیشو به هم زده ؟

    خب اگر اینطور باشه که نشون میده به شما به چشم یک همراه برای ازدواج نگاه نمیکرده

    ولی اینکه رابطه نامزدی به هم خورده و الان شما قراره ازدواج کنید حرف و بحث دیگه ایه

    هر فردی گذشته ای داره و دلیل نمیشه شما در این مورد نگران باشید وقت برای شناخت بیشتر و مشاوره بذارید

    تا بیشتر همو بشناسید و بهم اعتماد کنید

    و تا شک و تردید خودتو از بین نبردی وارد این رابطه برای ازدواج هم نباید بشی
    ببینید ایشون از اول به من گفت که داره اما نه اینکه تازگیا رو شده حلقه هم گرفته و بعدش فروخته
    راستش بله درست میفرمایید از اول قصد همچین برنامه ای بین ما نبود چند ماه حدود 3-4 ماهه تصمیم به ازدواج گرفتیم
    من کاملا نظرم منفی بود و فقط میگفتم در حد دوست باهم باشیم ایشون میگفت نه باید خیلی صمیمی بشیم من عاشقتمو این حرفا
    به هر حال دل ما رو ربود
    لطفا نظرات سازنده خودتون رو رک و روراست بفرمایید واقعا از اهداف شخصی و آینده خودم این چند ماه عقب افتادم

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9838
    نوشته ها
    273
    تشکـر
    590
    تشکر شده 390 بار در 180 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تردید در ازدواج

    چون رابطه شما نسبتا طولانی شده و رابطه جنسی هم برقرار کردین، به هم وابسته شدین.

    رابطه رو به هیچ وجه در حد دوستی نگه ندارید

    یا ازدواج یا اتمام رابطه

    چون رابطه دوستی اگر هر کدوم از شما ها بخواد ازدواج کنه، باعث دردسر و رضایت بخش نبودن ازدواج میشه،

    اگر هم می خواهید ازدواج کنید، ازدواج با دختری که نامزد داشته و شما خودتون هم از میزان رابطه اطلاع ندارید، منطقی به نظر نمی رسه، و به شما هم از ابتدای رابطه واقعیت رو نگفته تامل برانگیزه.

    شما شاید الان برات اهمیت نداشته باشه، اما بعد از ازدواج شک شما به مراتب بیشتر میشه، چون شما الان فقط رابطتتون در حد دوستیه ولی بعد از ازدواج رابطه بین یک زن و شوهر کاملا مسئولانه هستش.
    شما الان هم در مواردی بهش شک دارید، اینکه آیا به خواهرش گفته یانه؟

    اگر خواستی باهاش ازدواج کنی، حتما پیش مشاور برید تا اطلاعات بیشتری درباره هم بدونید.

    اگر قبل ازدواج با هم این همه بحث و دعوا می کنید، بعد از ازدواج به مراتب بیشتر میشه، مگر اینکه پیش مشاور برید و در این مورد قبل از ازدواج به فکر حل مشکل باشید.

  10. کاربران زیر از prv بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11202
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    16
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط prv نمایش پست ها
    چون رابطه شما نسبتا طولانی شده و رابطه جنسی هم برقرار کردین، به هم وابسته شدین.

    رابطه رو به هیچ وجه در حد دوستی نگه ندارید

    یا ازدواج یا اتمام رابطه

    چون رابطه دوستی اگر هر کدوم از شما ها بخواد ازدواج کنه، باعث دردسر و رضایت بخش نبودن ازدواج میشه،

    اگر هم می خواهید ازدواج کنید، ازدواج با دختری که نامزد داشته و شما خودتون هم از میزان رابطه اطلاع ندارید، منطقی به نظر نمی رسه، و به شما هم از ابتدای رابطه واقعیت رو نگفته تامل برانگیزه.

    شما شاید الان برات اهمیت نداشته باشه، اما بعد از ازدواج شک شما به مراتب بیشتر میشه، چون شما الان فقط رابطتتون در حد دوستیه ولی بعد از ازدواج رابطه بین یک زن و شوهر کاملا مسئولانه هستش.
    شما الان هم در مواردی بهش شک دارید، اینکه آیا به خواهرش گفته یانه؟

    اگر خواستی باهاش ازدواج کنی، حتما پیش مشاور برید تا اطلاعات بیشتری درباره هم بدونید.

    اگر قبل ازدواج با هم این همه بحث و دعوا می کنید، بعد از ازدواج به مراتب بیشتر میشه، مگر اینکه پیش مشاور برید و در این مورد قبل از ازدواج به فکر حل مشکل باشید.
    متشکرم از زمانی که گذاشتید
    ببینید بله واقعیتش به همین قضیه هم مشکوکم
    اینجا شهرستان است و محیط طوریه که حرف زود میپیچه
    واسه همین من از دوستانش آشناهاش که پرسیدم گفتن نامزد داره قیش هم جدیه هنوز هم جدیه اما از اونجایی که با پدر من هم آشناهاشون در ارتباط هستند سر همین جریان
    متاسفانه به خیلی چیزها مشکوک شدم دوستاش گفتن نامزدی اینا جدیه خودتو بکش کنار جریان ناموسی میشه تو دردسر میوفتی
    اما بعد که لا خود دوستم درمیان گذاشت گفت کاملا دورغ هستش و میخوان ما رو از هم جدا کنن چون مادر دوست من انتخابش همون نامزد اولشه و سخت پای اون نامزد ایستاده که دخترش با اون خوشبختر هستش
    در رابطه با خواهرشون هم بله کمی مشکوکم چون حتی میگه الان زوده نباید با اون هم از نزدیک ملاقاتی داشته باشم
    والا واسه همین دست دست کردن و عقب انداختن ملاقات با اقوامشون و خواهرشون کلی دعوا داریم مخصوصا این روزها که متوجه شده من واقعا میخوام از همه چیز مطلع بشم
    یکی از دوستان من گفت این دختر نه تو رو دوست داره نه اون نامزدشئ میخواد شما دوتا رو تو شیشه ترشی نگه داره و سر وقت حتی گزینه سوم و بهتری رو رو کنه و ازدواج کنه
    اما من همه اینها رو با خودش درمیان گذاشتم
    ونتیجه ای که گرفتم تا الان این بوده که دو دل شدم و اون دیدگاه اولم نسبت به دوستم واقعا ضعیفتر و سست تر شده
    واسه همیج جریان ها اومدم چین تاپیکی باز کردم . حتی محل کار پدر من رو هم میشناسه شک ندارم از طریق دوستان شیطونش سمت پدر من هم رفتند و آمارو پرس جو کردند حتی شاید با پدر من که مخالف هستش برنامه هم چیده باشند برای به هم زدن رابطه ی ما . همین شک ها رو به دوستم که میگم کاملا مخالفت میکنه دادو بیداد میکنه که من باور نکنم من از چهرش دیگه چیزی واقعیتش نمیتونم بفهمم.. ..
    واقعا به کمک تک تک شماها نیازمندم
    تنهام نگزارید
    هر چیزی که لازم باشه بپرسید کامل و کاملا عین واقعیت رو برای شما توصیف میکنم بلکه راه حلی درست پیدا کنم و حتی شده با این وابستگی با حتی عشق قلطی که در من بوجود اومده بجنگم
    ویرایش توسط siamak87 : 01-19-2015 در ساعت 02:02 AM

  12. کاربران زیر از siamak87 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    prv

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9838
    نوشته ها
    273
    تشکـر
    590
    تشکر شده 390 بار در 180 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تردید در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط siamak87 نمایش پست ها
    متشکرم از زمانی که گذاشتید
    ببینید بله واقعیتش به همین قضیه هم مشکوکم
    اینجا شهرستان است و محیط طوریه که حرف زود میپیچه
    واسه همین من از دوستانش آشناهاش که پرسیدم گفتن نامزد داره قیش هم جدیه هنوز هم جدیه اما از اونجایی که با پدر من هم آشناهاشون در ارتباط هستند سر همین جریان
    متاسفانه به خیلی چیزها مشکوک شدم دوستاش گفتن نامزدی اینا جدیه خودتو بکش کنار جریان ناموسی میشه تو دردسر میوفتی
    اما بعد که لا خود دوستم درمیان گذاشت گفت کاملا دورغ هستش و میخوان ما رو از هم جدا کنن چون مادر دوست من انتخابش همون نامزد اولشه و سخت پای اون نامزد ایستاده که دخترش با اون خوشبختر هستش
    در رابطه با خواهرشون هم بله کمی مشکوکم چون حتی میگه الان زوده نباید با اون هم از نزدیک ملاقاتی داشته باشم
    والا واسه همین دست دست کردن و عقب انداختن ملاقات با اقوامشون و خواهرشون کلی دعوا داریم مخصوصا این روزها که متوجه شده من واقعا میخوام از همه چیز مطلع بشم
    یکی از دوستان من گفت این دختر نه تو رو دوست داره نه اون نامزدشئ میخواد شما دوتا رو تو شیشه ترشی نگه داره و سر وقت حتی گزینه سوم و بهتری رو رو کنه و ازدواج کنه
    اما من همه اینها رو با خودش درمیان گذاشتم
    ونتیجه ای که گرفتم تا الان این بوده که دو دل شدم و اون دیدگاه اولم نسبت به دوستم واقعا ضعیفتر و سست تر شده
    واسه همیج جریان ها اومدم چین تاپیکی باز کردم . حتی محل کار پدر من رو هم میشناسه شک ندارم از طریق دوستان شیطونش سمت پدر من هم رفتند و آمارو پرس جو کردند حتی شاید با پدر من که مخالف هستش برنامه هم چیده باشند برای به هم زدن رابطه ی ما . همین شک ها رو به دوستم که میگم کاملا مخالفت میکنه دادو بیداد میکنه که من باور نکنم من از چهرش دیگه چیزی واقعیتش نمیتونم بفهمم.. ..
    واقعا به کمک تک تک شماها نیازمندم
    تنهام نگزارید
    هر چیزی که لازم باشه بپرسید کامل و کاملا عین واقعیت رو برای شما توصیف میکنم بلکه راه حلی درست پیدا کنم و حتی شده با این وابستگی با حتی عشق قلطی که در من بوجود اومده بجنگم
    یعنی شما پیشنهاد ازدواج دادید و ازش خواستید که برید خواستگاری و قبول نکرده؟ معمولا دخترها قصدشون و هدفشون ازدواجه و اگر قبول نمی کنه،

    ممکنه که هنوز با قضیه نامزد قبلیش مشکل داره یا هنوز تموم نشده که نمی خواد شما برای ازدواج اقدام کنی. یا از مخالفت خانواده می ترسه و هزار تا دلیل دیگه.

    اولا تا شما از کم و کیف رابطه با نامزدش اطلاع پیدا نکردی باهاش ازدواج نکن،
    چون اگر بین اون ها عقد دائم یا موقت وجود داشته باشه، شما از لحاظ شرعی، البته اگر شیعه باشید، نمی تونید با هم ازدواج کنید، چرا که از نظر شرعی اگر زن شوهر دار با مرد دیگری رابطه جنسی داشته باشه، اون مرد و زن برای همیشه به هم حرام می شن و حتی عقدی اگر صورت بگیره باطله. امیدوارم که برای شما همچین چیزی وجود نداشته باشه. البته از عالمان دینی باید در این مورد سوال کنید.
    تا زمانی هم که مطمئن نشدید که رابطه اون ها تموم نشده اقدامی برای ازدواج نکنید. چون اگر نامزدی به هم خورده بود مطمئنا همه متوجه می شدن و رسما باید اعلام بشه. بهترین علامت تموم شدن این نامزدی هم اینه که دختر خانوم به شما اجازه برای خواستگاری بده،
    سعی کنید درباره این قضیه تحقیق کنید که مطمئن شید،
    به دوستتون هم فرصت بدید که تصمیم خودشو درباره شما بگیره، ولی در این مدت باهاهش هیچگونه رابطه ای نداشته باشید، طوری که بدونه شما در این مورد جدی و قاطع هستید. و واقعا می خواهید سرانجام این رابطه رو معلوم کنید.
    کسی که این وسط ضرر می کنه، شمایی، چون بلاتکلیف هستید و نمی دونی که باید چی کار کنی،
    راستش عیب روابط قبل از ازدواج اینه که دختر و پسر وارد یه رابطه میشن و تا آخرش میرن و بعد تازه به این موضوع فکر می کنن که آیا ما اصلا به دردهم می خوریم یانه.
    اجازه نداید وابستگی و احساسی که بین شما وجود داره، باعث بلاتکلیفی شما بشه،
    این دختر هنوز تکلیفش با خودش مشخص نیست، به نظرم هر چه زودتر این رابطه رو تموم کنید بهتره.
    البته ما در شرایط اون دختر نیستیم، ولی با این اوضاع شما اگر رابطه رو تموم نکنید همچنان بلاتکلیف خواهی موند.




  14. کاربران زیر از prv بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11202
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    16
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط prv نمایش پست ها
    یعنی شما پیشنهاد ازدواج دادید و ازش خواستید که برید خواستگاری و قبول نکرده؟ معمولا دخترها قصدشون و هدفشون ازدواجه و اگر قبول نمی کنه،

    ممکنه که هنوز با قضیه نامزد قبلیش مشکل داره یا هنوز تموم نشده که نمی خواد شما برای ازدواج اقدام کنی. یا از مخالفت خانواده می ترسه و هزار تا دلیل دیگه.

    اولا تا شما از کم و کیف رابطه با نامزدش اطلاع پیدا نکردی باهاش ازدواج نکن،
    چون اگر بین اون ها عقد دائم یا موقت وجود داشته باشه، شما از لحاظ شرعی، البته اگر شیعه باشید، نمی تونید با هم ازدواج کنید، چرا که از نظر شرعی اگر زن شوهر دار با مرد دیگری رابطه جنسی داشته باشه، اون مرد و زن برای همیشه به هم حرام می شن و حتی عقدی اگر صورت بگیره باطله. امیدوارم که برای شما همچین چیزی وجود نداشته باشه. البته از عالمان دینی باید در این مورد سوال کنید.
    تا زمانی هم که مطمئن نشدید که رابطه اون ها تموم نشده اقدامی برای ازدواج نکنید. چون اگر نامزدی به هم خورده بود مطمئنا همه متوجه می شدن و رسما باید اعلام بشه. بهترین علامت تموم شدن این نامزدی هم اینه که دختر خانوم به شما اجازه برای خواستگاری بده،
    سعی کنید درباره این قضیه تحقیق کنید که مطمئن شید،
    به دوستتون هم فرصت بدید که تصمیم خودشو درباره شما بگیره، ولی در این مدت باهاهش هیچگونه رابطه ای نداشته باشید، طوری که بدونه شما در این مورد جدی و قاطع هستید. و واقعا می خواهید سرانجام این رابطه رو معلوم کنید.
    کسی که این وسط ضرر می کنه، شمایی، چون بلاتکلیف هستید و نمی دونی که باید چی کار کنی،
    راستش عیب روابط قبل از ازدواج اینه که دختر و پسر وارد یه رابطه میشن و تا آخرش میرن و بعد تازه به این موضوع فکر می کنن که آیا ما اصلا به دردهم می خوریم یانه.
    اجازه نداید وابستگی و احساسی که بین شما وجود داره، باعث بلاتکلیفی شما بشه،
    این دختر هنوز تکلیفش با خودش مشخص نیست، به نظرم هر چه زودتر این رابطه رو تموم کنید بهتره.
    البته ما در شرایط اون دختر نیستیم، ولی با این اوضاع شما اگر رابطه رو تموم نکنید همچنان بلاتکلیف خواهی موند.



    بله کاملا صحیح میفرمایید
    بنده کاملا بلاتکلیف شدم
    البته چند روز هستش که میگه بیا خواستگاری ایرادی نداره مشکل من با اون خانوداه حل شده و نامزد قبلیش واقعا در حال حار با کسی دیگه ارتباط داره
    به نظرم با هم مخفیانه صحبت کردند و به نتیجه رسیدند که به درد هم نمیخورن شاید هم قرار گذاشتند برای چند سال آینده و میخوان این مدت با من عقد کنند
    چون هرچقدر میم بگزار با نامزدت حرف بزنم میگه میترسم دوباره سیریش بشه تحریک بشه که رابطه من و دوستم رو به هم بزنه
    من هم قبول کردم و فعلا در مرحله ای هستیم که با خانواده ها صحبت کنیم
    بهشون گفتم از هم جدا بشیم قبول نکرد و گفت رابطه ما یه دوستی بمونه با هم رابطه جنسی ماهی یکبار هم باشه ارتباط داشته باشیم
    اینجا متوجه شدم که هنوز فکراشو کامل نکرده راجب ازدواجمون دو دل هست چون به تازگی متوجه وضعیت مالی خودم شده و اینکه چنان سرمایه ای برای شروع ندارم
    البته دعواها و بحث ها هم باعث کمی سردی بین ما دوتا شده
    با تمام این حرف ها چند روز پیش گفتم رابطمون رو به هم بزنیم و با گریه زاری این حرف 1 روز نشده دوباره ایشون اس ام اس داد من هم با کمال میل پاسخ دادم گفتم ما نمیتونیم جدا بشیم
    بفرمایید در حال حاضر بنده با ایشون تمام کنم بهتر هستش یا بشینیم راجب ازدواج و با خانوادهامون حرف بزنیم و با خانواده ها شروع به رفت و آمد کنیم ؟؟
    واقعا گیج شدم
    ویرایش توسط siamak87 : 01-23-2015 در ساعت 07:43 PM

  16. کاربران زیر از siamak87 بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    prv

  17. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9838
    نوشته ها
    273
    تشکـر
    590
    تشکر شده 390 بار در 180 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تردید در ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط siamak87 نمایش پست ها
    بله کاملا صحیح میفرمایید
    بنده کاملا بلاتکلیف شدم
    البته چند روز هستش که میگه بیا خواستگاری ایرادی نداره مشکل من با اون خانوداه حل شده و نامزد قبلیش واقعا در حال حار با کسی دیگه ارتباط داره
    به نظرم با هم مخفیانه صحبت کردند و به نتیجه رسیدند که به درد هم نمیخورن شاید هم قرار گذاشتند برای چند سال آینده و میخوان این مدت با من عقد کنند
    چون هرچقدر میم بگزار با نامزدت حرف بزنم میگه میترسم دوباره سیریش بشه تحریک بشه که رابطه من و دوستم رو به هم بزنه
    من هم قبول کردم و فعلا در مرحله ای هستیم که با خانواده ها صحبت کنیم
    بهشون گفتم از هم جدا بشیم قبول نکرد و گفت رابطه ما یه دوستی بمونه با هم رابطه جنسی ماهی یکبار هم باشه ارتباط داشته باشیم
    اینجا متوجه شدم که هنوز فکراشو کامل نکرده راجب ازدواجمون دو دل هست چون به تازگی متوجه وضعیت مالی خودم شده و اینکه چنان سرمایه ای برای شروع ندارم
    البته دعواها و بحث ها هم باعث کمی سردی بین ما دوتا شده
    با تمام این حرف ها چند روز پیش گفتم رابطمون رو به هم بزنیم و با گریه زاری این حرف 1 روز نشده دوباره ایشون اس ام اس داد من هم با کمال میل پاسخ دادم گفتم ما نمیتونیم جدا بشیم
    بفرمایید در حال حاضر بنده با ایشون تمام کنم بهتر هستش یا بشینیم راجب ازدواج و با خانوادهامون حرف بزنیم و با خانواده ها شروع به رفت و آمد کنیم ؟؟
    واقعا گیج شدم
    راستش من نمی تونم بگم برای ازدواج با این خانوم اقدام کنید یا نه چون این تصمیم رو شما باید بگیری .


    ولی تمام جوانب این ازدواج رو بسنجید و تصمیم بگیرید و تنها به احساستون توجه نکنید، ملاک های دیگه رو هم در نظر بگیرید.


    بعد که مطمئن شدید با خانواده مطرح کنید تا زودتر بین خانواده ها مطرح شه


    و ببینید نظر خانواده ها چیه، شاید اصلا خانواده شما و دوستتون به توافق نرسیدن، شاید هم رسیدن


    ادامه رابطه دوستی رو فقط شما دو نفر تعیین می کنید ولی ازدواج در خانواده های ایرانی بستگی زیادی به نظر خانواده ها داره.


    به هیچ وجه هم اگر به ازدواج فکر نکردین ، رابطه دوستی رو ادامه ندید


    شما 27 سالتونه و در سنی هستید که کم کم باید تشکیل خانواده بدید چه با این خانوم، چه با کس دیگری


    پس وقت خودتون رو تو رابطه ای که برای شما نمی تونه جای یه خانواده واقعی رو پر کنه هدر ندید


    و حتی ممکنه مانع یه ازدواج به موقع و موفق تو زندگی شما بشه و برنامه ریزی شما رو برای آینده مختل کنه.


    برای تصمیم گیری اگر به یه مشاور ازدواج هم مراجعه کنید خیلی خوبه، و می تونه مفید باشه


    مطمئنا مشورت با خانواده هم در این مورد خیلی مهمه و نظر خانواده رو هم بپبرسید و از اون ها هم در این تصمیم گیری کمک بخواید،
    ویرایش توسط prv : 01-24-2015 در ساعت 06:55 PM

  18. کاربران زیر از prv بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد