سلام خسته نباشین من زری هستم 26 ساله و شوهرم 22ساله هست. یه سالی میشه با هم ازدواج کردیم هنوز تو عقدیم. متاسفانه شوهر من رفیق باز هست و الگوش هم پدر شوهرمه اینقدر که میگه شب هم پیش دوستام می مونم. حتی مادرشوهرم جلوی خودم بهش میگه یه قرار کوه با دوستات بذار. پدر شوهرمم هم توقعش زیاده مثلا به شوهرم گفته چرا دست زنتو میگیری من 25 ساله زندگی کردم این کارو نکردم. خیلی احساس تنهایی میکنم نمیدونم چطور خانواده شوهرمو متقاعد کنم که دخالت نکنن واقعا خیلی خسته شدم از زندگیم