نمایش نتایج: از 1 به 19 از 19

موضوع: مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

3806
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11518
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    13
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

    سلام خسته نباشید
    حدود 5 سال با هم هستیم همو دوست داشتیم همه چیز خوب پیشرفت حتی یکبار هم بحثمون نشده و قهر نکردیم همه حسادت میکردند به رابطه ما
    باهم که صحبت میکنیم هیچ خاطره بدی نداریم و هیچ چیز نیست که بهانه واسه جدا شدن داشته باشیم سال دوم دختر به هر طریق خواستگاری و ازدواج رو غیر مستقیم مطرح میکرد من دوسش داشتم اما وافعا شرایط ازدواج و نداشتم پول و ...و زندگی دوستان و اطرافیان و مشکلاتشون نمیذاشت من حتی به ازدواج فکر کنم یجورای از ازدواج میترسیدم و فراری بودم و میگفت نمیتونم همه احساسمو بذارم واسه کسی که ممکنه مال من نباشه و میترسید که عاشقم بشه و احساسشو سرکوب میکرد اما من از هیچی نمیترسیدم و عشق میورزیدم بهش تا اینکه حدود دو سه ماه پیش دیدم رابطه داره کمرنگ میشه داره ازم فاصله میگیره شرایط سختی بود باهاش صحبت کردم گفت رابطمون هیچ هیجانی نداره و من سرد شدم خیلی تلاش کردم اما میگه احساسم نسبت بهت سرد شده نمیتونم مثل دوسال پیش دوست داشته باشم و بهتره که جدا شیم میگفت میدونم پشیمون میشم شاید فردا شاید یک ماه دیگه شاید یه سال دیگه ولی حس الانم میگه جدا شیم
    دوماه با این شرایط باز تلاش کردم که ادامه بدیم اما نشد جدا شدیم
    من خیلی واسم سخت بود دو هفته گذشت و تصمیمو گرفتم که بهش پیشنهاد ازدواج بدم چون دوسش داشتم و فکر میکردم مشکلش بلاتکلیفی و ترس از آینده و ازدواج هست
    اما بهم گفت من نمیتونم هیچ جوابی بدم و درست تصمیم بگیرم نسبت به همه چیز سرد شدم و هیچ حسی ندارم خیلی انتظار این روزو کشیم اما الان
    نمیتونم درست تصمیم بگیرم نمیددونم دوست دارم یا نه منم گفتم
    اگه بدونم دوسم نداری باید راهمونو از هم جدا کنیم و جواب داد بهترین تصمیم همینه
    از هم جدا شدیم نمیدونم چکار کنم دوسش دارم نمیخوام جدا بشم کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9782
    نوشته ها
    1,515
    تشکـر
    1,321
    تشکر شده 940 بار در 563 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    بنظر من اگه میخواین که با ایشون ازدواج کنین یخورده به ایشون فرصت بدین.یه مدت نباشین.ممکنه چندماه طول بکشه بعد رسمی اقدام کنین.این خانم انگار خسته و بی انگیزه شدن.البته حقم دارن.
    به زمان نیاز دارن تا خودشون رو پیدا کنن.

  3. کاربران زیر از ملکه اسمان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11518
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    13
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    ویرایش توسط َarman az shiraz : 01-26-2015 در ساعت 02:28 PM

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11518
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    13
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط ملکه اسمان نمایش پست ها
    بنظر من اگه میخواین که با ایشون ازدواج کنین یخورده به ایشون فرصت بدین.یه مدت نباشین.ممکنه چندماه طول بکشه بعد رسمی اقدام کنین.این خانم انگار خسته و بی انگیزه شدن.البته حقم دارن.
    به زمان نیاز دارن تا خودشون رو پیدا کنن.
    خودمم همچین تصمیمی گرفتم اما میترسم توی این مدت که نیستم یکی سر راهش قرار بگیره و بتونه فراموشم کنه یا کلا نبودم براش عادی بشه یا فکر کنه احساسم بهش دروغ بوده
    تازه از نظر احساسی شدیدن دلتنگم و حال روز خوبی ندارم انتظار خیلی سخته اونم موقعی که نمیدونی نتیجه داره یا نه

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    سلام
    دوست من 5 سال برای دوستی خیلی زیاده
    یعنی یه جورایی غیر عادیه
    و این سرد شدن دوستتون کاملا قابل پیش بینی بوده
    راهی ندارید
    یا ازدواج یا جدایی
    فعلا منتظر باشید
    چون در حال حاضر دوست شما در 2 راهی زندگی گرفتار شدن
    و تا تصمیم نگیرن هیچی معلوم نیست
    از طرفیم این تصمیمیه که باید تنهایی گرفته بشه و وجود شما برای ایشون ممکنه باعث برو احساسات بشه و از منطق دورشون کنه
    ازدواج درسته سخته و مشکلات زیادی داره
    ولی به مرور زمان کمتر میشه
    به هر حال از یه جایی باید شروع کرد به زندگی
    صبور باشید و آرام
    توکل کنید به خدا
    بزارید اگر رفتنیه بره اگرم مندنیه با فکر و قلبش بمونه نه از زور احساس و وابستگی
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  7. کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11518
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    13
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reepaa نمایش پست ها
    سلام
    دوست من 5 سال برای دوستی خیلی زیاده
    یعنی یه جورایی غیر عادیه
    و این سرد شدن دوستتون کاملا قابل پیش بینی بوده
    راهی ندارید
    یا ازدواج یا جدایی
    فعلا منتظر باشید
    چون در حال حاضر دوست شما در 2 راهی زندگی گرفتار شدن
    و تا تصمیم نگیرن هیچی معلوم نیست
    از طرفیم این تصمیمیه که باید تنهایی گرفته بشه و وجود شما برای ایشون ممکنه باعث برو احساسات بشه و از منطق دورشون کنه
    ازدواج درسته سخته و مشکلات زیادی داره
    ولی به مرور زمان کمتر میشه
    به هر حال از یه جایی باید شروع کرد به زندگی
    صبور باشید و آرام
    توکل کنید به خدا
    بزارید اگر رفتنیه بره اگرم مندنیه با فکر و قلبش بمونه نه از زور احساس و وابستگی
    راستش صحبت دوستی نیست صحبت ازدواج هست بیشتر از این نمیتونم خودمو کوچیک کنم و تو چشمش تحقیر بشم اگه یه روز به هم برسیم اون وقت من به عنوان مرد زندگیش نباید تو چشمش ضعیف باشم

    بعد اگر که 5 سال شده خواست دو طرف بوده تفاهم و علاقه بوده هرکسی نمیتونه 5 سال رابطه داشته باشه
    اگر من منتظر باشم و بذارم تنهایی تصمیم بگیره پس حق من چی میشه سهم من دوس داشتن من بهمین راحتی باش کنار بیاممم خیلی سختههه کسی که یروز ارزوش ازدواج با تو بوده الان بگه نمیتونم بهت جواب بدم حسی بهت ندارم

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط َarman az shiraz نمایش پست ها
    راستش صحبت دوستی نیست صحبت ازدواج هست بیشتر از این نمیتونم خودمو کوچیک کنم و تو چشمش تحقیر بشم اگه یه روز به هم برسیم اون وقت من به عنوان مرد زندگیش نباید تو چشمش ضعیف باشم

    بعد اگر که 5 سال شده خواست دو طرف بوده تفاهم و علاقه بوده هرکسی نمیتونه 5 سال رابطه داشته باشه
    اگر من منتظر باشم و بذارم تنهایی تصمیم بگیره پس حق من چی میشه سهم من دوس داشتن من بهمین راحتی باش کنار بیاممم خیلی سختههه کسی که یروز ارزوش ازدواج با تو بوده الان بگه نمیتونم بهت جواب بدم حسی بهت ندارم
    دوست من نه انیکه احساسی نباشه
    دوست شما دچار سردرگمی شده
    هنوز نمیدونه شمارو همسر خودش بدونه یا دوست پسرش ؟؟
    باید بزارید این احساسات و از هم سوا کنه تا تصمیم بگیره
    نمیگم راحت بشینید کنار ولیپیشنهاد میکنم یه مراسم رسمی دوستانه مهیا کنید و اونجا احساستون و بگید تا کمی از سردرگمی در بیان
    تنهام باشید که بهتر
    این دیگه هنر شماست که چجوری طرف و راضی کنید
    دختر هرچقدرم آرزو ادزواج داشته باشه بازم باید نازشو کشید
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  10. کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11518
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    13
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reepaa نمایش پست ها
    دوست من نه انیکه احساسی نباشه
    دوست شما دچار سردرگمی شده
    هنوز نمیدونه شمارو همسر خودش بدونه یا دوست پسرش ؟؟
    باید بزارید این احساسات و از هم سوا کنه تا تصمیم بگیره
    نمیگم راحت بشینید کنار ولیپیشنهاد میکنم یه مراسم رسمی دوستانه مهیا کنید و اونجا احساستون و بگید تا کمی از سردرگمی در بیان
    تنهام باشید که بهتر
    این دیگه هنر شماست که چجوری طرف و راضی کنید
    دختر هرچقدرم آرزو ادزواج داشته باشه بازم باید نازشو کشید
    ممنون از همفکریتون
    اما وقتی الان دو هفته هست که جدا شدیم و هیچ تماس و خبری از هم نداریم
    چطوری میتونم بهش بگم بیا حضوری صحبت کنیم قطعا جوابش اینه که ما باهم حرفی نداریم یا رابطه ای نیست ...
    ممکنه قبول نکنه یا ممکنه از این که این دو هفته کلا هیچ اسراری به برگشتش نکردم حتی جواب تلفنمم نده البته همچین اخلاقی ندیدم ازشا
    اول فکر میکردم میخواد منو تحت فشار بذاره تا باهم ازدواج کنیم اما وقتی درخواستمو رد کرد مغزم کار نمیکنه و نمیتونم چه تصمیمی بگیرم ممکنه بقول شما ناز کرده باشه اما اگر حسی واقعا نداشته یاشه و سرد شده باشه من چکار میتونم بکبنم که احساسش برگرده ؟؟؟؟؟
    مخصوصا حالا که جدا شدیم از هم

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط َarman az shiraz نمایش پست ها
    ممنون از همفکریتون
    اما وقتی الان دو هفته هست که جدا شدیم و هیچ تماس و خبری از هم نداریم
    چطوری میتونم بهش بگم بیا حضوری صحبت کنیم قطعا جوابش اینه که ما باهم حرفی نداریم یا رابطه ای نیست ...
    ممکنه قبول نکنه یا ممکنه از این که این دو هفته کلا هیچ اسراری به برگشتش نکردم حتی جواب تلفنمم نده البته همچین اخلاقی ندیدم ازشا
    اول فکر میکردم میخواد منو تحت فشار بذاره تا باهم ازدواج کنیم اما وقتی درخواستمو رد کرد مغزم کار نمیکنه و نمیتونم چه تصمیمی بگیرم ممکنه بقول شما ناز کرده باشه اما اگر حسی واقعا نداشته یاشه و سرد شده باشه من چکار میتونم بکبنم که احساسش برگرده ؟؟؟؟؟
    مخصوصا حالا که جدا شدیم از هم

    وقتی یه شعله ای داره خاموش میشه معمولا روش بنزین میریزن
    اگر میخوای احساسش برگرده
    باید پافشاری کنی رو ازدواج
    باید مدام بهش زنگ بزنی و خبرش و بگیری و پیگیریش باشی
    از غریبه و آشنا جوری که خبرش به اون برسه سراغش و بگیری
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  13. کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط َarman az shiraz نمایش پست ها
    سلام خسته نباشیدحدود 5 سال با هم هستیم همو دوست داشتیم همه چیز خوب پیشرفت حتی یکبار هم بحثمون نشده و قهر نکردیم همه حسادت میکردند به رابطه ماباهم که صحبت میکنیم هیچ خاطره بدی نداریم و هیچ چیز نیست که بهانه واسه جدا شدن داشته باشیم سال دوم دختر به هر طریق خواستگاری و ازدواج رو غیر مستقیم مطرح میکرد من دوسش داشتم اما وافعا شرایط ازدواج و نداشتم پول و ...و زندگی دوستان و اطرافیان و مشکلاتشون نمیذاشت من حتی به ازدواج فکر کنم یجورای از ازدواج میترسیدم و فراری بودم و میگفت نمیتونم همه احساسمو بذارم واسه کسی که ممکنه مال من نباشه و میترسید که عاشقم بشه و احساسشو سرکوب میکرد اما من از هیچی نمیترسیدم و عشق میورزیدم بهش تا اینکه حدود دو سه ماه پیش دیدم رابطه داره کمرنگ میشه داره ازم فاصله میگیره شرایط سختی بود باهاش صحبت کردم گفت رابطمون هیچ هیجانی نداره و من سرد شدم خیلی تلاش کردم اما میگه احساسم نسبت بهت سرد شده نمیتونم مثل دوسال پیش دوست داشته باشم و بهتره که جدا شیم میگفت میدونم پشیمون میشم شاید فردا شاید یک ماه دیگه شاید یه سال دیگه ولی حس الانم میگه جدا شیمدوماه با این شرایط باز تلاش کردم که ادامه بدیم اما نشد جدا شدیممن خیلی واسم سخت بود دو هفته گذشت و تصمیمو گرفتم که بهش پیشنهاد ازدواج بدم چون دوسش داشتم و فکر میکردم مشکلش بلاتکلیفی و ترس از آینده و ازدواج هست
    اما بهم گفت من نمیتونم هیچ جوابی بدم و درست تصمیم بگیرم نسبت به همه چیز سرد شدم و هیچ حسی ندارم خیلی انتظار این روزو کشیم اما الان نمیتونم درست تصمیم بگیرم نمیددونم دوست دارم یا نه منم گفتم اگه بدونم دوسم نداری باید راهمونو از هم جدا کنیم و جواب داد بهترین تصمیم همینهاز هم جدا شدیم نمیدونم چکار کنم دوسش دارم نمیخوام جدا بشم کمکم کنید
    دوست عزیز در این مورد ایشون تمام فکراشو کرده و میدونه چیکار داره میکنه

    به هر حال برای زندگی مشترک و ازدواج شرایطی رو باید داشته باشید که فعلا" برای شما مهیا نیست

    به همین خاطر ایشون نمیتونه با این وضع ادامه بده و شما باید به خواستش احترام بذارید

    این روابط نوعی ازمون و خطاست که باید تحمل شنیدن نه رو در هر مرحله ایش داشته باشید

    سخته ولی چاره ای نیست و باید بپذیرید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  15. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11518
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    13
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reepaa نمایش پست ها
    وقتی یه شعله ای داره خاموش میشه معمولا روش بنزین میریزن
    اگر میخوای احساسش برگرده
    باید پافشاری کنی رو ازدواج
    باید مدام بهش زنگ بزنی و خبرش و بگیری و پیگیریش باشی
    از غریبه و آشنا جوری که خبرش به اون برسه سراغش و بگیری
    میترسم مثل قطب آهن ربا هرچی بیشتر تلاش کنم و نزدیک بشم بیشتر ازم دور بشه و فاصله بگیره و همین یکم ارزشی که دارم واسش از بین بره
    یا اینکه به خاطر وابستگی قبول کنه ازدواج کنه اما بعد واقعا راست گفته باشه و سرد شده باشه و یک عمر دوستم نداشته باشه کلا گیج شدم

  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11518
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    13
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    دوست عزیز در این مورد ایشون تمام فکراشو کرده و میدونه چیکار داره میکنه

    به هر حال برای زندگی مشترک و ازدواج شرایطی رو باید داشته باشید که فعلا" برای شما مهیا نیست

    به همین خاطر ایشون نمیتونه با این وضع ادامه بده و شما باید به خواستش احترام بذارید

    این روابط نوعی ازمون و خطاست که باید تحمل شنیدن نه رو در هر مرحله ایش داشته باشید

    سخته ولی چاره ای نیست و باید بپذیرید
    ممنونم
    منظور شما اینه که اون داره منو میسنجه؟؟
    یا در درگاه خدا دارم امتحان میشم؟؟؟
    نظر شما اینه که تلاشی نکنم بذارم راحت بره دنبال زندگیش.....

  18. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11518
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    13
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    دوست عزیز در این مورد ایشون تمام فکراشو کرده و میدونه چیکار داره میکنه

    به هر حال برای زندگی مشترک و ازدواج شرایطی رو باید داشته باشید که فعلا" برای شما مهیا نیست

    به همین خاطر ایشون نمیتونه با این وضع ادامه بده و شما باید به خواستش احترام بذارید

    این روابط نوعی ازمون و خطاست که باید تحمل شنیدن نه رو در هر مرحله ایش داشته باشید

    سخته ولی چاره ای نیست و باید بپذیرید
    ازمون و خطا یعنی اینکه داره امتحانم میکنه؟؟؟
    نمیترسه که توی این امتحان رابطمون از بین بره
    من نمیتونم همچین امتحانی از طرفم بگیرم

  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

    سلام
    دوست من تو زندگیم یه چیزی خوب یاد گرفتم
    اونم اینکه تردید اصلا خوب نیست
    اگه شک داری یعنی از خودت مطمعن نیستی
    اگرم از دیگران شک داری یعنی بازم از خودت مطمعن نیستی
    آدمی که از خودش مطمعن باشه همه آدمارو تحت کنترل خودش در میاره
    تصمیم بگیرید و تردید هاتون و به خاک بسپارید
    از هر راهی برید پیچیدگی و امتحان هایی هست
    سختی های هست
    این شماید ک باید جلو این مشکلات و موانع واکنش نشون بدید
    موفق باشید
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  20. 2 کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

    بندرت پیش میاد که دختری از پسری دست بکشه و آه وافسوس خیلی از دخترها از نامردی مردها وعشق شکست خورده فراوانند
    باتوجه به اینکه 5 سال که خودش یه زندگیه ؛ باهم بودین ؛ فارغ از سطح روابط عاطفی و فیزیکی ؛ به همون علتی که بیشتر پسرها دختری رو رها میکنند ؛ اینبار یه دختر اقدام به ترک شما کرده ؛ چرا؟؟
    برای اطمینان از این چرا رسمی وبدون اجازه و تشریفات با بزرکترتون به خواستگاری برید .
    اگر شانسی وجود داشته باشه همین موقعست وگرنه آین عشق رو خاتمه یافته تلقی کنید و به خواسته اون اگر واقعا دوستش داشتین احترام بزارید چو ن ممکنه تبدیل به حسادت وانتقامگیری ودردسرهای بعدی پیش بیاد .
    ویرایش توسط ali502902700 : 02-13-2015 در ساعت 07:49 PM

  22. 2 کاربران زیر از ali502902700 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    19987
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

    فکر نکن اون الان خودش راحت هست و اصلا به گذشته و پنج سال زندگی که با شما گذرونده فکر نمیکنه.الان سرد شده و بیشتر بدی های ومشکلات این دوران فکرمیکنه که دیگه سراغ شما نیاد یه جور تنفر تو خودش ایجاد میکنه نسبت شما.احتمالا ازشما آزرده شده.امیدوارم که تو پنج سال رابطه ازش خواسته های بی جا نداشته بوده باشید.به حریمش وارد نشده باشید با زور یا با اصرار وپیله شدن بهش ازش خواسته باشید.که الان همین ها باعث عذاب اون دختر وفاصله گرفتنش از شماست.شاید رفتنش چندماه یا یسال طول بکشه.اول از هرموضوعی که خودت میدونی شاید باعث ناراحتیش شده باشه ابراز تاسف کن بگو اذیتت کردم پشیمونم اینجور آزردگیش از بین میره یا حداقل کمترمیشه و همچنین بهش خیلی محبت کن.ولی نخاه که برگرده.بذار تنها باشه.بگو اجبارت نمیکنم برگردی بهت فرصت میدم هر وقت دیدی یذره نظرت عوض شده بهم خبربده اینبارمیخام بیام خاستگاریت منم دیگه رابطه دوستی نمیخام.
    موفق باشی

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk

  24. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19503
    نوشته ها
    518
    تشکـر
    48
    تشکر شده 227 بار در 159 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : سرد شدن دختر به دلیل نداشتن هیجان در رابطه و تصمیم جدایی ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط َarman az shiraz نمایش پست ها
    خودمم همچین تصمیمی گرفتم اما میترسم توی این مدت که نیستم یکی سر راهش قرار بگیره و بتونه فراموشم کنه یا کلا نبودم براش عادی بشه یا فکر کنه احساسم بهش دروغ بوده
    تازه از نظر احساسی شدیدن دلتنگم و حال روز خوبی ندارم انتظار خیلی سخته اونم موقعی که نمیدونی نتیجه داره یا نه
    همین الانشم لابد کسی سر راهش قرار گرفته که ازت سرد شده.
    بیخیالش بشو
    بذار بدون تردید بره با همون آدم که میخوادش زندگیشو شروع کنه و خوشبخت بشه

  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    19987
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

    من سه سال با نامزدم دوست بودیم یسال ازش سرد شدم رابطه باهاش قطع کردم حتی اسمش آزارم میداد ازصبح تا شب بفکرش بودم اما همش یاد بدی هاش می افتادم وهر روز تنفر بیشترمی شد نامزدم خیلی تلاش کرد همه کار کرد بزورمیومد دیدنم گریه وزاری اما اصلا رو من تاثیر نداشت بهش میخندیم.یسال بکل بیخیالش شدم.خطمو عوض کردم.گفت میخام بیام خاستگاریت واسم اهمیت نداشت بهش میگفتم نه. چون واسم مهم نبود.ولی دیگه خودش غافلگیرم کرد مامانش زنگ زد خونمون اومد خاستگاری.منم دیگه دلم نرم شد.الان یسال ونیم هست ازدواج کردیم....

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk

  26. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2017
    شماره عضویت
    35949
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات مالی و نداشتن شرایط ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط winter نمایش پست ها
    من سه سال با نامزدم دوست بودیم یسال ازش سرد شدم رابطه باهاش قطع کردم حتی اسمش آزارم میداد ازصبح تا شب بفکرش بودم اما همش یاد بدی هاش می افتادم وهر روز تنفر بیشترمی شد نامزدم خیلی تلاش کرد همه کار کرد بزورمیومد دیدنم گریه وزاری اما اصلا رو من تاثیر نداشت بهش میخندیم.یسال بکل بیخیالش شدم.خطمو عوض کردم.گفت میخام بیام خاستگاریت واسم اهمیت نداشت بهش میگفتم نه. چون واسم مهم نبود.ولی دیگه خودش غافلگیرم کرد مامانش زنگ زد خونمون اومد خاستگاری.منم دیگه دلم نرم شد.الان یسال ونیم هست ازدواج کردیم....

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk
    خوش به حالتون .
    امیدوارم واسه منم یه همچین اتفاقی بیوفته چون تو همین شرایطم دقیقا

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد